دیدبان: از حضرت امام محمد باقر(ع) روایت شده است که ایشان فرمودند: رسول الله(ص) فرمود: هنگامی که روز اول شوال فرا رسد؛ منادائی ندا دهد: ای مومنان بشتباید بسوی جوائزتان. سپس امام باقر(ع) به جابر فرمود: ای جابر! جایزههای خدا مانند جایزههای این پادشاهان و سلاطین نیست. سپس فرمود: امروز روز جایزه است.
ماه مبارک رمضان با همه عبادات و معنویاتش و اذکار و ادعیهاش به پایان رسیده و مسلمین در سرار نماز عید سعید فطر اقامه کردند. مردم تهران هم مفتخرند که نماز عید را به امامت ولی امر مسلمین جهان اقامه کرده و بعد از پایان نماز از بیانات پر مغز ایشان بهره می برند . در این ماه مبارک که طبق نقل روایات، امت مهمان و ضیوف خداوند متعال بودهاند؛ با انجام عبادت مختلفه اعم از قرائت قرآن، خواندن ادعیه مختلف، برگزاری مراسم مناجات های شبانه ، احیاء در لیالی قدر و ...، سرمایه معنوی بسیار خوب و ارزشمندی را کسب کردهاند؛ خود را برای ادامه راه عبودیت آماده میکنند. همچنین از آنجائیکه در این ماه دایره محرمات بیشتر میشود و پس از اتمام ماه مبارک رمضان دایره محرمات به حالت عادی برگشته و کمتر میشود؛ از رهگذر روزه ماه مبارک، مومنین تمرین خوبی جهت ترک معاصی انجام دادهاند؛ و پس از اتمام ماه مبارک، با زحمت کمتری میتوانند در ترک معاصی بکوشند. در مطلب پیش رو اجمالا بیانات رهبرانقلاب را در خطبه های نماز عید فطر در چندسال اخیر بررسی می نماییم .
خطبه اول: بیان مطالب معنوی در باب ماه مبارک
مقام معظم رهبری در خطبه اول غالباً به بیان مسائل معنوی در مورد ماه مبارک رمضان میپردازند. و اینکه خداوند به امت اسلامی توفیق یک ماه روزهداری را عطا کرده است و این خودش موجب برکات فراوانی میشود و مردم باید این سرمایهی معنویای که در طول این یک ماه مبارک کسب کردهاند را تا رمضان سال بعد نگه دارند. البته در برخی سالها نیز معظم له در خطبه اول علاوه بر بیان مطالب معنوی، به بیان برخی مسائل اجتماعی نیز پرداختهاند.
تقدیر از سنت حسنه افطاری دادنهای ساده
برای نمونه ایشان در خطبههای سال گذشته با تحسین سنت خوب افطاریهای ساده فرمودند: «یک سنت خوب هم امسال بیش از سالهای دیگر دیده شد، که خوب است مورد توجه قرار بگیرد و آن، افطاری دادنهای ساده و بیپیرایه در مساجد و در خیابانها بود در بیشتر شهرهای کشور - که بسیار کار شایستهای است - در مقابل افطاریهای مسرفانهای که شنیده شد، دانسته شد که بعضیها به بهانهی افطار، حرکات و عمل مسرفانه انجام میدهند و به جای اینکه در ماه رمضان وسیلهای بشوند برای نزدیکی روحی به فقرا و مستمندان، با این عمل، با این حرکت، خود را در لذات جسمانی غرق میکنند. نمیخواهیم بگوئیم که اگر در افطار، کسی غذای مطبوعی مصرف کرد، این کار ممنوع است؛ نه، در شرع اینها ممنوع نیست؛ اسراف ممنوع است، زیادهروی ممنوع است، ریختوپاش فراوانی که گاهی در اینجور مجالس انجام میگیرد، ممنوع است. چه بهتر که کسانی که میخواهند افطاری بدهند، با همین سنتی که رائج شده است، افطاری بدهند؛ که مردم را، رهگذران را و کسانی را که مایلند از افطاری استفاده کنند، در این سفرههای رایگان و با بذل و بخشش و گشادهدستی، در کوچهها، در خیابانها، در حسینیهها، افطاری میدهند.»[2]
انتقاد از فرهنگ اتهامزنی در رسانهها
