دیدبان

تعارض‌ها و همگرایی آل سعود و اخوان‌المسلمین

تعارض‌ها و همگرایی آل سعود و اخوان‌المسلمین

دیدبانروابط میان "اخوان المسلمین" و عربستان سعودی در چند مدت اخیر به خصوص در مصر و پس از حمایت عربستان سعودی از اعتراض های مردمی و نظامی علیه " اخوان المسلمین" شاهد تعارضی آشکار بوده است. به طوری که رسانه ها به حمله علیه اخوان و نقش عربستان سعودی در آن شهادت داده اند. حال سوال این است که واقعیت رابطه میان اخوان و عربستان سعودی و دلیل تعارض میان آنها چیست؟ 

ارتباط میان "اخوان المسلمین" با کشور عربستان سعودی به آغاز تاسیس این جمعیت در مصر مربوط می شود، "حسن البنا" در خاطرات خود به واسطه های اخوان المسلمین با سلفی های وهابی سعودی اشاره کرده، می گوید: "هنگامی که به کتابخانه سلفی ها می رفتم، با "سید محب الدین خطیب"، مرد مؤمن مجاهد، عالمی قوی و فاضل و نویسنده ای اسلامی ملاقات و در دارالعلوم در برخی جلسه های استاد رشید رضا شرکت می کردم".

البنا می افزاید: " شیخ حافظ وهبه، مشاور وقت پادشاه عربستان (عبد العزیز ابن سعود)، برای انتصاب برخی معلمان از وزارت اوقاف به حجاز و برای آموزش در دانشگاه های آنجا به قاهره رفت و آمد می کرد و با جمعیت جوانان مسلمان برای کمک در انتخاب مدرسان تماس می گرفت". 

البنا ادامه می دهد: "یک بار محب الدین الخطیب با من تماس گرفت و در این خصوص با من صحبت کرد، ابتدا پذیرفتم، پس از آن دعوتی از سوی یحیی الدردیری، کارشناس کل جمعیت در تاریخ 6 نوامبر سال 1928 دریافت کردم که در آن آمده بود، از شما دعوت می شود تا در روز آتی به منظور دیدار و گفتگو با حافظ وهبه، مشاور پادشاه عربستان در خصوص رسیدن به اتفاق نظر با وی برای سفر و شرایط تدریس در دانشگاه عربستان سعودی در مکه حضور یابید". 

در زمان تعیین شده با یکدیگر دیدار کردیم، مهمترین شرطی که برای شیخ حافظ قرار دادم این بود که تنها یک کارمند که باید وظایف خود را انجام دهد، به حساب نیایم، بلکه به عنوان فردی صاحب فکر و اندیشه که در فکر یافتن فرصتی برای خدمت به اسلام و مسلمانان که شعارش عمل به کتاب خدا و سنت رسول وی است، به شمار آورده شوم.

اما حسن البنا هیچ گاه برای تدریس به عربستان سعودی نرفت،‌ اگرچه روابط اخوان المسلمین و کشور عربستان پس از آن شاهد تغییر و تحولاتی شد. 

پس از تلاش برای تجاوز به ملک عبد العزیز در حرم مکی توسط یک یمنی، حاضران در نشست سوم جماعت در سال 1934 تصمیم گرفتند، نام دفتر ارشاد را به منظور شادباش خالصانه به خاطر نجات  ملک عبد العزیز آل سعود و محکوم کردن این عمل دشمنانه، به نام وی تغییر داده و نامگذاری کنند.   

رابطه میان البنا و مسئولان عربستانی به دنبال راهی شدن البنا برای انجام مراسم حج بیش از پیش صمیمانه و گرم می‌ شود تا جایی که از وی خواسته می شد به سخنرانی و تدریس بپردازد. اما با این وجود، ملک عبد العزیز تلاشی برای تاسیس دفتری مربوط به اخوان المسلمین در عربستان سعودی نمی کند.

در سال 1936 دیدار مشهور البنا و ملک عبد العزیز به وقوع پیوست، دیداری که در آن البنا خواستار ایجاد دفتری برای جماعت در عربستان سعودی می شود و پاسخ منفی پادشاه عربستان را شنید که این درخواست را رد می کرد و گفت: "همه ما اخوان المسلمین هستیم".  
 

