دیدبان
گزارش 100 روزه از عملکرد وزارت ارشاد دولت روحانی؛

آیا آقای وزیر بر خلاف عرف و شرع حکم می‌دهد؟ + تصاویر

آیا آقای وزیر بر خلاف عرف و شرع حکم می‌دهد؟ + تصاویر
دیدبانعلی جنتی از جمله وزرایی بود که بیشترین میزان رأی اعتماد را از مجلس کسب کرد. سخنرانی روز رأی‌گیری جنتی نیز در بالابردن آرای او بی‌تأثیر نبود.
 
با این وجود علی جنتی به دلیل مواضعش تا به حال دو بار به مجلس فراخوانده شده و دربرابر نمایندگان ملت مجبور به پاسخگویی شده است. طی حدود 100 روز از آغاز فعالیت‌های دولت، حوزه فرهنگ دارای بیشترین حجم خبر‌سازی‌ها بوده است. تصمیم‌گیری‌های ارشاد تحت مدیریت جنتی، گاهی همراه با استقبال، گاهی اعتراض برانگیز و زمانی هم باعث حیرت شده است.
 
صحبت از احیای تمدن ایرانی، اسلامی در روز رای اعتماد، موضعی بود که با استقبال خوبی روبه‌رو شد. اماوزیر ارشاد در برخورد با پرونده حقوقی شکایت از سازندگان فیلم‌های ضد ایرانی در هالیوود که بازخوردهای بین‌المللی نیز داشت، در کمال خونسردی آن را فاقد ارزش پیگیری دانست و وکیل فرانسوی را مرخص کرد یا با تعطیلی جشنواره ضد صهیونیستی «افق نو» اعتراض متفکران ضدامریکایی را برانگیخت.
 
 در این چند ماهه وزیر موضع‌گیری‌هایی داشته که هر بار با اعتراض‌هایی که صورت گرفته مجبور به اصلاح صحبت‌های قبلی خود شده است. عملکرد علی جنتی در مقام وزیر فرهنگ و راشاد اسلامی زیر ذره‌بین است.
 
صدای پای جریان غرب زده فرهنگی
وزارت ارشاد متولی و مجری سیاست‌های کلی فرهنگی دولت است. چه شعار‌هایی چون « اعتدال و امید» که سرلوحه فعالیت‌های دولت است! و چه رویکرد ذهنی و مانیفست فرهنگی دولت یازدهم که به مرور خود را نمایان می‌کند. در حوزه فرهنگ عمومی عملکرد دولت را می‌توان در چند رخداد مورد ارزیابی قرار داد؛ اتفاقاتی که باعث شد دولت خود را مجبور به پاسخگویی کند. اولین رخداد حضور رسمی یک وزیر دولت جمهوری اسلامی در شبکه اجتماعی فیس‌بوک است؛ جواد ظریف نماینده پیشین جمهوری اسلامی ایرانی در سازمان ملل که به عنوان وزیر امور خارجه دولت یازدهم انتخاب شده است فعالیت گسترده‌ای در فیس بوک دارد به طوری که گزارش‌های فیس‌بوکی آقای وزیر شهرت جهانی پیدا کرده است.
 
داشتن صفحه رسمی در سایتی که در ایران فیلتر شده است، چالشی بود که به مرور عادی شد. حتی متن جنجالی ظریف درباره احمدی نژاد و هولوکاست در توئیتر دیگر شبکه اجتماعی، تا مدت‌ها اعتراضاتی را به همراه داشت. حضور رسمی جواد ظریف باعث شد تا هم وزیر ارتباطات و هم وزیر ارشاد خواستار بازنگری در فیلترینگ این سایت شوند و این در حالی است که با جست‌وجویی ساده می‌توان به چندین گزارش کارشناسی درباره عواقب سوء‌اخلاقی و اجتماعی حضور در چنین شبکه‌هایی برخورد کرد و به هر حال وزارت ارشاد باید قبل از صحبت درباره این رفع فیلتر‌ها پاسخی هم برای پیوست فرهنگی آن داشته باشد.

حتی امنیت اطلاعات شخصی افراد نیز در فیس بوک یکی از نگرانی‌های کارشناسان است. دیگر موضوعی که باعث شد وزیر ارشاد خود را در مظان پاسخگویی ببیند، آوازخوانی زنان بود که به‌رغم حرمت شرعی آن، جنتی با تسامح درباره آن اظهار نظر می‌کند. این گونه اظهارنظر‌های بی‌پروای علی جنتی از نظر برخی از کارشناسان فرهنگی ناشی از آدرس‌های غلطی است که برخی از مشاوران پشت پرده به وزیر ارشاد می‌دهند؛ جریانی که رد پای آن را می‌توان در دولت‌های پیشین دید.
 
