دیدبان: بي شك "حجاب" يكي از جذاب ترين و چالش بر انگيز ترين موضوعات براي نويسندگان و پژوهندگان اسلامي و حتي بعضا غير اسلامي ميباشد. شايد تقابلي كه بين آموزههاي صريح و روشن اسلامي و هياهوي تبليغاتي غرب مبني بر عدم تفاوت حقوق مرد و زن وجود دارد بر اهميت اين موضوع بيفزايد.
حجاب به عنوان "نماد" يك جامعهي اسلامي و شايد وجه تمييز يك جامعهي مسلمان و غير از آن، در نگاه اول و ظاهري، حائز اهميت است. همچنين حجاب مناسب و به دور از خودنماييهاي مرسوم در بين جوامع غربي، ميتواند معيار خوبي بر سلامت رواني يك جامعه باشد. فلذا دشمنان جمهوري اسلامي يكي از پاشنههاي آشيل آن را بحث حجاب ميدانند و از اين روست كه سالانه هزينههاي هنگفتي را صرف تبليغات گوناگون عليه حجاب ميكنند.
آنها كه گذر پوست كتابخوانيشان تا كنون به دباغ خانهي محمد رضا زائري افتاده است ميدانند شاخصهي اصلي او در نوع نگاهش به مسائل است و البته جسارتش در پرداختن و مهمتر از آن نوع پرداختن. "حجاب بي حجاب" شايد بيپروا ترين نوشته اي باشد كه تا كنون در رابطه با حجاب خوانده ایم. نويسنده در اين كتاب به گفتهي خودش متمايل است "بي حجاب از حجاب" سخن بگويد – كه خود اين ظرافت در انتخاب نام كتاب شايستهي تحسين است-.
"حجاب بي حجاب" با زباني به نظر عادلانه فعاليتهاي فرهنگي بعد از انقلاب در اين حوزه راغافلانه ترسيم ميكند و اين سوال را در ذهن پررنگ ميكند كه "چرا با وجود اينكه از دبستان تا دانشگاه، ما روند تحصيلات و خوراك فكري جوانانمان را تعيين ميكنيم و با وجود اينكه صدا و سيما و روزنامهها و ديگر رسانه ها همه در اختيار ماست؛ خروجي باب ميل ما نيست؟!" و مدعي هستيم كه دشمن با چند شبكهي ماهوارهاي و سينماي هاليوود توانسته عنان فرهنگ را از دست ما بربايد. و اين مشكل را در بيسليقهگي و عدم انجام كار فرهنگي درست و البته اينكه هيچگاه بي حجاب به بحث حجاب نپرداختهايم جستجو ميكند. و مشكل اصلي نسل جوان امروز را نبود پاسخهاي مناسب؛ و يا عدم عرضهي اين پاسخ ها به او ميداند. در همين راستا شجاعت و جسارت شهيد مطهري را در كنار توشه فكري او در مقابله با اين مساله، ستايش ميكند. و به عبارتي اهميت كار شهيد مطهري را نه فقط در انتشار كتاب "مسالهي حجاب" بلکه در مكاتبه و نوشتن مقاله براي مجلهي "زن روز" ميداند.
كتاب زائري سرشار است از مثالهاي جالب و خواندنيو كاربردي كه بعضا براي خود او پيش آمده است. براي مثال از كجسيلقهگيها در مورد نوع نشان دادن مادر درخانواده سخن به ميان ميآورد. و حتي مجوز نگرفتن يكي از كارهاي فرهنگي اش براي كودكان كه علت آن را تفاوت حجاب مادر در داخل و خارج خانه در يك تصويرگري كارتوني ميداند. البته علاوه بر اين مثالها او با زيركي مواردي را كه از چشم اكثر افراد پنهان ميماند و در ناخودآگاه تاثير منفي بر ديد دختران جوان نسبت به حجاب دارد رانيز رويت ميكند. براي مثال از چادري بودن زنان گدا در فيلم ها و يا چادر داشتن مجرمين در دادگاهها و امثال اين بيسليقهگيها، بيتدبيريها و يا بي مسئوليتيها شكايت ميكند. و البته در كنار اين انتقاد ها او همواره سعي ميكند راه حل نشان دهد و براي مثال در پيوست شماره 2 كتاب به معرفي موسسه "دار ربي" ميپردازد؛ كه توانسته در كشور لبنان يك نمونهي مناسب جهت كار فرهنگي و عملي براي ترغيب دختران به انجام دهد.
او كه به مانند پزشكي دلسوز در حال بررسي وضعيت فرهنگي كشور است صراحتا برخورد بزن بهادري و گشت ارشادي (گرچه منكر لزوم وجود گشت ارشاد نيست) با مقوله حجاب را بي نتيجه ميداند. و در فصل انتهايي كتاب سعي در بازخواني نظرات رهبري در اين موضوع دارد و اجاف شدن در عمل به سخنان را مشكل اصلي وضعيت فرهنگي و حجاب امروز كشور ميداند.
رسانه ها و نشریات مختلف از سوی مختلف و گاها نخ نما به مقوله "حجاب" می پردازند و این باعث می شود فعالان فرهنگی به هر متنی درباره حجاب اعتماد نکنند اما خوانندگان "حجاب بي حجاب" معتقدند امروز هر كسي كه ميخواهد كار فرهنگي در مورد حجاب و يا حتي موارد ديگر انجام دهد لازم است سري به اين كتاب زده باشد و البته "حجاب بي حجاب" كتابي آسماني نيست و قطعا داراي اشكالاتي نيز ميباشد. اما آنچه كه آن را متمايز ميكند، زاويهي ديد، جسارت و بي پروايي نويسنده و مثالهاي كاربردي آن است.
حجاب بي حجاب كه اولين بار توسط نشر آرما به چپ رسيد، حال پس از دو سال چاپ سوم را نيز پشت سر گذاشته است و البته به دلیل عدم شناخت جامعه از این کتاب هنوز به نحو درخور مورد استقبال خوانندگان قرار نگرفته است. اميد است خواندن كتاب ره گشايي بر دغدغه هاي فرهنگي مسئولين كشور باشد و البته هر آنكه دغدغهايي فرهنگي دارد.
*گرداورنده: علی کُرد-دانشجوی دانشگاه بیرجند