در سال 88 نیز معظم له در خطبهی اول با بیان این مطلب که باید به اخلاق نیز رسیدگی کرد و فضای رسانهای که بر اتهام زنی بر افراد استوار است؛ فضای مناسبی نیست فرمودند: «به اخلاق خودمان هم برسیم؛ به اخلاق خودمان هم برسیم. اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضای جامعه را فضای برادری، مهربانی، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضای جامعه را فضای سوءظن و فضای بدگمانی قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم. اینکه متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاههای گوناگون ارتباطی - که امروز روزبهروز هم بیشتر و گستردهتر و پیچیدهتر میشود - روشی را در پیش گرفتهاند برای متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبی نیست؛ این چیز خوبی نیست، دل ما را تاریک میکند، فضای زندگی ما را ظلمانی میکند. هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضای اشاعهی گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات. همین جا من این را هم بگویم: اینکه در دادگاهها - که در تلویزیون هم پخش میشد - از قول یک متهمی چیزی راجع به یک کس دیگری گفته میشود، من این را بگویم که این، شرعاً حجیت ندارد.»[3]
تحسین رواج روحیهی تعاون بین مردم
در سال 87 نیز با بیان این مطلب که ماه مبارک، روحیه تعاون بین مردم را رواج میدهد؛ میفرمایند: «علاوه بر این، در ماه رمضان روحیهی کمک به انسانها، روحیهی تعاون در میان مردم رواج پیدا میکند. خودخواهیهای انسان به نفع دیگرخواهیها مغلوب میشود. شما ببینید خوشبختانه در این سالهای اخیر و همین امسال، چقدر افراد، بدون نام و نشان، مساجد، حتّی خیابانها را در مناطقی، مرکز ضیافت از بندگان خدا قرار دادند. افطاری ترتیب دادند و مردم را بر سر سفرهی افطار خودشان دعوت کردند؛ بدون اینکه تعارفات معمولی وجود داشته باشد؛ بدون اینکه ملاحظات و رودربایستیهائی که در مهمانیهای شخصی هست، وجود داشته باشد. این حالت تعاون، این حالت خیرخواهی برای مردم، بسیار چیزهای ارزشمندی است که به طهارت نفسانی انسان منتهی میشود. چقدر در این ماه کمک به نیازمندان شد؛ حتّی در ماه رمضان اهداء خون شد. وقتی که مسئولان اعلام کردند که به خون تازه برای بیماران احتیاج دارند، افراد زیادی در ماه رمضان خون خودشان را اهداء کردند. این همان حالت غلبهدادن دیگرخواهی بر خودخواهی است؛ غلبه دادن منافع دیگران بر منافع خود است که البته خود همین به میزان زیادی معلول روحیهی معنوی ماه رمضان است»[4]
انتقاد از فرهنگ اسراف و مصرفگرائی
در سال 86 نیز معظم له با انتقاد از مسرف بودن مردم، فرمودند: «ما مردم مسرفی هستیم؛ ما اسراف میکنیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسائل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین. کشوری که تولید کنندهی نفت است، وارد کنندهی فرآوردهی نفت - بنزین - است! این تعجبآور نیست؟! هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد کنیم یا چیزهای دیگری وارد کنیم برای اینکه بخشی از جمعیت و ملت ما دلشان میخواهد ریخت و پاش کنند! این درست است؟! ما ملت، به عنوان یک عیب ملی به این نگاه کنیم. اسراف بد است؛ حتی در انفاق راه خدا هم میگویند. خدای متعال در قرآن به پیغمبرش میفرماید: «لا تجعل یدک مغلولة الی عنقک و لا تبسطها کل البسط»؛ در انفاق برای خدا هم اینجوری عمل کن. افراط و تفریط نکنید. میانهروی؛ میانهروی در خرج کردن. این را باید ما به صورت یک فرهنگ ملی در بیاوریم.»[5]
در سال 81 نیز با انتقاد و فرهنگ مذموم مصرفگرائی و اسراف میفرمایند: «مصرفگرایی برای جامعه بلای بزرگی است. اسراف، روزبهروز شکافهای طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی را بیشتر و عمیقتر میکند. یکی از چیزهایی که لازم است مردم برای خود وظیفه بدانند، اجتناب از اسراف است. دستگاههای مسؤولِ بخشهای مختلف دولتی، بخصوص دستگاههای تبلیغاتی و فرهنگی - بهویژه صدا و سیما - باید وظیفه خود بدانند مردم را نه فقط به اسراف و مصرفگرایی و تجمّلگرایی سوق ندهند؛ بلکه در جهت عکس، مردم را به سمت قناعت، اکتفا و به اندازهی لازم مصرف کردن و اجتناب از زیادهروی و اسراف دعوت کنند و سوق دهند. مصرفگرایی، جامعه را از پای درمیآورد. جامعهای که مصرف آن از تولیدش بیشتر باشد، در میدانهای مختلف شکست خواهد خورد. ما باید عادت کنیم مصرف خود را تعدیل و کم کنیم و از زیادیها بزنیم.»[6]
ایشان در خطبه عید نوروز 72 نیز در مورد حرمت اسراف میفرمایند: «میخواهم این مطلب را ملت عزیزمان بدانند که اسراف، فعل حرام است؛ گناه است؛ خلاف شرع است؛ آنجایی که اسراف باشد و اسراف مال و اسراف نعمتهای الهی انجام گیرد، تضییع و تلف کردن نعمت است. تصمیم بگیرید این کار را نکنید. البته خانوادههای کم درآمد، شاید وسعشان هم نرسد که بخواهند اسراف کنند؛ اما خانوادههای پردرآمد و حتّی بسیاری از خانوادههای متوسّط، متأسفانه اسراف میکنند. من این جمله را عرض کردم، برآن تأکید و پافشاری میکنم و خواهشمندم که ملت عزیزمان، این سخن را مورد توجّه قرار دهند، به آن اهمیت دهند، برای آن حسابی باز کنند و سعیشان بر اسراف نکردن باشد.»[7]
اختلاف بین مراجع در تعیین ماه رمضان و عید فطر یک اختلاف علمی-فقهی و طبیعی است
در سال 82 نیز معظم له با بیان این مطلب مهم که اختلافی که بین مراجع در تعیین عید فطر و ماه مبارک یک اختلاف علمی-فقهی است و طبیعی است مانند سایر مسائل فرمودند: امروز مردم عزیز ما عید گرفتهاند. بسیاری از برادران و خواهران مسلمان کشورهای اسلامی هم دیروز را عید دانستند. در داخل کشور ما هم برای بعضیها در برخی از شهرها دیروز ثابت شد که عید است؛ برای بعضی از مراجع معظّم تقلید هم دیروز ثابت شد که روز عید فطر است و بر طبق آنچه برای آنها احراز شده بود، عمل کردند. برای بعضی هم ثابت نشد و بر طبق حکم شرعی، امروز برای آنها عید محسوب شده و امروز را عید گرفتند. هر دو گروه به وظیفه خود عمل کردند. قبلاً پیشبینی متخصّصان و کارشناسان مسائل نجومی در کشور ما و مراکز علمی دنیا همین بود که امسال ماه رمضان سی روزه خواهد بود؛ ولی اگر برای کسی بعد از بیستونهم ماه رمضان - شب سیام یا روز سیام - ثابت شد که ماه شوّال طلوع کرده است، وظیفه او این است که طبق تکلیف شرعی، آن روز را ابتدای ماه شوّال بداند. این چیزها در شریعت اسلامی مایه اختلاف نیست. کسانی که دیروز را روز اوّل شوّال دانستهاند، بر اساس تکلیف و طبق جزم خود عمل کردهاند و پیش خدای متعال مُثابند. بقیه مردم هم که به تبع جمعی از مراجع عظام در قم و نجف، برای آنها احراز نشد که دیروز اوّل شوّال باشد - که برای ما هم این معنا احراز و ثابت نشد - پیش خدای متعال مأجورند. وظیفه ما این بود، وظیفه آنها هم آن بود. آنچه مهم است، عمل به تکلیف و از دست ندادن ذخیره ماه رمضان است.»[8]
خطبه دوم: بیان مسائل سیاسی روز جامعه و جهان
معظم له در خطبه دوم به بیان مسائل سیاسی روزی که در جامعه و جهان در حال وقوع هست؛ میپردازند. که خود این مسأله به چند شاخه تقسیم میشود:
تشکر از ملت بخاطر راهپیمائی روز قدس
از آنجائیکه عید سعید فطر هر ساله چند روز پس از روز قدس است؛ معظم له غالباً در ابتدای خطبه دوم، از ملت شریف ایران بخاطر حضور در راهپیمایی روز قدس، تقدیر و تشکر میکنند.
