دیدبان
اصلاح طلبان و خاتمی

پروژه گران فروختن خاتمی به نظام

پروژه گران فروختن خاتمی به نظام

اهميت انتخابات آتي براي اصلاح طلبان

دیدبان: انتخابات آتي رياست جمهوري كه به همراه انتخابات شوراهاي شهر و روستا برگزار خواهد شد اميد اصلاح طلبان براي نجات از مرگ مغزي اين جريان سياسي در كشور است. اگر جريان اصلاح طلبي بتواند در اين انتخابات مشاركتي فعال داشته باشد حتي اگر اين مشاركت به پيروزي اصلاح طلبان منجر نشود باعث زنده و متحرك شدن جريان اصلاح طلبي در كشور شده و یک پيروزي‌ براي اصلاح طلبان محسوب مي‌شود. اين در حالي است كه اگر اصلاح طلبان نتوانند خود را براي شركت در انتخابات آتي رياست جمهوري و شوراهاي شهر و و روستا آماده كنند و حداقلي از مشاركت را در اين انتخابات‌هاي مهم داشته باشند آنگاه ديگر بايد با جريان اصلاح طلبي خداحافظي كرد چرا كه در صورتي كه اصلاح طلبان حضوري در انتخابات آتي نداشته باشند تقسيم بندي‌هاي سياسي و جناح‌بندي‌هاي كشور به صورتي شكل خواهد گرفت كه ديگر دوره حضور اصلاح طلبي و جرياني تحت عنوان اصلاحات تمام خواهد شد و وقتي كه دسته‌بندي‌هاي سياسي در كشور به سمتي گرايش يافت كه جايي براي يك جريان خاص باقي نگذاشت آنگاه احتمال تاثيرگذاري آن جريان در مسائل سياسي كشور به كمترين حد خود مي‌رسد. به عبارت بهتر اگر جريان اصلاح طلبي نتواند حضور خود را در انتخابات آتي رياست جمهوري به عرصه سياسي كشور تحميل كند سياست و دسته بندي‌هاي سياسي براي هميشه از اين جريان و اصحاب آن عبور خواهد كرد. از اين روست كه مي‌توان گفت انتخابات رياست جمهوري آتي و به تبع آن انتخابات شوراهاي شهر و روستاي سال 1392 از اهميتي حياتي براي اصلاح طلبان بر خوردار است.
 
فرصت اصلاح طلبان
 
در كنار اهميت و جايگاه انتخابات آتي رياست جمهوري براي اصلاح طلبان بايد توجه داشت كه برخي از فرصت‌ها و امكانات باعث مي‌شود كه اصلاح طلبان در انتخابات آتي رياست جمهوري از اقبالي ولو اندك برخوردار شوند. يكي از مهمترين این فرصتها، اختلافات و درگيري‌هاي دروني جريان اصولگرايي است. اصولگرايان اكنون در يكي از پر اختلاف‌ترين و متشتت‌ترين دوره‌هاي سياسي خود قرار دارند. اختلافاتي كه در انتخابات رياست جمهوري دهم به علت حضور پر رنگ اصلاح طلبان بر آن سر پوش گذاشته شده بود اكنون سر باز كرده است و درگيري و مخالفت جناح‌هاي اصولگراي كشور در انتخابات مجلس نهم نشاني بارز از اين اختلافات و درگيري‌ها بود. اصولگرايان به حدي دچار تشتت و اختلاف هستند كه غالب تحليل‌گران و آگاهان سياسي احتمال وحدت اصولگرايان در انتخابات آتي رياست جمهوري را بسيار اندك مي‌دانند و كمتر كسي است كه وحدت اصولگرايان را به عنوان يك احتمال جدي مورد توجه قرار دهد. جريان‌هاي متفاوت اصولگرايي مانند جبهه پيروان، اصولگرايان تحول‌خواه (ايثارگران و رهپويان)، جبهه‌پايداري و جبهه جديد رهروان ولايت هر كدام براي انتخابات آتي رياست جمهوري انتخاب و سليقه خاص خود را دارند و موضع‌گيري‌هاي كنوني آنها نشان از آن ندارد كه سر سازگاري با يكديگر را در انتخابات آتي داشته باشند. (البته به واسطه فاصله زماني قابل توجه ما تا انتخابات رياست جمهوري احتمال اين كه عقلاي اصولگرا فكري براي اين خطر جدي بكنند و لااقل از درگير شدن اصولگرايان در انتخابات آتي رياست جمهوري جلوگيري كنند محتمل است.) در هر صورت اختلاف اصولگرايان و عدم وحدت آنها يكي از مهمترين فرصت‌هاي پيش رو برای اصلاح طلبان ایجاد شده است. در صورتي كه مطابق همين روند كنوني پيش برويم و جريان اصولگرا به درگيري دروني مشغول باشد اصلاح طلبان مي‌توانند دو بهره برداري مهم از اين روند بنمايند. 
بهره اول اصلاح طلبان آن است كه به واسطه اختلاف اصولگرايان، ضعف و ناتواني جريان اصلاح طلبي نشان داده نشود. به عبارت بهتر وقتي اصولگرايان متشتت و درگير هستند حضور يك كانديداي اصلاح طلب باعث خواهد شد كه اين كانديدا نيز به اندازه هر يك از كانديداهاي متعدد اصولگرايان اقبال و ظهور داشته باشد. چنين امري باعث مي‌شود كه بر ضعف جريان اصلاح طلبي سرپوش گذاشته شود.
دومين بهره‌اي كه اصلاح طلبان مي‌توانند از اختلاف اصولگرايان ببرند آن است كه برخي از كانديداهاي اصولگرايان را تحت عنوان كانديداي نزديك به خود مطرح نمايند و از اين طريق در سبد راي اصولگرايي شريك شوند. در صورتي كه اصولگرايان به وحدت و هماهنگي نرسند امكان اين كه جريان اصلاح طلبي به برخي از كانديداهايي كه در اصل اصولگرا هستند نزديك شود و در آراء و جايگاه سياسي آنها شريك شود وجود دارد و اين خود فرصتي جدي براي اصلاح طلبان است.
 
طرح هاي اصلاح طلبان
 
اما اطلاح طلبان براي انتخابات آتي رياست جمهوري چه طرح‌هايي را در دست دارند. 
اولين طرح اصلاح طلبان آن است كه با احياء جلسات و گروه‌هاي سياسي مطرح اصلاح طلب، روند و جبهه‌بندي انتخاباتي خود را آغاز كنند. در حال حاضر شاهد آن هستيم كه جريان اصلاح طلب با برگزاري جلسات متعدد تصميم گيري سعي در بررسي اوضاع خود و جناح رقيب و تلاش براي پيدا كردن بهترين استراتژي انتخاباتي دارد. گروه‌هاي مختلف اصلاح طلبان و افراد نزديك به جريان اصلاح طلبي در اين روند مشغول به فعاليت هستند. از جمله اين تلاش‌ها مي‌توان به جلسات بنياد باران به سركردگي خاتمي، جلسات عبدالله نوري با گروه‌هاي مختلف اصلاح طلب، تلاش‌هاي مجمع روحانيون مبارز براي رسيدن به يك استراتژي واحد انتخاباتي، جلسات كارگزاران سازندگي براي رصد اوضاع كنوني، جلسات كمرنگ برخي اعضاي سازمان مجاهدين انقلاب و نيز جلسات اعضاي اين گروه‌هاي با هاشمي رفسنجاني و قدرت الله عليخاني به عنوان رابط او، و جلسات و تلاش‌هاي مقدماتي انتخاباتي ديگر گروه‌هاي اصلاح طلب اشاره كرد. هدف اصلي اين فعاليت‌هاي پراكنده ايجاد اجماع و هماهنگي ميان گروه‌هاي اصلاح طلب است.
طرح ديگر اصلاح طلبان احياء توان رسانه‌اي آنهاست. اصلاح طلبان مي‌دانند كه حضور در عرصه انتخابات نفس رياست جمهوري و نيز حضور در انتخابات گسترده و پردامنه شوراهاي شهر و روستا نيازمند توان رسانه‌اي جدي است. از اين رو يكي از اصلي ترين طرح‌هاي مورد وفاق اصلاح طلبان احياء و افزايش توان رسانه‌اي آنهاست.
طرح دیگری كه هم اكنون در دست اجرا از سوي جريانات اصلاح طلب است احياء بدنه اجتماعي اصلاحات است. رفتارهاي غضب‌آلود و تعصب آميز مير حسين موسوي و مهدي كروبي پس از انتخابات رياست جمهوري دهم و حوادث بعد از آن باعث از ميان رفتن و آسيب ديدن بدنه اجتماعي جريان اصلاحات شده است. احياء‌اين بدنه اجتماعي يكي از اصلي ترين طرح‌هاي اصلاح طلبان براي آماده شدن براي انتخابات‌هاي آتي است.
 

 
 
نقش عبد الله نوري
در اين ميان عبدالله نوري، وزير كشور جنجالي دوره اصلاحات و يكي از كليدي‌ترين افراد كابينه خاتمي نقشي خاص خود را بر عهده گرفته است. تلاش‌هاي انتخاباتي عبد الله نوري مدتي است كه توجه بسياري از تحليل‌گران سياسي را به خود جلب كرده است و سناريو‌هاي تحليلي مختلفي را در مورد اهداف و برنامه‌هاي عبد الله نوري خاطر نشان مي‌سازند. اما به نظر مي‌رسد كه يكي از اصلي‌ترين اهداف عبدالله نوري از حضور پررنگ در عرصه فعاليت‌هاي سياسي پشت پرده تسهيل حضور اصلاح طلبان است. به عبارت بهتر عبدالله نوري نقش يك رقيب تندرو و افراطي را براي خاتمي به عنوان فرد معتدل و ميانه‌رو در رهبري جريان اصلاح طلبي بازي مي‌كند تا از اين طريق باعث شود كه نظام براي احتراز از حضور عبدالله نوري، با شرايط كمتري خاتمي را بپذيرد. در واقع اين عملكرد نوري نوعي گران فروشي خاتمي به نظام است، به اين طريق كه با ايجاد يك تهديد ساختگي تحت عنوان حضور افراطي عبد الله نوري، زمينه را براي باز شدن راه خاتمي در فعاليت‌هاي سياسي فراهم كند. هدف اصلي اين رقيب‌تراشي ساختگي اين است كه نظام با كمترين فشار و بدون مجبور كردن خاتمي به نفي تندروي‌هاي پس از سال 88 حضور خاتمي را در عرصه سياست بپذيرد. از اين روست كه عبدالله نوري با مواضعي افراطي و نزديك به جريان فتنه سبز در محافل اصلاح طلبان حضور يافته است.
اما اين كه آيا عبدالله نوري ـ كه زماني به يلتسين ايران شهرت داشت در برابر خاتمي كه گورباچف ايران تصور مي‌شود -  در اين سياست موفق مي‌شود يا خير بستگي به ميزان هوشياري اصولگرايان در فعاليت سياسي آتي آنها دارد.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن