دیدبان
در جلسه نقد فیلم آرگو در نخستین جلسه نقد «باشگاه فیلم آوینیون» مطرح شد

از ردپای سازمان مجاهدین تا غفلت های لاله ای ما در «آرگو»

از ردپای سازمان مجاهدین تا غفلت های لاله ای ما در «آرگو»

 دیدباننخستین جلسه نقد فیلم «باشگاه فیلم آوینیون» در تالار همایش های موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی با حضور مجتبی امینی قائم مقام موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی، سعید کریمی منتقد سینما و کارشناس مسائل استراتژیک و جمعی از هنرجویان موسسه شهید فرهنگی هنری شهید آوینی در نقد فیلم «آرگو» ساخته 2012 امریکا به کارگردانی بن افلک برگزار شد.

* آرگو تنها یک فیلم نیست! 
سعید کریمی کارشناس مسائل استراتژیک و منتقد سینما در نقد فیلم آرگو اظهار کرد: اساسا فیلم آرگو فقط یک فیلم نبود، بلکه یک پروژه بود. پروژه آرگو یک مدل طرح براندازی علیه جمهوری اسلامی بود که البته شکست خورد.
این منتقد و تحلیلگر فیلم و سینما افزود: قرار بود پروژه آرگو در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و در سال 92 اجرا شود اما با مشارکت قابل تحسین مردم ایران در انتخابات و هوشمندی حاکمیت با درایت رهبر معظم انقلاب، پروژه آرگو ناکام ماند و به نتیجه نرسید. اما هنوز در حوزه جنگ نرم و مسایل اجتماعی و فرهنگی در حال اجراسن.
وی افزود: فیلم با پرتره هایی از موضوع کودتای 28 مرداد 1332 آغاز می شود اما نه به این جهت که اعتراف آنان به اشتباه کودتا علیه مصدق باشد بلکه از این حیث که کار درستی کرده اند و حمایت آنان از شاه در راستای عدم نفوذ کمونیسم در ایران بوده است و در واقع کاری را هم که در زمان قبل و ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی علیه جمهوری اسلامی انجام می داده اند، کار درستی بوده است.
فیلم محصول کمپانی برادران وارنر صهیونیست است که کارنامه سیاهی در عرصه فیلم ضد ایرانی و اسلامی دارد.


وی گفت: چیزی که متاسفانه هیچ منتقد و صاحب نظری به آن نپرداخت و جای تاسف است که کسی نمی داند در ادبیات یونانی آرگو یعنی چه. در ادبیات یونان باستان آرگو، نام کشتی آرگونات هاست که به همراه جیسون به کشوری می آیند که پوست قوچ طلایی را که دارای خاصیت های خارق العاده ای بود، از سرزمین آیتس (سرزمین در دریای سیاه) به سرقت ببرند. آرگو که نام این کشتی است و بزرگترین کشتی جنگی است که آرگوس به کمک الهه آتنا( الهه پشتیبان مردان جنگی) در دوران یونان باستان برای جیسون (یاسون) و دیگر پهلوانان یونانی نظیر هرکول، ارفئوس هولاس و... که از سرتاسر یونان جمع شده بودند ساخته می شود تا همراه با جیسون به دنبال یافتن پشم زرین یا همان پوست طلایی که دارای خواص معجزه آسایی بود و نماد قدرت و باروری کشور «آیتس» بود را بربایند.


سعید کریمی ادامه داد: در فیلم «جیسون و آرگونات ها»، قهرمان سردسته سارقان پوست زرین، در نهایت با کمک دختر پادشاه آیتس، موفق به سرقت پوست زرین می شود. در فیلم آرگو هم تیم امریکایی به کمک یک زن ایرانی موفق به فرار می شوند.


این کارشناس اظهار کرد: حتی در فیلم آرگوی هالیوودی شما بر می خورید به همین موضوع اسطوره ای، که البته می گویند فیلمی علمی تخیلی و بعبارتی یک جنگ ستارگانی است!

