دیدبان
آیا احمدی نژاد شایسته تقدیر است؟

قضاوتی پیرامون احمدی نژاد

قضاوتی پیرامون احمدی نژاد

دیدبان: عمر دولت دهم نیز به پایان رسید و برگ دیگری بر تاریخ این مرز و بوم اضافه شد. هنگامی که این نوشته درحال نگارش است از عمر این دولت ساعاتی بیشتر باقی نمانده است. در چنین شرایطی و در حالی که قدرت اجرایی کشور در حال دست به دست شدن است‏، نگاهی به گذشته نزدیک و تجربه‌های اندوخته شده در این ٨ سال گذشته لازم به نظر می‌رسد. این نگاه می‌تواند چراغی فراروی کشور ما باشد و البته بررسی همه جانبه آن مجال واسع خود را می‌طلبد. از میان همه مطالبی که در این زمینه مطرح و قابل بحث است، آنچه این مقال به دنبال تبیین آن است این است که «بالاخره می توان از دولت تقدیر نمود یا نه؟» به راستی دولت‌های نهم و دهم که در کشور ما، ٨ سال مصدر امور اجرایی کشور بودند را چگونه باید ارزیابی کرد.

در این زمینه آراء و نظرات مختلفی بیان شده و می‌شود. سایت تحلیلی و خبری دیدبان پیش از این در یک اقدام پژوهشی تحلیلی با عنوان چهل شاخص اصول گرایی به بیان نقاط قوت و ضعف دولت‌های نهم و دهم پرداخته بود و نویسندگان و صاحب نظران مختلف نیز در این باره اظهار نظر کرده‌اند. اما در این مجال مختصر، سعی ما بر آن است که به برخی از نکات روشی و مهم در تحلیل و تبیین نقاط قوت و ضعف دولت‌های نهم و دهم اشاره کنیم و به جای بیان تفصیلی نقاط قوت و ضعف دولت‌های نهم و دهم به این نکته‌ها و درس‌های مهم اشاره داشته باشیم:

 

تفکیک میان دولت و شخص احمدی نژاد

اولین نکته‌ای که در ارزیابی دولت‌‌های نهم و دهم باید به آن توجه داشت این است که دولت یک قوه بزرگ و گسترده در کشور است که منحصر و محدود به شخص رئیس جمهور نمی‌شود. البته شخص و شخصیت رئیس جمهور، خود از عناصر اصلی و شکل دهنده و تاثیر گذار در دولت است،‌ اما باید توجه داشت که نباید رئیس جمهور را عین دولت و دولت را همان رئیس جمهور دانست. تقلیل دولت‌های نهم و دهم به رئیس جمهور‏، کاری نادرست است که باعث غلبه حب و بغض‌ها بر تحلیل عملکرد و تبیین وضعیت دولت می‌شود.

به عنوان مثال آنها که شخص احمدی‌نژاد را دوست دارند دولت و همه اقدامات آن را حمایت می‌کنند و آنها که شخص او را دوست ندارند همه اقدامات را بد می‌بینند. این در حالی است که اداره اجرائیات کشور یک کار گروهی بزرگ است که البته رئیس جمهور یک نفر (و البته یک نفر تاثیرگذار و تعیین کننده) در این میان است.

این نکته از آن رو مهم است که توجه به آن باعث می‌شود که تحلیل دولت را از تحلیل شخص رئیس جمهور جدا کنیم و متوجه باشیم که در بسیاری از موارد دولت حساب و کتابی متفاوت از شخص رئیس جمهور دارد و نمی‌توان همه نقاط قوت یا ضعف رئیس جمهور را به دولت او نسبت داد.

به عناون یک مثال کاملا روشن در این زمینه می‌توان به صراحت بیان داشت که دولت‌های نهم و دهم (البته چنان که در ادامه تصریح خواهد شد بیشتر دولت نهم) دولت‌هایی اصولگرا بودند و غالب مدیران آنها را اصولگرایان و افراد معتقد به مشی اصولگرایی تشکیل داده بودند این در حالی است که شخص احمدی‌نژاد اوایل در لفافه و بعدها صریح‌تر اصرار داشت که اصولگرا شناخته نشود و با اصولگرایی مخالفت ورزد. البته این مشی شخص رئیس جمهور اثر منفی‌ جدی بر عملکرد مجموعه دولت داشته است اما نمی‌توان منکر شد که بخش قابل توجهی از مدیران ارشد و بدنه دولت نهم و دهم را کسانی تشکیل داده بودند که معتقد به اصولگرایی و عامل به آن بودند. هر چند که رفتار احمدی نژاد به خوبی نشان می داد که اگر پایگاه اجتماعی اولیه وی در اصولگرایی بنا گذاشته نمی شد وی راحت تر می توانست کابینه را همرنگ تر با خود گرداند، حذف اصول گراهای مخالف جریان انحرافی کنار رئیس جمهور، جذب برخی چهره های حامی موسوی به بدنه رسانه ای دولت، تصمیم گیری ها بر اساس تقویت جریان انحرافی، معرفی بزرگ این جریان به عنوان کاندیدای دولت در انتخابات گذشته به خوبی این ادعا را ثابت می نماید.

تفکیک میان دولت‌های نهم و دهم

نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت این است که هویت دولت نهم و دهم قائم به شخص رئیس جمهور نبوده است که در دولت دولت یک نفر بوده است. هویت این دو دولت به مجموعه کلی مدیران ارشد و جهت‌گیری‌های حاکم بر عملکرد جمعی آنها بستگی داشته است. بر این اساس اگر چه هر دو دولت نهم و دهم را می‌توان دولت‌های اصولگرایان دانست اما باید توجه داشت که دولت نهم به معیارها و ملاک‌های اصولگرایی نزدیک‌تر و با منش اصولگرایان سازگار تر بوده است. دولت دهم بیشتر دولت احمدی‌نژاد بوده است تا دولت اصولگرایان اما دولت نهم بیشتر دولت اصولگرایان بوده است تا شخص احمدی‌نژاد.

تفکیک میان این دو دولت لازم است. البته (چنان که در ادامه تشریح خواهد شد) نمی‌توان یکی از این دو دولت را کاملا بی‌خطا و معصوم فرض کرد و دیگری را کاملا خطاکار و ناصواب دانست، اما باید توجه داشت که وقتی بخش قابل توجهی از مدیران یک مجموعه تغییر می‌کند و برخی از جهت‌گیری‌های کلان دولت عوض می‌شود نمی‌توان آن دولت را تداوم یا عین همان دولت سابق دانست.

به عنوان یک مثال روشن دولت نهم در زمینه سیاست خارجی دولتی فعال و پرتلاش و در مسائل منطقه‌ای پرکار و پر تحرک بود. این نه خاصیت یک وزیر خاص که خصوصیت و جهتگیری دولت نهم بود. اما در دولت دهم این خصوصیت تضعیف شد. نقش دولت دهم (نه همه و کلیت نظام جمهوری اسلامی، بلکه دولت دهم) در تحولات منطقه و بیداری اسلامی به شدت کمرنگ شد؛ چنان که در همین سال‌های دولت دهم، نقش شخص احمدی‌نژاد نیز در تحولات منطقه و بیداری اسلامی به شدت کمرنگ بود.

 

محاسن و اشکالات احمدی نژاد

احمدی‌نژاد به عنوان یکی از مدیران ارشد در نظام جمهوری اسلامی ایران ملغمه‌ای از خوبی‌ها و بدی‌هاست؛ چنان که بسیاری دیگر از انسان‌ها چنین هستند. اگر حب و بغض‌های افراطی که انسان را از جاده حق و حقیقت خارج می‌کند را کنار بگذاریم او را مردی ساده‌زیست‏، پرکار، صریح، باهوش و دارای خصوصیات دیگر نیکو خواهیم یافت. در عین حال همین فرد دارای اشکالاتی بوده و هست که بنا بر تحلیل ما گاه به کشور لطمه‌های جدی وارد کرده است. در هر مجموعه مدیریتی دیگر نیز خصوصیاتی مانند لجاجت و یکدندگی‏، عدم پایبندی به قانون، چالش‌آفرینی و حاشیه سازی و حاشیه‌پردازی، ایجاد دعواهای سیاسی غیر ضروری، مخالفت های مکرر و بعضا علنی با نظرات رهبری، دوری از مراجع و روحانیت، حمایت از جریانی که به جریان انحرافی معروف بود، تزلزل در تصمیم گیری ها، عزل ها و نصب های ناگهانی و... می‌تواند مشکل‌ساز و مشکل آفرین باشد.

نادیده گرفتن فضایل شخص احمدی‌نژاد ظلم به اوست، نادیده گرفتن اشکالات او نیز ظلم به کشور است. انصاف حکم می‌کند که هم اشکالات را ببینیم و هم خوبی‌ها را و با توجه به این دو با هم جمع‌بندی کنیم.

محاسن و اشکالات دولت نهم

دولت نهم دولتی پرکار و پرتلاش بود. دولتی که شعارهای انقلاب را بر سر دست گرفته بود و با کار مداوم سعی در جلب نظر همه مردم ایران داشت. دولتی که به سراسر ایران رفت و خدمت‌گذاری را شعار خویش می‌دانست.

همین دولت دارای اشکالاتی نیز بود،  بی‌تدبیری، تعجیل، سرعت بدون دقت، تغییر مکرر تصمیم گیری ها، عدم توجه به مسائل فرهنگی، عدم توجه به قانون و یا مخالفت با برخی از قوانین می‌تواند صدمات بسیاری برای کشور ایجاد کند.

فارق از آنکه مجموع محاسن و اشکلات دولت نهم به چه سمتی حرکت می نماید باید بیان داشت که نادیده گرفتن محاسن این دولت ظلم به فعالین آن است همانگونه که نادیده گرفتن اشکالات آن نیز ظلم به نظام و مردم است.

 

محاسن و اشکالات دولت دهم

 

دولت دهم به لحاظ تلاش و کار تداوم دولت نهم بود. برخی دیگر از محاسن آن دولت نیز به این دولت به ارث رسیده بود. اما باید توجه داشت که دولت دهم در محاسن از دولت نهم عقب ماند و در اشکالات از آن پیشی گرفت. محاسنی چون کار مداوم و پرتلاش در دولت دهم نیز به صورت جدی وجود داشت اما حاشیه‌ها و حاشیه‌سازی‌ها و حاشیه‌پردازی‌ها گاه به تلاش و کوشش دولت هم صدمه وارد کرد.

دولت دهم با همه محاسنی که داشت در مقایسه با دولت نهم یک رتبه عقب‌تر بود. شاید همین وجود معایب زیاد در این دولت باعث شد تا در ماه های پایانی این دولت اقبال به آن به قدری کاهش یافت که رئیس جمهور مجبور به تعطیل کردن سفر های استانی خود شد. اما انکار محاسن این دولت نیز خارج از انصاف است، همان‌طور که انکار اشکالات آن نشان دهنده شیفتگی و بی‌فکری است.

پرهیز از قدیس تراشی

درسی که این بررسی روشمند می‌توان گرفت آن است که در عرصه اجرایی کشور نباید قدیس‌تراشی کرد. آنها که از مدیران اجرایی کشور قدیس‌تراشیدند و هیچ انتقادی را برنتابیدند و حتی نام احمدی‌نژاد را به عنوان ملاک و معیار و پرچم خود معرفی کردند و خود را «احمدی‌نژادی» نامیدند، انسان‌هایی با مشکلات هویتی بودند که تلاش کردند با یک فرد برای خود هویت بسازند و خود را با او معرفی کنند و او را معیار حق و باطل و درست و غلط نشان بدهند. درس این دوران این بود که چنین کارهایی غلط است. انسان عاقل و متدین‏، حق و باطل را ملاک ارزیابی افراد قرار می‌دهد نه افراد را ملاک شناسایی خود.