حسن البنا
 

اولین مشکل و چالش سیاسی که میان اخوان و عربستان سعودی به وقوع پیوست، به پس از انقلاب یمن در سال 1948 میلادی باز می گردد، هنگامی بود که اخوان این انقلاب را تایید و از آن حمایت کردند، اما ملک عبد العزیز به مخالفت با آن برخاست و این موضوعی بود که اخوانی ها را خشمگین کرد. 

از این به بعد بود که عربستان نسبت به این جماعت و طرح آنان برای اجرا در منطقه عربی حساس شد و در آن سال به البنا اجازه انجام حج را نداد تا زمانی که وی متعهد شد، هیچ سخنرانی و خطابه سیاسی نکند.  

در سال 1949، در سایه تحولات مهمی که مصر شاهد آن و درگیری هایی که میان اخوان و حکومت پادشاهی مصر در جریان بود، حسن البنا ترور شد و "حسن الهضیبی"، متولی سمت رهبری جماعت اخوان المسلمین شد.  

بعد از انقلاب مصر در سال 1952 و رسیدن "جمال عبد الناصر" به حکومت و بروز مشکلاتی میان حکومت ناصری و اخوان، عربستان سعودی برای حل اختلاف های جماعت و رهبر انقلاب مصر وارد عمل شد. 

گعلی عشماوی"، از رهبران سازمان جهانی اخوان المسلمین در این باره می گوید: "پادشاه عربستان برای میانجیگری میان اخوان و حکومت حاضر شد و اعضای انقلاب با وی همراه شدند و به این ترتیب آل سعود صفحه ای جدید را با اخوان المسلمین گشود. 

پس از این الهضیبی به عربستان سعودی سفر کرد و با استقبالی بزرگ از سعودی ها رو به رو شد و روابط حسنه میان ریاض و جماعت اخوان المسلمین افزایش یافت. پس از این بسیاری از رهبران اخوان در اثر درگیری با عبدالناصر، مصر را به سوی عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ترک کردند و رهبران اخوان و متفکران آنان مسئولیت های بسیاری در مؤسسه های آموزشی و دینی در عربستان به دست گرفتند که باعث شد، رابطه میان آنان توسعه بیشتری یافته و عمیق تر شود و جریان اخوان المسلمین به صورت غیر آشکار و غیر علنی در عربستان سعودی نشات گرفت تا در مقابل رهبران اخوان نیز تحت تاثیر فضای وهابیت و سلفیت حاکم بر سعودی ها قرار گیرند.
 


پیامدهای سازمانی و فکری افراط گرایی سلفی بر اخوان المسلمین 

تفکر و اندیشه های سلفی، پیامدهایی منفی بر اخوان و سازمان آنها داشت، به طوری که بر اساس گفته های "حسام تمام"، اندیشمند اسلامی درباره تاثیرپذیری اخوان المسلمین از سلفی ها می گوید که در این دوره جوانان جماعت به سلفیت سوق پیدا کرده و به طور ضمنی از تعریف و تمجید حسن البنا دور شده بودند.   

تمام در یکی از پژوهش‌ های خود بیان می کند: "در زمینه فکری، تاثیرپذیری اخوانی ها از سلفی ها خود را به صورت مخالفت با اصول اخوانی نمایان ساخت.   

وی به عنوان مثال می گوید: "هنگام شروع انقلاب اسلامی در ایران، اخوان نمی توانستند به دلیل شک و شبهه هایی که سلفیت در میان آنان به وجود آورده بود، با بزرگترین جنبش تغییر و تحول اسلامی در منطقه متحد و همراه شوند، این درحالی است که اخوانی های سلفی همچنان درحال رشد و توسعه و کسب نفوذ در جماعت بودند.    

این محقق مسلمان بیان می کند که رهبران اخوان المسلمین مجبور شدند، محاسن خود را همچون سلفی ها بلند کنند و به همه سنت های آنها ملتزم و متعهد شوند و در راس این افراد باید از "مصطفی مشهور" و "عباس سیسی" اشاره کرد.