از آنجایی که عقبه فکری برخی از وزرا از جمله وزیر ارشاد به دولت‌های سازندگی و اصلاحات باز می‌گردد، این امکان وجود دارد که جریان خزنده فرهنگی آن سال‌ها در حال جان گرفت زیر لوای دولت تدبیر و امید است. نمونه این حرکت‌های زیرپوستی را می‌توان در راه‌اندازی مجدد روزنامه‌های زنجیره‌ای دانست که یادآور سال‌های اولیه دولت سید محمد خاتمی است.
 
سرمقاله جنجالی روزنامه بهار در مورد ولایت، یکی از خروجی‌های این جریان بود، نکته‌ای که نمی‌توان آن را انکار کرد. انتصابات مدیران فرهنگی در چند ماه اخیر خود موید میل به بازگشت به دولت‌های گذشته است. به طوری که مدیرانی که این روز‌ها در سمت‌های مختلف وزارت ارشاد مشغول به کار هستند سابقه همکاری با دولت‌های پیش از کابینه نهم را دارند. چیزی که در این میان جای تأمل دارد، واکنش کمیسیون فرهنگی مجلس به رخداد‌های فرهنگی عمر حدود 100 روزه دولت است. اگر وزیر ارشاد بخواهد در آینده نیز به عنوان یک خط‌شکن فرهنگی خود را معرفی کند، قطعاً باید منتظر برخورد قاطع مجلس باشد.
 
نسخه‌پیچی دیپلمات‌ها برای سینما
حوزه سینما به عنوان یکی از پرچالش‌ترین حوزه‌های فرهنگی کشور، در ادوار روی کار آمدن دولت‌ها بوده است. این روزها مصادف است با ایام ارائه گزارشی که دولت یازدهم قول آن را به اسم انتشار «گزارش عملکرد 100 روزه» به مردم داده بود. انتصابات و آمدن و رفتن مدیران و مسئولان در وزارت ارشاد به خصوص در سازمان سینمایی به عنوان پرحرف و حدیث‌ترین فرآیندهای شکل گرفته محسوب می‌گردد.

حرف‌های حاشیه‌ساز وزیر ارشاد درباره بازگشایی خانه سینما و اینکه مایل است طریق و مشی خاتمی را ادامه دهد، سرآغاز و نشان‌دهنده روند پرچالش و حاشیه‌ای را برای وزارت ارشاد و حوزه سینما معرفی می‌کرد. جنتی با گماردن حجت‌الله ایوبی که یک سیاستمدار محسوب می‌شود، در جایگاه رئیس سازمان سینمایی تحسین و تذکار بسیاری از دست اندرکاران سینما را به همراه داشت. ایوبی که تا قبل از احراز این پست سینمایی سابقه و پیشینه سینمایی در کارنامه‌اش دیده نمی‌شود، در همان ابتدای ورودش با کمک گرفتن از تجربه سیاسی‌اش سعی کرد با گرفتن سیاست یکی به نعل و یکی به میخ یا به عبارتی اتخاذ رویکرد دست به عصا رفتن، فرصت رصد و کسب اطلاعات از فضای جدید کاری‌اش را فراهم کند.

نمونه بارزش جمله تأمل برانگیز «گوش‌های من به صدای بلند حساسیت دارد» است! در جریان مرتفع کردن مشکل خانه سینما، جنتی و ایوبی با یک روش پولیتیکال و البته درهم ریختن و خلط کردن مباحث مختلف به هر شکل ممکن بازگشایی مجدد خانه سینما را در مسیری قرار دادند که موجب فروکش کردن دعواهای رسانه‌ای و چنددستگی بین سینماگران شد. رفع و رجوع کردن مسائل مربوط به خانه سینما این فراغ‌بال را برای وزیر و معاونش به وجود آورد تا با هماهنگی یکدیگر و طی یک اقدام تأمل‌برانگیز انحلال یا ابطال مؤسسه تازه‌تأسیس سینمای مقاومت را اعلام کنند. تأمل‌برانگیز از این بابت که بررسی روند جابه‌جایی‌ها و اخبار این حوزه تا آن زمان جملگی مؤید این بود که تیزی تیغ این وزیر و معاون به سمت جریانات منتقد فضای شبه روشنفکری متمایل بوده است. این مدعا با تعویق و سپس تعطیل کردن جشنواره خوش آتیه و صاحب حرفی مثل جشنواره فیلم «افق نو» و «کنفرانس هالیوودیسم» که در دوره‌های قبل ظرفیت و اثرگذاری راهبردی‌اش را ثابت کرده بود، برای همگان روشن‌تر شد. پاسکاری بین وزیر و معاون با وزارت خارجه و برگزار کردن جلسه «کی بود کی بود من نبودم!» نشان از هماهنگی بین دیپلمات‌های وزارت خارجه و دیپلمات‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی! بود.

