ديدبان: امروز در کشور چندين متولي فرهنگ وجود دارد که از جملهي آنها ميشود به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، شوراي عالي انقلاب فرهنگي، کميسيون فرهنگي مجلس و ... اشاره کرد؛ ولي موقع انتقاد، هيچ کدام پاسخگو نيستند. به نظر شما، وجود چند متولي فرهنگ براي کشور فرصت است يا تهديد؟
يکي از اصليترين موضوعاتي که در ساماندهي جبههي فرهنگي انقلاب اسلامي موضوعيت دارد؛ ايجاد هماهنگي، همجهتي و انسجام ميان دستگاههاي مختلف فرهنگي کشور است. اينکه در حوزهي فرهنگ دستگاههاي مختلفي، چه در نهادهاي دولتي و چه در نهادهاي عمومي غيردولتي وجود داشته باشد، مناسب و مؤثر است. اما نکتهي مهم اين است که سياستگذاري در حوزهي فعاليتهاي فرهنگي بايد متمرکز باشد تا فعاليتهاي فرهنگي در سراسر کشور جهت و هدف واحدي داشته باشد. آنچه که موجب ضعف و آسيبپذيري نظام فرهنگي است، اين عدم هماهنگي و عدم انسجام مجموعهي دستگاههاي فرهنگي است.
از دههي 70 که مقام معظم رهبري بر مقابله با تهاجم فرهنگي دشمن تأکيد داشتهاند و هشدارهاي زيادي دادند، همواره موضوع هماهنگي دستگاههاي فرهنگي يکي از موضوعات اصلي بوده است. تا کنون تلاشهايي صورت گرفته، ولي اين تلاشها به هيچ وجه کفايت نميکند و امروز هم شاهد آن هستيم که دستگاههاي مختلف فرهنگي برنامههايي را براي خود تدارک ميبينند که اين برنامهها از يک منظومهي خاص پيروي نميکند و علاوه بر پراکندگي چه بسا موجب تعارض و تداخل در انجام فعاليتهاي فرهنگي ميشود. اين عدم هماهنگي و پراکندگي يکي از بسترهاي کاملاً مؤثر براي دشمنان انقلاب اسلامي است تا بتوانند در جبههي فرهنگي انقلاب نفوذ کنند.
يکي از نتايج اين نفوذ در سال 1388 و در بستر فتنهي سبز و کودتاي رنگين مخالفان فکري و سياسي نظام مقدس جمهوري اسلامي اتفاق افتاد، چرا که دشمن در براندازي نرم خود جز با تکيه بر عوامل داخلي نميتواند به نتيجهاي برسد. بنابراين براي ساماندهي دستگاههاي فرهنگي بايد هر چه زودتر، دلسوزانهتر و کارشناسانهتر اقدام کرد. اگر خداي ناکرده در مقابل اين اقدامي که خواستهي مقام معظم رهبري نيز هست؛ تعلل و تأخيري ايجاد شود، بايد انتظار اين را داشت که در آينده نيز دشمن در تهاجم فرهنگي خود با بهرهگيري از حوزههاي نفوذش در نظام فرهنگي به توفيقاتي دست پيدا کند.
بنابراين در مقابل هماهنگي، ساماندهي و مديريت کلان دستگاههاي فرهنگي دو دسته مقاومت خواهند کرد: اول دشمنان فرهنگي، سياسي و دشمنان هميشگي انقلاب اسلامي، چرا که با انجام اين کار حوزهي نفوذ آنها براي ضربه زدن به انقلاب اسلامي محدود ميشود و دوم هم مديراني و کارشناساني که به خوبي اهداف، راهبردها و سياستهاي دشمنان انقلاب اسلامي را در براندازي نرم نشناختهاند و به موجب دلبستگيهاي سازماني و عصبيتهاي دستگاهي حاضر به هماهنگي و تبعيت از سياستهاي فرهنگي نظام نيستند.
به نظر جنابعالي، بهترين مرجع هماهنگکنندهي دستگاههاي فرهنگي در حال حاضر کدام است و آيا توانسته نقش محور را به خوبي ايفا کند؟
پاسخ اين سؤال در فرمايشات مقام معظم رهبري و وليفقيه زمان که فرماندهي جبههي فرهنگي انقلاب اسلامي را در مقابل جبههي گسترده و پرتلاش معارضان انقلاب اسلامي، بر عهده دارند، ميتوان يافت. در صورتي وليفقيه که يک اسلامشناس مصلح و انقلابي است ميتواند جبههي فرهنگي انقلاب را در مقابل جبههي فرهنگي دشمنان انقلاب اسلامي که امروز راهبرد اصلي خود را براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي بر اساس راهبرد نرم و تهاجم فکري، عقيدتي، اخلاقي قرار دادهاند موفق گرداند که داراي يک قرارگاه اصلي باشد.
همانگونه که در دوران دفاع مقدس تا زماني که قرارگاه واحدي براي مقابلهي نظامي با دشمن فراهم نشد ما به فتحالمبينها، چه در مقاومت و يا هجوم دشمن دست نيافتيم. اين قرارگاه اصلي در جبههي فرهنگي انقلاب اسلامي، شوراي عالي انقلاب فرهنگي است که بارها مقام معظم رهبري بر اين نکته تأکيد داشتهاند. در سال 1386 که دو سال به فتنهي سبز مانده بود، مقام معظم رهبري در پيوستي حکم انتصاب اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي را مقرر فرمودند که اين شورا به عنوان قرارگاه اصلي فرهنگي نسبت به ساماندهي، هماهنگي و مديريت کلان دستگاههاي فرهنگي در اسرع وقت و ساماندهي جبههي فرهنگي انقلاب اسلامي در مقابل جبههي فرهنگي معارض اقدام نمايد.
اگر موفق ميشديم اين خواستهي رهبري را عملي کنيم، به طور قطع جنبش سبز و عوامل برانداز نرم داخلي و خارجي موفق نميشدند از حماسهاي که مردم ما در خرداد 88 با مشارکت گستردهي خود در انتخابات رياستجمهوري آفريدند و مردمسالاري ديني را در دنيا به رخ دشمنان انقلاب اسلامي و ساير ملل مستضعف و مسلمان کشيدند، بتوانند چنين فتنهاي را سامان دهند. بنابراين ما هنوز تلاشهاي زيادي بايد انجام دهيم که جبههي فرهنگي انقلاب، سامان گيرد و شوراي عالي انقلاب فرهنگي به عنوان قرارگاه اصلي فرهنگي کشور رسالت و مأموريت خود را به خوبي انجام دهد. در آن صورت است که با پشتوانهي غني فرهنگ اسلامي – ايراني شيعي قطعاً نه تنها دشمنان ما راه به جايي نخواهند برد، بلکه در مقابل ملت شهيدپرور ما، راه عزيمت را در پيش خواهند گرفت.
در شرايط فعلي کدام بخش شوراي عالي انقلاب فرهنگي دچار نقص و کمبود است؟ در واقع چرا مصوبههاي اين شورا ضمانت اجرايي ندارد و معمولاً پيگيري نميشود؟
هر ردهي راهبردي در يک سازمان و يا يک جامعه بايد داراي 4 نظام کارآمد و منسجم باشد. اين 4 نظام عبارتاند از: «نظام تصميمسازي، نظام تصميمگيري، نظام اجرايي کردن مصوبهها و نظام نظارت و ارزيابي.» بنابراين شوراي عالي انقلاب فرهنگي به عنوان جايگاه مديريت راهبردي فرهنگي کشور بايد داراي نظام تصميمگيري يا يک عقبهي علمي و فکري منسجم و کارآمد در حوزه و دانشگاه باشد. به اين معنا که همهي صاحبنظران و خبرگان متعهد و انقلابي و آنان که به مباني فکري و انديشهاي حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري معتقد و مؤمن هستند، بهره بگيرد.
بعد از آن است که اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي با بهرهگيري از نظرات آن صاحبنظران ميتوانند تصميمگيري کامل و جامعي براي تحول در وضع موجود مبتني بر فرهنگ و ارزشهاي اسلامي داشته باشند. بنابراين يک بار بايد ديد که آيا آن عقبهي علمي و فکري به درستي شکل گرفته است يا خير؟که در اين جا اين نظر وجود دارد که هنوز آن عقبهي علمي و فکري به صورت کامل براي شوراي عالي انقلاب فرهنگي شکل نگرفته است و صاحبنظران متعهدي، چه در دستگاههاي دولتي و نهادهاي غيردولتي و در دانشگاهها و به خصوص در حوزههاي علميه وجود دارند که شوراي عالي انقلاب فرهنگي به خوبي موفق نشده است از ديدگاهها و نظرات آنها بهرهمند شود؛ و اما پس از آن که شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصوبههايي را داشت، بايد خط مقدمي براي اجراي اين مصوبهها وجود داشته باشد.
مقام معظم رهبري ميفرمايند که خط مقدم اجراي مصوبات شوراي عالي، مجلس شوراي اسلامي، دولت و قوهي مجريه، قوهي قضاييه، نهادهاي عمومي غيردولتي و حتي دستگاهي مثل صداوسيماست. يعني همهي حوزههاي کشور، حوزهي اجرايي کردن مصوبههاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي هستند، منتها اينکه چرا بعضي از مصوبهها به اجرا در نميآيند؟ علت آن اين است که نظام اجرايي کردن مصوبههاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي به خوبي شکل نگرفته است.
بدين معنا که يک مصوبه بايد سير مراحل خودش تا به برنامهي مصوب مجلس شوراي اسلامي تبديل شود را طي نميکند. سياست مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي بايد در دولت، در مجلس، در قوهي قضاييه تبديل شود به قوانين و مقررات لازم، تبديل شود به برنامههاي بلند مدت و کوتاه مدت و در نهايت تبديل بشود به برنامه و بودجهي ساليانهي کشور. در اين صورت است که مصوبههاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اجرا درخواهد آمد. اگر اين پيوستگي وجود نداشته باشد که متأسفانه هماکنون وجود ندارد، نميتوان انتظار داشت که به خوبي مصوبههاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اجرا درآيد.
مهندسي فرهنگي بحثي است که امروزه در اکثر محافل فرهنگي مطرح ميشود. توضيحي راجع به مهندسي فرهنگي و اينکه در حال حاضر در چه مرحلهاي است بفرماييد.
در سال 1381 مقام معظم رهبري مهندسي فرهنگي کشور را يکي از الزامات استمرار انقلاب اسلامي پس از گذشت عمر پربرکت 30 سال از آن مطرح فرمودند. مهندسي فرهنگي کشور به معناي نوسازي، بازسازي، همجهتسازي و منسجم کردن همهي دستگاههاي کشور در باب تحقق فرهنگ و ارزشهاي اسلامي است. مهندسي براي هر سيستم به معناي نوسازي و بازسازي و مهندسي مجدد آن سيستم است. وقتي گفته ميشود که ما براي ورود به دههي چهارم انقلاب اسلامي ضرورت دارد کشور را بر اساس فرهنگ و ارزشهاي اسلامي بازمهندسي کنيم، بدين معناست که مقتضيات دههي چهارم انقلاب اسلامي حکم ميکند که در سازوکارهاي موجود کشور، در ساختارهاي دستگاههاي مختلف کشور بازبيني و طراحي مجدد کنيم تا بتوانيم اهداف انقلاب اسلامي را در دههي پيشرفت و عدالت محقق سازيم.
امروز در دنيا پديدههاي شگرفي رخ داده است، از جمله بيداري اسلامي در کشورهاي اسلامي و حرکت و جنبش برضد نظام سرمايهداري در کشورهاي غربي. اينها پديدههاي شگرفي است که به زعم خيلي از صاحبنظران ريشه در انقلاب اسلامي ايران دارد. بنابراين جمهوري اسلامي که يک نظام برخاسته از انقلاب اسلامي است، اگر در ساختارهاي خود تجديدنظر کند ميتواند بيداري اسلامي و گسترش انقلاب اسلامي را در کل جهان پشتيباني کند. بنابراين مهندسي فرهنگي کشور به اين معناست که ما در ساختارهايي که برخي تقليدي، کهنه و وارداتي است و حتي متناسب با فرهنگ و ارزشهاي ديگري است، تجديدنظر کنيم. مهندسي فرهنگي کشور مقدمهي لازم براي تحقق سند چشمانداز است.
مقام معظم رهبري چشمانداز را بعد از سال 81، در سال 1382 مصوب و ابلاغ ميکنند و ميفرمايند که تحقق چشمانداز مستلزم ايجاد راه ميانبر است. راه ميانبر به اين معناست که ما براي رسيدن به يک هدف آرماني به اسم چشمانداز بايد در نظام سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و در دستگاههاي متعددي که در طول ساليان گذشته طراحي مستقر شدهاند و منابع و امکانات ملي را مصرف ميکنند، تجديدنظر کنيم. ببينيم اجزاي زايد کدام است، اجزايي که وجود ندارد کدام است و ساختارهاي نويني را دراندازيم؛ منتها اين ساختارهاي نوين بايد متناسب با فرهنگ و ارزشهاي خودمان باشد، متناسب با فرهنگ و ارزشهاي اسلامي باشد.
بنابراين اگر امروز هم موضوع مهندسي فرهنگي کشور در مجامع مختلف مورد کمتوجهي و غفلت قرار ميگيرد، بايد هشدار داد که يکي از ضروريترين و حياتيترين اقدامات براي استمرار انقلاب اسلامي همين موضوع مهندسي فرهنگي کشور در همهي حوزههاست و محدود به نظام فرهنگي نميشود تا دستگاههاي مختلف کشور، اعم از دستگاههاي فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي داراي قبله و کعبهي واحدي نباشند، نميتوان انتظار داشت که ما به اهداف و آرمانهايمان برسيم.
با مهندسي فرهنگي کشور ميشود همهي دستگاههاي کشور را همجهت کرد و همقبله کرد، تا نه تنها دشمنان انقلاب اسلامي نتوانند به ما ضربهاي بزنند، بلکه در مقابل اين وحدت و انسجام ما هر روز عقبنشيني کنند و صلابت، عزت و اقتدار جمهوري اسلامي موجب الهامبخشي ملتهاي مستضعف و ملتهاي مسلماندنيا باشد. صدور انقلاب جز با الهامبخشي امکانپذير نيست. ما با ارائهي الگوهاي کارآمد براي ادارهي جامعهمان ميتوانيم در ملتهاي ديگر و در کشورهاي ديگر اثرگذار باشيم و الهامبخش براي سعادت ساير ملتها انشاءا... قرار بگيريم.
راهکار برونرفت از شرايط امروز معضلات مديريت فرهنگي کشور را در چه ميبينيد؟
اصليترين راه برونرفت از مسائل و مشکلاتي که پيش راه انقلاب اسلامي قرار ميگيرد تکيه و توجه کامل به رهنمودهاي وليفقيه زمان است. تکتک افراد جامعه، دانشجو،استاد، روحاني يا پژوهشگر حوزوي، کارشناس و مدير دستگاههاي فرهنگي بايد فرمايشات ايشان را کامل و جامع مورد توجه قرار بدهند و وجههي همت فکري، علمي و اجرايي خود را تحقق فرامين ايشان قرار دهند، اين اصليترين راه است. خب قاعدتاً راه بعدي يا اقدام بعدي اين است که از جايگاههايي که رسالت رسمي در نظام مقدس جمهوري اسلامي براي تحقق فرامين ايشان دارند بايد مطالبهي عالمانه صورت بپذيرد.
بنابراين قطعاً جايگاهي چون شوراي عالي انقلاب فرهنگي يا جايگاهها و دستگاههاي ديگر فرهنگي که به طور نسبتاً مستقيم مخاطب مطالبات و خواستههاي مقام معظم رهبري هستند، نقش و تأثير زيادي در تحقق آن منويات دارند. بنابراين همهي صاحبنظران، خبرگان، علاوه بر اينکه خود ميانديشند، اقدام ميکنند در محدودهي مسئوليت و اختيارات خود ميتوانند از چنين جايگاههايي هم درخواست کنند، مطالبه کنند و حمايت هم بکنند. همهي توان خودشان را از نظر فکري و اجرايي هم در اختيار قرارگاه اصلي فرهنگي کشور قرار بدهند، به اين ترتيب ما قطعاً ميتوانيم در جهت منويات مقام معظم رهبري قدمهاي بلندي را برداريم و هر چه زودتر بر ضعفها و کاستيهاي خودمان غلبه کنيم و راه نفوذ بر دشمن و راه حتي اميد به نفوذ هم بر دشمن (انشاءالله) ببنديم.
منبع: برهان