دیدبان

رابطه مرموز سازمان منافقین و یک حزب افراطی در اسپانیا

رابطه مرموز سازمان منافقین و یک حزب افراطی در اسپانیا

دیدبان؛ اخیرا در سایت مجله فارین پالیسی، مقاله بسیار مهمی در مورد ارتباطات مرموز سازمان منافقین و حزب جدید التاسیس و افراطی وُکس در اسپانیا نوشته شده است. همچنین در این مقاله نکات مهم زیر مورد اشاره قرار گرفته است:

ارتباطات مالی قدیم و اخیر رژیم سعودی با این سازمان تروریستی و کمک آل سعود و آمریکا برای تأسیس پایگاه جدید منافقین در آلبانی

دفاع ارتش آمریکا از کمپ مناقین در عراق پس از سقوط صدام (درحالی که منافقین در لیست سازمانهای تروریستی آمریکا بود)

رابطه منافقین با موساد

سناتورهای آمریکایی و سیاستمداران اروپایی حامی منافقین

ملاقات سناتورهای آمریکایی با مریم رجوی در آلبانی در سال 2017

نقش منافقین در کشتار شیعیان و کردها در زمان صدام

ارتباط حزب افراطی وُکس با استیو بنن

کمک 972000 یورویی منافقین به حزب وُکس

در اینجا برگردان این مقاله را به فارسی ملاحظه خواهید کرد. البته در بعضی از سایتهای فارسی زبان، نکاتی چند به صورت بسیار تلخیص شده از این مقاله آورده شده است اما به نظر می آید که روح و نکات اساسی این مقاله به خواننده فارسی زبان آنطور که باید منتقل نشده است، لذا نیاز به ترجمه متن کامل آن احساس می شد. پیش از متن مقاله، خلاصه ای از هویت و اهداف حزب وُکس شرح داده می شود:

حزب وکس [1] VOX که در لاتین به معنای صدا voice می باشد، در 17 دسامبر 2013 به وسیله اعضای سابق حزب مردم people’s party تاسیس شد. حزب وُکس را به عنوان حزبی پوپولیست و راست افراطی می شناسند. دیدگاههای اقتصادی و سیاسی این حزب منطبق با دیدگاههای دیگر پوپولیستهای راست گرای اروپایی می باشد. ضدیت با اسلام، منتقد اختلاط فرهنگی و منتقد مهاجرت مسلمانان به اسپانیا. ولی این حزب طرفدار مهاجرت مردم آمریکای لاتین برای ازدیاد جمعیت در اسپانیا است. رهبران این حزب نگاهی نسبتاً منتقدانه به اتحادیه اروپا دارند و معتقدند که ذره ای از حقوق حاکمیتی اسپانیا نباید در دست اتحادیه اروپا باشد و سرنوشت کشور فقط از طریق مردم اسپانیا باید تعیین شود. جوامع خودمختار در اسپانیا باید منحل گردد و جبل الطارق باید به طور کامل در حاکمیت اسپانیا قرار گیرد. این حزب خواهان بسته شدن بسیاری از مساجد و دستگیری و اخراج امامان به قول آنها افراطی می باشد. این حزب در انتخابات سال 2019 موفق به کسب ده درصد آرا و یا 24 کرسی در مجلس ملی شد.

و حالا برگردان مقاله [2]؛

حزب وُکس اسپانیا از مسلمانان متنفر است، به جز آنهایی که پشتیبان مالی آن هستند

این حزب جدید التاسیس راست افراطی به طور بی شرمانه ای اسلام هراس است ولی بدون کمک مالی تبعیدیهای ایرانی [سازمان منافقین] اصلاً نمی توانست به وجود بیاید. حزب راست افراطی وکس در اسپانیا، فعالیت انتخاباتی سال 2019 را در این ماه در قصبه بسیار کوچک کوادنگا Covadonga آغاز کرد. این قصبه در دره سبز و خرمی در ناحیه آستوریاس Asturias واقع شده است، با جمعیتی کمتر از 100 نفر، کوادنگا را گاهی «گهواره اسپانیا» می نامند. برطبق روایات تاریخی محافظه کاران اسپانیایی، کوادنگا محلی بود که اولین پیروزی مسیحیان هیسپانیا Christian Hispania بر حاکمان مسلمان آن روز اسپانیا به دست آمد و روند 780 ساله تسخیر مجدد شبه جزیره ایبریا برای مسیحیان شروع شد. ایوان اسپینوزا دو لس مونتروس Iván Espinosa de los Monteros معاون دبیر روابط بین الملل این حزب و کاندید انتخابات 28 آوریل طی مکالمه تلفنی در حال رفتن به کوادنگا به مجله فارین پالیسی گفت: «اروپای امروز باید ممنون اسپانیا باشد، ممنون سهمی که ما از همان دوران قرون میانه در متوقف کردن پخش و توسعه اسلام ادا کردیم». رهبر حزب وکس، سانتیاگو آباسکال Santiago Abascal هم در شروع انتخابات گفت: «تاریخ اهمیت دارد و ما نباید واهمه ای داشته باشیم که فریاد بزنیم زنده باد اسپانا Viva España».

درحالی که سابقاً دست راستیهای اسپانیا سخنان ضد اسلام ملایم تری داشتند و بیشتر فعالیتشان علیه جدایی طلبان کاتالونیا و جاهای دیگر بود، این مطلب در مورد وکس صادق نیست. یکی از اولین موضوعات مشاجره برانگیزی که این حزب به راه انداخت، پخش ویدیوی به شدت اسلام هراسانه ای بود که نشان می داد در آینده، مسلمانان قوانین شریعت را در جنوب اسپانیا اعمال کرده اند، کلیسای کوردوبا را تبدیل به مسجد کرده و زنان را مجبور به حجاب نموده اند. همین اواخر دادستانهای اسپانیا خاویر اورتگا اسمیت Javier Ortega Smith مرد شماره 2 وکس را در مورد سخنرانیهای نفرت پراکنانه ای که در مورد «هجوم اسلامیستهای دشمن اروپا» کرده بود، مورد تحقیق قرار دادند.

با توجه به اسلام هراسی شدید وکس، افشای کمکهای مالی [گروهی از] ایرانیان در ماه ژانویه، باعث شرمساری حزب گردید. سیاستهای نژاد پرستانه و ... به اندازه کافی مهمات برای منتقدین و احزاب رقیب این حزب در اختیار قرار داده بود. حالا چیزی را که کمتر انتظارش را داشتند این بود که ادعا شود تاسیس وکس با کمکهای پولی [گروهی از] ایرانیها در سال 2013 مقدور شده است. گرچه باید گفته شود که وکس در عمل از خود ایران کمک مالی نگرفته است. واقعیت حتی از این هم تعجب برانگیزتر است. مدارک راه یافته به روزنامه اسپانیایی ال پائیس El País نشان می دهد که تقریباً یک میلیون یوروی اهدایی به وکس در فاصله بین زمان تاسیس آن در دسامبر 2013 و انتخابات پارلمان اروپا در ماه می 2014 از طریق هواداران شورای ملی مقاومت ایران (National Council of Resistance of Iran (NCRI که گروهی از تبعیدی های ایرانی می باشند، دریافت شده است. این شورا در دهه 1980 به وسیله مجاهدین خلق [منافقین[3]] (Mojahedin-e-Khalq (MEK و شماری از ایرانیان ناراضی و [برخی] گروههای اپوزیسیون تشکیل شد. بعدها این گروههای دیگر، همه از آن شورا جدا شدند. در نتیجه، نام شورای ملی مقاومت NCRI، عملا، نام دیگری برای منافقین MEK شد. البته منافقین و این شورا می گویند که این دو، یکی نیستند ولی بسیاری موافق این حرف آنها نیستند. ازجمله دانیل بنجامین Daniel Benjamin، هماهنگ کننده سابق ضد تروریسم در وزارت خارجه آمریکا که می گوید شورا فقط تابلویی است برای منافقین ("refers to the NCRI as the MEK’s "front organization). مریم رجوی، هم رهبر منافقین است و هم رهبر این شورا. دولت آمریکا و یکی از دادگاههای استیناف آمریکا تائید می کنند که این شورا، نام دیگری برای منافقین است. درحالی که در گزارشی، موسسه رند از طرف دفتر وزیر دفاع ایالات متحده تهیه کرده است، از این شورا به عنوان یک زیر مجموعه منافقین نام برده شد است (the NCRI as an MeK subsidiary). سازمان منافقین از طرف سیاستمداران آمریکا مانند رودی جولیانی و جان بولتون مشاور امنیت ملی حال حاضر اینطور معرفی می شوند که این سازمان، اپوزیسیون مشروع دولت فعلی ایران است. ولی این سازمان قبلا، سازمانی اسلامیست- مارکسیست [اسلام التقاطی منافقین] بود که فقط در سال 2012 از لیست سازمانهای تروریستی آمریکا خارج گردید. حال این سئوال پیش می آید که چرا پشتیبانان چنین گروهی می خواهند یک حزب اسپانیایی مثل وکس را که حزبی اسلام هراس و راست افراطی است کمک کنند.

در اسپانیا، چیزهای زیادی در مورد ارتباط حزب وکس و استیو بنن Steve Bannon استراتژیست سابق پرزیدنت ترامپ گفته می شود که در سال قبل با یکی از چهره های ارشد این حزب در واشنگتن ملاقات داشته است و قول داده است که در آینده نزدیک از اسپانیا دیدن کند. ولی این کمکهای مالی مرموز منافقین اشاره به رابطه بحث انگیز دیگری دارد. با توجه به اینکه انتظار می رود حزب وکس بیش از 10 درصد آرا را در انتخابات آخر این هفته به دست آورد، احتمال تشکیل یک دولت دست راستی تقویت می شود. همانطور که این اتفاق در انتخابات محلی در ناحیه جنوبی اسپانیا در آندلوسیا در دسامبر اتفاق افتاد. این اولین بار پس از دوران فرانسیسکو فرانکو خواهد بود که یک دولت در اسپانیا محتاج یک حزب دست راستی افراطی می شود و این موضوع امواج لرزه را به تمامی سیستم سیاسی اسپانیا خواهد فرستاد. در این شرایط است که موضوع کمکهای مالی به حزب وکس، سوزاننده تر از هر زمان دیگری می باشد.

در 1953، کودتایی آمریکایی با کمک بریتانیا، دولت مشروع و منتخب نخست وزیر ایران را سرنگون و دیکتاتوری پادشاهی محمدرضا پهلوی را بر روی کار آورد. ظلمهای بسیاری انجام گرفت، تعداد زیادی اعدام شدند، هزاران نفر به زندان افتادند و جامعه مدنی را خفه کردند. در خلاء سیاسی سالهای بعد، گروههای رادیکال بسیاری سر بر آوردند. یکی از این گروهها، سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK, or People’s Mojahedin Organization of Iran) بود. مجاهدین خلق شروع به مبارزه با این دیکتاتوری که غرب پشتیبان آن بود کردند و اهدافی از رژیم شاه و آمریکا را مورد حمله قرار دادند. شاه هم به این حملات واکنش نشان داد و رهبران اپوزیسیون از جمله مجاهدین را شکنجه و اعدام کرد. چندین ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979، هزاران زندانی آزاد شدند. از جمله مسعود رجوی که یکی از اعضای برجسته منافقین بود. رجوی سخنرانی زبردست وجوان بود که خون تازه ای به سازمان داد و حتی با آیت الله روح الله خمینی رهبر انقلاب هم ملاقات کرد، به این امید که بتواند تائید رهبری را برای سازمان کسب کند. [امام] خمینی این خواسته را رد کرد. سپس رجوی سعی کرد کاندیدای اولین انتخابات ریاست جمهوری شود، ولی با عدم تائید [امام] خمینی روبرو شد و ناچار کنار کشید. برنده آن انتخابات، ابوالحسن بنی صدر هم اتحادی با [امام] خمینی نداشت. مجاهدین از این فرصت استفاده کرده و با بنی صدر متحد شدند.

بعد از استیضاح بنی صدر و برکناری او که با تائید [امام] خمینی بود، هواداران منافقین درگیر جنگ های خیابانی با طرفداران [امام] خمینی شدند که نزدیک بود به جنگ داخلی منجر شود. نهایتا، رجوی و بنی صدر در سال 1981 از کشور گریختند. حالا دیگر مجاهدین خلق دشمن رسمی جمهوری اسلامی شدند. جمهوری اسلامی در این زمان در حال جنگی خونین با عراق بود، بنابراین مجاهدین به دیدار صدام حسین که او را متحدی محکم یافته بودند رفتند. سازمان شروع به یاری صدام در جنگ با ایران کرد. از این زمان بود که از دید مردم ایران این گروه، بسیار منفور گردیدند [البته نفرت از این گروه سابقه طولانی تری دارد و به شروع ترورها در سال 60 بر می گردد]. بر طبق گزارشها، مجاهدین خلق در قتل عام کردها و شیعیان به صدام کمک کردند. در گزارش موسسه رند Rand آمده است:

مقامات سازمان مجاهدین خلق هرگونه شراکتی در کشتار شیعیان و کردها را به شدت تکذیب می کنند. ... ولی بر اساس گزارشهای رسانه ها، این اتهام همدستی با صدام، با نقل قولی از مریم رجوی ثابت گردیده، که به اعضای سازمان می گوید، کردها را با تانکهای خود زیر بگیرید و گلوله های خود را برای سپاه پاسداران نگاهدارید. همینطور، آن تاریخی که صدام مدال رافدین Rafedeen Medallion، که مدالی با ارزش در ارتش عراق بود، را به مسعود رجوی می دهد.

صدام برای قدردانی، پولهای نامحدودی را به سازمان داده و منطقه ای را برای ساختن شهری برای خودشان در اختیار آنها گذاشت. شهری در 96 کیلومتری شمال بغداد و با فاصله 80 کیلومتری با مرز ایران [کمپ اشرف به مثابه ای شهری در اختیار منافقین بود].

در سال 2003 که آمریکا عراق را اشغال و صدام را ساقط کرد، سازمان منافقین بزرگترین متحد خود را از دست داد. حالا کشور به دست اشخاص و احزابی اداره می شد که سازمان منافقین آنها را سرکوب می کرد، یعنی دوستان جمهوری اسلامی ایران. آمریکا که در اوج [به اصطلاح] جنگ با تروریسم بود، سازمان مجاهدین خلق را گروهی تروریستی اعلام کرده بود [یعنی هنوز به صورت رسمی در لیست گروه های تروریسیتی بودند]. در این زمان، بر اساس گفته های اعضای سازمان که بعدها از آن جدا شدند، سازمان مجاهدین خلق تبدیل به چیزی شبیه یک فرقه cult شده بود [البته این اتفاق از سالها قبل افتاده بود. به ویژه بعد از مرصاد این ویژگی ها کاملا در جای جای سازمان حاکم شده بود].

حسن حیرانی، یکی از اعضای بخش سیاسی سازمان که در سال 2018 از آن جدا شد به فارین پالیسی می گوید، در طی انجام مناسک و مراسم گروهی که برای در هم شکستن شخصیت فردی اعضا و مطیع نگهداشتن آنها طراحی شده بود، اشخاص باید زندگی جنسی خود را تعریف می کردند و نمی بایست کوچکترین نشانه ای از فکر آزاد می داشتند. در حالی که همواره باید مسعود رجوی رهبر سازمان را همچون مراسم مذهبی پرستش کنند. زنان می بایست فقط یک لباس خاص بپوشند. براساس گفته های حیرانی، اعضا باید هر کاری را که در زندگی روزانه انجام می دهند و یا هر فکر خصوصی که در سر دارند یادداشت کنند و سپس آن موضوعات را در جلسات عمومی عنوان نمایند که باعث شرمندگی آنها می شد و خطر تنبیه شدن هم داشت. ما از سازمان منافقین خواستیم نظرشان را در این موارد بدهند ولی جوابی ندادند، البته در گذشته چنین موضوعاتی را تکذیب کرده بودند.

