دیدبان
به بهانه تلاش ها برای انتخاب جایگزن ابوطالبی

چه کسی نماینده ایران در سازمان ملل می شود؟

چه کسی نماینده ایران در سازمان ملل می شود؟

دیدبان: مدتی است که دولت جمهوری اسلامی ایران حمید ابوطالبی را به عنوان نماینده پیشنهادی خود در سازمان ملل معرفی کرده است اما آمریکایی ‌ها به اتهام دست داشتن وی در تسخیر سفارت این کشور در ایران، به سال 1358 از ورودش به خاک آمریکا ممانعت به عمل آورده‌اند و در آخرین اقدام نیز اوباما مصوبه کنگره را برای اجرایی شدن این ممناعت، امضا نمود. اما باید دید که چه عواملی در طول چند هفته بحث و مذاکره، مانع جلوس ابوطالبی بر کرسی سازمان ملل شده است؟

به نظر می‌رسد برای اینکه بتوانیم به پشت پرده این ماجرا آگاه شویم اول از همه و قبل از هر سوالی باید بپرسیم که اگر ابوطالبی نه پس چه کسی؟ (ریاضیدانان به این روش حل مسئله برهان خلف می‌گویند.)

اما جواب‌هایی که تا به حال به این سوال داده شده‌اند عبارتند از:

«الشرق الاوسط به نقل از منابعی که خود آنها را منابع رسمی در تهران اعلام کرده است: هم اکنون در پس پرده تلاش هایی در جریان است تا شخص دیگری به عنوان جایگزین ابوطالبی در این سمت حساس معرفی شود. ... منابع آگاه که خواستند به نامشان اشاره نشود به الشرق الاوسط اعلام کردند: هم اکنون نام جایگزین ابوطالبی سعی می‌شود از میان گروه و تیم مذاکره کننده پرونده هسته ای ایران با قدرت های جهانی انتخاب شود، از این رو به احتمال بسیار قوی" عباس عراقچی" معاون وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران یکی از نام های برگزیده برای این سمت است، که البته یکی دیگر از اعضای تیم مذاکره کننده محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران هم می‌تواند در این بین مطرح شود.

این منابع ایرانی همچنین افزودند: حسن روحانی رئیس جمهوری ایران در این مرحله از مذاکرات هسته ای هیچ تمایلی به تنش با باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا ندارد، از این رو اگر چه ابوطالبی یکی از نزدیکان شخصی وی به شمار می‌آید اما با این وجود وی درصدد معرفی نام جایگزین دیگری است.»(1)

بر اساس آنچه این منبع انگلیسی عرب زبان منتشر کرده است، به جای اینکه یکی از نزدیکان روحانی به سفارت نیویورک برود، یکی از نزدیکان ظریف به نیویورک خواهد رفت. ابوطالبی قبلا رئیس گروه مطالعات آسیای مرکزیِ مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و اکنون معاون سیاسی دفتر حسن روحانی در زمان ریاست جمهوری وی است.

یدیعوت آحارانوت نیز در اینباره نوشت: «منابع نزدیک به حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران خبر دادند که وی در حال بررسی برای انتخاب گزینه‌ای دیگر به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل است. ... یکی از گزینه ‌های جدید برای سفیر ایران در سازمان ملل "عباس عراقچی" معاون وزیر خارجه این کشور است.»(2)

و بالاخره پایگاه المانیتور، به قلم "لورا روزن" چنین نوشت: «وندی شرمن یکی از مقامات ارشد آمریکایی در ایمیلی به سایت المانیتور درباره دیدار دوجانبه اخیرش در وین با عراقچی گفت: ما حدود یک ساعت و نیم با هم دیدار کردیم و مطمئن شدیم که ایران هم نظر ما را درباره همه مسائل مورد بحث درک می‌کند آنها می‌توانند به طور مستقیم نظراتشان را درباره دیدگاه های ما بیان کنند. آقای عراقچی یک مذاکره‌کننده حرفه‌ای و همچنین سخت‌گیر است.»(3)

« مصاحبه برخی مقامات و منابع اطلاعاتی آمریکایی با المانیتور نشان می‌دهد عراقچی کاملا شناخته شده است به طوریکه یکی از  مقامات حاضر در این اجلاس وی را فردی کاملا حرفه ای و سازنده دانسته است.

المانیتو ادامه داد: عراقچی یک دیپلمات با ادب، دانا و جوان است که در هنگام بحث  به آرامی صحبت می‌کند و به راحتی در مجامع عمومی ظاهر می‌شود و سخنرانی می کند. در ماه مارس 2008 "توماس شیفر" سفیر وقت آمریکا در ژاپن مطالبی را درباره سفیر جدید آن زمان ایران در توکیو یعنی عراقچی نوشت که "تارو آسو" وزیر خارجه ژاپن در دیدار با وی گفته اگر آمریکا و ایران بخواهند روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند عراقچی احتمالا می تواند کاندیدای سفیری ایران در واشنگتن باشد.»(4)

تنها برداشتی که از این عبارات ممکن است، اینست که: «پسندیدم». یعنی آمریکایی ‌ها عراقچی را می‌خواهند.

در حقیقت عراقچی تنها گزینه‌ای است که تا به حال برای جانشینی ابوطالبی مطرح شده است. آن هم از طرف رسانه‌های آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی!

کوتاه سخن آنکه، به نظر می ‌رسد که آمریکایی ‌ها در هماهنگی با یک تیم داخلی (5) در تلاشند تا عباس عراقچی را به نمایندگی ایران در سازمان ملل منصوب کنند.

بر این اساس برخی شواهد حکایت از آن دارند که تقسیم بندی ‌های درونی وزارت امور خارجه در این مسئله نقش اصلی را بازی می‌کنند. آنچه که در نزد برخی افراد به بازی سه گانه تیم‌ های فرانسه، آمریکا و انگلیس معروف است. به عقیده این گروه، در این مسئله اختلاف بین تیم آمریکا، که در ادبیات سیاسی کشور پیش از این به باند نیویورکی ‌ها شهرت یافته بود، و تیم فرانسه رخ داده است. و از آنجا که ابوطالبی در تیم فرانسه است و از طرف دیگر تیم آمریکا یکی از مهمترین پست‌ های حوزه خود را نمایندگی ایران در سازمان ملل می‌داند، لذا اختلاف و نزاع بر سر آن بالا گرفته است.

اما چند نکته که باید به آنها توجه کرد: اول آنکه پست نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک تقریبا دومین جایگاه مهم وزارت امور خارجه پس از وزیر است و به نوعی در سال های پس از انقلاب و قطع رابطه ایران و آمریکا محملی برای ارتباط مستقیم دو کشور تلقی شده است. بنا بر برخی شنیده ‌ها خود ظریف در دوران سفارتش در نیویورک ارتباط خوبی با برخی افراد و جریانات ذی نفوذ در آمریکا داشته است. نکته دوم درک اختلافات دورنی است. بر اساس آنچه که الشرق الاوسط هم بدان اشاره کرد، اینکه نماینده ایران در نیویورک رابط چه کسی باشد نیز مهم است. یعنی او اولین گزارش را به چه کسی می‌دهد؟ به روحانی یا به ظریف؟ و یا تحولات پشت پرده را با راهبری چه کسی هدایت می‌کند؟ مسئله آنجاست که هم حسن روحانی و هم محمد جواد ظریف خود سال ها در سیاست خارجی فعال بوده‌اند و هر کدام دارای نگرش‌ های خاص خود به مسئله هستند و در برخی جزئیات، که می‌تواند بسیار تعیین کننده نیز باشند، اختلافاتی وجود دارد. نکته دیگر اینست که در هر دو طرف (دولت روحانی و اوباما) علاقه شدیدی برای تداوم مذاکرات و ارتباطات وجود دارد، یعنی هیچکدام حاضر نیستند به این راحتی فرصت فراهم شده را از دست بدهند. به عبارت دیگر مصوبه کنگره و امضا آن از طرف اوباما علی‌القاعده نمی‌تواند بدون جلب رضایت طرفی در ایران صورت گرفته باشد.(طرف‌هایی که در مذاکرات ذی ‌نفوذ هستند.)

حاصل آنکه تیمی که در وزارت امور خارجه سعی در مخالفت با روحانی دارند باید از حمایت آمریکایی‌ ها برخوردار باشند و الا در اینجا نمی‌توانند مقابل رئیس جمهور عرض ‌اندام کنند. از طرف دیگر اگر آمریکایی ‌ها احتمال می‌دادند که با تصویب این قطعنامه ممکن است خللی به روند مذاکرات وارد آید دست به این کار نمی‌زدند؛ و لزوما از تداوم مذاکرات قبلا مطمئن شده‌اند.

نکته پایانی

علی‌رغم مسائل منتشر شده از پشت پرده‌های این جریان سوالات بسیاری هنوز باقی بی‌پاسخ مانده‌ اند. از جمله اینکه:

1- چرا آمریکایی‌ها تا به این حد مشتاق حضور عراقچی در نیویورک هستند؟

2- چه مناسباتی بین طرف ایرانی دخیل در ماجرا و آمریکایی ‌ها وجود دارد؟

3- آیا در این بین معامله‌ای رخ داده؟ و اگر چنین است بر سر چه چیزی معامله شده است؟

4- و......

اما مسئله مهمتر، وجه المصالحه قرار گرفتن منافع ملی در جریان اختلافات گروهی داخلی است که به نظر می‌رسد کمتر بدان توجه می‌شود. و البته حال که نام سید عباس عراقچی با چنین ذوق و شوقی بر سر زبان اجانب و دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی (آمریکا، اسرائیل و انگلیس) افتاده است، جمهوری اسلامی باید در انتخاب سفیر خود در سازمان ملل متحد دقت بیشتری به عمل آورد.   

 

منابع:

  1. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/300253
  2. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/300510
  3. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/299773
  4. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/299773

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/301963

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن