دیدبان: نشریه «نیویورکر» در مقالهای به قلم «دکستر فیلکینز» ، به بررسی ابعاد پنهان شخصیت و فعالیتهای فرمانده نیروی قدس، سردار سرلشکر قاسم سلیمانی میپردازد. سرلشکر سلیمانی در این مقاله، به نقل از یکی از افسران پیشین سازمان سیا، قدرتمندترین مأمور و عامل خاورمیانه امروز نامیده شده، که در حال تغییر شکل و آرایش منطقه خاورمیانه به نفع ایران است و اکنون مهمترین وظیفه وی، رهبری جبهه اسد در جنگ داخلی سوریه است. در این نوشته آمده است که سرلشکر سلیمانی، امروز و در سوریه نیز در حال مبارزه در همان جبهه و در برابر همان دشمنانی است که تمام مدت با آن مبارزه کرده؛ و در نتیجه تسلیم کردن اسد به معنای دست کشیدن از پروژهای است که پانزده سال از عمر وی را به خود اختصاص داده است. بنابراین به نظر نمیرسد که وی به راحتی حاضر باشد بهشت میادین نبرد را با سازشهای سیاستبازانه معاوضه کند. و درست به همین علت است که وی میگوید: «ما تا آخر از سوریه حمایت میکنیم.»
سایت خبری تحلیلی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارشها هرگز مورد تأیید اشراف نمیباشد.
■درباره نوسینده■
«دکستر فیلکینز» ، در ژانویه سال 2011 به نیویورکر پیوست و از آن زمان مقالاتی در مورد سرقت یک بانک در افغانستان و همینطور اعتراضات دموکراتیک در خاورمیانه به رشته تحریر درآورده است. فیلکینز، تا پیش از نیویورکر، و از سال 2000 با نیویورک تایمز همکاری میکرد و در زمینه افغانستان، پاکستان، نیویورک، و عراق، که از سال 2003 تا 2006، خود شخصاً در آنجا حضور داشت، به تنظیم گزارش میپرداخت. وی همچنین دارای سابقه فعالیت در میامی هرالد و لسآنجلس تایمز است. فیلکینز در لسآنجلس تایمز، مسئولیت دفتر روزنامه در دهلینو را بر عهده داشت. او در سال 2009، به عنوان یک عضو از گروهی از گزارشگران نیویورک تایمز در پاکستان و افغانستان، برنده جایزه پولیتزر شد. او برای سال 2006-2007، موفق به اخذ بورس «نیمن» از دانشگاه هاروارد شده و در سالهای 2007-2008 عضو مرکز سیاستهای حقوق بشر «کار» در دانشکده علوم سیاسی «کندی» در دانشگاه هاروارد بوده است. وی موفق به دریافت جوایز متعددی، از جمله دو جایزه «جورج پولک» و سه جایزه «باشگاه مطبوعات خارجی» شده است. کتاب فیلکینز با عنوان «جنگ همیشگی،» که در سال 2008 منتشر شده بود، برنده جایزه «دایره منتقدان کتاب ملی،» برای بهترین کتاب غیر داستانی شده، و از سوی نیویورک تایمز، واشنگتن پست، تایمز، و بوستون گلوب به عنوان بهترین کتاب سال شناخته شد.
■ نیروی قدس، پیکان تیز سیاست خارجی ایران محسوب میشود ■
در ماه فوریه گذشته [اسفند 91] ، تعدادی از ذینفوذترین سران ایران در مسجد «امیرالمؤمنین» در شمال تهران، در داخل منطقهای حفاظتشده که برای افسران سپاه پاسداران رزرو شده بود، گرد هم آمدند. آنان جمع شده بودند که برای آخرین بار به همقطار از دست رفته خود، ادای احترام کنند. ]سردار[ «حسن شاطری،» یکی از کهنهسربازان جنگهای مخفی ایران در سرتاسر خاورمیانه و جنوب آسیا، فرمانده ارشد یک شاخه قدرتمند، از برگزیدگان سپاه پاسداران بود که با عنوان «نیروی قدس» شناخته میشود. این نیرو پیکان تیز سیاست خارجی ایران محسوب میشود، که به صورت کلی میتوان آن را معادل ایرانی ترکیب سیا و نیروهای ویژه در آمریکا دانست؛ نام این نیرو، یک واژه فارسی است که برای اشاره به شهر اورشلیم به کار میرود، شهری که مبارزان قدس برای آزادسازی آن پیمان بستهاند. از سال 1979، هدف نیروی قدس، سرنگونی دشمنان ایران و گسترش قدرت و نفوذ این کشور در سرتاسر خاورمیانه بوده است. شاطری بخش بزرگی از دوران کاری خود را در خارج از کشور گذرانده بود، نخست در افغانستان و سپس در عراق، جایی که نیروی قدس در آنجا برای کشتن سربازان آمریکایی، به شبهنظامیان شیعه کمک میکرد.