اما مجله «الدعوه» که اخوانی ها آن را چاپ می کردند، شروع به انتشار مطالبی درباره طرز فکر و اندیشه های سلفی ها مانند "عقد الذمه و ممنوعیت ساخت کلیسا ها و پرداخت الجزیه و پیاده سازی شریعت و ممنوعیت خوانندگی و موسیقی" کرد.
 

اما بعد سازمانی نتیجه، همکاری میان گروه های سلفی و قطبی بود (سید قطب افکار تندرویی را رواج داد که شامل تکفیر جامعه و جاهلیت آن و حاکمیت خدا می شد) که در اخوان نهفته ماند. 


اما لازم است، به این نکته اشاره شود که جماعت "اخوان المسلمین" به آغاز انقلاب اسلامی و پیروزی آن در ایران واکنشی مثبت نشان داد و نمایندگانی را برای تبریک نزد امام راحل بنیانگذار انقلاب فرستاد، این اقدام موجب بروز شک و شبهه هایی در میان مسئولان عربستانی شد.

رابطه میان ایران و اخوان به دلیل تجاوز عراق به ایران و جنگ تحمیلی و اختلاف میان اخوان و رهبران ایران و همچنین اعتراض این جماعت به حمایت ایران از رهبران سوری در درگیری هایشان با اخوان المسلمین سوریه، به خصوص پس از کشتار حماه در سال 1981 کاهش یافت.   

اختلاف شدیدتر میان رهبران عربستان و اخوان پس از جنگ دوم خلیج و اشغال کویت از سوی عراق بروز کرد، به طوری که برخی رهبران اخوانی در جنگ عراق علیه کویت از "صدام حسین"، دیکتاتور معدوم عراق حمایت کردند، درحالی که اخوانی‌ ها در کویت و لبنان در برابر جنگ عراق علیه کویت ایستادند. 

شاهزاده "نایف بن عبد العزیز"، وزیر کشور وقت عربستان سعودی در آن زمان در گفت وگو با روزنامه "السیاسة" کویت درباره مشکل پیش آمده چنین گفت: "جماعت اخوان المسلمین اصل مشکل هستند، همه مشکلات و تنش های ما به خاطر اخوان المسلمین است، آنان این جریان ها را به وجود آورده و این افکار را ترویج کردند و هنگامی که عرصه بر آنان تنگ آمد و چوبه های دار برای آنان بسته شد، به عربستان پناه بردند. یکی از بارزترین چهره های جماعت اخوان المسلمین با اینکه 40 سال در عربستان بود، هنگامی که از الگو و رهبر وی سوال کردند، گفت: حسن البنا. پس از جنگ خلیج فارس، عبد الرحمن خلیفه و شیخ راشد الغنوشی و شیخ عبد المجید الزندانی نزد ما آمدند، ما از آنان سوال کردیم که آیا جنگ دولتی علیه دولتی دیگر و ریشه کن کردن مردم آن را قبول دارید؟ آنان گفتند: ما برای شنیدن و دریافت نظرهای شما آمده ایم، و پس از رسیدن نمایندگان کشورهای اسلامی به عراق از شنیدن سخنانی که مؤید جنگ بود، شگفت زده شدیم.   

اما اختلاف میان اخوان و عربستان برای مدتی طولانی ادامه نداشت، ارتباط ها و دیدارهایی میان رهبران اخوان و مسئولان عربستانی صورت گرفت و مسئولان عربستانی با رهبران جنبش حماس دیدارهایی انجام و اجازه دادند تا رهبران اخوان به منظور برگزاری نشست های سالیانه به خصوص در موسم حج یا در دهه آخر ماه رمضان، در مکه مکرمه حضور یابند.  

ویژگی های سلفی اخوان المسلمین در دهه نود 

چشم انداز دینی و سیاسی مصر دهه نود در محاصره اخوان المسلمین و تنگ کردن عرصه به دنبال مشارکت گسترده در انتخابات اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری در دهه هشتاد و به موازات آن با  رشد حضور سلفی ها در مساجد و مؤسسه های اقتصادی و شبکه های ماهواره ای متمایز می شود.  

در این دوره جماعت اخوان المسلیمن به نزدیک شدن به اجرای طرح های سلفی حرکت کرد که بیانگر گرایش جامعه مصر به محافظه کاری بود و این درحالی بود که مهمترین منابع فرهنگ سازی و دعوت میان اخوان المسلمین همچنان عناصر دوگانه سلفی - اخوانی بودند. 

حسام تمام می گوید: "رقابت اخوان المسلمین و سلفی ها به سود جریان سلفی پایان یافت که جریان مبلغان اخوانی – سلفی موجب رشد و پیشرفت آن شده بودند که اصرار بر وابستگی خود به جریان سلفی بیش از اخوانی داشتند و از جمله افراد که به برگزاری برنامه های گفت‌ وگوهای دینی می پرداختند، باید از "صفوت حجازی" و "راغب السرجانی" نام برد که نوشته های شدید اللحنی هم علیه "تشیع و حزب الله در لبنان" داشت. همچنین می توان از "شیخ جمال عبد الهادی" و "شیخ محمد حسین عیسی" یاد کرد که یکی از ستون های اساسی بعد تربینی و آموزشی جماعت اخوان المسلمین به شمار می‌ آمد ویا "شیخ عبد الخالق شریف"، عضو اتحادیه جهانی علمای مسلمان که همواره بخش مهم و قابل توجهی از سخنرانی هایش به سلفیت اختصاص داشت.
 



چیره شدن جریان قطبی بر رهبری اخوان 

تمام تاکید می کند که انتخابات داخلی سال 2010، منجر به آن چیزی شد که وی آن را "ربوده شدن" اخوان المسلیمن توسط جریان قطبی توصیف می کند و می کند و می گوید که این جریان سیطره خود را به دنبال دستیابی سه نفر از نیروهایش به بارزترین و برجسته ترین موقعیت های رهبری در جماعت تحمیل کرد.

تمام می گوید: در راس این افراد "محمد بدیع" و دو تن از نمایندگان وی قرار داشتند. بدیع و معاون وی، "محمود عزت" که سخنان وی درباره اجرای حدود بعد از مالکیت زمین بحث و جدلی بزرگ در مصر به راه انداخت و به دلخوری رهبران جوان اخوان از وی انجامید و "جمعه امین"، نویسنده کتاب "برشماست یادگیری فقه و برحذر بودن از شرک" درباره اخوان و شیعه قرار داشتند که از مهمترین عناصر جریان قطبی در میان اخوانی ها نیز به شمار می آمدند.

این جریان در واقع نتیجه از هم پاشیدگی فکری بود که میان جماعت اخوان المسلمین در سال 1965 به وقوع پیوست و به ایجاد گروهی انجامید که تحت تاثیر افکار سید قطب بودند، مانند الحاکمیه که به دنبال ایجاد تغییرات ریشه ای بودند. 
 



آنچه به دنبال انقلاب های عربی به وقوع پیوست 

انقلاب های عربی به خصوص در تونس، مصر، یمن و لیبی پیشرفتی مهم در زمینه رابطه میان اخوان و جریان های سلفی، وهابی و سعودی به وجود آورد. 

برخی مواقع کارشناسان و صاحبنظران مشاهده می کنند که نزدیکی میان این جریان ها وجود دارد و در برخی موارد هم شاهد تعارض و ترس عربستان سعودی از موفقیت اخوان المسلمین هستند، از این رو حمایت های عربستان سعودی و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جریان های سلفی مخالف اخوان یا از نوع سکولار یا چپگرا بود. 

حمایت قطر از گروه اخوان المسلمین و وجود تعارضی پنهان میان عربستان و قطر در زمینه نقش سیاسی و مالی در دو جهان عربی و اسلامی یکی از ابعاد این تعارض ها بود، این درحالی است که قطر یکی از بارزترین نمادهای سکولار اخوان المسلمین یعنی "شیخ یوسف القرضاوی"، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان است، را در بر دارد، علاوه بر این قطر تحت تاثیر تفکر وهابی و سلفی بوده و اقدام به ایجاد بزرگترین مسجد تحت عنوان "امام محمد بن عبدالوهاب" کرده است. 

