دیدبان: صهیونیسم، نوعی مطالعه دستچین، انتخاب شده و مشخص از تورات را که مبتنی بر انحراف واقعی از دستورات خداوند است، مورد استفاده قرار میدهد و آن را به عنوان پوشش و پردهای برای پنهان کردن مقاصد سیاسیاش به کار میبرد. صهیونیسمی که امروزه جای مذهب را گرفته، تبدیل به آیین بتپرستانه دولت، یعنی دولتی که کشور اسرائیل نام دارد، شده است.
مورخین و تحلیلگران مسائل نظامی اسرائیل همواره می کوشند تا میان نبردهای عبرانیها در گذشته بسیار دور و جنگ های رژیم اسرائیل در حال حاضر، ارتباط محکمی برقرار سازند، تا قبل از هر کس این پندار را به خود بقبولانند که دارای رسالت و مأموریتی الهی هستند. برای اینکه چنین مفاهیمی در وجدان مردم رسوخ کند و پیوند تاریخی میان گذشته عبرانیها و وضعیت فعلی صهیونیستها، برقرار گردد، تأکید بر این مسأله را ضروری دانستهاند که زمان حاضر، امتداد و استمرار گذشته به تمام آرزوها و آمال است. جنگ، جبری تاریخی است که جهت انجام رسالت یهود، توسل به آن اجتنابناپذیر مینماید. قرن بیستم تداوم قرن اول است، پس با ایجاد دولت اسرائیل، تاریخ، شیوه مرسوم خویش را از سر گرفته است. بنابراین فرایند تبیین و تفسیر "حوزه جغرافیایی دولت اسرائیل" همواره متأثر از آرمان های تفسیر به رأی شده تورات بوده است. "جغرافیای توراتی" اسرائیل، ابزاری کارساز در خدمت آرمان های بلندپرواز ملیگرایانه و نظامیمحور این رژیم جعلی است. چنانکه "بن گوریون" در سال 1937، مرزهای اسرائیل را با استناد به تورات، به گونهای ترسیم می کرد که پنج منطقه را دربر میگرفت: جنوب لبنان تا رود لیطانی (که آن را بخش شمالی اسرائیل غربی مینامد)، جنوب سوریه؛ سرتاسر اردن؛ فلسطین (که آن را سرزمین تحت حمایت انگلستان میشمارد) و شبهجزیره سینا. مرز شمالی باید از عرض جغرافیایی "حمص" (در سوریه) بگذرد، زیرا این شهر را با "حمات" یکسان میشمارد و آن را به عنوان مرز شمالی کنعان میپندارد. در همین ارتباط برخی از صهیونیستهای توراتشناس، مرز شمالی اسرائیل را در ترکیه قرار میدهند و یا در پی مطالبه "حقوق تاریخی" اسرائیل بر قبرس برآمدهاند.
در ادبیات شهرسازی رژیم اسرائیل از همان ابتدای شکلگیری در سال 1948 میلادی برخی از اصول زیربنایی صهیونیسم سیاسی، به عنوان مبنای طرحریزی و ترویج افکار عمومی به کار گرفته شد؛ چون اصل "وابستگی به خاک فلسطین"، موجبات ترویج تفکر استقبال از امر کشاورزی و زراعت را فراهم میآورد و در نتیجه موجب برخورداری صهیونیستها از امتیازات و جایگاههای خاص، در جامعه یهودی میشد. مسلما توسعه امر زراعت، در کنار تحقق اشتغالزایی، میتوانست باعث دستیابی امت یهود به امنیت و افتخاری شود که مدتهای مدیدی از آن محروم بودهاند. یکی دیگر از اصول صهیونیسم، تلاش برای ایجاد جامعهای مستقل از لحاظ اقتصادی در فلسطین و بعدها در کشور مستقل خود یهودیان بود، که با توسل به آن، زمینه لازم برای تصرف مناطق صحرایی و حاصلخیز نمودن این مناطق فراهم میآمد.
تلاقی سه محور مذکور (نظامی، جغرافیایی و برنامهریزی شهری) به بهترین نحو در سیاستهای مربوط به اسکان یا شهرکسازی رژیم صهیونیستی تجسم یافته است. از یک سو، یکی از ابتداییترین نکات مطرح در استراتژی نظامی اسرائیل، از آغاز مهاجرت یهودیان به فلسطین، همواره "احداث آبادیهای مسلح" به عنوان بخش غیرقابل انفکاک استراتژی دفاع منطقهای (که بعدها دولت غاصب اسرائیل براساس آن شکل گرفت) بوده است. تأسیس مستعمرهنشینهای محاصره شده به وسیله خندق های دفاعی، پناهگاهها و سیمهای خاردار، نخستین بناهایی بود که از این استراتژی مایه گرفته بود. کیفیت تشکیل این مستعمرهنشینها از جانب اسرائیل، به نحوی بود که در خدمت صهیونیسم جهانی میآمد و خطر هرگونه تلاش احتمالی ارتشهای عربی را در جهت پیشروی و درگیری و رویارویی نظامی با اسرائیل، غیرممکن میساخت. هر یک از مستعمرهنشینها، نیز نقطه اتکایی محسوب میشد که قادر بود در هر جهتی از خود دفاع کند و با جمع دیگری از مستعمرهنشینها، به پشتیبانی متقابل و حمایت آتش و حرکت بپردازد، و به این ترتیب، یک منطقه دفاعی کامل، که توان دفاع چندین روزه را داشته باشد، تشکیل میگردید.
اسرائیل بعد از شکلگیری در سال 1948، برای رفع نقص و جبران عمق استراتژیک لازم، به ایجاد کمربندی از مستعمرهنشینهای دفاعی به نام "شهرکهای یهودی" همت گماشت. توسعه شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی به منزله هستههایی است که به صورت واحدهایی سیاسی در اطراف رژیم صهیونیستی رشد میکنند. به این ترتیب، هرقدر که مساحت شهرکها گسترش مییابد، به همان اندازه نیز قاعده دموگرافیک به نفع اسرائیل قویتر میشود و پایههای رژیم صهیونیستی به واسطه تجمع شهرکها در مناطق مختلف، استوارتر میشود.
بدین ترتیب، امر شهرکسازی، به مثابه یکی از اولین مقاصد "کمیته برنامهریزی ملی" که در سالهای اولیه تشکیل دولت جعلی اسرائیل شکل گرفت، به عنوان ابزار و سازوکار اصلی، در جهت سه هدف اصولی "توزیع جمعیت"، "جذب مهاجرین" و "فراهم نمودن امنیت و دفاع" به کارگرفته شد.
بر این اساس مهمترین هدف این رژیم تغییر چهره جمعیتی-جغرافیایی و در یک کلام یهودی سازی کل سرزمین های اشغالی است. به عبارت دیگر رژیم صهیونیستی می خواهد در دراز مدت، با افزایش تعداد یهودیان نسبت به مسلمانان، به لحاظ حقوقی به الحاق کامل بیت المقدس و بخشی از آن یعنی مسجد الاقصی جامه عمل بپوشاند.
وحشیگری و رذالت، از ویژگی های بارز رژیم صهیونیستی است و این ویژگی در شهرک سازی های این رژیم جعلی نیز کاملا هویداست. به گونه ای که نظامیان صهیونیست با استفاده از بولدوزر به خانه های فلسطینیان حمله کرده و تاکنون هزاران خانه را ویران کرده اند. اما این رژیم اشغالگر، هیچگاه به تنهایی قادر به انجام این اعمال شنیع نیست. در ادامه به معرفی شرکای این رژیم جعلی در شهرک سازی در مناطق اشغالی می پردازیم.
شرکت کاترپیلار؛ قاتل راشل کوری
کاترپیلار(Caterpillar) (که معمولأ CAT نامیده میشود) شرکت صنایع سنگین آمریکایی واقع در پیوریا، در ایالت ایلینوی می باشد. این شرکت بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات سنگین عمرانی، ماشینآلات استخراج معدن، موتورهای دیزلی، موتورهای گازسوز، موتورهای درونسوز، لوکوموتیوهای دیزلی-الکتریکی و توربینهای گازی است.
این شرکت آمریکایی یکی از شرکای اصلی شهرک سازی رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی فلسطین است. یکی از اقدامات ننگین این کمپانی، قتل وحشیانه "راشل کوری" با بولدوزر است. راشل کوری نام دختر 23 ساله آمریکایی است. راشل که در شهر المپیای ایالت واشنگتن زندگی می کرد در روز یکشنبه 16مارس 2003 به همراه 8 تن از دوستانش( 5 آمریکایی و 3 انگلیسی) از اعضای جنبش جهانی همبستگی با ملت فلسطین با هدف انجام فعالیت های بشردوستانه به فلسطین اشغالی سفر می کند. این گروه در شهر رفح در فلسطین اشغالی، سعی می کنند از اقدام یک دستگاه بولدوزر نظامی رژیم صهیونیستی(متعلق به شرکت کاترپیلار) در ویران کردن خانه یک فلسطینی، جلوگیری کنند. راشل در برابر بولدوز میایستد و از سرنشین بولدوزر میخواهد که آن را متوقف سازد. وی که پیراهنی نارنجی رنگ به تن دارد و از دور قابل تشخیص است با بلندگوی خود به اقدام راننده بولدوز اعتراض می کند. بقیه دوستانش نیز در فاصله 15 تا 20 متری راشل با فریاد از راننده بولدوزر می خواهند که توقف کند. اما بولدوزر همچنان به سوی وی حرکت می کند، راشل روی یک تل خاک میرود؛ اما بولدوزر به او امان نمیدهد و هیولای آهنی 60 تنی پیکر راشل را به زیر میکشد، تیغه بولدوزر او را در خاک دفن میکند. در همین زمان دوستان راشل فریاد می کشند و به راننده بولدوزر اشاره می کنند که توقف کند.
بولدوزر چند متر جلوتر میایستد. بیل فولادیش را کاملا پایین میآورد و به سمت عقب حرکت میکند تا خوب مطمئن شود که بدن راشل را درهم شکسته است. پس از این جنایت هولناک، نظامیان اشغالگر هیچ گونه کمکی به راشل نمیکنند. چند دقیقه بعد، یک آمبولانس فلسطینی به محل حادثه میرسد و بدنه نیمه جان راشل را به بیمارستانی در رفح منتقل میکند. اما قبل از رسیدن به بیمارستان راشل با شهادت، در راه آزادی مردم فلسطین همراه می شود.
شرکت کاترپیلار سرمایه گذاری گسترده ای را در سرزمین های اشغالی فلسطین انجام داده است. ماشین آلات شرکت کاترپیلار برای استفاده در شهرک سازی رژیم صهیونیستی با حمایت دولت آمریکا، مجهز به شیشه ضد گلوله و زره محافظ می گردد و به تخریب منازل فلسطینیان اقدام می کنند. از سال 1967 میلادی، رژیم صهیونیستی با کمک ویژه شرکت کاترپیلار، حدود 7000 خانه ساکنان فلسطین را تخریب کرده است. علاوه بر این، بولدوزرهای شرکت کاترپیلار، با هدف فلج کردن اقتصادی ساکنان فلسطینی در سرزمین های اشغالی، حدود 385000 درخت زیتون و باغ های خرما، آلو، لیمو و پرتغال را تخریب کرده است و این اقدام ظالمانه، شرایط بسیار سخت اقتصادی را بر ساکنان این مناطق تحمیل کرده است.
در سال 2002 میلادی و در پی تهاج نظامیان رژیم صهیونیستی به مناطق فلسطینی نشین، بولدوزرهای شرکت کاترپیلار، 140 منزل را با خاک یکسان کرد.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص در گزارشی نوشت: "وسی سمیرا"، مدیر عامل شرکت "زوکو شیلوویم"، که کارگزار واردات ماشینآلات شرکت کاترپیلار است، می گوید: " ما با ارتش در عملیات سرب گداخته و پیش از آن در جنگ 33 روزه علیه لبنان همکاری بسیار نزدیکی داشتیم و تکنسینهای ما حتی به صورت داوطلبانه به جبههها اعزام شدند و به تعمیر ماشینها وتجهیزات جنگی پرداختند.
شرکت ولوو: از تخریب منازل فلسطینیان با بولدوزر تا حمل مهاجران صهیونیست با اتوبوس زرهی
یکی دیگر از شرکای رژیم صهیونیستی در شهرک سازی در مناطق اشغالی، کمپانی ولوو(volvo) ) می باشد. ولوو، یک شرکت سوئدی سازندهٔ خودروهای سنگین و قطعات آن است. از جمله تولیدات این شرکت تریلی، کامیون، اتوبوس، تجهیزات ترابری و سازهای، سامانههای پیشرانش دریایی و صنعتی، تجهیزات هوافضا و خدمات مالی است.
ولوو از موثر ترین ابزار کمکی رژیم صهیونیستی برای اشغال سرزمین های فلسطینی است.
رژیم صهیونیستی در چند سال گذشته از تجهیزات ولوو از جمله بولدزرهای ساخت این شرکت برای تخریب منازل فلسطینی، ساخت شهرک های صهیونیستی و نیز ساخت دیوار حایل استفاده کرده است. این کمپانی به ارسال بولدوزر به مناطق اشغالی بسنده نکرده و با ساخت اتوبوس های زرهی و مجهز به شیشه ضد گلوله، از آن برای حمل و نقل ساکنان شهرک های صهیونیست نشین استفاده کرده است.
شرکت موتورولا و فعالیت در 20 شهرک صهیونیست نشین
کمپانی موتورولا(Motorola) نیز نقش ویژه ای در گسترش شهرک سازی رژیم اشغالگر قدس ایفا می کند. شرکت "موتورولا سولوشن" اسرائیل، در سال 2005 قراردادی را برای تامین حفاظ امنیتی شهرکهای اسرائیلی امضا کرد و سیستمهای ردیابی و رادار این شرکت در دست کم 20 شهرک غیرقانونی اسرائیلی در سرتاسر کرانه غربی نصب شده است. به علاوه، همین سیستم بر روی دیوار حائل اسرائیل که در سال 2004 از سوی دادگاه بین المللی لاهه غیر قانونی اعلام شد، مورد استفاده قرار گرفته است.
این شرکت همچنین یک سیستم ارتباطاتی سیار را برای ارتش اسرائیل ابداع کرده تا از این طریق سربازان اسرائیلی هنگام خدمت در کرانه غربی، با یکدیگر صحبت کنند. و در نهایت، این شرکت اسرائیلی تا سال 2009، پیش از آنکه بخش خاصی از این شرکت که فیوز تولید میکرد، به شرکت "سیستمهای هوانوردی دفاعی" فروخته شود، فیوزهای الکترونیکی بمبهای ارتش اسرائیل را تامین میکرد.
شرکت ریوال؛ دیوار حائل
جرثقیل های این شرکت هلندی(Riwal) نیز در ساخت شهرک های صهیونیست نشین و همچنین ساخت دیوار حائل به کار گرفته می شود. این شرکت هلندی در سال 2010 به اتهام معاونت و مشارکت در ارتکاب جرم جنگی و جرایم علیه بشریت به علت کمک به رژیم اسراییل در ساخت دیوار حائل در محاکم داخلی هلند مورد تعقیب قرار گرفت.
شرکت وئولیا؛ از سرمایه گذاری در شهرک های صهیونیستی تا سفر به ایران
شرکت حمل و نقل وئولیا (Veolia) شرکت چند ملیتی فرانسوی سرمایه گذار در شهرک های غیرقانونی رژیم صهیونیستی است که محدوده فعالیتش در چهار زمینه مدیریت و عرضه آب، مدیریت پسماند، انرژی و خدمات حمل و نقل است. پیشتر این شرکت تحت فشار شش ساله فعالان بین المللی تحریم سرمایه های خود را از خطوط اتوبوس شهرک های غیرقانونی خارج کرد. فعالان بین المللی جنبش تحریم رژیم صهیونیستی پیشتر جزئیاتی از اسناد مشارکت مستقیم شرکت وئولیا در نقض آشکار قوانین بین المللی حقوق فلسطینی ها ارائه کرده بودند. عملکرد نامناسب این شرکت فرانسوی در حالی است که زمستان امسال، روزنامه وال استریت ژورنال نوشته بود که نمایندگان شرکت های فرانسوی از جمله شرکت حمل و نقل وئولیا در قالب یک هیأت تجاری و به منظور عقد قرارداد به ایران سفر خواهند کرد.
شرکت حمل و نقل وئولیا (Veolia) شرکت چند ملیتی فرانسوی سرمایه گذار در شهرک های غیرقانونی رژیم صهیونیستی است که محدوده فعالیتش در چهار زمینه مدیریت و عرضه آب، مدیریت پسماند، انرژی و خدمات حمل و نقل است
حال هرچه از روند بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا میگذرد، نگرانیهای رژیم صهیونیستی نسبت به موجودیت خود در منطقه و آسیبهای وارده به حصارهای امنیتی و استراتژیک خود بیشتر میشود و این نگرانی و هراس از آینده، در رفتار و گفتار صهیونیستها مشهود است. به امید آن روزی که این رژیم جنایتکار و اشغالگر، از صحنه روزگار محو شود.