طی ۵ سال و چند ماه گذشته در مقابل آنهمه امتیاز نقدی که به آمریکا دادهایم غیر از افزایش تحریمها و دهها پرونده خصمانه دیگری که علیه ایران اسلامی گشودهاند چه امتیازی گرفتهایم؟!
ملت با حضور دهها میلیونی خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن سیلی آبداری بیخ گوش ترامپ و نتانیاهو و ترزا می و مرکل و ماکرون و سایر اراذل و اوباش غربی و عبری زدند و آرزوهای آنان را زیر گامهای خود لگدمال کردند.
وعده اقدامات 100 روزه رئیسجمهور محترم در حالی است که ایشان به گواهی نوار صوتی و تصویری موجود، پیش از این هم وعده گشایش صد روزه داده بود ولی دو هفته قبل اعلام کرد که هرگز چنین وعدهای نداده است.
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری هراس و آشفتگی در اردوگاه اصلاح طلبان و دولت یازدهم شدت گرفته است، کارنامه خالی دولت از عملکرد مثبت که بتواند از آن دفاع کند به این هراس افزوده و مدعیان اصلاحات که اینک ناگزیر به ادامه مسیر پیشین هستند بزرگترین رقیب روحانی را عملکرد او میدانند.
آیا حضور یک فرد دو تابعیتی حقوقبگیر انگلیسیها به عنوان مشاور ارشد بانکی در تیم مذاکرات، به خاطر حضور در نقطه کور رادار بود یا نزدیکی و اعتماد زیاد، از جنس خرابکاریهایی که کلاهی و کشمیری در حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخستوزیری کردند؟
پرسشهای اصلی مردم درباره وعدههای بر زمین مانده دولت یازدهم است، نظیر قول لغو همه تحریمها در همان اولین روز اجرایی شدن برجام که نه فقط تحقق نیافته، بلکه دهها تحریم دیگر نیز به آن افزوده شده است.
یا نباید ادعای خطشکنی داشت یا اگر کسی به خط مقدم رفت، باید در تراز چابکان خطشکن رفتار کند. نمیشود دنیا و شهوت و محبت و غصبهای آن از سر و کول ما بالا برود و باز خطشکن بمانیم.
بعضی از تحلیلگران بدون توجه به خصلت تجاوزکارانه آلسعود، برقراری روابط عادی و مبتنی بر احترام متقابل ایران با این رژیم را امکانپذیر و مطابق با منافع دو ملت ارزیابی مینمایند و این در حالی است که رژیم سعودی اساسا به رابطهای انسانی و توام با احترام به هیچ ملتی در منطقه نگاه نمیکند.
بدون هیچ تعارفی عدهای میکوشند اینگونه به جامعه القا شود که هشتاد میلیون ایرانی، از زایش و پرورش مردان مرد انقلابی عاجز و ناتوانند و ناچار به سبک مردمان عقیم، محدود به انتخاب چند مهره همیشگی عرصه سیاست هستند!
آیا منظور آقای روحانی از اینکه «اگر نتوانستیم برای جوانان این کشور شغل ایجاد کنیم، انقلابی نیستیم» دولت خود ایشان است؟! که علیرغم آنهمه وعده و وعید، نه فقط در ایجاد اشتغال ناکام بوده است بلکه بر بیکاری و تعطیلی بسیاری از مشاغل نیز افزودهاند؟!
تن دادن آمریکا به شرط ایران مبنی بر شرکت مصر و عراق در مذاکرات یک شکست بزرگ برای آمریکا و عربستان به حساب میآید در واقع در مذاکرات لوزان، آمریکا تغییر اساسی در میز سوریه را پذیرفت.
برخلاف همه آنها که در طول تاریخ کوشیدند چراغ هدایت حسین علیهالسلام را خاموش کنند، این مشعل پرفروغ، هر روز پرنورتر و روشنتر از گذشته، میتابد و جهان را به نقطهای به جز زندگی معمول و متعارف متوجه میکند.
دولت مجبور است صرفا از بدعهدیها آمریکا بگوید بدون آنکه بتواند اعتراض رسمی متوجه آمریکا ساخته و قانوناً آنرا پیگیری نماید. چون در غیر اینصورت باید بپذیرد که توافقی بسیار بد یا ترکمانچای و گلستان مدرنی از دل مذاکرات دو ساله برای کشور بیرون آورده است.
یکی از واقعیتهای تلخ موجود، حضور مدیران اشرافی با حقوقهای نجومی در دولت بود. اینکه بالاخره چند مدیر نجومی بودند و با آنها چه رفتاری شد و الان چه وضعی دارند، واقعیاتی بود که بر مردم پوشیده ماند!
به قول کارگردان مشهور هالیوود، مردم بین ترامپ دیوانه و کلینتون دروغگو، مجبورند یکی را انتخاب کنند. این یعنی مردم آمریکا هم فهمیدهاند این دو دیوانه، جنایتکار و دروغگو هستند اما لیبرالهای وطنی نه! شاید هم صلاح نمیدانند بفهمند!
دیروز کلاس اولیها به مدرسه رفتند و نرگس تنها دختر شهید مدافع حرم، اسماعیل خانزاده بعد از مدرسه به دیدن پدرش رفت. سایه جنگ را پدر نرگسها از سر این کشور دور کردند نه خودکار پرتکردنها در اتاق مذاکرات!