دیدبان
مجموعه‌ سرداران سپاه (۱)

محسن رضایی؛ از سرداری تا دبیری

محسن رضایی؛ از سرداری تا دبیری
دیدبان: یکی از نهادهایی که بعد از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته است سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران می‌باشد که در سال 1358 به دستور امام خمینی (ره) برای حفظ انقلاب و احیای آرمان‌های آن شروع به کار کرد و از زمان تاسیس تا به حال علاوه بر اقدامات مثبت در راستای حفظ امنیت و آسایش مردم ایران، به تربیت نیروی‌های کار آمد و مخلص در عرصه‌های مختلف هم پرداخته ‌است به طوری که کارنامه ‌ی درخشان ‌شان خود گواهی بر این مدعا است. از بین نیروهایی که از ابتدای تأسیس، در این نهاد بوده و فعالیت‌های بسیار گسترده‌ای را در دوران دفاع مقدس ایفاء کرده‌است سردار سرلشکر محسن رضایی می‌باشد. حال در این عریضه، با نگاهی اجمالی، به بررسی زندگی‌نامه، فعالیت‌ها، خدمات و دستاوردهای ایشان می‌پردازیم.
حاج سبزوار سابق 
محسن رضائی میرقائد دهم شهریور ماه ۱۳۳۳ در روستای بنه ‌وار از توابع شهرستان مسجد سلیمان در استان خوزستان در یک خانواده مذهبی که پدرش هم چوپان بود متولد شد و خانواده‌اش نام «سبزوار» را برای وی برگزیدند؛ البته نام ایشان بعدها به دلیل استفاده حضرت امام (ره) از نام «محسن» برای وی در حکم فرماندهی‌اش در سپاه، تغییر کرد.
جهاد علمی
رضایی دوره ابتدایی وکلاس ششم و هفتم را در شهر مسجدسلیمان به اتمام رسانید و در کلاس هشتم، آزمونی در سراسر خوزستان برای جذب هنرستان شرکت نفت برگزار شد و ایشان رتبه نهم را به دست آورد و بعد از آن دوران دبیرستان را در اهواز سپری نمود. وی پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان در سال 1353، در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت تهران قبول شد و در محلۀ نارمک تهران سکنا گزید، وی در کنار مبارزه و تحصیل دانش، در بخش مهندسی «طراحی پایه» کارخانجات ارج و ایران تایر، مشغول به کار‌شد. اما با شدت گرفتن فشار پلیس سیاسی شاه (ساواک)، ناچار شد دانشگاه و کار صنعتی را رها کند و زندگی مخفی را در پیش بگیرد.
اما این به معنی پایان یافتن جهاد علمی رضایی نبود و پس از پایان یافتن 8 سال جنگ تحمیلی و جهاد در جبهه‌ی جنگ و دفاع، وی کسب علم و دانش را ادامه داد و ضمن تغییر رشته از مهندسی مکانیک به اقتصاد، مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را در دانشگاه تهران گذراند و در نهایت با تکمیل تحصیلات خود در همین دانشگاه موفق به اخذ مدرک دکتری در سال ۱۳۷۹ شد.
علت اینکه رضایی وارد رشته اقتصاد شد این بود که وی معتقد بود در ساختار سیاسی کشور به علت عدم برخورداری از قابلیت‌های مدیریتی و توانایی‌های اقتصادی، احتمالا در آینده و در شرایط صلح هم کشور با مشکل اداری، اقتصادی و مسایل مدیریتی مواجه می‌شود، و لذا به این امید که در آینده شاید بتواند نقشی را در اقتصاد و مدیریت ایفا کند به تحصیل اقتصاد پرداخت.
جمعیت منصورون
رضایی بعد از اتمام کلاس ششم و ورود به دبیرستان در مسجد جامع چشمه علی، مؤسسه‌ای را با حداقل امکانات به همراه همسالانش به نام «دین و دانش» تاسیس کرد و محلی برای جذب جوانان گردید. آنچه که قابل توجه است این می‌باشد که وی از همان ابتدا به کارهای تیمی و تشکیلاتی بسیار اهمیت می‌داده است و سعی بر جذب و سازماندهی نیروها می‌کرد.
وی مبارزه سیاسی فرهنگی با رژیم شاه را از ترم دوم هنرستان صنعتی آغاز نمود و به زودی در حالی که خود را برای شرکت در کنکور دانشگاه‌ها آماده می‌کرد، در رابطه با این فعالیت‌های سیاسی توسط ساواک اهواز بازداشت شد و مورد شکنجه و بازجویی قرار گرفت. در سال ۱۳۵۲ و در ۱۷ سالگی، پس از تحمل پنج ماه زندان انفرادی و یک ماه حبس در بند عمومی زندانِ آخراسفالت اهواز، دور جدیدی از فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز نمود؛ و توانست همزمان با تکمیل تحصیلات خود در هنرستان صنعتی شرکت ملی نفت ایران، اقدام به گسترش تشکیلات اولیه نماید. این حرکت روبه رشد مبارزات وی پس از برقراری ارتباط با مبارزان شهرهای خرمشهر، دزفول و تهران، منجر به تشکیل یک گروه منسجم با مشی پارتیزانی و چریکی به نام  جمعیت منصورون که از آیات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره مبارکۀ صافّات (انّهم هم المنصورون و انّ جندنا لهم الغالبون) الهام گرفته بودند، شد.
محافظ امام 
رضایی بعد از اینکه برای تحصیلات خود به تهران رفته بود در فاصله سال‌های 1353 تا 1357 به کادرسازی و گسترش تشکیلات جمعیت منصورون همت گمارد تا شاخه‌های تشکیلات در 7 استان و 17 شهرستان مهم کشور راه اندازی گردد.
 در آستانه پیروزی انقلاب و ورود امام خمینی (ره) به میهن در سال 1357، جمعیت منصورون به عنوان بزرگترین گروه چریگی طرفدار حضرت امام (ره) و روحانیت (به همراه گروه توحیدی صف و گروه موحدین) وظیفۀ حفاظت از جان حضرت امام (ره) را برعهده گرفتند.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
در سال 1358 که با پیشنهاد استاد شهید مرتضی مطهری، 7 گروه مسلح مسلمان به نام‌های «منصورون» «امت واحده» «توحیدی فلق» « فلاح» « بدر» «موحدین » و «صف» با یکدیگر ادغام شدند و «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی»  را به منظور بازوی مسلحی برای حفاظت از انقلاب نوپای اسلامی تشکیل دادند و رضایی هم از سوی گروه منصورون به عضویت شورای مرکزی «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» در آمد. عضویت وی در این سازمان بیش از 3 ماه به طول نیانجامید تا اینکه رضایی در خرداد 1358 با حمایت حضرت امام(ره) واحد اطلاعات و بررسی‌های سیاسی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بنیان نهاد و به عضویت شورای فرماندهی سپاه درآمد.
فرمانده جوان
رضایی در شهریور1360 در سن 26 سالگی، که سپاه حدود30 هزار نیرو بیشتر نداشت و دارای امکانات بسیار کمی بود از سوی حضرت امام خمینی(ره) به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به عنوان پنجمین فرمانده کل سپاه) منصوب شد و در دوران پرافتخار هشت سال دفاع مقدس، فرماندهی سپاه اسلام را برعهده داشت. وی همچنین در دوران جنگ علاوه بر فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان فرمانده‌ی ستاد کل نیروهای مسلح هم برگزیده‌ شد و این سمت را در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق برعهده داشت.
خرمشهر آزاد شد...
رضایی در طول هشت سال دفاع مقدس علاوه بر دلاوری‌ های بی‌نظیری که از خود نشان داده بود یکی از عوامل اصلی پایان یافتن جنگ و آزاد سازی خرمشهر و مناطق جنگی بود به این صورت که سپاه پاسداران با طراحی و اجرای سه عملیات بزرگ، والفجر هشت(آزادسازی فاو)، عملیات کربلای‌ پنج(رسیدن به نزدیکی بصره) وعملیات والفجر ده و آزادسازی مناطق وسیعی از استان سلیمانیه عراق موجب شکل‌گیری قطعنامه 598 گردید که در نهایت، این کشورعراق بود که متجاوزگر شناخته‌شد، البته قابل ذکر است که دو عملیات نهایی «سرنوشت» و «مرصاد» هم توسط سپاه پاسداران قبل از اتمام جنگ و اعلام پیروزی جمهوری اسلامی ایران، صورت گرفته بود.
به گزارش دیدبان، رضایی در این رابطه می‌گوید: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال1364 طرح جدیدی برای خروج از وضعیت حاکم برجبهه‌ ها پیشنهاد‌کرد و همراه آن خواهان استقلال عمل، فرماندهی و تصمیم‌گیری از ارتش شد. تا قبل از این دوره ارتش و سپاه بصورت مشترک جنگ را فرماندهی می‌کردند. لذا قراگاه و فرماندهی مشترک به دو قرارگاه مستقل از سپاه و ارتش تبدیل می‌شد، که هر کدام جداگانه تصمیم می‌گرفتند و جداگانه هم عمل می‌کردند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با این شیوه جدید سه عملیات بزرگ را طراحی و اجرا کرد. عملیات والفجر8 و آزادسازی فاو، عملیات کربلای5 و رسیدن به نزدیکی بصره، عملیات والفجر ده و آزادسازی مناطق وسیعی از استان سلیمانیه عراق. محصول  سیاسی تهاجمات جدید ایران صدور قطعنامه 598 بود. فشارسنگین ایران به قدرت‌های بین المللی وارد کرده بود که آنها را ناچار کرد این قطعنامه را صادر کنند که برای اولین بار به مفهوم صلح نزدیک شده بودند». [۱]
اقدامات
وی در دوره تصدی فرماندهی کل سپاه پاسداران، سازمان رزم سپاه را طرح ریزی کرد و به فرمان حضرت امام(ره)، سپاه را به 3 نیروی زمینی، دریایی و هوایی مجهز نمود و توانست سپاه را در قالب 5 نیرو سازماندهی کند.
در این دوره همچنین اقدام به تأسیس دانشگاه امام حسین (علیه السلام) و بقیه الله (عجل الله فرجه) و دانشکده فرماندهی سپاه نمود. او در سال ۱۳۶۸ پس از پایان جنگ، به منظور بهره گیری از ظرفیت یگان‌های مهندسی سپاه برای کمک به دولت در اجرای طرح‌های عظیم سازندگی کشور، قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا در سپاه پاسداران را راه‌اندازی کرد و خود شخصاً فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء را برعهده گرفت.
میدان داری جوانان
حاج محسن رضایی در طول دوران جنگ و فرماندهی خود یکی از اقدامات مهمی که انجام داد و البته یکی از عوامل پیروزی در جبهه جنگ هم بود، شناسایی استعدادها و استفاده از نیروی‌های جوان و مهمتر از اینها اعتماد کردن بر آن نیرو‌ها بود به طوری که اکثر فرماند‌هان بزرگ از جمله شهیدان باقری، باکری، همت، متوسلیان، زین‌الدین و خرازی در بستری که ایشان فراهم کرده بود شکوفا شدند.
اگر این رویه در همه عرصه ‌ها تسری پیدا کند بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد علی ‌الخصوص در حوزه‌ی سیاسی باید دولت ‌مردان عرصه و شرایط را برای نیروها و استعدادهای جوان فراهم کنند تا زمینه‌ای برای تربیت نیرو و پیشبرد کارها گردد و گرنه با رویکردهای محافظه کارانه و به دور از پویایی، اهداف کلان دست یافتنی نخواهد بود. البته باید توجه کرد که گاهی مسولان زمینه را برای نیروهای جوان فراهم می کنند ولی در عرصه‌ی عمل اعتمادی از خود نسبت به جوانان نشان نمی دهند در حالی تاریخ خود گواه است که بعد از هر اعتمادی که به جوانان از جبهه‌های جنگ گرفته تا عرصه‌های علمی صورت گرفته، موفقیتی هم به دنبالش پدید آمده است. 
اگر این رویه در همه عرصه ‌ها تسری پیدا کند بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد علی ‌الخصوص در حوزه‌ی سیاسی باید دولت ‌مردان عرصه و شرایط را برای نیروها و استعدادهای جوان فراهم کنند تا زمینه‌ای برای تربیت نیرو و پیشبرد کارها گردد و گرنه با رویکردهای محافظه کارانه و به دور از پویایی، اهداف کلان دست یافتنی نخواهد بود. البته باید توجه کرد که گاهی مسولان زمینه را برای نیروهای جوان فراهم می کنند ولی در عرصه‌ی عمل اعتمادی از خود نسبت به جوانان نشان نمی دهند در حالی تاریخ خود گواه است که بعد از هر اعتمادی که به جوانان از جبهه‌های جنگ گرفته تا عرصه‌های علمی صورت گرفته، موفقیتی هم به دنبالش پدید آمده است. 
استعفا از سپاه 
ایشان با وجود آنکه کمک‌های فراوانی را پس از جنگ به دولت انجام می‌داد، در سال اول دولت ششم متوجه شد که با بودن در سپاه نمی تواند کار مهمی در حل مشکلات کشور و برطرف کردن دغدغه‌های خود داشته باشد. لذا در سال 1373 طی نامه‌ای خدمت مقام معظم رهبری تقاضای استعفاء از سپاه را کرد تا اینکه مقام معظم رهبری در سال 1376 بعد از 16 سال خدمت در سپاه با استعفای وی موافقت کردند.
رضایی در مورد چگونگی خروجش از سپاه پاسداران این گونه می‌گوید:
«من پس از این که جنگ تمام شد، آماده شدم از سپاه بیایم بیرون. منتها مقام معظم رهبری گفتند که الان شرایط کشور مناسب نیست. هنوز امنیت کشور تثبیت نشده و شما الان صبر کنید. من خودم شما را خبر می‌کنم چند سال بعد مرا خواستند و گفتند: حالا بگویید استدلال‌هایتان چیست؟
دهم خرداد سال 1376 که من در یک جلسه یک ساعت و چهل دقیقه‌ای نگرانی‌های خودم را گفتم و عمده نگرانی‌هایم هم مربوط به مسائل غیرنظامی بود، مانند اقتصاد، رابطه حکومت با مردم، انحرافاتی که در ارزش‌ها و مسیر امام (ره) به وجود آمده؛ رهبری بعد از یک ساعت و چهل دقیقه صحبت و گفت‌وگو، فرمودند که من حالا قانع شدم». [۲]
ورود به عرصه سیاسی
بعد از خروج رضایی از فرماندهی سپاه، مقام معظم رهبری با توجه به شناخت از ایشان و خدمات سازنده در دوران فرماندهی سپاه طی حکمی وی را در تاریخ 8/6/76 به دبیری مجمع تشخیص نظام منصوب کردند. وی همچنین طبق انتخاب شورای مجمع به ریاست کمیسیون اقتصاد کلان، مجمع تشخیص مصلحت هم برگزیده شد.
در بعد فعالیت سیاسی ایشان با آرایش سیاسی شکل گرفته چپ و راست مواجه بود که به هر دو انتقاداتی داشت و لذا با طرح جریان سوم تلاش نمود که تفاوت خود را با هر دو جناح مشخص سازد. او معتقد بود که نسل دومی‌ های انقلاب به اصول انقلاب معتقد بوده‌اند و با جریان‌ های چپ و راست که برخاسته از نسل اول انقلابند و هر کدام به دلیل التقاط فکری که داشتند نتوانستند خود را به تفکرات امام و مردم تطبیق بدهند، جریان سوم انقلاب قادر خواهد بود که تفکرات امام را در شرایط امروز بازخوانی کند.
رضایی تعریف خود را از جریان سوم این گونه تشریح کرد: «منظور من از جریان سوم، تفکر نسل دوم انقلاب است. خواستگاه جریان سوم، نسل دوم انقلاب است و نسل دوم کسانی هستند که مستقیما از امام خط می‌گرفتند، مثل شهید باکری‌ها، نسل دوم به واسطه این مستقیم خط گرفتن دارای تفکرات مستقل سیاسی است». [۳]
ورود به انتخابات
ردیف انتخابات سال نماینده‌ی جناح سیاسی شعار نتیجه
۱
ششمین انتخابات مجلس شورای اسلامی
۱۳۷۸ در فهرست «ائتلاف خط امام و رهبری» (معروف به جناح راست) و «جامعه روحانیت مبار» - ناموفق
۲
نهمین انتخابات ریاست جمهوری
۱۳۸۴ مستقل
دولت عشق
انصراف پس از احراز صلاحیت پیش از انتخابات
۳
دهمین انتخابات ریاست جمهوری
۱۳۸۸
مستقل
(دولت ائتلافی) و (تأسیس نظام فدرالی) ناموفق با رتبه سوم
۴
یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری
۱۳۹۲
جبهه ایستادگی
(سلام بر زندگی) و(دولت فراگیر و جامعه امید) ناموفق با رتبه چهارم
رضایی دو سال بعد از خروجش از سپاه در انتخابات ششم مجلس شورای اسلامی (1378) به رقابت در تهران پرداخت و در فهرست «ائتلاف خط امام و رهبری» (معروف به جناح راست) و «جامعه روحانیت مبارز»  قرار گرفت، اما موفق به کسب آرای لازم نشد.
وی برای اولین بار در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ نیز با شعار انتخاباتی «دولت عشق» حضور یافت، اما دو روز پیش از برگزاری انتخابات کناره‌گیری خود را اعلام کرد و در بیانیه‌ای، دلیل کناره گیری خود را «جلوگیری از پراکندگی آرای مردم» در اثر کثرت نامزدها عنوان کرد. رضایی همچنین در انتخابات دوره دهم و یازدهم ریاست جمهوری نیز شرکت کرد اما در هیچ کدام موفق به ربودن گوی سبقت از رقبای خود نشد.
حضور رضایی در انتخابات یازدهم بسیار متفاوت بود. او ابزارهای متنوعی را برای گردآوری آرای بیشتر به کار گرفته بود و گاها با حاج محسن دوران دفاع مقدس فاصله ای کیلومتری می گرفت. انتقادات او از دولت های نهم و دهم تا آنجا قوت گرفته بود که رو به سیاه نمایی می رفت. اطرافیان و برخی هوادارن او نیز از این فضا نهایت سوء استفاده را کردند که موجب کدورت دوستداران نظام و انقلاب از ایشان نیز گشت. اما تمرکز بر روی ما مباحث اقتصادی، قومیت ها و داشتن برنامه همه جانبه از نقاط قوت او بود. در گزارش تصویری ذیل سعی خواهیم کرد مروری کوتاه بر عملکرد او در آخرین فعالیت سیاسی جدی اش داشته باشیم:
گروه‌های حامی
رضایی «خانه دانشجو» را برای آنکه نهادی غیر دولتی و پاتوقی برای دانشجویان مسلمان و جذب کادر برای کارها باشد به راه انداخت که نشریه «آذر» ارگان مطبوعاتی این مجموعه بود. وی پس از مدتی و «ماهنامه بینش سبز» را به عنوان نشریه‌ای برای طرح دیدگاه‌های سیاسی راه اندازی کرد. سایت‌های خبری بازتاب (در گذشته) و تابناک هم توسط حامیان وی اداره می‌شود.
رضایی در انتخابات‌های مختلف سعی کرده تا احزابی را برای به قدرت رسیدن تشکیل دهد که البته باید گفت این احزاب تاکنون موفقیت چندانی نداشته‌اند و نه در مجلس و نه در ریاست جمهوری نتوانسته‌اند سهم زیادی را کسب کنند. از جمله این احزاب که همگی تحت عنوان «جبهه ایستادگی ایران اسلامی» فعالیت می‌کنند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: حزب توسعه و عدالت ایران اسلامی، جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی، حزب سبز، حزب نیک اندیشان ایران اسلامی، انجمن بین المللی جنبش ضد صهیونیستی، مجمع اسلامی آرمان ملت ایران، خدمتگزاران ایران اسلامی و حزب اسلامی ایران زمین.
جمع بندی
سردار حاج محسن رضایی از ابتدای دوران جوانی خود در مبارزات با رژیم پهلوی و بعد هم در مقام فرماندهی سپاه نشان داده‌است که بر اساس دو کلید واژه مهم، اول تکیه بر کارهای تیمی و تشکیلاتی دوم ایجاد عرصه برای جوانان و اعتماد بر آنها، می‌توان به اهداف بزرگ رسید و خدمات فراوانی را بر مردم کرد. چنانچه ایشان در دوران دفاع مقدس توانستند بر همین اساس سربلندی‌های فراوانی را برای ملت ایران کسب کنند و نیروهای مخلص و بزرگی را تربیت کنند که حتی بعد از جنگ هم پشتکاری و اخلاص این نیروها مشکل گشا بوده است.
اما به نظر دیدبان ایشان بعد از ورود به عرصه ی سیاسی گویا در عملی کردن این دو کلید واژه، کارنامه‌ی چندان درخشانی را کسب نکرده‌اند و همانند مشی رایج گروه‌های سیاسی که خود ناقد آنها بوده، عمل کرده است و شاید هم به این دلیل است که در عرصه‌ی سیاست چندان موفقیتی را کسب نکرده است. برخلاف نظر خود ایشان، گویا عمر وی در پادگانها تلف نشده‌است بلکه این در عرصه‌ی سیاست صادق بوده و در بین جریان‌ ها و بازی‌ های سیاسی مهار گشته است.          
لذا شایسته می باشد که تمامی مسولان و علی ‌الخصوص دولت‌مردان در عرصه سیاسی و مدیریتی کشور با الگو گرفتن از این تجربه‌ی موفق، زمینه را برای شکوفا شدن نیروهای جوان و البته به دور از جریان‌ های سیاسی و بازی‌ های جناحی فراهم کرده تا جهادهای دیگری هم در عرصه‌ی سیاست و اقتصاد همچون دوره 8 سال دفاع مقدس صورت گیرد. 
 

پی‌نوشت:

(۱) رضایی، محسن: پایان جنگ، پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، 1387 

(۲) دارابی، علی: جریان شناسی سیاسی در ایران، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1388- ص 430

(۳) دارابی، علی: جریان شناسی سیاسی در ایران، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1388- ص 431

منابع:
 
 
 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن