دیدبان
107 سال بعد از تاسیس اولین مجلس ملی ایران

انتخابات مجلس به صرف شام و شیرینی

انتخابات مجلس به صرف شام و شیرینی

دیدبان: «موقع از براى مذاکره شده است. خوب است اجازه بفرمایید.» این اولین جمله ای بود که از تریبون رسمی اولین مجلس سیاسی ایران شنیده شد. جمله ای که میرزا ابوالحسن خان معاضدالسلطنه در جمع 36 نماینده حاضر در صحن اولین مجلس شورای ملی فریاد زد و با وجودی که صنیع الدوله، رئیس مجلس معتقد بود «هنوز عده وکلا به اندازه کفایت نرسیده است» اولین مجلس سیاسی ایران رسمیت پیدا کرد.

 
 15مهرماه 107 سال قبل بود اولین مجلس شورای ملی ایران افتتاح شد. مجلسی که نمایندگان آن از طبقه اشراف و شاهزادگان و تجار و مالکان و روحانیون و اصناف انتخاب شده بودند و اگرچه عاقبتش به توپ بسته شدن در دوم تیرماه ١٢٨٧بود اما با ادامه 23 دوره دیگر بعد از آن، سابقه ای 72ساله را برای این مجلس رقم زد.

 

انتخابات مجلس به صرف شربت و شیرینی

وقتی در مرداد ماه 1285فرمان مشروطیت صادر شد، مردم اجازه پیدا کردند مجلسی از نمایندگان منتخبشان را برای مشاوره در امور مهم مملکتی و نظارت بر کار وزرا تشکیل دهند. روحانیون مهاجر از قم به تهران آمدند، تجار و وزرا و شاهزادگان جمع شدند و در نهایت حدود 4هزار نفر در مدرسه نظامیه حضور پیدا کردند تا مجلس منتخب شان را معرفی کنند.

مشیرالدوله صدراعظم در سخنرانی‌اش درباره علت گردهمایی آن روز گفت: «چون لایحه قواعد انتخابات و لایحه نظامنامه این مجلس شورای ملی باید با کمال دقت موافق دستخط مبارک همایونی ترتیب داده شود و البته می دانید که انجام این کار مستلزم وقت و فرصت معینی است لهذا برای اینکه بندگان اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی خلدالله ملکه، دلیلی واضح و حجتی کافی در تصمیم رای مبارک خودشان برای تشکیل و ترتیب مجلس شورای ملی به قاطبه اهالی ایران داده باشند مقرر فرمودند که عجالتا محل موقتی این مجلس محترم، معین و در آنجا با حضور آقایان علما و وزراء و اعیان و اشراف و تجار و اصناف، صرف شیرینی و شربت شود.»

با این حال تمام نمایندگان این مجلس از نامزدهای تهرانی بودند. به همین دلیل، حاج شیخ مهدی سلطان المتکلمین به نیابت از نمایندگان ملت پای تریبون رفت و گفت: «عجالتا با این معدود وکلاء که منتخبین از پایتخت می باشند شروع به مقصود نموده انتظار می بریم که به فرصت وکلائی که باید از تمام بلاد منتخب شوند به ترتیب مخصوص انتخاب شده در دارالخلافه حاضر شوند و هر چه زودتر این مجلس که مجلس شورای ملی باشد موافق نظامنامه، تکمیل نواقص خود را نموده در استحکام مبانی سلطنت و استقرار حقوق ملت، نتابج مستحسنه را به عون الهی ظاهر سازد.» بعد از نطق او مردم به صرف شربت و شیرینی پرداختند و مجلس را ترک کردند.

اولین نمایندگان مجلس شورای ملی ایران در محل مجلس

در انتخابات تقلب شده!

مجلسی که در مدرسه نظامیه تشکیل شده بود، مجلسی موقت بود که نمایندگان آن از طریق آراء مردم انتخاب نشده بودند. بنابراین نظامنامه ای تدوین شد تا اولین انتخابات رسمی مجلس شورای ملی را برگزار کند. علاوه بر این، قرار شد فقط با حضور نمایندگان تهران مجلس شورای ملی را افتتاح کنند و منتظر نتیجه انتخابات شهرستان‌ها نمانند! 14نماینده از قشرهای مختلف هم روی صحت این انتخابات نظارت داشتند. با این حال، بعضی از مورخان درستی انتخابات مجلس اول ملی را زیر سوال می دانند. ناظم الاسلام کرمانی در تاریخ بیداری ایرانیان مدعی است که «این مجلس بر وفق نظامنامه نمی باشد و دست تقلب و تدلیس در کار داخل شده» و معتقد است که متمولین با رشوه نتیجه انتخابات را تعیین کرده اند نمونه هایی هم برای اثبات ادعایش ذکر می کند. مرحله بعد تعیین روز تشکیل مجلس بود. ابتدا تصمیم داشتند افتتاح مجلس در نیمه شعبان باشد اما منصرف شدند.