روز قدس که در واقع آخرین جمعه ماه مبارک رمضان است؛ به دستور حضرت امام(ره) در 16 مرداد 58 به هدف اعلام همبستگی با آرمانهای ملت فلسطین، به این نام نامگذاری شد.[9] و مردم ایران از آن سال تا کنون هر سال، جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به حمایت از مردم مظلوم فلسطین و کشتارهای ددمنشانهی رژیم صهیونیستی، به خیابانها آمده و به راهپیمائی میپردازند.
از این روز مقام معظم رهبری، غالباً در ابتدای خطبه دوم به تقدیر و تشکر از مردم ایران جهت حضور در راهپیمایی میپردازند. به نحوی که در برخی از سالها محتوای خطبه دوم فقط حول محور فلسطین و جنایتهای رژیم صهیونیستی بوده است.
در همین راستا معظم له برخی مواقع علاوه بر صحبتهای کلی، به بیان برخی مطالب خاص نیز میپردازند:
جمعیت اتوبوسی در راهپیماییها
هر ساله چه در راهپیمائی روز قدس و چه در راهپیمایی 22 بهمن مخالفین و معاندین نظام اسلام در سایتها و شبکههای خویش اعلام میکنند که جمعیتهای را بصورت اتوبوسی آوردهاند راهپیمائی یا مثلاً کارمندان را به اجبار به راهپیمایی آوردهاند. البته این ادعا سستتر و مضحکتر از آنی است که بخواهد به آن پاسخ داده شود؛ لکن مقام معظم در خطبه دوم عید فطر سال 75 در پاسخ به این ادعا فرمودهاند: «فردا هم روز بیست و دوم بهمن است؛ باز هم همین نمایش عظیم قدرت انقلاب و قدرت ملت ایران در مقابل چشم بینندگان و تحلیلگران و مفسّران جهانی قرار خواهد گرفت. البته این را در تبلیغاتِ خود نمیگویند. در رادیوها طور دیگری حرف میزنند؛ اما خودشان میدانند که چه خبر است. اگر چشمهای سرشار از دشمنی و عداوت نسبت به این انقلاب و این ملت، اجتماع عظیم روز قدس را نمیدیدند و آن دلهای پرکینه، خشمگین نمیشدند، نمیرفتند در خبرگزاریها و تلکسهای بینالمللی اعلان کنند که جمهوری اسلامی برای مراسم روز قدس، عدّهای را با اتوبوس آورده است! حال که ملت ایران اینها را میشنود، وزن و ارزش تبلیغات جهانی علیه انقلاب، برای او روشن میشود.
آیا این اجتماع عظیم میلیونی در روز قدس، عبارت از جمعیت اتوبوسی بود که دولت، مردم را آن جا جمع کرده بود؟! ببینید، چقدر دلهایشان از حقد و کینه پُر است! اگر نبینند، اگر خشمگین نشوند، این عکسالعمل را نشان نمیدهند. این خبرهای دروغ، عکسالعمل خشم و کینه آنها از حضور شماست. به فضل پروردگار، به کمک الهی و بادست قدرت خداوند، فردا هم یک بار دیگر چشمهای پربغض و دلهای پرکین نسبت به این انقلاب، دچار ناراحتی خواهد شد و خواهد لرزید.»[10]
بی تأثیر بودن مذاکرات
معظم له در بخشی از خطبه دوم نماز عید سال 74 با بیان این مطلب که مذاکرات تأثیری ندارد؛ میفرمایند: «کسانی که خیال میکنند اگر به زور و فشار امریکا، با صهیونیست های متجاوز، پشت میز مذاکره نشستند، خود را از درگیری با این متجاوز و غاصب راحت خواهند کرد، اشتباه میکنند. آن رژیم غاصب نمیگذارد آنها راحت بمانند. اگر هم میگذاشت، حق نداشتند به خاطر فشار اسرائیل، با مذاکره و امضای خود، از سرزمین متعلّق به مسلمین و ملت فلسطین بگذرند.»[11]
در خطبههای سال 82 نیز معظم در بخشی از بیانات خویش با بیان این مطلب که راه نجات فلسطین حضور در جلسات جهانی نیست؛ میفرمایند: «نسل نوخاسته فلسطین بیدار شده و فهمیده است که راه نجات از دست دشمنِ اشغالگر چیزی جز مبارزه نیست؛ فهمیده است که حضور در جلسات جهانی و برطبق میل اشغالگران و حامیان آنها حرف زدن، راه نجات فلسطین نیست؛ فهمیده است باید بایستد، بخواهد، همّت و فداکاری کند، تا به هدف برسد. این را ملت فلسطین از بُنِ دندان دانسته و فهمیده است؛ لذا مقاومت میکند. وقتی سرچشمه این احساس از منشاءِ دینی و اعتقاد به توحید ناشی شود - که امروز بحمداللَّه در فلسطین اینطور است - هرگز خشک نخواهد شد. امیدواریم خدای متعال روز پیروزی فلسطینیها را هرچه نزدیکتر بفرماید.»[12]
ایشان همچنین در خطبههای سال 89 در مورد مضحک بودن «مذاکرات صلح» فرمودند: «مسئلهی فلسطین، همچنان مسئلهی اول دنیای اسلام است. جنایات در غزه همچنان ادامه دارد. جنایات در کرانهی غربی رود اردن همچنان ادامه دارد. رژیم صهیونیستی با کمال وقاحت و پرروئی ظلم و ستم خود را بر مردم مظلوم فلسطین ادامه میدهد، آنوقت آنجا در واشنگتن جلسهی کنفرانس صلح میگذارند! صلح با کی؟! میخواهند قضایای فلسطین را، جنایات دشمنان ملت فلسطین را سرپوش بگذارند، با این مذاکراتی که اسمش را گذاشتهاند «مذاکرات صلح»! غاصبی آمده است خانهی یک ملت را غصب کرده است، به این اکتفاء نکرده؛ از هر نوع امکانی برای سرکوب این ملت استفاده میکند، اینها هم با کمال بیاعتنائی - دنیای غرب، آمریکا و دیگران - نشستهاند دارند تماشا میکنند، متجاوز و ظالم و سرکوبگر را تشویق هم میکنند، آن وقت جلسه میگذارند برای صلح! کدام صلح؟! چه صلحی؟! بین کی و کی؟ آن وقیحهای ستمگرِ صهیونیست هم با کمال پرروئی در مقابل فلسطینیها میایستند، میگویند بایستی یهودیسازی را شما قبول کنید. جنایت بزرگ آنها این است که میخواهند یهودیسازی کنند. قدس شریف را، قبلهی مسلمانان را، فلسطین عزیز را، به عنوان یهودیسازی، مرکز ظلم و ستم و توطئهی خودشان قرار بدهند. این مسئلهی اصلی ماست.»[13]