اما همه اش اینست که ساخت فیلم آرگو داستانی پوشش جاسوس سازمان سیا برای خارج نمودن سفیر و برخی دیپلمات های آمریکایی از ایران انقلابی است. اما در حقیقت اصل موضوع پروژه براندازی با نام «آرگو» در آینده علیه جمهوری اسلامی ایران در لایه دوم فیلم گنجانده شده و به همین دلیل هم می دانستم که جایزه اسکار را به آن خواهند داد. چرا که این فیلم بنا بود که خوب بفروشد و جدی بنظر بیاید که در خود فیلم هم عنوان می شود.


حتی دیدیم که کارتر و جان کری سفیر سابق آمریکا و همه سیاسیون علی رغم اعتراف به تحریفات فراوان خواهان اعطای اسکار به این فیلم شدند و میشل اوباما، همسر رییس جمهور آمریکا برای اعطای مراسم اسکار حضور آن لاین پیدا می کند.
در واقع آرگوی اول یا همان که تبلیغ می شود(آرگو سینمایی) اثری است که به جبران شکست های آمریکا در طی این مدت ساخته شده است و بن افلک در نقش یک «کاپیتان آمریکا»ئی دیگر ظاهر شده، آن هم در دوره ای که بیداری اسلامی جهان اسلامی را فراگرفته و در حقیقت آمریکا در دورانی مشابه بسر می برد، با این تفاوت که انقلاب اسلامی اینبار در جهان اسلام  و در خاورمیانه به وجود آمده است. واقعه سفارت آمریکا در لیبی، اعتراضات در روبروی سفارت آمریکا در کشورهای اسلامی و دیگر موارد مشابه خود نمونه آشکاری از این مشابهت است.
وی افزود: یکی از مواردی که در فیلم آرگو به آن باید توجه شود این است که در این فیلم، میزان تنفر ملت ایران از آمریکا علی الخصوص شعار« شعار مرگ بر آمریکا»  که یکی از شعار های استراتژیک انقلاب اسلامی است، به تصویر کشیده می شود تا توجیه گر دو نکته باشد: اول اینکه حمایت امریکا از حکومت محمدرضا پهلوی به جا و درست جلوه داده شود.


دوم هم اینکه، امریکایی ها با تاکید بر تنفر ایرانی ها، فشارها و سیاست های خصمانه خود علیه ایران را صحیح نشان دهند. اینست که امروز می بینید بحث مذبوحانه ای در خصوص حذف شعار آمریکا مطرح می شود. توجه داشته باشید که شخصیت یک مبارز در راه عقیده اش را سه چیز می سازد : عقیده، شخصیت مبارزگونه و سومین نفرت از دشمن، که سومی یعنی نفرت از دشمن مهم ترین آن محسوب می شود. اینست که در گزاره های دینی تولی و تبری در کنار هم می باشد. شما نمی توانید خدا را دوست داشته باشید اما شیطان را هم دوست داشته باشید. شما نمی توانید امام حسین ع را دوست داشته باشید اما با یزید هم فالوده دو نفره بخورید! یا ولایت اولیاالله را باید داشته باشید یا ولایت اولیا الطاغوت. مسیر یه سمت نور است یا به سوی ظالمات. جمهوری اسلامی در جهت انقلاب اسلامی درست است و گرنه جمهوری ما با هر جمهوری دیگری هیچ فرقی ندارد. امروز مگر آمریکا شیطان بزرگ نیست؟ شیطان کوچک شده است؟ یا به تعبیر امام راحل(ره)  که فرمودند آمریکا باید آدم بشود، آدم شده اند.

طی این چندساله که هر کاری که از دستشان برآمده انجام داده اند. هر کاری هم برنیامده ، تهدیدش را انجام می دهند و فرصت بیابند لحظه ای در عملی کردن تهدیدشان تردید نخواهند کرد.

بعضی ها انقلابی های تاکسیدرمی شده اند ، مانند شیری که خشک اش کرده اند، ظاهر شیر دارند اما دیگر شیر پاکتی هم نیستند. ظاهر انقلابی دارند اما انقلابی نیستد. شایعات از زبان امام راحل (ره) می سازند تا موضع امام حاضر را  مورد تاثیر قرار دهند و »تاکتیک نرمش قهرمانانه» ایشان را با «کرنش مزبوحانه » خود به شکست استراتژی انقلاب اسلامی بکشانند. این در حالی است که در فیلم آرگو موضوع نفرت مردم ایران و باالطبع نفرت مسلمان جهان از آمریکا را  به نحو پررنگی به تصویر کشیده است آن هم در راه توجیه دفاع از حکومت شاه و فشار آوردن هر چه بیشتر به جمهوری اسلامی برای تسلیم در برابر شیطان بزرگ.خود بن افلک هم در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: «ما در این فیلم می خواستیم بگوییم که حمایت ما از شاه درست بود !

* تئوری توهم توطئه لازمه تحقق توطئه است

کریمی با اشاره به اینکه ممکن است بعضی ها تحلیل فیلم آرگو در راستای پروژه براندازی جمهوری اسلامی و همچنین «پروژه مده آ» را توهم توطئه بدانند، خاطرنشان کرد: تئوری «توهم توطئه» اساسا ساخته شده تا زمینه ساز «تحقق توطئه» را فراهم آورد! زمانی که در اوج فتنه 88 نشریه فارین پالیسی، خانم رهنورد را به عنوان سومین مغز متفکر جهان انتخاب کردند و بعدها نیز رادیو آمریکا ( متعلق به وزارت خارجه آمریکا، مستند زنان مقتدر مردان سیاسی را منتشر کرد، خبرگزاری فارس در مصاحبه ای با بنده، از پروژه ای به عنوان پروژه (مده آ) رمز گشایی کرد و جریان زنانه ایی را پشت وقایع آن زمان بود آشکار نمود. در پشت هر کدام از لیدرهای جریان فتنه، همسرش قرار داشت. البته چندی پیش و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 92 هم یکی از آن زنان با تاکید به شعار (انتخابات آزاد) مجدد به میدان آمده بود.

این منتقد فیلم و سینما تصریح کرد: پروژه آرگو، نسبت کاملا  نسبت مشخصی با همان پروژه «مده آ» دارد. جیسون (یاسون) با کشتی آرگو به همراه پهلوانان یونانی نظیر هرکول، ارفئوس،  هولاس و...  به سرزمین کولخیس و  که خانم ( مده آ) دختر پادشاه آیتس آن سرزمین است، می رود تا با جذب کردن «مده آ» دختر پادشاه و کمک های فراوان او، پوست قوچ طلایی یا همان پشم زرین را می رباید.

* رد پای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در فیلم آرگو

سعید کریمی در ادامه نقد فیلم آرگو در نخستین جلسه نقد فیلم «باشگاه فیلم آوینیون» اظهار داشت: نکته دیگری که باید در فیلم آرگو به آن توجه داشت، این است که «سحر»- زن ایرانی کمک کننده به فرار تیم امریکایی و مستخدمه سفارت کانادا در ایران- نماد سازمان مجاهدین خلق(منافقین) است؛ از نوع پوشش و و رنگ روسری سحر گرفته تا پنهاهنده شدن او به عراق در پایان فیلم، تایید کننده این مطلب است. در حقیقت، امریکایی ها با تعیین چنین نقشی برای سحر، در پی القای این نکته به ذهن مخاطبان هستند که اعضای سازمان مجاهدین به امریکا کمک کرده و می کنند و باید از آنان حمایت کرد. تعریف و تعیین چنین نقشی برای سحر

به عنوان نماد منافقین(مریم رجوی)، در این راستا صورت گرفته است که منافقین به عنوان دوستان استراتژیک ایالات متحده امریکا معرفی شوند تا افکار عمومی در امریکا هم با حمایت های کاخ سفید از این گروهک تروریستی مخالفتی نداشته باشند. در آخر فیلم سحر به عراق- بعنوان پایگاه منافقین پناهنده می شود. البته عمده سکانس هایی که نیاز به  سیاهی لشکر داشته است نیز با کمک عناصرگروه های سیاه ضد انقلاب تهیه شده است. بن افلک- کارگردان این فیلم- هم در مصاحبه هایش در این باره گفته است:«ما در این فیلم می خواستیم بگوییم که حمایت ما از شاه درست بود و اینکه ببنید بر سر زنان ایرانی چه آمده است!»