■ شاطری مستقیماً از سوی رژیم صهیونیستی هدف گرفته شده بود ■
]سردار[ شاطری دو روز پیش از آن، در مسیر میان دمشق و بیروت به قتل رسیده بود. وی همراه با صدها تن دیگر از اعضای نیروی قدس به سوریه رفته بود، تا به کمک «بشار اسد» ، رئیس جمهور تحت فشار این کشور بشتابد که همپیمان بسیار مهمی برای ایران است. در چند سال گذشته، ]سردار[ شاطری با نامی مستعار، به عنوان فرمانده نیروی قدس در لبنان خدمت کرده بود؛ وی در آنجا به تقویت گروه مسلح «حزبالله» کمک کرده بود، گروهی که در زمان خاکسپاری ]سردار[ شاطری، انتقال نیروهای خود به سوریه را برای جنگ در دفاع از حکومت اسد، آغاز کرده بود. چگونگی درگذشت وی، نامشخص است: یکی از مقامات ایرانی گفته بود که ]سردار[ شاطری «مستقیماً» از سوی «رژیم صهیونیستی» -عبارتی که ایرانیها معمولاً از آن برای اشاره به اسرائیل استفاده میکنند- هدف گرفته شده بود.
■ در فرهنگ انقلاب اسلامی، مرگ نیز نوعی خدمت است ■
در مراسم تشییع ]سردار[ شاطری، سوگواران به شدت شیون میکردند و به شیوه شیعیان بر سینههای خود میکوفتند. تابوت ]سردار[ شاطری در پرچم ایران پیچیده شده بود. فرمانده سپاه پاسداران که یک لباس سبز نظامی به تن داشت؛ و پدر «عماد مغنیه» ، فرمانده حزبالله، که تصور میشود مسئول بمبگذاریهایی است که در سال 1983 باعث کشته شدن بیش از دویست و پنجاه آمریکایی در بیروت شده بود، گرد تابوت او را گرفته بودند. مغنیه در سال 2008 ترور شد؛ آنطور که گفته میشود به دست عاملان اسرائیل. در فرهنگ انقلاب اسلامی، مرگ نیز نوعی خدمت است. پیش از مراسم ]سردار[ شاطری، آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، در پیامی وی را مورد تحسین قرار داده بود: «و در انتها با نوشیدن شربت شیرین شهادت، بهترین پایان را برای زندگی خود رقم زد.»
■ ایران در کنار همپیمانانش در سوریه و لبنان، محور مقاومت را شکل میدهد ■
آن روز در ردیف دوم، فردی بر کف فرششده مسجد روی زانو نشسته بود: سردار سرلشکر «قاسم سلیمانی» ، فرمانده نیروی قدس؛ مردی با ۵۶ سال سن، موهایی نقرهای، محاسنی کوتاه، و نگاهی سرشار از اطمینان و اعتماد به نفسی عمیق.به عنوان فرماندهان سپاه پاسداران، وی و ]سردار[ شاطری به انجمن برادری کوچکی تعلق داشتند که در دوران «دفاع مقدس» -عنوانی برای اشاره به جنگ ایران و عراق، که از سال 1980 تا 1988 [1359-1367] به درازا کشید و میلیونها کشته بر جا گذاشت- شکل گرفته بود. چنین جنگی بیش از هر چیز به یک فاجعه شباهت داشت، اما این برای ایران تازه آغاز یک پروژه سه دههای برای ساخت یک قلمرو نفوذ شیعی بود که از عراق تا سوریه و مدیترانه کشیده شده است. ایران در کنار همپیمانانش در سوریه و لبنان، محور مقاومتی را میسازد که برای مقابله با قدرتهای سنی و غربی مسلط بر منطقه شکل گرفته است. این پروژه در سوریه با خطر مواجه شد و ]سرلشکر[ سلیمانی، ناگزیر، جنگی را در این کشور آغاز کرد؛ حتی با وجود اینکه پیروزی در آن میتواند به قیمت درگرفتن برخوردی مذهبی تمام شود که برای سالها کل منطقه را درگیر خواهد کرد.
