دیدبان

بیان حاج آقامجتبی تهرانی درمورد دوستی باخدا

بیان حاج آقامجتبی تهرانی درمورد دوستی باخدا

به گزارش دیدبان به نقل از دانشجو ، آیت الله مجتبی شهیدی کلهری مشهور به مجتبی تهرانی استاد مشهور اخلاق و مرجع تقلید و مدرس حوزه های علمیه تهران (مانند مدرسه مروی) بود؛ وی از محضر اساتید بزرگی همچون ادیب نیشابوری، آیت الله بروجردی، آیت الله حکیم، آیت الله گلپایگانی، علامه طباطبایی و...بهره برد.

این مرجع بزرگوار تقلید و استاد بزرگ اخلاق، پس از 40سال خدمت صادقانه در نشر معارف اسلامی و ترویج مکتب حقّۀ اهل‌بیت عصمت و طهارت، در دی‌ماه سال 1391هـ‌ش؛ دار فانی را وداع گفت؛ در این مجال سعی داریم تا جرعه ای از بیانات ناب اخلاقی ایشان را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.

بسم الله الرحمن الرحیم
سَأَلَ أَعْرَابِیٌّ عَلِیّاً (علیه السلام) عَنْ دَرَجَاتِ الْمُحِبِّینَ مَا هِیَ قَالَ أَدْنَى دَرَجَاتِهِمْ مَنِ اسْتَصْغَرَ طَاعَتَهُ وَ اسْتَعْظَمَ ذَنْبَهُ وَ هُوَ یَظُنُّ أَنْ لَیْسَ فِی الدَّارَیْنِ مَأْخُوذٌ غَیْرُهُ فَغُشِیَ عَلَى الْأَعْرَابِیِّ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ هَلْ دَرَجَةٌ أَعْلَى مِنْهَا قَالَ نَعَمْ سَبْعُونَ دَرَجَةً.

درجات محبین از زبان امیرالمومنین علی(ع)

  روزی شخصی روستایی خدمت امیرالمومنین علی(علیه السلام)  رسید و از ایشان در مورد درجات محبّین سؤال کرد؛ محبّین یعنی کسانی که می‌گویند: خدا را دوست داریم؛ حضرت در جواب فرمودند:  پائین ترین درجه از درجات محبّین که دیگر پائین‌تر از آن درجه‌ای نیست، برای کسی خواهد بود که اعمالش در نظرش کوچک جلوه می‌کند و اگر - نعوذ بالله- از او خطایی سر زند خیلی بزرگ جلوه می‌کند و گمانش هم این است که خدا در دنیا و آخرت فقط او را به محاکمه می‌کشاند، این کسی است که خدا را دوست دارد، «مَنِ اسْتَصْغَرَ طَاعَتَهُ وَ اسْتَعْظَمَ ذَنْبَهُ وَ هُوَ یَظُنُّ أَنْ لَیْسَ فِی الدَّارَیْنِ مَأْخُوذٌ غَیْرُهُ»؛ این شخص پایین ترین سطح دوستی خدا را دارد.

در ادامه فرمود: «فَغُشِیَ عَلَى الْأَعْرَابِیِّ»، وقتی مرد روستایی این مطالب را می‌شنود، بی‌هوش می‌شود؛ وقتی به هوش می‌آید از حضرت سؤال می کند: «هَلْ دَرَجَةٌ أَعْلَى مِنْهَا»، مگر بالاتر از این هم درجه‌ای هست؟ «قَالَ(علیه السلام) نَعَمْ سَبْعُونَ دَرَجَةً»، حضرت فرمودند: بله، هفتاد درجه بالاتر هم وجود دارد.

خود را با معیار که حضرت علی(ع) فرمودند بسنج

حال اگر می‌خواهید بدانید خدا را دوست دارید یا نه، حضرت معیار پائین‌ترین درجه محبّت به خدا را بیان فرمودند؛ آن‌هایی که مدّعی هستند خدا را دوست دارند، خود را با ‌این معیاری که حضرت فرمودند بسنجند؛ گاهی- نعوذ بالله- عکس این سخن حضرت در انسان دیده می‏شود؛ وا مصیبت به حال کسانی که اعمال آن‏ها در نظرشان بزرگ و ‌معاصیشان کوچک جلوه کند؛ طاعتها یادشان باشد،‌ ولی معصیتها را فراموش کنند.

این یک معیار است؛ اگر دیدید شخصی با آن طاعتهای آفت زده‌اش، فکر می‌کند برای خدا کاری انجام داده و آن‌ها را از یاد نمی‌برد، امّا از طرف دیگر گناهان از یادش می‌رود، بدانید گناه در نظرش کوچک جلوه کرده، لذا آن‏ها را از یاد برده و از آن‌طرف طاعت‌هایش بزرگ جلوه کرده، لذا آن‏ها را از یاد نبرده است.

«منم منم»،‌ «من کردم»،‌ «من چه کار کردم» و... انسان را نابود می‌کند

حال ما از کجا بدانیم چگونه هستیم؟ از این روایت می‏توان فهمید؛ اگر- نعوذ بالله- بخواهی عمل نیکی را که در راه خدا انجام داده‏ای بازگو کنی بدان عکس روایت هستی؛ در روایت دیگری است که، اگر کسی کاری کرد که در آن ریا نبود، ‌هنگامی‌که آن را بازگو می‌کند، همه ثواب‌های آن از بین می‌رود.

در روایت دیگری منقول است که، اگر عمل نیکش را برای بار دوم بازگو کند، نه تنها ثواب به او نمی‌دهند،‌ بلکه عمل ریا نیز برایش ثبت خواهند کرد؛ وای بر کسی که به اینجا برسد؛ می‌خواستم این را بگویم که انسان باید خودش را از نظر درونی بسازد و از هواهای نفسانی نجات بدهد و نسبت به مسائل - نعوذ بالله- معصیتی‌اش و اطاعتی‌اش باید خیلی دقیق باشد؛ «منم منم»،‌ «من کردم»،‌ «من چه کار کردم» و... انسان را نابود می‌کند.

پی نوشت ها:

مستدرک الوسائل ج1 ص133
چهارشنبه 28 اردیبهشت 90 – 14 جمادی الثانی 1432

مرتبط‌ها

شیطان به چه کسی کار ندارد؟

عکس/علامه جعفری و شاگرد ژاپنی اش

آیت الله بهجت: خاک بر سر شیعه!

مرحوم دولابی:بزرگ خانه، اگر تکان نخورد خانه محفوظ‌تر است!

حدیث/ سخن امیرالمومنین(ع) درباره فایده نگاه به سبزه زار

هرکس فکر می‌کند ظلم با گفتگو کنار می‌رود، آدم ساده‌ای است