همچنین معظم له در خطبههای سال گذشته با بیان این مطلب که نتیجه مذاکرات که در آن زمان در حال وقوع بود طبق معمول عقبنشینی فلسطینیها هست؛ فرمودند: «الان هم باز مجدداً مذاکراتی بین دولت خودگردان فلسطین و صهیونیستها شروع شده است که مطمئناً نتیجهای جز آنچه که در مذاکرات قبلی پیش آمد، نخواهد داشت؛ که عبارت است از عقبنشینی فلسطینیها از حقوق خودشان، و تشویق متجاوز به تجاوز بیشتر، و سرکوب کردن مبارزات بحق مردم فلسطین. خانهها را خراب میکنند، ساختمانهای غصبی برای مردم اشغالگر و غاصب میسازند و میگویند داریم مذاکره میکنیم! حالا هم که اعلام کردهاند مذاکرات سرّی است. دستپخت استکبار در این مذاکرات، مطمئناً به ضرر فلسطینیها است.»[14]
بیان مطالب موردی
حمایت نظام از تروریسم
معظم له در خطبههای عید که مقارن نوروز سال 72 بود(در سال 72 دو عید فطر بوده است.) به موج تبلیغاتی جدیدی که غرب علیه ایران راه انداخته بود؛ که مسأله «حمایت از تروریسم» باشد؛ میپردازند و میفرمایند: «باز مدتی است که بوقهای تبلیغاتی صهیونیستی، در اطراف دنیا به صدا در آمدهاند و گهگاه یک بار، موج حمله تبلیغاتی به راه میاندازند. مجدّداً این موج تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی به وسیله تبلیغات صهیونیستی آغاز شده است.»[15]
ایشان علت بوجود آمدن این موجهای تبلیغاتی گوناگون را استقلال طلبی ایران و زیر بار زور نرفتن عنوان میکنند و میفرمایند: «مسأله این است که جمهوری اسلامی به خاطر استقلال، به خاطر زیر بار زور نرفتن، به خاطر رعایت منافع ملی - و نه منافع مستکبران - به خاطر ایستادگی در مقابل مطامع دشمنانی که میخواهند بر این کشور دست بیندازند، به خاطر برچیدن بساط کسانی که دهها سال نوکری استعمار و استکبار را در این کشور کردند، در چشم مستکبران جهان موجود منفوری است. ما این را میدانیم و از این بابت ناراحت هم نیستیم. هرچه جمهوری اسلامی در نظر مستکبران و جهانخواران و بدها و شیطانها منفور باشد، ما خوشحالتریم.»[16]
ایشان در ادامه در باب موج جدید تبلیغاتی غرب علیه نظام اسلامی میفرمایند: «و اما در قضیه تروریسم! میگویند «جمهوری اسلامی ایران، از تروریستها حمایت میکند» و با این بهانه ما را تهدید میکنند. من میگویم اوّلاً تهمتِ حمایت از تروریسم به جمهوری اسلامی ایران، یک دروغ و افترای آشکار است. ما از هیچ تروریستی حمایت نمیکنیم. شما نگاه کنید ببینید تروریستهای عالم چه کسانی هستند، آن وقت بگویید ما از اینها حمایت میکنیم! بزرگترین تروریستهای دنیا، امروز صهیونیستهایند. میبینید که صهیونیستها با ملت فلسطین چه میکنند! صِرف اینکه دولت شدند، موجب نمیشود تروریست نباشند. چه کسی از تروریستهای صهیونیست حمایت میکند؟ سازمانهای جاسوسی غربی، طبق اعترافهای خودشان، جزو قلمهاىِ درشتِ تروریستی در دنیا به شمار میروند. چقدر اینها با نظامها و دولتهای مردمی مبارزه کردند! این تروریسم نیست!؟»[17]
سپس با بیان این مطلب که این ما نیستیم که از تروریسم حمایت میکنیم؛ بلکه این سران غربی هستند که از این مسأله حمایت میکنند؛ میفرمایند: «شما هستید ای قدرتهای غربی که از تروریستها حمایت میکنید. آن کوردلانی که در میدان راه آهن تهرانْ بمب گذاشتند و مرد و زن و کودک و بزرگ را تکّه پاره کردند؛ کسانی که در نماز جمعه تهران بمب گذاشتند و جوانان و مردان ما را قطعه قطعه کردند، بدون اینکه آنها گناهی داشته باشند؛ کسانی که در مرکز حزب جمهوری اسلامی بمب گذاشتند و هفتاد و تن از اصیلترین و شیواترین چهرههای این کشور را نابود کردند و داغ آنها را به دل این ملت گذاشتند، تروریستند.... تروریستهایی که میدان راه آهن و میدان امام خمینی تهران را با بمب گذاری خودشان منهدم و منفجر کردند و بچه و بزرگ و زن و مرد را نابود کردند، امروز کجا زندگی میکنند؟ از چه کسانی کمک و حمایت میگیرند؟ آنها در همین کشورهای اروپایی هستند؛ آنها در امریکا هستند؛ آنها در اروپا هستند. تروریستها زیر سایه همان کسانی زندگی میکنند که ادّعای مخالفت با تروریسم را مطرح میکنند!»[18]
سپس در ادامه ایشان با بازخواست سران کشورهای اروپایی که به محاکمه و مجازات عاملین انفجارهای تهران اقدام نمیکنند میفرمایند: «چرا کشور فرانسه، کشور آلمان، کشور امریکا و بقیه کشورها، همین تروریستهایی را که خودشان اعتراف کردند و بمبگذاریها را در ایران پذیرفتند، در کشورهای خودشان دستگیر نمیکنند؟! چرا آنها را محاکمه نمیکنند؟! چرا آنها را به عنوان تروریست تعقیب نمیکنند؟! اگر راست میگویند و مخالف تروریسم هستند، چرا آنها را مجازات نمیکنند؟! آن وقت به جمهوری اسلامی تهمت و افترا میزنند که طرفدار تروریسم است!»[19]
صدور انقلاب
ایشان در همان خطبههای نوروز 72 به بیان مسأله «صدور انقلاب» میپردازند و با بیان این مطلب که انقلاب کالا نیست که بشود صادرش کرد؛ بلکه اگر انقلابی منطقی باشد؛ خود بخود صادر میشود میفرمایند: «من میگویم مسأله صدور انقلاب که بارها و بارها تکرار کردهاند، یک حرف بیمعنا و پوچ است. انقلاب چیزی نیست که کسی آن را صادر کند. انقلاب کالا نیست که بشود صادرش کرد. انقلاب، محموله نیست که بتوان آن را به جای دیگری برد و یا به کشور دیگری صادر کرد. انقلاب، اگر درست و منطقی باشد و اگر برای ملتها جاذب باشد، خودش صادر میشود؛ بدون اینکه کسی بخواهد آن را صادر کند. ما انقلاب را صادر نکردیم. انقلاب، با جاذبههای خودش صادر شده است.»[20]
سپس ایشان با بیان این مطلب که انقلاب، یکبار صادر شد و تمام شد؛ به بیان برخی مثالهای در این زمینه میپردازند و میفرمایند: «اینکه میبینید ملتها در شمال آفریقا و در خاورمیانه و در شرق و غرب کشورهای اسلامی بیدار شدهاند؛ اینکه میبینید جوانان مسلمان در کشورهای گوناگون به زیباییهای دین و قرآن روآورندهاند، همه حاکی از این است که انقلاب اسلامی در اوّلِ وقوع خود صادر شده است. ما که نمیخواهیم بعد از گذشت چهارده سال، تازه به فکر صدور انقلاب باشیم! یک بار انقلاب صادر میشود و آن هم شد. وقتی که انقلاب، پیروز شد و خبر و جذّابیت آن، دنیا را پرکرد، کاری که باید بشود شد.»[21]
توصیه به حفظ وحدت و اتحاد بین امت اسلامی
این مورد نیز از توصیههایی است که از ابتدای پیروزی انقلاب مورد تأکید حضرت امام(ره) و رهبری بوده است و اخیراً نیز مقام معظم رهبری در بیاناتشان تأکید فراوانی روی این مطلب دارند. در خطبههای عید فطر نیز معظم له این مورد یکی از مواردی است که مورد توصیه معظم له، واقع شده است. ایشان در خطبههای سال 73 در ابتدای خطبه دوم میفرمایند: «آنچه من امروز در مقابل چشم خود مشاهده میکنم و مناسب است امّت مصطفوی، نسبت به پیشوای عظیمالشّأن و پیامبر برگزیده خدا، به عنوان یک هدیه عید تقدیم کند، حضور یکپارچه جمعیتی از امت مسلمان است که برای نماز عید آمدهاند. جا دارد که امروز، امّت سعی کند یکپارچگی، التیام، وحدت و هماهنگی و همدلی در میان خود را - همچنان که نام یک امّت از این همه خبر میدهد - برای خود حفظ کند.»[22]