ساختمان مجلس قدیم در میدان بهارستان تهران

یحیی دولت آبادی می نویسد: «قرار است روز پانزدهم شعبان که عید مولود صاحب الزمان است روز افتتاح رسمی مجلس شورا باشد ولی به دو ملاحظه تأخیر می شود؛ یکی به ملاحظه تمام شدن انتخابات و دیگر آنکه روز افتتاح مجلس عید مخصوص باشد و با عید مذهبی تداخل نشود.»

به این ترتیب در روز 13مهرماه 1285 مجلس با حضور علما، وزراء، شاهزادگان، اعیان و سفرای خارجه افتتاح شد و سه ساعت مانده به غروب مدعوین در اتاق برلیان عمارت گلستان جمع شدند و با خطابه شاه و مارش نظامی، افتتاح این مجلس را جشن گرفتند.دو روز بعد، یعنی در 15مهرماه 1285 مجلس اولین جلسه خود را تشکیل داد.

نمایه اعضای اولین مجلس شورای ملی

روزی که مجلس تمام شد

در دوم تیرماه 1287 محمدعلی شاه به کلنل لیاخوف روسی دستور به توپ بستن مجلس را داد که همین اتفاق مشروطه را در سراسر ایران بجز تبریز تعطیل کرد. یک سال و چند هفته بعد از به توپ بستن مجلس دوران استبداد صغیر آغاز شد که در نهایت به فتح تهران به دست مشروطه‌خواهان گیلان و اصفهان منتهی شد.

اما مجلس شورای ملی، قبل از آنکه تبدیل به مجلس شورای اسلامی شود 24دوره چهارساله را پشت سر گذاشت. آخرین انتخابات این مجلس که به نام انتخابات رستاخیزی شهرت داشت، آخرین مجلس دوران حکومت پهلوی بود را در تاریخ ١٧ شهریور ١٣٥٤افتتاح کرد که در آن به خاطر فضای انقلابی کشور پنج نخست وزیر در طی چهار سال روی کار آمدند که هیچ کدام از آنها موفق به ادامه کار نشدند.

در نهایت این مجلس در روز 21 بهمن 1357 منحل شد و برای همیشه به کار خود پایان داد.

 

هنوز آفتاب نزده بود که میدان بهارستان محاصره شد. بهارستانی که تا آن روز محل رفت و آمد متجددین و متفکرین و اهل دانش و هنر بود، پر از قشون قزاق تفنگ به دستی شده بود که راه را به مردم بسته بودند و منتظر دستور آتش بودند. اما شاید هیچ کدام از سربازان سرخ پوش قزاق هم فکرش را نمی کردند که با آتش آن روزشان فاتحه مجلس و مشروطیت در عرض چند ساعت خوانده شود.

محمدعلی شاه دل خوشی از مشروطیت نداشت و از وقتی حکومت را از مظفرالدین شاه تحویل گرفت، دنبال بهانه ای برای برانداختن مشروطیت می گشت. خصومت او با این نهضت تا حدی بود که حتی در روز تاجگذاری اش از نمایندگان مجلس دعوت نکرد و بعدتر، وقتی حکم سلطنت مشروطه را برایش آوردند، از امضای آن خودداری کرد. بهانه ای که شاه مدت ها دنبالش می گشت، با سوءقصدی که به جان او شد فراهم شد و آزادی خواهان را دم تیغ شاه قرار داد. بعد از آن، شاه و مجلس مشروطه مدتی سعی کردند تا به یک نقطه مشترک برسند اما این توافق هیچ وقت حاصل نشد تا در نهایت در روز سه‏شنبه دوم تیرماه 1287 آتش این اختلافات دامن مجلس را بگیرد و مجلس به توپ بسته شود.

"

عده ای از مشروطه خواهان تبریز

 

تهران، دوم تیرماه 1287

با محاصره میدان بهارستان آیت الله بهبهانی و آیت الله طباطبایی که از رهبران روحانی مشروطه بودند سریع خود را به مجلس رساندند تا شاید از وقوع حادثه جلوگیری کنند اما دقایقی نگذشته بود که کشته شدن چند سرباز قزاق و بی فایده بودن تیرهای هوایی سربازها برای آرام کردن اوضاع کار را به یک جنگ تمام عیار کشاند. کلنل لیاخوف، افسر روسی از محمدعلی شاه دستور آتش گرفت و مجلس را به توپ بست.

بهارستان که پررونق ترین میدان شهر بود، پر از جنازه آزادی خواهانی شد که خون شان صحن بهارستان را پر کرده بود. مجروحان در گوشه و کنار خیابان ناله می کردند و مجاهدان و قزاق ها رو در رو می جنگیدند. جدالی که 4ساعت طول کشید و در نهایت به نفع محمدعلی شاه پایان گرفت. شاه دستور اعدام عده ای از نمایندگان مجلس را داد و عده دیگری از آنها تبعید و زندانی شدند. در این میان، آیت الله بهبهانی به کرمانشاه تبعید شد و آیت الله سید محمد طباطبایی هم در شمیران خانه نشین. گروهی از آزادی خواهان هم زنجیر به گردن، کشان کشان به باغشاه برده شدند که بین آنها ملک المتکلمین و میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل هم بودند.

شاه، بعد از آن که چند دقیقه ای به آنها دشنام داد، دستور قتل شان را صادر کرد تا این دو نفر هم سرنوشتی مشابه 300 مجاهد، آزادی خواه و مشروطه طلبی که کشته شده بودند پیدا کنند. به جز این، بیش از 500 نفر هم زخمی و بازداشت شدند و این شروع خفقانی بود که تا پایان 3سال حکومت محمدعلی شاه ادامه داشت. تعطیلی انجمن ها و توقیف روزنامه ها و پایان مشروطیت دو ساله ایران که کشور را وارد دوران استبداد صغیر کرد. دورانی که یک سال بعد با پایان حکومت محمدعلی شاه پایان گرفت.

بعد از محمدعلی شاه پسر 12ساله او احمدشاه تاج و تختش را تصاحب کرد

 

ستارخان به میدان آمد

اتفاقات دوم تیر که در دومین سال سلطنت محمدعلی شاه قاجار اتفاق افتاد و یکی از خشن‌ترین حوادث دوران مشروطه لقب گرفت، مجلس اول مشروطه را منحل کرد و اوضاع تهران را بهم ریخت. اما به جز تهران، قیام هایی هم در تبریز، گیلان‌، اصفهان‌، مشهد و نقاط دیگر کشور پا گرفت. ستارخان قیام تبریز را هدایت می کرد و کم کم بختیاری‌ها، داشناک‌ها، مجاهدان قفقاز، محمدولی خان تنکابنی و مردم گیلان و... هم به کمک او آمدند تا تهران آزاد شود و محمدعلی شاه، به سفارت روسیه پناه ببرد.

استقبال مشروطه خواهان از ستارخان

محمدعلی شاه و خانواده اش در باغشاه

 

شاهی که میرزا شد

در روز ۲۵ تیر ۱۲۸۸ تهران به تصرف مخالفان محمدعلی شاه درآمد و او به همراه خانواده اش و البته همراهی صدها قزاق مسلح به سفارت روسیه در زرگنده پناهنده شد. چند روز بعد، محمدعلی شاه از پادشاهی خلع شد و لقب میرزا گرفت و برایش مقرری برابر ۱۰۰ تومان در هر ماه در نظر گرفته شد. با این حال، محمدعلی شاه یک بار دیگر سعی کرد شانس خود را در به دست آوردن تاج و تخت امتحان کند که با شکست رو به رو شد و دوباره به روسیه برگشت و این بار مقرری اش هم قطع شد. محمدعلی شاه تا زمان مرگ در روسیه زندگی کرد و در ایتالیا مرد و در کربلا دفن شد و این در حالی بود که پسرش، احمدشاه 12ساله تاج و تخت او را در تهران به دست داشت.

 

منبع: مجله مهر

 

مرتبط‌ها

آتش به اختیار با خشاب بصیرت انقلابی

خورشید‌ بی‌غروب امام خمینی(ره)

اختیارات پیامبر و امامان معصوم (ع)

عزاداری حسینی؛ امتداد سیاست خارجی جمهوری اسلامی

نهادینه‌سازی آموزه‌ مهدویت برای کودکان

رابطه سختی و آسانی در قرآن/ ما به چه کسانی بدهکاریم؟