دیدبان

چهار دیدگاه در برخورد با تمدن غرب

چهار دیدگاه در برخورد با تمدن غرب

به گزارش دیدبان به نقل از رویش، به همت مجموعه فرهنگی تحقیقاتی بینش مطهر استان اصفهان دکتر مهدی نصیری سردبیر اسبق روزنامه کیهان و دکتر حسین مطیع رئیس گروه معارف دانشگاه صنعتی اصفهان در تالار ادب اصفهان درباره موضوع “تمدن غرب رفیق، رقیب یا دشمن” در حضور طلاب ودانشجویان اصفهانی به مناظره پرداختند.

بنابراین گزارش، در این مناظره که به دنبال همایش افتتاحیه ترم جدید طرح بینش مطهر (طرح مطالعاتی آثار شهید مطهری دراصفهان) برگزارشد، مهدی نصیری ماهیت تمدن غرب و تمدن جدید را از مهمترین مباحث فرهنگی عصر جدید دانست و گفت: این تمدن بعد از گذشت چهار الی پنج قرن بعد از شکل گیری وتکوینش امروز به عنوان یک تمدن مسلط برعالم مطرح است؛ به این معنا که می شود گفت تقریبا جایی از عالم هستی باقی نمانده که تاثیرات این تمدن به آنجا نرفته باشد و ما آثار این تمدن را در آنجا مشاهده نکنیم.

وی در ادامه افزود: جوامع شیعی نیز تحت تاثیر تمدن غرب قرار گرفته اند طوری که می توان گفت ما در تمدن غرب زندگی می کنیم یعنی می توانیم تاثیرات این تمدن را در همه ی عرصه های زندگی فردی و اجتماعی خود نشان دهیم و این دلیل مهمی است که بتوانیم این پدیده را بشناسیم.

سردبیر اسبق کیهان تاکید کرد: آنچه که برای ما مهم است این است که ما به عنوان یک مسلمان، یک فرد متدین و یک شیعه باید چه موضعی در مقابل این تمدن داشته باشیم؟آ ن را رفیق بدانیم، دشمن بدانیم و واقعا چه بدانیم؟

نصیری در ادامه اظهار داشت: در پاسخ به این سوال دو جواب مطرح است یک جواب رایج و مشهور این است که ما با کلیت این تمدن مشکلی نداریم و عمدتا با فرهنگ، فلسفه، گرایشات پوچ گرایانه ایدئولوژی های مدرن و اخلاقی که زاییده این تمدن است مشکل داریم، اما علوم مدرن غرب رادستاوردومحصولتکاملبشریمیدانیم.

وی تصریح کرد: نگاه و دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که بنده نیز با آن هم عقیده ام، دیدگاهی که این مسئله را مطرح می کند که اگر حاکمیت و قدرت عالم را دشمنان از دست معصومین (علیهم السلام) نمی گرفتند، تمدنی که آنها بنا می نهادند چیزی شبیه تمدن مدرن غربی بود؟

نصیری با تاکید بر اینکه دیدگاه دوم علم و تکنولوژی را کنار نمی گذارد و حتی به دنبال تکنولوژی های مدرن نیز می رود، عنوان کرد: اگر ما به دنبال این فناوری ها و تکنولوژی ها می رویم به خاطر مطلوبیت ذاتی این ها نیست بلکه به خاطر شرایط  اضطراراستکهدرآنقرارداریم.

وی در ادامه اظهار داشت: یکی از مهم ترین تفاوت های دیدگاه دوم با دیدگاه اول در تفکرات نظری و اعتقادی است. دیدگاه اول به غرب به عنوان یک محصول تکامل بشری نگاه می کند و در مقابل غرب احساس عقبماندگی می کند و این در حالی است که دیدگاه دوم این تمدن را انحراف از مسیر تمدنی انبیاء می داند.

سردبیر اسبق کیهان عنوان کرد: تمدن غربی مسلط بر جهان امروزه چندین بحران اساسی را برای بشریت به دنبال داشته است تا آنجا که هریک از این بحران ها به تنهایی برای نابودی دنیا و بشریت در یکی دونسل آینده کافی است.

حسین مطیع نیز معتقد بود که فرهنگ ایرانی معلول چهار عنصر اسلام شیعی، اسلام سنی، ایرانیت و تمدن غرب است.

وی با بیان اینکه تمدن غرب در تمام نقط جهان نفوذ پیدا کرده است، گفت: در مقابل تمدن غرب چهار موضع وجود دارد که بنده طرف دار موضع یا دیدگاه چهارم غرب گزینی هستم و با دیدگاه اول یعنی غرب پذیری مخالف هستم، دیدگاه دو مغرب ستیزی است که بنده احساس می کنم دیدگاه آقای نصیری نیزهست و دیدگاه سوم نیزغرب گریزی نام دارد.

رئیس گروه معارف دانشگاه صنعتی تاکید کرد: بنده معتقدم باید غرب گزینی کرد. در واقع این طور نیست که هر چه از تمدن غرب به ما می رسد نادرست، کفر و شرک باشد بلکه ما هم معتقدیم غرب هم سیر و سلوک ها و تغییر و تحولاتی داشته است و بنده با این نظریه مخالف هستم که ما از روی اضطرار علم و تکنولوژی غرب را پذیرفته ایم.

وی در ادامه ی سخنانش اظهار داشت: امام خمینی (ره) وقتی انقلاب کردند ایران را به عنوان یک جمهوری اسلامی بنا نهادند حال آنکه امام (ره) جمهوری را از دموکراسی غرب گرفته، آن را پالایش و گزینش کردند و بعد مورد استفاده قرار دادند.

مطیع تفکیک قوا در جمهوری اسلامی ایران را از دیگر تفکرات تمدن خارجی برشمرد و اظهار داشت: تفکیک قوا ازدیگر تفکرات غربی بود که امام (ره) و خبرگان رهبری آن را پذیرفتند و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را بر اساس همین تفکیک قوای سه گانه نوشته شد.

رئیس گروه معارف دانشگاه صنعتی اصفهان ادامه داد: غرب گزینی بدین معنا نیست که غرب همانند سوپر مارکتی باشد و ما به راحتی بتوانیم در آن گزینش کنیم و ساده انگاری در این مسئله غلط است. اما در این غرب گزینی طالع فاسدی پنهان شده و آن این است که ما دیگر قادر به تمدن سازی نخواهیم بود و باید دست روی دست بگذاریم و منتظر امام زمان (علیه السلام) بمانیم.

درادامه صورت کوتاهی از نقل های دو استاد مذکور آورده شده است:

 

دکتر مهدی نصیری:  بدون شک یکی از مباحث فرهنگی عصر ما چیستی و ماهیت تمدن جدید و تمدن غرب است، که با عنوان مدرنیته یا تجدد در جامعه رو به گسترش می باشد، این تمدن بعد از گذشته 4 الی 5 قرن بعد از شکل گیری اش امروز به عنوان یک تمدن مسلط بر عالم مطرح است.

تقریبا بر روی کره زمین جایی نیست که آثار تمدن غرب در آن دیده نشود، سبک های زندگی متأثر از سبک های غربی است، امروز در عالم غربی زندگی می کنیم؛ آنچه برای ما به عنوان یک شیعه مهم است آن است که چه موضع و ایستایی را باید در مقابل این تمدن داشته باشیم؟ رقیب، دشمن یا رفیق؟ در اینجا دو جواب وجود دارد یک جواب رایج و مشهور و دیگری جواب غیر رایج و غیر مشهور؛ اما جواب مشهور و رایج چه می گوید؟ می گوید ما با این تمدن مشکل تام و تمام نداریم، با کلیت تمدن مشکلی نداریم، با فرهنگ و فلسفه ای که پشت آن خوابیده و پوچ گرایی موجود در ایدئولوژی که زاییده این تمدن است مشکل داریم، با تکنولوژیها و محصولات ابزاری و مدرن آن مشکلی نداریم بلکه آن را دستاورد و ابزار می دانیم بنابراین مشکل تمدن ربطی به ابزارش ندارد میگویندعلم غرب خنثی است وجهت ندارد ما این علم را میگیریم و به آن رنگ وجهت دینی می بخشیم.

اما نگاه غیر مشهور و غیر رایج این است که هم با اساس تمدن غرب مشکل هست هم با علم و تکنولوژی آن، دیدگاه دوم می گوید فرض بگیریم اگر ائمه معصومین(ع) در عالم مبسوط الید بودند و حکومت دست اهل بیت بود آیا تمدن آنها نیز شبیه تمدن هم اکنون غرب بود؟ آیا ابزارها و علومش نیز همین بود؟ قطعاً نه!

بنده با نگاه دوم موافق هستم، البته برای آنکه مانع سوء تفاهم برداشته شود لازم به ذکر است که در دیدگاه دوم قائل به این نیستیم که علوم و تکنولوژی را کنار بگذاریم و با آن مقابله کنیم نه این کار نه مطلوب است و نه مقدور، ما در مسیری وارد شده ایم که اگر بخواهیم اینها را کنار بگذاریم در نظام معیشت و زندگی اخلال ایجاد می شود، ما سراغ علم و تکنولوژی می رویم مثل مسلح شدن به سلاح های مدرن برای دفاع از موجودیت خودمان نه به خاطر مطلوبیت ذاتی شان، بلکه به خاطر شرایط اضطرار به سراغشان می رویم. ما در عمل انجام شده قرار گرفته ایم که این اضطرار تا ظهور ادامه می یابد و حرکاتمان نیز اضطراری است.

حال ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید که این دو دیدگاه با هم چه تفاوتی کرد؟ تفاوتشان نظری و اعتقادی است تمدن غرب محصول تکامل بشری است که باعث احساس تحقیر در جوانان ما می شود، دیدگاه اول رد می شود چون باعث احساس عقب ماندگی و حقارت در جوانان و نسل بشر می شود.

دکتر حسین مطیع: فاکتورها و عناصری که ایران را ساخته است چهار دسته اند، در واقع می توان گفت تمدن ما معلول و مدیون چهار عنصر اسلام شیعی، اسلام سنی، تمدن غرب و ایرانی بودنمان است. که در این بین بیشترین سهم را از اسلام شیعی برده است. اگر بخواهیم یک درصد بندی داشته باشیم این طور می گوییم که 60 درصد تمدن ما معلول اسلام شیعه است ده درصد اسلام سنی است مثل اسلام مولوی، سعدی، غزالی و یا عطار که هر کدام نقش مؤثری در ساختن ایران داشته اند، ده درصد ایرانیت ما مؤثر بوده مثل آداب و رسوم نوروز، 20 درصد هم تمدن و فرهنگ غرب البته این درصد ها به طور میانگین است و ممکن درصد خطایی در آنها وجود داشته باشد.

بنده با این صحبت دکتر نصیری که فرمودند فرهنگ غرب همه جا نفوذ کرده است موافق هستم. اما در قبال تمدن غرب چهار موضع گرفته شده است 1. غرب پذیری که اصلا غلط است. 2. غرب گریزی. که فکر می کنم جناب دکتر نصیری جزء این دسته می باشند 3. غرب گزینی که بنده با این نظر موافق هستم 4. غرب گریزی که اینها طرفداران سنتی هستندکه می گویند اصلا چرا شما تمدن غرب را بزرگ می کنید شما عقاید خودتان را بگویید قال الصادق و قال الباقرتان را بگویید جوانان و مردم خودشان جذب شما می شوند و کاری به کار غرب نداشته باشید.

اما به نظر بنده باید غرب گزینی کرد، یعنی چه؟ یعنی این طور نیست که هر چیزی که از تمدن غرب می رسد فسق است و فجور است و کفر و الحاد! غرب یک سری تحولات و تکاملاتی داشته ولی نکته این است که اگر ما فرمایش دکتر نصیری را بپذیریم و از علم غرب به صورت اضطرار استفاده نماییم این می شود مصداق بارز اکل میت! به لحاظ تئوریک قبول ندارند اما عملی اش مباح است. ببنید دوستان حضرت امام(ره) فرمودند «جمهوری اسلامی» جمهوری اش را از کجا گرفتند؟ از دموکراسی غرب... تفکیک قوایی که ما داریم از تمدن غرب گرفته شده است اما، امام پذیرفتند و خبرنگان آن زمان نیز پذیرفتند.

ما وقتی می گوییم غرب گزینی به معنای این نیست که غرب سوپر مارکت است که وارد آن شویم سبد برداریم و سر هم غرفه ای که می رسیم گزینش کنیم، وقتی داریم می گوییم غرب گزینی را به راحتی نمی توان اجرایی کرد، در این موضوع ساده انگاری درست نیست.
این درست نیست که ما بگوییم ما نمی توانیم تمدن سازی کنیم پس باید تا ظهور امام زمان (عج) منتظر شویم، اینطور که دکتر نصیری می گویند و با این تفکر باید به حداقل زندگی اکتفا کنیم این تفکر که چون در شرایط اضطرار به سر می بریم تمدن سازی هم نکنیم درست نیست، ما برای تمدن سازی باید با تمام عناصر تمدن های جهان روبرو شویم باید پاسخ گو باشیم این یعنی تمدن سازی.