در ادامه ایشان با بیان این مطلب که وظیفه امت در قبال رسول الله(ص) است که وحدت و انسجام خویش را حفظ بکنند فرمودند: «امروز وظیفه این امّتِ بزرگ، در مقابل پیامبر، نجات دهنده، پیشوا، معلّم، امانت الهی در میان خود و محبوبترین چهره در میان امّت؛ یعنی وجود مقدس نبىّاکرم علیهوعلیآلهالصّلاةوالسّلام این است که عزّت و شوکت امّتِ اسلامی را با حفظ وحدت پاس بدارد. این وظیفه امروزِ امّت است. امّت از پیامبر خود عیدی میخواهد؛ اما امّت، در مقابل پیامبر موظّف است وظیفه عیدی خود را هم انجام دهد. عیدی امّت این است که حفظ وحدت کند و آبروی پیغمبر رامحفوظ بدارد. امروز همه تلاش دشمنان اسلام و امّت اسلامی این است که این امّت را به جان یکدیگر بیندازند و آنها را با همدیگر دشمن کنند. این تلاش، مخصوص امروز نیست و از گذشته نیز همینطور بوده است. اما امروز، این مأموریتِ خباثتآمیز و رذالتآلود از طرف دشمنان، با سازماندهی و تدبیر و همهجانبه انجام میگیرد. علّت هم این است که احساس میکنند روحیه و شوق اسلامی، در میان مسلمانان رو به فزونی است و اسلام، دلها را زنده کرده است.»[23]
همچنین ایشان در خطبههای سال 81 در همین رابطه میفرمایند: «امروز وظایف مربوط به جامعه و امّت اسلامی، به یکایک مسلمانان جهان متوجّه است. امروز دنیای اسلام بیشتر از همیشه به همگرایی و نزدیکی، احساس نیاز میکند. علّت این است که دشمن اسلام و نظام اسلامی و امّت اسلامی چنگ و دندان نشان دادهاست؛ نه فقط به یک کشور و یک جامعه و جمعی از مسلمانان، بلکه به امّت اسلامی.»[24]
در سال 87 نیز ایشان با بیان این مطلب که تهاجمات دشمن علیه مقدسات اسلامی زیاد شده است؛ و این مطلب نه بخاطر قوت گرفتن دشمن، بلکه بخاطر این است که دشمن از قدرت گرفتن امت اسلامی احساس ضعف دارد؛ در قبال این حرکت عظیم امت اسلامی به جنگهای روانی، تهاجمات گوناگون، ترساندن ملتها و کشورهای مسلمان از یکدیگر و تبلیغات علیه یکدیگر متوسل میشود. سپس در ادامه با بیان این مطلب که راه مقابله با این تهاجمات حفظ وحدت است میفرمایند: «راه این است که دنیای اسلام وحدت خود را حفظ کند. من بار دیگر برای صدمین بار، هزارمین بار، از زبان ملت ایران خطاب به همهی برادران مسلمان در اکناف عالم عرض میکنم: اتحاد خودتان را حفظ کنید، مبادا بازیچهی دست دشمنان مشترکی بشوید که به عنوان قومیت عرب و عجم، به عنوان مذهب شیعه و سنی، به عناوین گوناگون دیگر، میخواهند بین شما اختلاف بیندازند. آنها نه دوست شیعه هستند، نه دوست سنی؛ آنها دشمن اسلامند. برای اینکه اسلام را تضعیف بکنند، یکی از راههایشان همین است که اینها را به جان هم بیندازند؛ کشورها را از همدیگر بترسانند.»[25]
[1] - الکافی ج4ص168
[9] - صحیفه امام(ره) ج9 ص267
[16] - همان
[17] - همان
[18] - همان
[19] - همان
[20] - همان
[21] - همان
[23] - همان