* از ایران تا لیبی و سوریه

کریمی گفت: صحنه هایی که در فرودگاه دیپلمات مفلوک آمریکایی از روی پلانهای طراحی شده، لوکشن خاورمیانه ای یک فیلم را برای ماموران فرودگاه شرح می دهد، دقیقا پروژه آرگو (بخوانید پروژه مده آ) را ترسیم می‌کند. آن دیپلمات آمریکایی به مامور فرودگاه می گوید: «دشمن ها در بازار می آیند، او می خواهد زن را نجات دهد، مردم به وی می پیوندند و شاه دشمنان شان را نابود می کنند و از بین می برند.» روی سر شاه دژخیم هم که در تصویر نشان داده می شود آرم الله جمهوری اسلامی است!

این کارشناس مسائل استراتژیک اظهار داشت: سناریوی اول و به عبارتی سناریوی پوششی عملیات فراری دادن دیپلمات‌های آمریکایی جدا از لایه اول فیلم است در واقع «آرگوی اول پوشش فیلم آرگوی لایه دوم» قرار می گیرد. آرگوی لایه دوم یک دستور العمل براندازی به کمک پشتیبانی هوایی آمریکایی و غربی است. ایجاد فتنه اجتماعی و اغتشاشات خیابانی، درگیری انتظامی با مردم، با پشتیبانی هوایی دریایی غرب کاری که در لیبی بعنوان پروژه لیبزاسیون انجام گرفت. سناریویی که به شدت تلاش می شده و می شود که در سوریه نیز انجام می گیرد و به این ترتیب در فتنه اجتماعی، سیاسی وخارجی آینده احتمال اجرای پروژه آرگو بسیار جدی است.

* نان به هم قرض دادن های خاص دیپلماتیک

کریمی اظهار کرد: در سکانس پایانی فیلم آرگو هم، این جمله آورده می شود:« همکاری دولت کانادا با سازمان سیا و وزارت امور خارجه آمریکا به موفقیت این عملیات انجامید و به عنوان یک مدل همکاری بین الملی تا امروز همچنان پایدار است»؛ این یعنی دولت های غربی در راستای حفظ منافع همدیگر، با هم تعاملات خاص دارند و در اصطلاح به هم «نان قرض می دهند». البته مسبوق به سابقه هم هست چرا که در جریان فتنه 88 عمده سفارتهای غربی و عربی در آن زمینه به عنوان پایگاه های در قلب تهران همکاری می کردند. در کودتای 28 مردا 1332 همی نقش را سفارت آمریکا در تهران برای دولت بریتانیا انجام داد تا منافع اقتصادی – نفتی سلف خبیث آمریکا تامین نماید البته به قیمت از دست دادن اعتبار آینده آمریکا!

* غفلت های «لاله ای» ما

سعید کریمی در ادامه نقد فیلم آرگو به این نکته اشاره کرد که با وجود ساخت فیلم های هدفمندی همچون آرگو در هالیوود، بسیاری از مدیران و مسئولان فرهنگی ما نه تنها در غفلت به سر می برند بلکه خواسته یا ناخواسته با پول بیت المال و سرمایه انسانی داخل کشور، فیلم هایی را می سازند که بازی در زمین غربی ها و در راستای منافع آنان است.