پرهیز از کینه‌توزی و دشمنی

از سوی دیگر آنها که به دشمنی و کینه‌توزی با احمدی‌نژاد یا دولت او روی آوردند و بر خود نام «ضداحمدی‌نژادی‌» را پسندیدند دقیقا همان ضعف‌های دسته قبلی را داشتند منتها در جهت مقابل آن. آنها که کینه توزانه به دشمنی با دولت در این سالها پرداختند و حق و حقیقت را کنار گذاشتند نیز کارنامه‌ای سیاه و غیر قابل قبول دارند.

 

جمع بندی

پس دولت‌های نهم و دهم  شایسته تقدیر نیز بودند، همانطور که حقیقتا شایسته انتقاد و نقد بودند و هستند، آنچه مهم است این است که انصاف رعایت شود و در این نقد و تقدیر جهت‌گیری در جهت کمک به حل مشکلات کشور و پیشرفت اهداف آن باشد. به این ترتیب می‌توان گفت که با پایان دولت‌های نهم و دهم روسیاهی برای آنهایی باقی می‌ماند که به بهانه انتقاد از دولت‌های نهم و دهم کشور و نظام مقدس جمهوری اسلامی را تضعیف کردند به بهانه خطاهای زیاد دولت‌های نهم و دهم نظامی اسلامی را متهم کردند و با کارشکنی و دشمنی و کینه‌توزی تلاش کردند تا نظام اسلامی را تضعیف کنند. آنها که نقدهایشان مخرب و غالبا متوجه نقاط قوت دولت بود و تلاش کردند تا با تیغ تیز نقد و پتک سنگین انتقاد جنبه‌های قوت دولت‌های نهم و دهم را تضعیف کنند و نقطه‌های قوت دولت را به ضعف و سستی مبدل سازند. اینان در همه ضعفهای ایجاد شده و همه صدماتی که از این طریق بر کشور وارد شده است دخیلند.

هم چنین روسیاهی و خجالت برای آنها ماند که لجوجانه و متعصبانه از این دو دولت حمایت کردند و اشکالات و ضعف‌ها را نادیده گرفتند و حتی با حمایت‌های بی‌مبنا و مداحانه و چاپلوسانه باعث تقویت نقاط ضعف و تشدید اشکالات شدند. آنها که حمایتشان از سر وادادگی و شخص پرستی بود و باعث خودبزرگ‌بینی و عملکردهای غلط و بی‌پروای برخی از افراد شدند. این‌ها نیز در همه ضعف‌های موجود و همه صدماتی که از غرور و خودخواهی برخی بر کشور وارد شده است دخیلند.

و مدال افتخار را باید به آنها داد که دلسوزانه و مشفقانه از دولت حمایت کردند و نیز مشفقانه و دلسوزانه از دولت انتقاد کردند و حمایتشان از سر نفع طلبی نبود و انتقادشان از سر کینه‌ورزی نبود. آنان که در حمایت از دولت از تشنیع مخالفان نترسیدند و برای رضای خدا و حمایت از کار صحیح حاضر به حمایت از دولت شدند و آنان که برای جلوگیری از کار غلط و مقابله با خطاها از اهانت‌ها و ناسزاهایی که در این راه وجود داشت نهراسیدند و به نقد دولت پرداختند. آنان که حمایتشان از دولت حمایت از نقاط قوت و هدایت‌گر بود و انتقادشان دلسوزانه و پدرانه و بردارانه و سازنده و امید بخش بود. آنها که نه اهل افراط بودند و نه اهل تفریط‏. آنها که موفقیت تمامی دولت‌ها را موفقیت کشور و نظام اسلامی می‌دانستند و می‌دانند و از این رو تلاش کردند تا دولت از ضعف‌ها پیراسته شود و بر قوت‌هایش افزوده گردد. تلاشی که در بسیاری موارد از جانب دولت و حامیان آن متهم شد و در برخی موارد نادر نیز البته مثمر ثمر واقع شد.

 
 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن