دیدبان

چیستی جریان شناسی در گفتار عبدالحسین خسروپناه

چیستی جریان شناسی در گفتار عبدالحسین خسروپناه
از نظر شما در حوزه اندیشه مشخصاً به چه عملی جریان‌شناسی می‌گوییم؟
جریان از نظر بنده عبارت است از جمعیتِ مدیریت‌شده‌ی تأثیرگذار بر جامعه. یعنی هر جریان‌ سه مؤلفه دارد:
1.باید جمعیتی وجود داشته باشد؛
2.این جمعیت باید مدیریت‌شده باشد؛ (مدیریت ممکن است از سوی یک نفر یا چند نفر باشد)
3.در نهایت جریان باید بر جامعه تأثیر بگذارد.
بنابراین یک نفر جریان نیست. ولو یک نفر شخصیتِ شاخصِ یک جریان باشد، اما به آن یک نفر واژۀ جریان اطلاق نمی‌شود. مثلاً صحبت از جریان سید جمال اسدآبادی متعارف نیست. مگر اینکه منظور این باشد که سید جمال اسدآبادی یک جمعیت تأثیرگذار را مدیریت کرده است. یا جمعیتی که در خیابان رفت و آمد می‌کنند، جریان نیستند. چراکه جمعیتی مدیریت شده نیستند. از طرف دیگر یک کلاس درس هم یک جمعی است که ممکن است مدیریت شده باشد، ولی نمی‌توان به آن جریان گفت. لذا ممکن است گروه‌های ‌مختلف یک جریان بشوند. مثلاً با محوریت بحث اعتقاد به ساختن تمدن نوین اسلامی، می‌شود گفت مجموعه‌ی فرهنگستانِ قم، آقای میرباقری و دوستانشان و مثلاً موسسه امام خمینی (ره) جزو یک جریان هستند. چون در راستای این اعتقاد، یک جمعیتِ مدیریت شده‌ی (با مدیریت‌‌های مختلف) تأثیرگذار بر جامعه هستند. اما اگر به لحاظ نسبت دین و مدرنیته اینها را بسنجیم، ممکن است ببینیم فرهنگستان زیر مجموعه یک جریان و موسسه امام خمینی (ره) زیر مجموعه یک جریان دیگر است. البته نمی‌شود گفت موسسه امام خمینی (ره) به تنهایی یک جریان است.
فرهنگستان نیز به تنهایی یک جریان نیست. بلکه مجموع گروه‌هایی که یک گرایشِ تجدد ستیزی دارند، با نظر به هدف واحدی که دارند، یک جریان می‌شوند.
شناختِ ابعاد و زوایا و اهداف یک جریان می‌شود جریان‌شناسی. شناختِ ویژگی‌های ‌این جمعیت، موسسان این جریان، مروجان این جریان، مبانی فکری این جریان، نحوه و سبک تأثیرگذاری آن‌ها بر جامعه (این‌که از چه تاکتیک‌ها ‌و روش‌هایی برای تأثیر بر جامعه استفاده می‌کنند) و مجموعه‌ی آنچه که ما را در شناخت آن جریان کمک می‌کند؛ جریان‌شناسی است. حال این جریان می‌تواند فکری، سیاسی یا فرهنگی باشد. اگر تأثیرگذاری یک جریان اندیشه‌ای باشد، آن جریان جریان فکری است؛ اگر تأثیرگذاری سیاسی باشد، جریانِ سیاسی است؛ و اگر بر فرهنگ عمومی جامعه تأثیر بگذارد، جریان فرهنگی است.
مخاطبان جریان‌ها هم با هم متفاوت‌اند. مخاطب جریان‌‌های فرهنگی عمدتاً توده‌ی مردم هستند، مخاطب جریان‌‌های فکری نخبگان و خواص هستند و مخاطب جریان‌‌های سیاسی اعم است از نخبگان و توده‌ی مردم
 
منبع: رسای اندیشه

مرتبط‌ها

آتش به اختیار با خشاب بصیرت انقلابی

خورشید‌ بی‌غروب امام خمینی(ره)

اختیارات پیامبر و امامان معصوم (ع)

عزاداری حسینی؛ امتداد سیاست خارجی جمهوری اسلامی

نهادینه‌سازی آموزه‌ مهدویت برای کودکان

رابطه سختی و آسانی در قرآن/ ما به چه کسانی بدهکاریم؟