دیدبان

چه چیزی باعث شد، منتظری نامه حضرت امام را انکار کند؟

چه چیزی باعث شد، منتظری نامه حضرت امام را انکار کند؟

دیدبان: با این وجود آنچه در سال های اخیر شاهد بوده ایم اینکه برخی از جریان های سودجو و قدرت طلب سیاسی برای نیل به اهداف خود، انواع سوءاستفاده ها را از اعتبار و جایگاه امام کردند و در این بین کسانی که تکلیف حفظ اندیشه های امام و پاسداری دیدگاه های ایشان در قبال تحریف ها بر عهده ی آن ها است، نه تنها در مقابل این تحریف ها موضعی در خور اتخاذ نکردند که مع الاسف در مواردی با این همه نامهربانی نسبت به امام خوبی ها، همراهی هم کردند.

نمونه هایی از سوء استفاده از حضرت روح الله را در همین چند ماه اخیر شاهد بودیم، که عده ای برای نیل به اهداف نامشروع سیاسی خود از تحریف اصولی ترین و برجسته ترین مواضع حضرت امام هم فروگذار نکردند و در چند مورد پی در پی شاهد سوءاستفاده های ناجوانمردانه از ایشان توسط کسانی بودیم که خود را از نزدیکترین افراد به امام هم می دانند! با این همه اما باز هم در قبال این سوءاستفاده ها شاهد بی تفاوتی موسسه ای که وظیفه حفاظت از آثار امام را بر عهده دارد بودیم. به طوری که آنجایی هم که موضع گیری از سوی این موسسه صورت گرفت، موضع گیری با تاخیر و بر اثر فشار رسانه ها و البته آن هم با مواضعی دو پهلو بود نه موضع گیری ای محکم و قاطع.

همین بی توجهی ها و همراهی های موسسه تنظیم و نشر آثار امام بود که کار را به جایی رسانده است که حالا دیگر نامه مسلم حضرت امام به منتظری –که یکی از مهم ترین و اساسی ترین موضع گیری های امام محسوب می شود- هم توسط بیت منتظری انکار می شود و پسر حسینعلی منتظری در اظهار نظری عجیب ادعا می کند نامه ای که حضرت امام (ره) در تاریخ ششم فروردین به منتظری نوشته اند، ربطی به امام نداشته است و آن نامه را حاج احمد آقا نوشته است و حالا به اسم امام معروف شده است! 

احمد منتظری می گوید: «وقتی نامه 06/1 را آوردند، آن نامه را آقای انصاری کرمانی آورد، خب ایشان خیلی متعجب شد که چنین نامه‌ای از چنین شخصیتی صادر شده است و نمی‌خواست که قبول کند که نویسنده آن مضامین استاد سابق ایشان، همرزم ایشان، دوست صادق ایشان (خیلی با هم غیر از استاد و شاگردی، این دو بزرگوار خودمانی بودند) و این متن را نمی‌خواست باور کند که ایشان نوشته‌اند. به طور اتفاقی من چند روز قبل از این نامه، نامه‌ای را دیده بودم که حاج آقای خمینی نوشته بود به دفتر تبلیغات قم و با این جمله شروع می‌شد که : امام فرمودند: جناب آقای فهیم کرمانی باید از تولیت مدرسه کرمانی ما برکنار شود و آقای کشمیری و یک کس دیگری (آقای جان ...) به جای آقای فهیم کرمانی باشند. امضا کرده بود احمد خمینی. این نامه را من برداشتم و وقتی کنار نامه 06/01 گذاشتم دیدم کاملاً خط آن یکی است یعنی آن دو نامه را یک نفر نوشته است و این را بردم خدمت آقا (آیت الله منتظری) و ایشان دید و تصدیق کرد که بله این دو نامه را یکی نوشته است. نامه 6/01 چون خط حاج احمد آقا است به تصدیق کارشناسان من حاضرم هر کارشناسی می‌گوید بیاید و با هم بررسی می‌کنیم، این را تایید نمی‌کند که از امام باشد و می‌گویند خط حاج احمد آقا است و دادگاه ویژه روحانیت هر وظیفه‌ای دارد کارشناس خط نیست، هر کاری می‌کنند حالا یا به جا یا نابه‌جا. ولی مسلم این است تطبیق خط کار او نیست و کارشناس خط نیست.»

این اظهارات احمد منتظری و تهمت آشکار وی به حضرت امام و حاج احمد آقا به قدری ناشیانه بود، که این بار موسسه تنظیم و نشر آثار امام هم ترجیه داد ساکت نماند و محمد علی انصاری نسبت به این سخنان منتظری واکنش نشان داد: «بدون شک و تردید این نامه بسیار مهم و تاریخی از تصمیمات قطعی الصدور امام عظیم الشان است که پس از نگارش آن تعدادی از چهره های شاخص سیاسی و حوزوی نظام و امنای امام از متن آن در حضور ایشان مطلع گردیدند. یقینا هر گونه تشکیک و نسبت جعل و تحریف نسبت به نامه 6 فروردین ناشی از جهل یا خدای ناکرده ناشی از عناد و یا انتقام جویی است و به نوعی تلاش در جهت وارونه جلوه دادن حقایق و واقیعیات تاریخ انقلاب است.»

انصاری می گوید: «حقیقتا برای اینجانب که از مدت ها قبل ازنگارش این نامه از وجود شکاف و اختلاف عمیق میان حضرت امام و ایت الله منتظری مطلع بودم و نامه 6 فروردین را به ترتیبی خاص و شخصا از سوی امام به قم برده و تحویل آقای منتظری دادم و علاوه بر ان دو فقره وصیت نامه امام که نزد ایشان بود را باز پس گرفته و به تهران آوردم و موارد متعدد دیگری که همه ان ها حکایت گر نا رضایتی و دل گیری وخشم امام نسبت به اقای منتظری بود ، تعجب آور است که کسانی چشمان خود را بر روی حقایق ملموس بسته اند و بر عملی که روح مرحوم منتظری را هم آزار می دهد اصرار می ورزند و در شرایط امروز کشور که مردم محتاج همدلی و آرامش هستند نغمه ای آن هم از نوع تهمت به مرحوم یادگار امام سر می دهند کسی که بالا ترین جرمش دفاع عاقلانه و عارفانه و خالصانه از راه ورسم مکتب امام بود.

ای کاش در این زمانه که امام و یادگار امام و آیت الله منتظری در میان ما نیستند بعضی از منسوبین و طرفداران افراطی آقای منتظری به جای القای شبهه و تحریف حد اقل می پذیرفتند که ایشان هم اشتباهاتی داشته است .و شجاعانه برای ثبت در تاریخ از نقش بعضی از اطرافیان در ایجاد شکاف و تخریب رمز گشایی می نمودند.»

اما حضرت امام (ره) در نامه خود به منتظری چه گفته اند که این چنین آشفتگی اطرافیان منتظری را موجب شده است و زبان به انکار نامه امام باز می کنند: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. ... شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید.»

امام خمینی در ادامه در نصحیت به منتظری می گویند: «از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد. دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند. نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.»

در انتهای نامه نیز حضرت امام خطاب به مردم می گویند: «سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم.

من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست.»

 

منبع: خبرنامه دانشجویان ایران

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن