رهبر انقلاب فرمودند: مگر شما کتاب را مطالعه نکردهاید؟ عرض کردم خیر، رهبر انقلاب ناراحت شدند و فرمودند: مگر ممکن است که چنین کتابی را چاپ کنند اما خانواده آن را تأیید نکرده باشد؟
کربلایی، رو به حاج همت میکند و با لبخند میگوید: "پدر باشم و نفهم تو دل پسرم چی میگذرد؟! حالا برای اینکه راحتت کنم، میگویم وظیفه من تا همینجا بود که انجام دادم. از تو هم ممنونم که حرفم را زمین نزدی و به خاطر احترام به من، مقام خودت را زیرپا گذاشتی. از حالا به بعد، تصمیم با خودت است. هرکاری دوست داری، بکن، من راضیام."
مانده بودم که او چطوری این کفش ها را حرکت می دهد. گفتم "حاجی!" گفت: "بله" گفتم "برو یکی از این کفش ها رو پات کن". گفت "این ها مال بسیجی هاست". یکی از دوستانش که همراه ما بود خندید، خیلی بهم برخورد.
فرزند شهید محمدابراهیم همت تصریح کرد: خانم نعیمه اشراقی دهان باز کرده و دُرفشانی نمودند. یا واقعاً امام خمینی چنان گفتار و تفکر و برخوردی داشته یا خانم اشراقی دروغ میگوید و این هم باز باید تذکری باشد به بیت امام و اطرافیان خانم اشراقی که جلوی دُرفشانیهای گاه و بیگاه ایشان را بگیرند.