پایگاه خبری تحلیلی دیدبان / شیوع عجیب ویروس کرونا و درگیر شدن بسیاری از کشورهای جهان با صدمات و آسیبهای ناشی از آن، در کنار گمانهزنیهای بینالمللی درباره ایفای نقش این ویروس به عنوان یک عامل ترور بیولوژیک و احتمال قوی دست داشتن دولت آمریکا در این اقدام، مطالعه روی پرونده سنگین دولت ایالات متحده در این زمینه را، ضروری میکند. ظاهراً استفاده از عوامل بیماریزا برای ضربهزدن به طرف مقابل، قدمتی طولانی و به عمر تاریخ بشر دارد، اما در دوره معاصر، نخستین بار آلمانیها در جنگ جهانی اول، اسبها و حیوانات آلوده به کک طاعوندار را به سمت نیروهای نظامی جبهه مقابل خود فرستادند. ژاپنیها هم، از اوایل دهه 1930، کار بر روی عوامل بیماریزا و تولید سلاحهای بیولوژیک را در دستور کار خود قرار دادند و مطالعات آن ها، مبنایی شد برای فعالیتهای آمریکاییها در این زمینه.
ماهیت جدید سلاحهای بیولوژیک
دولت ایالات متحده به صورت غیررسمی از سال 1942 و به صورت رسمی از 1945، به عرصه تولید سلاحهای بیولوژیک پا گذاشت. آمریکاییها ابتدا در فکر تولید سلاحهای جنگی با ماهیت بیولوژیک بودند؛ کاری که طبق گزارش دکتر «استفان ریدل» در پایگاه اطلاعرسانی «PMC»(کتابخانه ملی پزشکی ایالات متحده)، ابتدا در «فورت دیتریک»مریلند آغاز شد و بعدها، دامنه آن در دیگر مراکز مطالعاتی گسترش یافت. اما با شتاب گرفتن جنگ سرد و پرهیز از رودررویی آشکار دو ابرقدرت، موضوع سلاحهای بیولوژیک ماهیت جدید پیدا کرد؛ حملههای گسترده نامحسوس برای از پا درآوردن حریف، بدون آنکه دست جانی در جنایت عیان باشد.
فاش شدن یک سند محرمانه
موضوع تعرض بیولوژیک با رویکرد جدید در سال 1948 و طی یک سند محرمانه، در پنتاگون مطرح شد. «گلوبالریسرچ»، یک پایگاه خبری – تحلیلی معتبر در کِبِک کانادا، در چند گزارش مبسوط، به بررسی اسناد مربوط به این اقدامات پرداخته است؛ اسنادی که ظاهراً مشمول مرور زمان شده و در اختیار پژوهشگران قرار گرفتهاند. در یکی از این سندها میخوانیم: «حمله با یک بمب یا اسلحه بیتردید یک حمله عمدی تلقی میشود. اما اگر یک بیماری فراگیر در شهری پرجمعیت شایع شود، به هیچ وجه این امکان وجود ندارد که فکر کنند کسی حملهای انجام داده است. با مقدار اندکی از عامل بیماریزا، بخش قابل توجهی از مردم این شهر در مناطق انتخابی مورد هدف واقعشده، یا جان خود را از دست میدهند یا ناتوان میشوند.» در واقع، هدف اصلی حملات بیولوژیک آمریکاییها، از بین بردن منابع انسانی و به تبع آن، ضربه زدن به دیگر کانونهای قدرت در کشورهای مختلف است.
ابعاد هجوم جدید
اما هجوم بیولوژیک آمریکاییها، قرار نیست تنها منابع انسانی را هدف قرار دهد. جفری.اس.کی، نویسنده پایگاه «گلوبالریسرچ»، در گزارش ماه فوریه سال 2018 خود، به تفصیل موضوع حملات بیولوژیک آمریکا را به کره شمالی بررسی میکند؛ این حملات، فقط شهروندان کره شمالی را هدف قرار نمیداد؛ بخش مهمی از آنها، زیرساختهای عمده کشاورزی پیونگیانگ را هدف قرار داده بود تا اقتصاد فئودالی کره شمالی را ریشهکن کند. جولیان ریِل، نویسنده روزنامه «تلگراف»، چاپ لندن، در ستون مورخ 10 ژوئن 2010 خود، گزارشی تفصیلی از شواهد موجود درباره حملات بیولوژیک آمریکاییها به کره شمالی ارائه و نشان داد که این حملات، چه تأثیر وخیمی بر اقتصاد و بهداشت کره شمالی داشته است. او فاش کرد که ابعاد برنامههای ترور بیولوژیک آمریکاییها، بسیار گستردهتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
سرمایهگذاریهای شوم
افزون بر این موارد، گزارشهای دیگری هم در دست است که نشان میدهد آمریکاییها در دهه 1960 و در زمان وزارت دفاع رابرت مکنامارا، دست کم 150 برنامه تسلیحات بیولوژیک را طراحی و اجرا کردهاند که بخشی از دستاوردهای آن در ویتنام مورد استفاده قرار گرفت. ایالات متحده، پس از تصویب پروتکل منع گسترش سلاحهای بیولوژیک، در اواخر دهه 1960، حاضر به امضای آن نشد و کار الحاق به این پروتکل را تا 1975 کش داد. اما حتی پس از امضای پروتکل نیز، آمریکاییها به صورت گسترده اقدامات خود در این زمینه را ادامه دادند. گزارش «گلوبال ریسرچ» نشان میدهد که ارتش ایالات متحده، در دهه 1980، سالانه 100 میلیون دلار برای مطالعه بر روی حملات بیولوژیک و امکان انجام آنها، دریافت میکرده است. نکته جالب توجه اینجاست که مطالعات مذکور، روی نمونههای انسانی هم انجام میگرفت و افزون بر تعدادی از شهروندان ایالات متحده، افرادی از ممالک دیگر نیز، برای آزمایش، به صورت ناآگاهانه، انتخاب میشدند. نمونهای از این اقدامات را میتوان در ماجرای شیوع تب زرد در چین شرقی بررسی کرد.
مهندسی آدمکشی در قرن 21
از سال 2000 به بعد و همزمان با فعالیتهای جنگطلبانه جرج بوش پسر، پروژه «بازسازی دفاعی آمریکا»، کار روی حملات بیولوژیک توسط دولت این کشور را یک گام دیگر به جلو برد؛ آن ها در این برنامه تصریح کرده بودند: «اشکال پیشرفته جنگ بیولوژیک که می تواند انواع ژنها را هدف قرار دهد، این امکان را فراهم میآورد که جنگ بیولوژیک را به یک ابزار سیاسی مفید تبدیل کند.» به این ترتیب، آمریکاییها نشان دادند که مانند دیگر موارد، اصولاً به هیچ یک از پروتکلهای بینالمللی پایبند نیستند. در طراحیهای قرن 21، حملات بیولوژیک برای ایالات متحده، حکم یک ابزار سیاسی را دارد که میتواند مرزهای اقتصادی و فرهنگی را هم، مورد حمله قرار دهد.
انتهای پیام/