■ سرلشکر سلیمانی، منحصراً، قدرتمندترین عامل و مأمور خاورمیانه امروز محسوب میشود ■
]سرلشکر[ سلیمانی، پانزده سال پیش فرماندهی نیروی قدس را بر عهده گرفت، و از آن زمان با فعالیت در قامت یک دلال قدرت و همینطور با پشتیبانی نیرویی نظامی، در پی این بود که منطقه خاورمیانه را به سود ایران تغییر شکل دهد بود. از جمله اقداماتی که در این زمینه صورت گرفته است میتوان به ترور رقبا، مسلح ساختن همپیمانان، و، برای نزدیک به یک دهه، رهبری شبکهای از گروههای شبهنظامی اشاره کرد که صدها تن از نیروهای آمریکایی حاضر در عراق را به قتل رساندند. وزارت خزانهداری آمریکا، ]سرلشکر[ سلیمانی را برای نقشش در پشتیبانی از حکومت اسد، و همینطور برای معاونت در اقدامات تروریستی در فهرست تحریمهای خود قرار داده است. با این حال، او حتی با وجود تمام عملیاتهای بیشماری که اداره و راهبری میکند، هنوز هم عمدتاً برای جهان خارج ناشناخته است. «جان مگوایر» ، افسر پیشین سیا در عراق در مورد او به من گفته بود که «سلیمانی، منحصراً، قدرتمندترین عامل و مأمور خاورمیانه امروز محسوب میشود، و با این حال هیچ کس از او چیزی نمیداند.»
]سرلشکر[ سلیمانی هنگام حضور در مجامع عمومی -که اغلب با سخنرانی در رویدادهای نظامی یا برای ملاقات با [آیتالله] خامنهای است- رفتار بسیار آرامی دارد، توجه کسی را به خود جلب نمیکند، به ندرت صدای خود را بالا میبرد، و مشخصهای دارد که اعراب آن را «خلب» مینامند، به معنای جاذبه متواضعانه. یکی از مقامات ارشد پیشین عراق به من گفته بود که «او کوتاه قد، اما بسیار پرجذبه است. فرض کنید ده نفر در اتاق هستند، و سلیمانی وارد میشود؛ او نمیآید کنار شما بنشیند. میرود آن سمت اتاق و روبهروی شما مینشیند، تنها، خیلی آرام و بیسروصدا. صحبت نمیکند، نظر نمیدهد، فقط مینشیند و گوش میکند؛ و با این رفتار، معلوم است که همه فقط به او توجه میکنند.»
■ نیروی قدس هیچگاه یک چنین افسر عالیرتبهای را در خارج از کشور از دست نداده بود ■
]سرلشکر[ سلیمانی در مراسم ختم ]سردار[ شاطری، کت سیاه رنگی بر تن داشت، و یک پیراهن سیاه، که البته به شیوه ایرانیها بدون کراوات، پوشیده بود؛ صورت کشیده و استخوانی و ابروهای قوسدارش را درد سنگینی در هم پیچیده بود. نیروی قدس هیچگاه یک چنین افسر عالیرتبهای را در خارج از کشور از دست نداده بود. روز قبل از مراسم، ]سرلشکر[ سلیمانی به زادگاه ]سردار[ شاطری سفر کرده بود تا به خانوادهاش تسلیت بگوید. ]سرلشکر[ سلیمانی دلبستگی شدیدی به شهدای نظامی دارد، و اغلب به خانوادههایشان سر میزند؛ ]سرلشکر[ سلیمانی در مصاحبه اخیر خود با رسانههای ایرانی گفته بود که «زمانی که فرزندان شهدا را میبینم، میخواهم عطرشان را بو بکشم، و از خود بیخود شوم.»
در ادامه مراسم ختم، او و چند نفر دیگر از سوگواران به جلو خم شدند و پیشانیهایشان را بر روی قالی فشردند تا به عبادت بپردازند. امام مسجد، حجتالاسلام «علیرضا پناهیان» ، خطاب به عزاداران گفت «یکی از نوادری که میتوانست شما، و انقلاب [و امام] را به جهان معرفی کند، از دست دادید.» ]سرلشکر[ سلیمانی صورتش را پوشاند و شروع به گریستن کرد.
منبع: پایگاه رصد اشراف