اعلام نکردن یا شاید نداشتن استراتژی و برنامه مدون و راهبردی برای حوزه فرهنگ و سینما مهم‌ترین چالش و کمبود وزیر و معاون دیپلماتش است. هر چند عرصه فرهنگ و سینما جایی نیست که بتوان آن را در یک بازه 100 روزه مورد نقد و بررسی قرار داد، اما نحوه ورود و رویکرد وزارتخانه و سازمان به مسائل مرتبط با حوزه کاری‌شان نشان‌دهنده این است که آنچه برای دوستان اهمیت دارد، حاکم کردن یک فضای بدون چالش است. هر چند این کار در ظاهر دارای محسناتی است اما صرف اتخاذ چنین رویکردی ممکن است (همانطور که رئیس قوه قضائیه هشدار داد) به آن جریان خزنده فرهنگی که با ظاهری امنیتی و سیاسی در حال حرکت است فرصت بسط و گسترش بدهد و بشود آنچه نباید بشود!
 
 فعلاً در تئاتر خبری نیست!
این روزها که حدود 100 روز از آغاز به کار دولت جدید می‌گذرد، با نگاهی اجمالی به اتفاقات حوزه تئاتر در 100 روز اخیر با برخی مؤلفه‌های جدید روبه‌رو می‌شویم که نویدبخش آینده‌ای روشن‌تر در عرصه تئاتر کشور است. علی مرادخانی که مدت زمان زیادی هم از انتصابش بر مسند معاونت هنری فرهنگ و ارشاد اسلامی نمی‌گذرد، در هفته‌های اخیر امیدهای زیادی به تئاتری‌ها در خصوص ساخت سالن‌های تئاتر داده است. تعاملات مرادخانی با مدیران شهرداری در راستای اختصاص و احداث سالن‌های تئاتر، یکی از رخدادهای امیدبخش هفته‌های اخیر بوده است که در این میان می‌توان به بهره‌برداری از سالن تئاتر شهید آوینی، فرهنگسرای بهمن و تسریع فعالیت برای بهره‌برداری سالن تئاتر فرهنگسرای خاوران پیش از جشنواره تئاتر فجر سال جاری اشاره کرد. چندی پیش هم مرادخانی از رایزنی برای احداث سالن ویژه نمایش‌های آیینی و سنتی خبر داده بود و این طور که معلوم است، ساختمان اداری سنگلج قرار است با هماهنگی شهرداری به سالنی برای اجراهای آئینی بدل شود و از طرف دیگر مرادخانی پیگیر مسئله توسعه تماشاخانه سنگلج که مدت‌ها مطرح شده، بود اما تا به امروز به مرحله اجرا نرسیده، هم هست.
 
پیگیری ماجرای اداره تئاتر هم دیگر اتفاق صد روزه اخیر در حوزه تئاتر است؛ ساختمان اداره تئاتر که دو سالی است به دلیل بازسازی و تعمیر تعطیل شده و تا به امروز متروکه باقی‌مانده بود، این روزها در راستای بازسازی و احیای دوباره قرار گرفته است. البته اقدامات و اظهارنظرهای مرادخانی که بگذریم، مدیریت انجمن هنرهای نمایشی هنوز هم دست مدیران دولت قبلی است و تغییر چندانی هم در عملکرد این انجمن در ماه‌های اخیر دیده نمی‌شود. اما آنچه از زبان هنرمندان عرصه تئاتر به گوش می‌رسد، موج امیدی است که بر گشوده شدن فضای تئاتر کشور دارند. این روزها پای صحبت هنرمندان عرصه تئاتر که می‌نشینیم همه در رؤیای بهبود وضعیت تئاتر در چهار سال آینده به سر می‌برند، اما تا به امروز تغییر چندانی در شرایط‌شان ایجاد نشده است.

البته برخی این مسئله را به دلیل کوتاهی زمانی می‌دانند که از روی کار آمدن معاون هنری جدید گذشته است اما به هر رو، ردیف بودجه مجزا برای توسعه سالن‌های تئاتر، همچنان حلقه گمشده هنر نمایش کشور ما است و هنوز هم با وجود پتانسیل‌های فزاینده در عالم تئاتر، کل هنر نمایش ما به چند سالن در تهران و شهرستان‌ها محدود شده که این حجم از سالن در برابر پتانسیل هنرمندان تئاتر قابل قیاس نیست. از سوی دیگر با توجه به اینکه قسمت اعظم بودجه امسال در دولت پیشین هزینه شده است، گروه‌هایی مجبور هستند که درآمد خود را از گیشه تأمین کنند. در این بین بازنده اول و آخر این میدان، تئاتر حرفه‌ای کشور است. به رغم همه این مشکلات اما باز هم چشم همه هنرمندان عرصه تئاتر به افزایش بودجه این هنر، رشد سالن‌ها و گشودن عرصه برای فعالیت هنرمندانی است که به دلیل برخی برخورد‌های سلیقه‌ای از صحنه‌های نمایش دور مانده بودند.
 
ممیزی خاری در چشم استخوانی در گلو
ممیزی، کلیدواژه‌ای که می‌توان تحلیل عملکرد دولت یازدهم را در حوزه کتاب با آن آغاز کرد. کتاب، قدیمی‌ترین و مهم‌ترین کالای فرهنگی است که دولت‌ها تلاش‌های مستمری برای ارتقای جایگاه آن در سطح جامعه داشته‌اند. اما هر دولت با سیاست‌های مشخصی در حوزه کتاب خود را نسبت به اسلافش متمایز می‌کند. دولت دهم در حالی به کار خود پایان داد که قیمت کاغذ با رشد ناگهانی خود معادلات فرهنگی را به هم ریخت و کتاب را به کالایی لوکس تبدیل کرد. برخورد با ناشران متخلف و در رأس آنها نشر چشمه، از جمله اقدامات شاخص دولت پیشین در حوزه کتاب بود؛ اقدامی که در زمان خود به حد کافی خبرساز شد و زمینه کافی را برای ایجاد یک چالش فرهنگی در دولت جدید به همراه آورد. دولت یازدهم نشان داده است که از نظر دیدگاه‌ اختلاف‌نظر‌های فاحشی نسبت به دولت دهم دارد.
 
وزارت ارشاد نیز تلاش خود را برای پاک کردن اقدامات وزیر قبلی انجام می‌دهد به طوری که جنتی در همان روزهای ابتدایی انگشت اشاره خود را روی ممیزی کتاب گذاشت و خواستار تغییر در روند ممیزی کتاب شد. این تغییرات با پیشنهاد حذف ممیزی پیش از نشر آغاز شد و بعد از گذشت چند ماه به درخواست بازگشایی نشر چشمه رسید. تا به اینجا دولت نشان داده خواستار به حداقل رساندن ممیزی است. سیاست تسامح دولت، منتقدان سرسختی نیز دارد که به خوبی به ایرادات قانونی کاهش ممیزی واقف هستند.
 
در مورد نشر چشمه نیز افشاگری‌ها درباره محتوای برخی از آثار منتشر شده توسط آن مؤسسه که حاوی مطالب خلاف اخلاق و شئونات اجتماعی است، فضا را برای مانور‌های بیشتر گرفته است. در این حالت بهتر است دولت توان خود را در راه‌هایی چون ایجاد زمینه افزایش سرانه مطالعه، نهایی شدن محل دائمی نمایشگاه کتاب و کمک به کاهش آثار زیانبار قیمت بالای کاغذ صرف کند. کتابخوانی هنوز به فرهنگی عمومی تبدیل نشده است، نمایشگاه کتاب سال‌هاست که مستأجر فصلی مصلای تهران است و از همه سخت‌تر، تهیه کتاب‌های گرانقیمت برای دوستداران مطالعه است. اگر وزیر دغدغه‌های خود را به جای تمرکز در ممیزی صرف این امور می‌کرد، ما امید بیشتری به آینده داشتیم.
 
 
 
 
منبع: خبرنامه داشجویان ایران

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن