اظهارات امیر قطر که در آن گفته شده بود تشدید تنش منطقهای علیه ایران دور از عقلانیت است، از آنجا که اولین نشانههای شکاف در ائتلاف ضدایرانی را برملا کرد اهمیت ویژه دارد.
شواهد، مدارک و قرائن بیانکننده آن است که «انقلاب اسلامی» و نظام دینی برآمده از آن کماکان و تا آخر مشکل اصلی و کلیدی آمریکا و اروپا و عوامل آن با ایران است.
بعضی از تحلیلگران بدون توجه به خصلت تجاوزکارانه آلسعود، برقراری روابط عادی و مبتنی بر احترام متقابل ایران با این رژیم را امکانپذیر و مطابق با منافع دو ملت ارزیابی مینمایند و این در حالی است که رژیم سعودی اساسا به رابطهای انسانی و توام با احترام به هیچ ملتی در منطقه نگاه نمیکند.
تشییع پرشکوه و کمنظیر مردم تهران و برگزاری پرتعداد مجالس سوگواری در شهرستانها به خوبی نشان داد که مردم قدر شخصیتهای دلسوز خود را میدانند و پاسخگوی مهری که دیدهاند هستند.
انگلیس، فرانسه، ترکیه، عربستان و غیره به هیچ وجه فکر نمیکردند ایران بتواند جبهه جهانی - منطقهای که بر شکست متحد ایران در دمشق همداستان شده بودند را شکست دهد و اگر به آرشیو تحلیلهای سال 2013 آنان نگاه کنیم در مییابیم که با خطوط برجسته نوشتهاند، تروریزم و تکفیر، انقلاب ایران و هواداران آن را از بین میبرد.
باور اینکه کسانی در متن جامعه ایران و بخصوص در حوزه نخبگان نتوانند حقایقی که معاندان جمهوری اسلامی هم به آن اعتراف مینمایند، درک کنند و به تجزیه و تحلیلهای غیرواقعی درباره انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن بپردازند، بسیار دشوار است.
تن دادن آمریکا به شرط ایران مبنی بر شرکت مصر و عراق در مذاکرات یک شکست بزرگ برای آمریکا و عربستان به حساب میآید در واقع در مذاکرات لوزان، آمریکا تغییر اساسی در میز سوریه را پذیرفت.
ملکعبدالله در اواخر دوره پادشاهی خود در مصاحبه با یک روزنامه اروپایی با صراحت گفته بود آمریکا باید به ایران حمله کند و ما هزینههای آن و مسیر حمله را در اختیار آنان قرار میدهیم.
سعد الله زارعی کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: بشار اسد، در حال حاضر با مخالفانی که به صورت مسالمت آمیز خواستار تغییرات باشند، روبرو نیست، بلکه با نیروی مسلحی مواجه است که با تکیه بر تفنگ و گلوله خواستار محقق شدن یک هدف آمریکایی اسرائیلی است.