دکتر مهدی نصیری: وقتی می خواهیم چیزی را رد یا تأیید کنیم جزء نگری نباید بکنیم، سراغ تولی و تبری می رویم، مثلا معاویه مردود است ولی بعضی از عناصر بهشتی را داشته است، معاویه در مقابل امام علی(ع) مردود است پس مشخصاً مطرود است این نمی شود که ما بگوییم چون کار خوبی انجام می داده پس خوب بوده نه او جزء مطرودین است؛ یا امروز در برابر دین اسلام ما به سراغ دین مسیحیت نمی رویم، همین مسأله در برابر تمدن غرب هم هست، تمدن غرب به مثابه یک دین است، صرفاً تمدن ابزار نیست برای خودش اصول و فروع دارد، اخلاق دارد، نباید و باید دارد، بنیادش بر اومانیسم و انسان محوری است، می گویند ما نیازی به خدا و پیامبر نداریم و منکر خدا هستند، این تمدن نمره مردود می گیرد.

در مورد جمهوریت و تفکیک قوا هم که فرمودید به هر حال بزرگان با هم اختلاف نظر دارند و اینجا مباحث آزاد اندیشی است و باز هم تأکید می کنم که در عمل، اضطرار وجود دارد.تمدن طراز اسلامی بالای 80 درصد با موازین اسلامی در عصر غیبت ممکن نیست به وجود بیاید اگر هم اتفاق بیفتد زیر 50 درصد اتفاق می افتد و ما نباید شعار تمدن طراز اسلامی بدهیم.

دکتر حسین مطیع: مراحل ساخت تمدن به طور طبیعی چهار مرحله است، فرضیه سازی، نظریه پردازی (پاسخ به سؤالات) گفتمان سازی (توضیه و ترویج راه حال ها) و مکتب سازی که مدل کامل ارائه شود. انقلاب، نظام، دولت، جامعه و تمدن راه های رسیدن به ساخت تمدن است، ما در چهار مرحله اول موفق بوده ایم و با تأکیدات مقام معظم رهبری بر روی تمدن سازی هم باید کار کنیم. ما در مسأله تمدن سازی وظیفه ای که داریم بیشتر است توفیقات و امکانات ما بیشتر است بنابراین تلاشمان نیز باید بیشتر باشد.

تمدن غرب همه اش بد نیست و باطل، هیچ اشکالی ندارد که ما بخش هایی از آن را اخذ کنیم، مثل خودانتقادی، خرافه زدایی البته تا قبل از پست مدرن، سخت کوشی، جهانی اندیشیدن، ما فکر می کنیم چون پیشفرض های آنان باطل است هر چه می آید باطل است.

در نگاه تمدنی این نگاه غلط است و ما را به محجور بودن می رساند، ما در برابر غرب باید دیدگاه هضم، گزینش و یا ذوب داشته باشیم. هضم تعبیر شهید مطهری است که می فرمایند در برخورد تمدن اسلامی با یونان این اتفاق افتاد، به فرض مثال وقتی ما یک غذایی می خوریم در هضم غذا هزاران واکنش صورت می گیرد آنان که فایده دارند هضم و آنان که بی فایده اند و مضر دفع می شوند، ما در برخورد با فلسفه غرب باید اینگونه باشیم، نه این که از آن فرار کنیم. باید گرفت، شنید، پذیرفت، بلعید خوبش را استفاده کرد و بعدش را دفع کرد.

آیت الله مصباح در تعبیری دیگر می گویند باید مثل ذوب آهن رفتار کرد، برای به دست آوردن آهن خالص سنگ آهن تحت واکنش های مختلف قرار می گیرد تا یک سنگ آهن 100 کیلویی دو کیلو آهن خالص بدهد.. بنابراین بزرگان ما در برخورد با تمدن غرب نظرشان این است.

اسلام ایستگاه نیست، اسلام شرع است، شارع است، طریق است راه عبور است، در تمدن اسلامی از دیگران حرف های حسابی را می گیریم ولی با چارچوب خودمان ذوب می کنیم بنابراین ما قائل به این هستیم که هیچ تفکری خالی از خوبی نیست و این اقتضای تفکر اسلامی است که دستگاه ذوب و هضمش آنچنان قوی است که رو به رشد است و هیچ گاه توقف نخواهد داشت.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن