دوران پهلوي
اولين دغدغه هاي مردم ايران در قبال مساله حجاب زنان به دوران پهلوي اول برميگردد. زماني که رضاخان پس از ديدار با آتاتورک، به شدت تحت تاثير ظواهر مدرن ترکيه قرار گرفت و در بازگشت به ايران در هيئت دولت به علي اصغر حکمت، وزير معارف، دستور داد تا براي کشف حجاب زنان ايراني اقدام کند. 1
از اين زمان برنامه کشف حجاب در 4 مر حله بدين شکل به اجرا درآمد:
1. حمايت پليس از بي حجاب ها؛
2. برقراري جلسات کشف حجاب در مدارس؛
3. تشويق و ترغيب مسئولان دولتي به کشف حجاب بانوانشان؛
4. زور و اجبار در مقابل کساني که مي خواستند با حجاب بمانند؛ 2
اجراي سياست مشت آهنين در برخورد با چادر و پوشش زنان موجب شد تا مسئله حجاب در شهرها اندک اندک رنگ باخته و ظاهر شهرها به تدريج تغيير نمايد. شدت فشارهاي حکومت پهلوي به حدي بود که هر گونه مقابله با اين طرح استعماري يعني کشف حجاب را عملا غير ممکن مي نمود. با اين وجود خبر کشف حجاب موجي از واکنش ها را از سوي مردم و علما به راه انداخت اما اين اعتراضات نيز راه به جايي نبرد و رضاخان با تمام قوا آنها را سرکوب کرد.
جمعي از زنان پس از کشف حجاب با لباس جديد در مراسم استقبال از رضا پهلوي
حضور جمعي از مقامات کشوري و لشکري در مراسم کشف حجاب در يکي ازشهرستانها
در دوران پهلوي دوم نيز سياست مبارزه با حجاب پيگيري شد. محمدرضا پهلوي که حجاب را سمبل عقب ماندگي و بي حجابي را لازمه پيشرفت مي دانست از سال 1350 سعي کرد تا نسبت به حجاب مدارس و دانشگاه ها سختگيري بيشتري کند. اين موضع رژيم با مخالفت جدي روحانيت روبرو شد. علي رغم عقب نشيني موقت رژيم پهلوي، فشارهاي بعدي موجب شد تا رژيم در بي حجاب کردن دختران مدارس موفق شود. 3 روايت اسدالله علم از وضعيت حجاب در دانشگاه شيراز و گزارش وي به محمدرضا پهلوي تا حدي گوياي فضاي جامعه در آن سالهاست. علم در ارديبهشت 1355، براي بازديد و سخنراني به دانشگاه شيراز سفر مي کند. در اين سخنراني که به گفته او 3000 دانشجو گرد آمده بودند «بيست، سي نفر» از دانشجويان دختر چادري بودند. علم از ديدن اين همه دختر با چادر وحشت مي کند و موضوع را به اطلاع شاه مي رساند.
اين وضعيت اسفبار حجاب در دوران پهلوي گرچه با تلاش روز افزون دستگاه رژيم جهت گسترش و ترويج فرهنگ بي بند و باري همراه است اما واکنشهايي را در بدنه مذهبي جامعه و روحانيت به بار مي آورد. چنانکه در بولتن نوبه اي ساواک در سال 56 چنين گزارش مي شود که «در سنوات اخير موج جديدي براي استفاده از چادر و مقنعه در خانواده ها به وجود آمده و مشاهده مي گردد که گروهي از دختران خردسال و جوان از چادر و مقنعه استفاده مي کنند و حتي دامنه آن به سطح مراکز عالي آموزشي نيز کشانده شده...» . 4
قرائن و شواهد تاريخي به خوبي بيانگر اين واقعيت تاريخي هستند که در دوران پهلوي حجاب زنان ايراني در حال نابودي بود؛ رژيم در تلاش بود تا ريشه حجاب اسلامي را در جامعه به کلي بخشکاند. سياست فشار و زور و اجبار تنها راه چاره کار را در حفظ حجاب از سوي متدينين مي نماياند. از اينرو دوران پهلوي به دليل حمايت همه جانبه حکومت از ترويح و گسترش بي بندوباري و بي حجابي در جامعه، امکان هرگونه مقابله مستقيم با آن را از سوي اقشار مذهبي منتفي بود –گرچه به صورت پراکنده اقداماتي در اين جهت شکل مي گرفت-.
پيروزي انقلاب اسلامي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي پايبندي به ارزشهاي اسلامي و رعايت حجاب و عفاف جان تازهاي گرفت به گونهاي که ملت شاهد گرايش تعداد زيادي از زنان کشور به سمت چادر بودند. با اين وجود مشکل بد حجابي که ريشه در دوران رضاخاني داشت همچنان جامعه مسلمان ايران را تحت تاثير قرار مي داد. اين دغدغه -يعني توجه جدي به امر پوشش زنان- که از دوران پيش از پيروزي انقلاب در اذهان مردم و بنيان گذار کبير انقلاب بود پس از پيروزي انقلاب اسلامي اهميتي مضاعف يافت.
پس از گذشت کمتر از يک ماه از پيروزي انقلاب و حضور زنان بي حجاب در ادارات و سازمان هاي مختلف، ناخشنودي انقلابيون از وضعيت موجود تشديد مي شود. امام خميني با ابراز نارضايتي از اين شرايط، اولين نطق تاريخي خود را درباره مسئله حجاب در 15 اسفند 1357 انجام داده و مي فرمايند: «الآن وزارتخانهها- اين را مىگويم كه به دولت برسد، آن طورى كه براى من نقل مىكنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نبايد در آن معصيت بشود. در وزارتخانههاى اسلامى نبايد زنهاى لخت بيايند؛ زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند؛ اما كار بكنند، لكن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند.» 5
پس از موضع گيري صريح حضرت امام خميني (ره) در با ضرورت پوشش اسلامي براي زنان در عرصه اجتماعي، بالافاصله در 16 اسفند57 موجي از اعتراضات از سوي زنان بي حجاب در جامعه به راه مي افتد. عده اي رسما با برپايي گردهمايي و تجمات اعتراض آميز در مقابل با فرمان امام (ره) مي ايستند. اعتراض چند هزار نفري در دانشکده فني دانشگاه تهران، اعتراض کارمندان زن برخي بيمارستانهاي تهران و زنان شاغل در مخابرات و وزارت امورخارجه بخشي از اين اعتراضات را تشکيل مي داد. 6
آرام آرام درگيري و تشنج ميان اقشار مذهبي خصوصا زنان باحجاب با زنان بي حجاب رو به گسترش مي گذارد که محملي را براي افراد مغرض فراهم مي کند تا با انگيزه هاي گوناگون، آتش تنشهاي اجتماعي را شعله ورتر کنند.
در پي اين حوادث دفتر امام خميني اطلاعيهاي به شرح زير صادر کرد: «بر اساس خبرهاي رسيده، گروههاي جنايتکار و خيانت پيشه تحت عنوان کميته مزاحم بانوان محترم شده و به ايشان توهين ميکنند. مأموران کميتههاي انقلاب موظفند با کمال دقت مراقب باشند و چنين اعمالي را با نهايت شدت جلوگيري کنند. عاملين چنين اعمالي سريعا و به شدت مجازات خواهند شد.»
روزها تا رسيدن به روز تعيين سرنوشت از پي يکديگر سپري مي شوند. 12 فروردين 1358 مردم با راي بيش از 98 درصدي به جمهوري اسلامي بار ديگر بر خواست خود مبني بر اسلامي شدن فضاي کشور تاکيد مي کنند. راهپيمايي زنان محجبه در حمايت از گسترش پوشش اسلامي در جامعه برگزار مي شود. مبارزه با بي حجابي تبديل به يک خواست عمومي مي شود، ضعف دولت در برخورد با بي حجابي بار ديگر پاي مردم را به اين مساله باز مي کند. برخورد با زنان بدحجاب شدت مي گيرد و ديگر بار عناصر منحرف تلاش مي کنند تا با اعمال برخي تندروي ها، هزينه هايي را به انقلابيون تحميل کنند. 7
از اينرو در 13 تير 1359، امام خمينى رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران در پاسخ استعلام در مورد تعرض عدهاى از افراد ناآگاه و احياناً ضد انقلاب، به بانوان بىحجاب پيامى خطاب به ملت مسلمان ايران مبني بر عدم تعرض به بانوان بدحجاب صادر فرمودند:
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
ممكن است تعرض به زنها در خيابان و كوچه و بازار، از ناحيه منحرفين و مخالفين انقلاب باشد. از اين جهت، كسى حق تعرض ندارد و اين گونه دخالتها براى مسلمانها حرام است، و بايد پليس و كميتهها از اين گونه جريانات جلوگيرى كنند.
روح اللَّه الموسوي الخمينى
پس از اين پيام از 14 تير 1359 ورود زنان به ادارات و سازمان هاي دولتي ممنوع شده و زنان موظف مي شوند تا ضمن پوشيدن لباسهاي آستين بلند، روسري نيز به سر کنند. از رمضان سال 60 نهادهاي نظارتي و قضايي تلاش مي کنند تا با وضع قوانين با مظاهر منکرات خصوصا بي حجاب برخورد کنند لذا بر اساس قوانين جديد، اماکن عمومي موظف به نصب تابلوهايي با مضمون «عدم پذيرش افراد بي حجاب» مي شوند.
در سالهاي بعد به دليل حساسيت مردم و مسئولين تا حد قابل توجهي شرايط و فضاي کشور به نفع حجاب تغيير مي کند. اما از سال 1362 معضل بد حجابي جانشين بي حجابي مي شود؛ بار ديگر افکار عمومي نسبت به موضوع حجاب تحريک مي شود و برخوردهايي ميان مردم و افراد بدحجاب باعث مي شود تا دادستاني عمومي تهران با صدور اطلاعيه اي از تمام دستگاه هاي دولتي و خصوصي مي خواهد که مانع حضور زنان بد پوشش شوند. 8 در سال بعد مجلس شوراي اسلامي قوانيني را به تصويب مي رساند که به موجب آن هر کس که در معابر عمومي حجاب را رعايت نکند، به 72 ضربه شلاق محکوم مي شود.
دوران سازندگي
پس از اين دوران مسئله پوشش و بدحجابي که تا حدي مرتفع شده، هراز گاهي افکار عمومي و مسئولين را به خود متوجه مي کند؛ تا آنکه نفوذ و رشد انديشه هاي فمينيستي در جامعه ايران قوت مي گيرد. سالهاي جنگ تحميلي سپري شده و با روي کارآمدن دولت سازندگي سياست هاي فرهنگي-اجتماعي جامعه مسير ديگري را پيمود. دولت سازندگي با در پيش گرفتن سياست تساهل فرهنگي زمينه را براي رشد ناهنجاريهاي پوششي در سطح جامعه مهيا کرد. از سوي ديگر دولتهاي غربي از ابتداي دهه 70 با برنامه ريزي دقيق و پيچيده براي تهاجم فرهنگي در ايران زمينه بي حجابي در بستر جامعه را فراهم نمودند که بر همين اساس در سال 71 مساله مانتو يا چادر در محافل مختلف مطرح گرديد.
آقاي هاشمي در جلسه پرسش و پاسخ دانشجويي صراحت موضوع دولت خود را در اين بار اعلام مي کند که «مانتو از نظر ما ايرادي ندارد و براي محيط هاي دانشگاهي نيز بدون اشکال است». هر چه به سالهاي پاياني دولت سازندگي نزديک تر مي شود شيب بدحجابي در جامعه تندتر مي شود. چنانکه «صفارهرندي» با اشاره به خاطرهاي از جلسه هياتدولت در دوران رياستجمهوري هاشميرفسنجاني چنين بيان مي کند: «روزي در جلسه هياتدولت يکي از مسوولان از بيحجابي خانمها در ايران گلايه کرد که در پاسخ رئيسجمهور با خندهاي گفت که بگذاريد اينها راحت باشند تا در کشور سرمايهگذاري کنند.» 9
دوران اصلاحات
با روي کار آمدن دولت اصلاحات که شعار آزادي را سرلوحه سياستهاي خود مي دانست «آزادي زنان» با تفاسير سکولار در جامعه مطرح مي شود. روز به روز مردم شاهد آن هستند برخي در دولت اصلاحات با تمسک به شعار آزادي زنان، بي حجابي را در جامعه توسعه مي دهند. اعتراضات از گوشه و کنار به گوش مي رسد، تربيون نمازجمعه ها نيز به صدا در مي آيد اما سيطره رسانه اي اصلاح طلبان که از اختياري بودن حجاب دم مي زنند مانع رسيدن صداي معترض مي شود؛ تا آنجايي که وزير ارشاد دولت اصلاحات اعلام مي کند که بايستي درباره حجاب از مردم نظرسنجي صورت گيرد.
در اين ميان شوراي عالي انقلاب فرهنگي در سال 82 براي مرهم نهادن بر زخم سرگشاده ي بدحجابي، طرحي را با عنوان «توسعه حجاب و عفاف» به تصويب ميرساند؛ طرحي که به دنبال احياي پوشش اسلامي در تمامي مراکز دولتي و غير دولتي است اما در دولت اصلاحات از اجراي آن خبري نمي شود.
دولت نهم و دهم
مردم خسته از ناهنجارهاي اجتماعي و اخلاقي به اميد بهبود شرايط فرهنگي جامعه، در انتخابات دوقطبي سال 84 به سود جريان اصولگرا راي مي دهند. به نظر مي رسد که در دوره جديد اقدامات موثري براي بهبود شرايط حجاب در جامعه از سوي مسئولين انجام خواهد شد. علي رغم اظهارات تند برخي مقامات دولتي نسبت به مساله حجاب، شرايط تغيير چنداني نسبت به دوران اصلاحات نمي کند. مراجع و بزرگان روحانيت در گوشه و کنار از وضعيت بد حجاب در انتقاد مي کنند. نارضايتي علني مراجع از رواج بدحجابي موجب مي شود تا حجاب دوبار در صدر توجهات جامعه قرار گيرد. اعتراضات دانشجويان در دانشگاه ها نسبت به وضعيت نابسامان حجاب در مراکز دانشگاهي، راهپيمايي و اعتراض مردم در سراسر کشور نسبت به عدم توجه به امر حجاب موجب مي شود تا اين امر به خواستي عمومي بدل گردد.
در پاسخ به اين خواست مردمي اولين گام از سوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي برداشته مي شود و قانون گسترش راهكارهاي اجرايي عفاف و حجاب در ?? دي ?? به تصويب اين شورا مي رسد. قانون ياد شده در طراحي سياستها و راهكارها و نيز تعيين وظايف تخصصي دستگاههاي مربوط به قوه مقننه و مجريه يك قانون كامل و يك بسته جامع است. دولت احمدي نژاد پس از ? ماه روي كار آمدن مأموريت پيدا ميكند براي صيانت از عفت و پاكدامني در جامعه آن را عملياتي كند.
در گام دوم «سردار احمديمقدم» فرماندهي نيروي انتظامي، از اجراي طرحي خبر مي دهد که در ابتداي اجراي آن از آن با نام «امنيت ناموسي» ياد کرد و مدتي بعد نام اين طرح به «امنيت اجتماعي و اخلاقي» تغيير يافت. طرحي که در سالهاي 85 و86 هر روز وارد فازهاي جديدي شد و گستره وسيعي را دربرميگرفت: از برخورد با زنان بدحجاب تا اعدام «اراذل و اوباشي» که از سوي نيروي انتظامي و مراجع قضايي به عنوان مخلان امنيت و نظم اجتماعي شناخته ميشدند.
زمزمه هايي از درون دولت به گوش مي رسد: «مشکل ما موي دختران نيست»، «پيش از برخورد با بدحجابي بايد منکر بودن آن در جامعه جا بيفتد». برخي عناصر نزديک به دولت با طرح اين گونه سخنان از عدم ضرورت برخورد با بدحجابي سخن مي گويند؛ اسفنديار رحيممشايي از نحوه برخورد پليس در مواجهه با مصاديق بدحجابي انتقاد مي کند و مي گويد: «اين روش پليس مورد قبول نيست و بنده مخالف هستم چون برخورد پليسي در يك حوزه فرهنگي جواب نميدهد.» 10
با نزديک شدن به ايام انتخابات 88 دولت صراحتا مخالفت خود را با اجراي طرح گسترش فرهنگ و عفاف اعلام مي کند و با دستور مستقيم رييس جمهور اين طرح تعطيل مي شود. 11 بعد از گذشتن روزهاي پرالتهاب پس از انتخابات رياستجمهوري سال 88، خبري از حضور گشتهاي ارشاد در خيابانها نمي شود. در اين ميان وزارت كشور نيز در گزارشي عجيب و قابل تامل سال 88 را بهترين سال در حوزه عفاف و حجاب اعلام مي کند.12
از سال 89 تا کنون هر ساله با آغاز فصل گرما تنها تبي کوتاه در جامعه در جهت مبارزه با معضل بدحجابي به وجود مي آيد که با کم توجهي نهادهاي مسئول به خاموشي مي گرايد. امسال نيز همچون سال هاي گذشته با آغاز فصل گرما، شاهد شدت گرفتن بدحجابي در جامعه هستيم. تجربه ساليان گذشته به خوبي نشان داده است که حل اين مسئله نيازمند نگاهي تازه است که ضمن عملياتي بودن، نقايص طرح هاي گذشته را نداشته باشد. به نظر مي رسد که شاه کليد حل معضل بدحجابي در دستان خود زنان است چنانکه مقام معظم رهبري ضمن تاکيد بر آثار مخرب و ماندگار رعايت نكردن حجاب و عفاف بر اخلاق و سياست، فرمودند: «در اين زمينه بايد خود زنان، بيشتر مواظبت كنند.»
پي نوشت ها:
1. حسينيان، روح الله، 14 قرن تلاش شيعه براي ماندن و توسعه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1382، ص: 396.
2. همان، ص:398.
3. حسينيان، روح الله، چهارده سال رقابت ايدئولوژيک شيعه در ايران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1383، ص: 877.
4. همان، ص:879.
5. صحيفه امام،ج6،ص: 328-329.
6. مجله پنجره
7. صحيفه امام، ج12، ص: 502
8. مجله پنجره
9. http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=2977
10. http://fararu.com/vdcdkn0s.yt0jn6a22y.html
http://alef.ir/vdcf1vdt.w6de1agiiw.html?57699 11.
www.jahannews.com/vdcjh8evauqev8z.fsfu.htmlCached 12.