وی افزود: برای نمونه، فیلم «لاله» یکی از این پروژه هاست که هیچ تناسبی با منافع ملی و نیازهای فرهنگی کشور ما نیست. این اتفاق در زمان مدیر عزیزی می افتد که فیلم درخشانی نظیر«طوفان شن» در در کارنامه خود دارد. درست در زمانی که سکان هدایت جریان سینما جمهوری اسلامی در دست جریان ارزشی می افتد این فیلم ساخته می شود به جای آنکه دهها فیلم مانند«طوفان شن» تولید گردد. دشمن هم از همین غفلت استفاده می کند و با ساخت آثار نظیر «آرگو» ضربه اش را به جمهوری اسلامی می زند. مارا مشغول اموری کوچک و داخلی می کند تا خوش کارش را بکند. در سیما فیلم آن هم در بخش دفاع مقدس آن فیلم ضد مقاومت و فتنه انگیز« یک خانواده محترم» ساخته می شود!!!

جالب است بدانید که به تازگی هم «اسی نیک نژاد» کارگردان فیلم «لاله» در به نقل از رییس جدید مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی گفته است که امتیاز فیلمنامه لاله متعلق به یک کمپانی کانادایی است و مسئولان جمهوری اسلامی باید برای ساخت این فیلم از این کمپانی و خود لاله صدیق اجازه بگیرند! در حالی تا الان 5/6 میلیارد تومان برای این فیلم از بیت المال هزینه شده است و دست جمهوری اسلامی هم به هیچ جایی بند نیست. «اسی نیک نژاد» در جواب رییس جدید مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی جمله بسیار جالبی گفته با این مضمون که:« شما یک ساختمان را در زمین دیگری ساخته اید»؛ اما بنده این را هم به حرف های وی اضافه می کنم که حتی معماری این ساختمان نه تنها اسلامی نیست بلکه با کاربری ضد اسلامی ساخته شده است!!!

* جوانان ارزشی باید توانمندی خود در عرصه فرهنگ و هنر را بالا ببرند

کریمی تصریح کرد: چرا باید افراد دلال و معلوم الحالی همچون اسی نیک نژاد، تا به این اندازه جسارت به خرج بدهند و جسارت کنند. چرا باید پروژه مشکوک لاله که در تضاد با اصول و هنجارهای فرهنگی ماست با هزینه میلیاردی بیت المال ساخته شود؟ علت این است که توانایی عموم جوانان ارزشی ما در عرصه فرهنگ و هنر خوب نیست که امیدواریم با حرکتی که در موسسه شهید آوینی در خصوص آموزش و کادر سازی نیروهای فرهنگی و هنری مورد نیاز دفاع مقدس در جنگ نرم و مقابله با تهاجم و کارزار تمام عیار جنگ فرهنگی به همت مدیران آن صورت داده است، به سرانجام خوبی برسد. برای تلطیف فضا نکته را هم بگویم. در فیلم آرگو شخصیتی که نقش مشاور را بن افلک را ایفا می کند در پاسخ به سئوال بن افلک( تونی مندز) مبنی براینکه مگر می شود یک روزه به آنان کارگردانی آموخت می گوید:« یک روزه می تونی به میمون هم کارگردانی یاد بدی!»(

وی افزود: این نکته را عرض کردم تا بدانید در عین تلاش نباید فکر کنید برای شما کار مشکلی است. برخی جماعت هنرمندنما می خواهند بگویند که کارشان خیلی مشکل است و کار هر کسی نیست! اما شما بدانید اگر علاقه و دغدغه در وجودتان باشد اما استعداد کمی هم داشته باشید می توانید آنرا ارتقاء دهید.

* پرسش و پاسخ

گفتنی است در پایان این جلسه مراسم پرسش و پاسخ حاضران برگزار شد. کریمی در پاسخ یکی از حاضران که آیا سفارت امریکا به عنوان خاک آمریکا محسوب می شده است و آیا حق داشته اند که آن جا را اشغال کنند، گفت: مالکیت مکان سفارت آمریکا و هر سفارت خانه ای متعلق به آن کشور است. اما تا زمانی که اقدامات خصمانه ای انجام نداده اند. اگر اقدامات خصمانه ای انجام دهند می بایست سفیر و کارکنان اخراج و سفارت تعطیل شود. در این مورد باید توجه داشته باشید آمریکا در زمان شاه، ایران را مستعمره خود می دانست و حتی قوانینی نظیر کاپیتولاسیون را به مجلس آن زمان به تصویب رساند. ظلم های فراوانی بواسطه حمایت آمریکا از شاه و در قبل و بعد از کودتای 28 مرداد 1332 تا پیروزی انقلاب اسلامی علیه مردم ایران شده بود. در همان زمان بنا به اعتراف مستند خودشان در این  همین فیلم اقدام به خارج کردن اطرافیان شاه که عمله آمریکا محسوب می شدند، از ایران انقلابی بودند و شاه را نیز در خاک امریکا پذیرفته بودند، چند مورد از کسانی آمریکایی ها خارج کرند پرویز ثابتی، معاونت امنیتی ساواک برای بیش از بیست سال بوده است. شما تصور کنید این فرد هنوز زنده است و کتاب خاطراتش را اخیرا نوشته که اگر در آن زمان دستگیری می شد یک منبع بسیار مهم برای سیستم اطلاعاتی ایران محسوب می شد چرا که او بخوبی در جریان عملیات نفوذی ساواک در حزب توده و نهضت ملی بود و نظام می توانست از وقایع دهه شصت  و بسیار مسایل دیگرجلو گیری کند .

مردمی که شاه و نظام شاهنشاهی را از کشوری که آمریکایی ها ملک طلق شان می دانستند و ایران را اشغال نرم کرده بودند، بیرون کردند برای شان کاری نداشت که این تعداد افراد را دستگیر کنند؛ آنهم افرادی که  و خاک ایران را از لوث سفارت آمریکا پاک نمایند. این افراد در سفارت آمریکا مشغول اقدامات پنهان خصمانه بودند، قبلا به فراری دادن مجرمان کمک می کردند و در آن حا هم مشغول کودتا بودند. جای تاسف است که سینمای انقلاب اسلامی در این خصوص و بسیاری مسایل ابتر است و تبدیل شده است به مجری سیاستهای هنری آمریکا و اسراییل و اروپا.

افراد دستگیر شده در وضعیت خوبی بودند. حتی در یک اقدام انسان دوستانه زنان و سیاه پوستان آنان بطور یک جانبه آزاد شدند. آثاری که از سفارت آمریکا بعنوان اسناد لانه جاسوسی کشف شد عمق خیانت های آمریکا را نشان می دهد و البته منبع بسیار غنی برای تهییه آثار مستند و داستانی محسوب می شود که کاملا هم حقیقی است نه مثل آرگو که تحریف شده و دروغ های فراوانی دارد؛ دروغ بزرگتر این است که در تریلر تبلیغاتی عنوان می شود که این داستان بر اساس حقیقت است!

کریمی افزود: سیاست مداران آمریکا هیچوقت در طی شصت سال گذشته با مردم ایران دوست نبوده اند و این ظلم ها از خیانت آمریکاییان از کودتای 28 مرداد 1332 علیه دولت قانونی دکتر مصدق شروع شده و تا به حال ادامه دارد. آقای اوباما در پیام نوروزی سال 1392 شعری از حافظ قرائت کرد با این مضمون: «درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد    /   نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد». آقای دکتر حسن روحانی که با پیام صلح برای مردم آمریکا به نیویورک رفتند بهتر بود به آقای اوباما می گفتند:« متاسفانه نهال صلح آوردیم برای کاشت تا کام دل بیرون بیاورد اما جای خالی در زمین منافع ملی مشترک پیدا نکردیم زیرا همه آن توسط نهال های دشمنی که دولتمردان شما طی 60 سال گذشته کاشته اند پر شده است. لطف فرموده و چند نهال دشمنی که کاشته اید را بیرون بیاورید تا ما بتوانیم نهال صلح را به جای آن بکاریم!»

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