اخوان برای ایجاد نزدیکی با عربستان سعودی تلاش هایی انجام داد و اولین سفر محمد مرسی، رئیس جمهوری وقت مصر به عربستان همراه با اظهاراتی در رابطه با "همکاری با عربستان سعودی برای حمایت از مذهب اهل سنت و گروه اخوان المسلمین" بود که با حملات گسترده ای از سوی روزنامه های مصری مواجه شد.  

اما با وجود حرص اخوان برای برقراری رابطه مثبت با جریان های سلفی در مصر و نزدیکی با عربستان در زمینه های سیاسی، مصر شاهد آغاز نبردی سیاسی، حزبی و فکری میان اخوان المسلمین و سلفی ها بود، به طوریکه رسانه های عربی مورد حمایت عربستان سعودی حمله ای قوی علیه اخوان المسلمین صورت دادند و اقدام به حمایت از مخالفان آنان و مرسی در طول بحران هایی کردند که مصر در اواخر سال 2012 و ماه های آغازین سال 2013 با آن مواجه شدند، تا جایی که عربستان و هم پیمانان آن موفق به سرنگونی حکومت اخوان المسلمین پس از انقلاب "30 ژوئن" شدند.     

"عبد الله الشمری"، محقق عربستانی طی نشستی که مؤسسه ادیان در دانشگاه آمریکایی لبنان طی 29 و 30  نوامبر سال گذشته میلادی برگزار کرده بود، گفت: "دستیابی جنبش های اسلام سیاسی به خصوص اخوان المسلمین به حکومت، به ویژه در مصر و تونس و مشارکت گسترش آنان در مغرب و لیبی چالشی بزرگ برای عربستان، ایران و ترکیه است، عربستان بیشترین نگرانی را از دستیابی اخوان المسلمین به حکومت داشت، چراکه آنان نمونه ای عربی اسلامی برای حکومت اسلامی در رویارویی با تجربه عربستان ارائه می کردند. اگرچه اخوان در تجربه خود موفق نشان ندادند.   
 


حمله گسترده ای علیه اخوان المسلمین از سوی کشور امارات در اواخر سال 2012 و آغاز سال 2013 صورت گرفت، هشدارهای "ضاحی خلفان"، رئیس پلیس دبی در خصوص دستیابی اخوان به حکومت و خطر آنان بر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس یکی از دلایل بروز درگیری ها میان اخوان المسلمین و شیوخ عربی حوزه خلیج به خصوص عربستان و امارات بود.  

اما در مصر، درگیری میان اخوان و سلفی ها افزایش یافت و در رقابت میان آنها در پارلمان نمود پیدا کرد، به طوری که حمله های رسانه ای و هشدارهای سلفی ها از خیانت دولت و استخدام 12هزار کارمند اخوانی در موسسات دولتی سخن می گفتند.  

نمایندگانی از حزب سلفی "النور" اقدام به تسلیم پرونده ای به رئیس جمهور مصر درباره خیانت حکومت کردند و مسئولان وعده بررسی پرونده را دادند،  درحالی که برخی جریان های سلفی و اسلامی جهادی در درگیری اخوان با حکومت جدید مصر در کنار اخوان ایستاده بودند. 

از این رو امروز در لحظه تعارضی قوی میان اخوان المسلمین و عربستان سعودی و آنچه مراکز وهابی و سلفی ارائه می دهند، به سر می بریم.

و با وجود تلاش اخوان المسلمین برای برقراری بهترین روابط با عربستان سعودی، عربستان اقدام به جنگی بی رحمانه علیه آنها کرد و از آنها برای نبرد با گروه های دیگر به خصوص ایران و حزب الله و برخی نیروهای چپگرا، دمکراتیک و ناصری در برخی مراحل استفاده کرد، اخوان المسلمین بهای خوش بینی به عربستان سعودی و عدم درک ترس شدید آنان از دستیابیی ایشان به حکومت و قدرت در بزرگترین کشور عربی را می پردازند که خطری بزرگ برای عربستان و شیوخ عربی حوزه خلیج فارس به شمار می آید.

 

 

منبع: مشرق

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن