دیدبان: رییس دولت یازدهم روز گذشته (دوشنبه) در گردهمایی کارکنان جمعیت هلال احمر کشور، سخنانی جالب و صدالبته تأمل برانگیز را به زبان آورده است. شیخ حسن روحانی در این گردهمایی گفته: «برای انجام کارها نباید از دیوار بالا برویم بلکه باید از درب وارد شویم. در انجام هر کاری باید راه و درب اصلی آن را پیدا کنیم و از دیوار بالا نرویم. در اقتصاد و فرهنگ و مسائل اجتماعی نیز باید به این نکته توجه داشته باشیم اما برخی فکر میکنند اگر از دیوار بالا برویم، فردی انقلابی هستیم و موجب میشود که سرعت عمل ما بالا رود و زودتر به هدف برسیم اما راه درست آن است که راه صحیح را بیاییم و درب ورودی آن را بشناسیم و آن را درست باز کنیم.»
اگرچه شاید در نگاه نخست، برخی پس از مطالعه این سخنان، به تصدیق و تأیید آن اذعان نمایند اما نکاتی در این رابطه مطرح است که به تشریح آن خواهیم پرداخت.
نخست آنکه، باید از جناب حسن روحانی پرسید که منظور ایشان از استعمال عبارت «برخی...» به چه فرد یا افرادی باز می گردد یا به عبارت بهتر مرجع ضمیر آن چه کسانی هستند؟!
از سویی، اگر ریاست محترم جمهور، مصادیق این «برخی» را می دانند که می بایست ایشان را معرفی نمایند چراکه تأخیر در تعیین ایشان، تشکیک در انسجام ملت است. ضمن آنکه شأن هر رئیس جمهوری بسیار اجل از لفافه گویی و با نیش و کنایه سخن گفتن است به جهت آنکه سخنرانی همه فهم و مختصر و مفید از ابتدایی ترین ویژگی های هر دولتمردی است، چه رسد به آنکه آن دولتمرد داعیه دار حقوقدانی نیز باشد.
در وهله دوم اما این سخنان، یادآور موضعگیری های نهضت آزادی و در رأس آن مهندس مهدی بازرگان، در مواجهه با رویدادهای پیش و پس از پیروزی انقلاب و برهه زمامداری دولت موقت است.
جالب آنکه بدانیم بازرگان به دنبال سرنگونی حکومت پهلوی از طریق انقلاب نبود و بیشتر بر اجرای قانون اساسی تأکید میکرد. بنابراین از رفتارها و تحرکات خاص که مهمترین شاخصه هر انقلاب است، بر حذر بود.
در همین راستا، موسوی خوئینیها – مرد خاکستری اصلاحات - با نقل خاطرهای از روحیه مسامحهگر بازرگان، میگوید: «پس از شروع جلسه بحث بر سر تنظیم برنامههای یک اجتماع بزرگ آغاز شد... وقتی بحث به مضمون پلاکاردها رسید، گفته شد: "انقلاب جهانی مهدی موعود" که مرحوم بازرگان گفتند: "نه، نه، نه انقلاب ننویسید، انقلاب نیست." چند نفر از حاضران گفتیم: "پس چیست؟!" مرحوم بازرگان گفت: "انقلاب نیست همینطوری تشریف میآورند."» (روزنامه سلام – 21 آذرماه 1377)
بازرگان با هر حرکت انقلابی، حتی تصرف لانه جاسوسی مخالف بود. نهضت آزادی حساسیتی که امام(ره) و نیروهای انقلاب روی آمریکا داشتند را نداشت لذا از هرگونه برخورد خشونتآمیز با آمریکا بر حذر بود. حتی سولیوان آخرین سفیر آمریکا مدعی است که پس از فتح سفارت نیز بازرگان در تماسی با بنده مخالفت خود را با این اقدام اعلام کرد.
این موضع تساهلی و ذلیلانه دولت موقت در برابر شیطان بزرگ اما موجب شد تا امام(ره) رویکردی کاملاً متفاوت را در پیش بگیرند و طی پیامی به دانش آموزان و دانشجویان اعلام دارند: «بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداد شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر، شدیداً محکوم کنند.»
در عین حال اما امام خمینی(ره) پس از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان، به واسطه پسرشان مرحوم سید احمد خمینی به ایشان پیغام دادند که: «خوب جایی را گرفتهاید، محکم نگهدارید.»
در این میان اما دولت موقت به بهانه نقض قوانین حقوق ملل متحد در اعتراض به اشغال سفارت کشوری خارجی – که در حکم خاک آن کشور قلمداد می شود – استعفا می دهد.
در همین ارتباط مرحوم سید احمد خمینی میگوید: «آقای مهندس بازرگان، فردای آن روز (تسخیر سفارت) از نخست وزیری دولت موقت استعفا داد و استعفای ایشان، علیرغم وساطت عدهای سریعاً از سویامام، مورد قبول قرار گرفت و مسؤولیت اداره کشور به شورای انقلاب محولشد. ما همه شاهد بودیم که چگونه جمعی به دست و پا افتاده بودند تا امام را متقاعد کنند که استعفا را نپذیرد و نتیجتاً، دولت موقت با تایید مجدد و قوت بیشتری وارد صحنه شود و کنترل اوضاع را به نفع جریانی که مدتها برای آن سرمایهگذاری کرده بودند، دوباره به دست گیرند. اما امام هوشیارتر از آن بودندکه اینگونه حرکتها در ایشان تاثیر کند.»
امام(ره) اما در پاسخ به مدعای واهی اعضای دولت موقت در نقض قوانین بین المللی از سوی دانشجویان اشغالگر لانه جاسوسی، فرمودند: «مرکز توطئه و جاسوسی به اسم سفارت آمریکا و اشخاصی که در آن بر ضدنهضت اسلامی ما توطئه نمودهاند، از احترام سیاسی بینالمللی برخوردار نیستند، تهدیدات و تبلیغات دامنهدار دولت آمریکا به قدر پشیزی نزد ملت ما ارزش ندارد. نه تهدید نظامی او عاقلانه است و نه تهدید اقتصادی او واجد اهمیت.»
فارغ از ماجرای موضعگیری های منفعلانه دولت موقت بازرگان، شباهت های پرشمار سیاست های آن دولت با عملکرد و سخنان "برخی ها" جالب توجه و البته تأمل برانگیز به نظر می رسد.
شباهت از این منظر که دولت موقت بازرگان با وجود پناه دادن شاه معدوم از سوی ایالات متحده، کماکان به مفاهمه و مصالحه با شیطان بزرگ امیدوار بود و دولت یازدهم نیز در عین بدقولی ها و عداوت های آمریکا پس از امضای توافقنامه ژنو، همچنان به مذاکره با یانکی ها «خوشبین» است!
منبع: خیبرآنلاین