دیدبان

چرا شیعیان به زیارت اموات خود مى‏ روند؟

چرا شیعیان به زیارت اموات خود مى‏ روند؟

به گزارش دیدبان به نقل از افکار ، پرسش: چرا شیعیان به زیارت اموات و پیشوایان خود، مى‏ روند و دعا مى‏ کنند و با آن‏ها صحبت مى‏ کنند؟
پاسخ: یکى از عقاید محکم و استوار الهیون که آن‏ها را از مادیون متمایز مى‏ سازد، اعتقاد به حیات جاودان پس از مرگ و بقاى روح پس از فناى جسم مى‏ باشد. بر اساس این اعتقاد، جسم و بدن افراد از بین مى‏ رود ولى در عالم برزخ، روح و نفس آدمى در قالبى دیگر و بسیار لطیف‏تر زنده خواهد ماند. هر کس بر اساس اعمالش در دنیا، از نعمات الهى متنعم و یا معذب خواهد بود. استناد ما به آیات قرآنى است که شهدا را زنده خطاب مى‏ کند و آن‏ها را متنعم به نعمات الهى مى‏ داند. خداوند در قران کریم مى ‏فرماید:
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ گمان نکنید که کشته شدگان در راه خدا مرده‏ اند بلکه آن‏ها زنده و نزد خداى خود روزى مى‏ خورند.1 به ویژه در ادامه همین آیه، حالت عمومى‏ ترى را بیان کرده و مى ‏فرماید:
وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ به مؤمنانى که به شهدا نپیوسته ‏اند مژده دهید که در پس آن‏ها خواهند آمد (براى آخرت خواهند شتافت) و از مردن نهراسند و غمگین و ناراحت نباشند.2
با توجه به آیات قرآنى، آیا مى‏ توان شهدا و مؤمنین را مرده پنداشت؟ واضح است که پاسخ منفى است و در حقیقت آن‏ها زنده ‏اند. اما آیا زنده بودن این اشخاص، فقط منحصر و محدود به روزى خوردن و ارتزاق آن‏ها است و سایر ویژگى‏ هاى زندگان را ندارند؟ آیا زنده بودن آن‏ها فقط به دهان و دندان داشتن براى خوردن است، ولى گوش و زبان براى شنیدن و جواب دادن ندارند؟ یقیناً اینگونه نیست، چون زنده ‏اند، قادر به شنیدن و حرف زدن هم‏ م ى‏باشند؛ منتهى گوش‏هاى ما قادر به شنیدن صداى آن‏ها نیست.
به دلایل فوق و بر اساس اعتقاد شیعیان، امامان، صالحین و شهدا زنده ‏اند و ما در مقابل قبور آن‏ها ایستاده و با آن‏ها سخن مى‏ گوییم. براى آن‏ها دعا، قرآن و نماز مى‏ خوانیم و حاجات خود را به واسطه مقام، ارج، قرب و عزتى که نزد پروردگار دارند با آن‏ها در میان گذاشته تا آن‏ها نزد خدا شفاعت کنند و براى ما دعا کنند تا خداوند به ما نیز توجه نماید. اما اجابت این حوایج بستگى به اراده ذات حق تعالى دارد. بى‏ جهت نیست که در زیارت حضرت سید الشهدا امام حسین علیه السلام آمده است: «شهادت مى ‏دهم که کلام مرا مى ‏شنوى و جواب مرا مى ‏دهى،3 یا در خطبه ۸۳ نهج البلاغه آمده «این مطلب را از خاتم النبیین صلى الله علیه و آله بگیرید که او فرموده است: هر کس از ما بمیرد در حقیقت مرده نیست و هر کس که به ظاهر بپوسد در حقیقت پوسیده نیست». 4
بنابراین، ایستادن شیعیان در مقابل قبور ائمه معصومین و خاندان رسالت، ایستادن در مقابل قبور اموات و حرف زدن با مردگان نیست، بلکه به دلیل اعتقاد به توحید و خدا پرستى بر این باورند که در مقابل احیا و زندگانى ایستاده و با زندگان صحبت مى ‏کنند.
نمونه صحبت با اهل قبور در سیره امیرالمؤمنین على علیه السلام وجود دارد (حکمت ۱۳ نهج البلاغه).
در سنن الکبرى نقل شده «انّ فاطمة کانت تزور قبر عمّها حمزة کلّ جمعة، فتصلّى و تبکی عنده».5
فاطمه زهرا هر جمعه به زیارت قبر عمویش حمزه مى‏ رفت و آنجا نماز مى‏ خواند و گریه مى ‏کرد.
عایشه به زیارت قبر برادرش عبد الرحمان در مکه مى‏ رفت. او در حبشه وفات کرد و در مکّه دفن شد. 6
پیامبر صلى الله علیه و آله در عمره حدیبیه قبر مادرش آمنه را زیارت کرد و گریه زیادى کرد که همه گریستند. 7
این احادیث با سند قوى مجوزى بر استحباب زیارت اهل قبور براى زنان نیز هست چون حدیث اول از فریقین به‏ سند صحیح رسیده و فعل حضرت فاطمه علیها السلام حجت مى‏ باشد.
ابن حِبّان از علماى اهل سنت متوفى ۳۵۰ ه صاحب کتاب ثقات مى‏ گوید: بارها به زیارت قبر على بن موسى الرضا رفتم در مدتى که در طوس بودم هر وقت مشکلى برایم عارض مى‏ شد به زیارت قبر آن‏حضرت مى ‏رفتم و از خدا مى‏ خواستم که مشکلم را حل کند و الحمد للَّه‏ مشکل بر طرف مى ‏شد بارها امتحان کردم و نتیجه گرفتم.8
ابن خزیمه از اهل تسنن است. شاگردش محمد بن مؤمل مى‏ گوید: همراه استادم ابن خزیمه و جمعى از اساتید به زیارت امام رضا در طوس مى‏ رفتم. استادم در مقابل مرقد چنان تواضع مى‏ کرد که همه در شگفت بودیم.9

پی نوشت:
1- آل عمران (۳): ۱۶۹ .
2- آل عمران (۳): ۱۷۰ .
3-بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۱۸۰؛ المزار، ص ۹۷؛ شبهاى پیشاور، ص ۲۵۶ «أشهد أنّک تسمع کلامی و تردّجوابی». 
4-  شرح نهج البلاغه ابن ابى‏ الحدید، ج ۶، ص ۳۷۹؛ شبهاى پیشاور، ص ۲۵۶ «أیّها النّاس خذوها من خاتم ‏النبیین صلى الله علیه و آله أنّه یموت من مات منّا و لیس بمیت و یبلى من بلى منّا و لیس ببال».
5-سنن الکبرى، ج ۴، ص ۱۳۲ .
6-در مصنف عبد الرزاق جلد ۳ ص ۵۷۰ و معجم البلدان، ج ۲، ص ۲۱۴ .
7- مسند أحمد، ج ۶، ص ۷۶، تاریخ مدینه ابن شبه، ج ۱، ص ۹۴ .
8- ثقات، ج ۸، ص ۴۵۶ .
9- تهذیب التهذیب، ج ۷، ص ۳۳۹ .
10- پاسخ به شبهات در شبهاى پیشاور، ص ۶۲.

مرتبط‌ها

شیطان به چه کسی کار ندارد؟

عکس/علامه جعفری و شاگرد ژاپنی اش

آیت الله بهجت: خاک بر سر شیعه!

مرحوم دولابی:بزرگ خانه، اگر تکان نخورد خانه محفوظ‌تر است!

حدیث/ سخن امیرالمومنین(ع) درباره فایده نگاه به سبزه زار

هرکس فکر می‌کند ظلم با گفتگو کنار می‌رود، آدم ساده‌ای است