علیرغم تبدیل این سازمان از یک گروه اپوزیسیون به سازمانی تروریستی، دولت جنگ طلب جرج بوش تصمیم گرفت که در جهت اهداف خود برای خاورمیانه می تواند از این گروه استفاده کند. به جای دستگیری اعضای این گروه به عنوان تروریست، به ارتش آمریکا که آن کشور را در اشغال داشت دستور داده شد تا از پایگاه سازمان منافقین خلق در مقابل حملات احتمالی نیروهای عراقی، میلیشیاهای عراقی و نیروهای وابسته به ایران، دفاع کند. سازمان خیلی سریع متوجه تغییر نظر آمریکا شد و شروع به فعالیت شدید لابی گری کرد تا از لیست سازمانهای تروریستی آمریکا و اروپا خارج گردد. تعداد بسیاری از سیاستمداران سابق و شاغل آمریکایی درگیر این اقدام شدند. از دست راستیهایی همچون جولیانی و بولتون گرفته تا دموکراتهایی همچون باب منندز و هوارد دین در چپ. در اروپا افرادی چون الخو ویدال کوادراس Alejo Vidal-Quadras سیاستمدار اسپانیایی، که قبلا یکی از 14 معاون پرزیدنت پارلمان اروپا بود در این لیست هستند. نهایتاً سازمان مجاهدین خلق در سال 2012 از طرف آمریکا و در سال 2009 از طرف اروپا از لیست سازمانهای تروریستی خارج گردید. براساس روزنامه ال پائیس، ویدال کوادراس در اواخر سال 2013 شروع به کمک جهت تاسیس حزب وکس کرد و هواداران شورای ملی مقاومت ایران احتیاجات مالی این حزب دست راستی را برای مبارزات انتخاباتی اتحادیه اروپا تامین نمودند.

خوآکوئین جیل Joaquín Gil یکی از روزنامه نگاران ال پائیس که برای اولین بار از رابطه حزب وکس و شورای ملی مقاومت ایران گزارش تهیه کرده بود می گوید:

حزب وکس از همان روز تاسیس در دسامبر 2013– یعنی همان روزی که به عنوان یک حزب سیاسی در وزارت کشور اسپانیا ثبت شد– شروع به دریافت پول از ایرانیها [منافقین] کرد. پولهای اهدایی از منابع مختلفی می آمد. از کشورهای مختلفی همچون ایالات متحده، آلمان، سوئیس، کانادا، و ایتالیا در مقادیری از 60 یورو گرفته تا 35000 یورو، مجموع آنها 972000 یورو می شد. این پرداختها از دسامبر 2013 تا آوریل 2014 ادامه داشت، درست قبل از انتخابات پارلمان اروپا.

جیل می گوید که ویدال کوادراس گفت که وی «از دوستان خود در شورای ملی مقاومت ایران خواسته است که به هواداران خود دستور دهند تا یک سری پول انتقال دهند». ویدال کوادراس به روزنامه ال پائیس گفت که وی از رابطه اش با این شورا به رهبر حزب -آباسکال Abascal- اطلاع داده است و گفته است که شورای ملی مقاومت ایران، حزب را تامین مالی خواهد کرد. ویدال کوادراس تائید می کند که شورای ملی مقاومت ایران، سازماندهی تامین مالی برای وکس را بر عهده گرفته و می گوید حاضر است در این مورد با روزنامه نگاران اسپانیایی صحبت کند. یکی از سخنگویان این شورا به روزنامه ال پائیس گفت: «ما می دانستیم که این، یک حزب جدید است، ولی نه یک حزب دست راستی». جیل می گوید این پول برای آغاز کار حزب حیاتی است. بدون آن، حزب وکس به وجود نمی آمد. ولی شورای ملی مقاومت ایران سالها قبل به هدف خود که بیرون آوردن سازمان منافقین خلق از لیست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا بود رسیده بود، پس چرا حالا باید هواداران آن تامین مالی یک حزب حاشیه ای اسپانیایی را به عهده گیرند؟ جیل می گوید که «اصلا طبیعی به نظر نمی رسد».

وقتی که از اسپینوزا، معاون دبیر امور بین الملل حزب وکس در مورد ارتباط این حزب و شورای ملی مقاومت ملی پرسیدیم به فارین پالیسی گفت: «ما هیچگونه رابطه ای با آنها نداریم». تامین مالی وکس به وسیله این شورا از طریق «رابطه شخصی» که ویدال کوادراس با آنها داشت میسر گشته است، یعنی وی در دوره های گسسته ای که تا سال 2014 عضو پارلمان اروپا بود، از این سازمان ایرانی [منافقین] پشتیبانی کرده بود. در سال 2014 وی نتوانست کرسی خود را به عنوان نماینده حزب جدید التاسیس وکس حفظ کند (ویدال کوادراس قبلا عضو مادام العمر حزب محافظه کار مردم بود). اسپینوزا ادعا می کند: «آنها (شورای ملی) به آن اندازه که از شخص وی پشتیبانی می کردند، از خود حزب پشتیبانی نمی کردند و زمانی که انتخابات تمام شد، آنها دیگر با ما تماسی نگرفتند». ویدال کوادراس هم مانند شورای ملی مقاومت ایران و سازمان منافقین خلق، به درخواستهای مکرر ما برای ابراز نظر در مورد این مقاله جوابی نداد.

در دسامبر 2013 کمیسیون انتخابات اسپانیا به همه احزاب سیاسی یادآوری کرد که خارجی ها اجازه کمک مالی به احزاب را برای مبارزات انتخاباتی سال 2014 اتحادیه اروپا ندارند. قانون انتخاباتی اسپانیا، احزاب را از دریافت پول از نهادها و افراد خارجی از 54 روز مانده به تاریخ انتخابات منع می کند، گرچه گرفتن پول از خارجیها در غیر دوره انتخابات مجاز است. درحالی که هیچ مدرکی که نشان دهد حزب وکس از قوانین اسپانیا یا اتحادیه اروپا عدول کرده باشد، وجود ندارد، اسپینوزا از قبول کردن پول خارجیها هیچ دلواپسی نداشت و می گوید: «من تا آنجا که بتوانم کوشش می کنم هر پولی که از خارج می آید، به دست آورم. البته نمی گویم رقم قابل توجهی است، ولی اگر بگویم هیچ کسی از خارج پول اهدا نکرده است، دروغ گفته ام».

اسپینوزا که به اضافه ویدال کوادارس در لیست کاندیداهای حزب وکس برای پارلمان اروپا بودند (حزب وکس با اختلاف ناچیزی موفق به کسب هیچ کرسی نشد)، تاکید می کند که تامین مالی که صرف مبارزات انتخاباتی نشده باشد کاملا قانونی و شفاف است و این وجوه از طریق مبادله واضح بانکی از طرف «افرادی با حرفه های مشخص- وکلا، بانکداران، دندان پزشکان، پزشکان که در خارج زندگی می کنند- فرستاده شده است». احزاب دیگر به این ادعاها مشکوک بوده اند. حزب حاکم در اسپانیا یعنی حزب کارگران سوسیالیست که در مجلس سنا در اقلیت هستند، از حزب مردم که اکثریت را در سنا دارد خواسته است تا از حزب وکس بخواهند در مقابل کمیسیون تحقیق درباره تامین مالی احزاب حاضر گردد. حزب محافظه کار مردم که احتمالا به پشتیبانی حزب وکس برای بالا بردن شانس تشکیل یک دولت ائتلافی دست راستی بعد از انتخابات نیاز دارد، پرسشهایی را درباره تامین مالی وکس کرده است ولی در همین حد توقف کرده و خواستار تحقیق و تفحص سنا نشده است. به جای آن، از دادگاه حسابرسی اسپانیا مصراً خواسته است که حزب وکس را مورد بررسی قرار دهد. اسپینوزا به فارین پالیسی گفت که این حزب تمام مدارک مربوطه را به دادگاه حسابرسی ارائه کرده است.

اسپینورا تاکید می کند که تامین مالی حزب وکس هرگز از طرف «بنیادها، سازمانها و احزاب» نبوده است؛ فقط اشخاص حقیقی کمک مالی کرده اند. وجوه اهدایی به وکس از نظر فنی از طرف هواداران منافقین خلق بوده و نه مستقیم از طرف سازمان. حیرانی [عضو جدا شده سازمان] مدعی است که تمایز گذاشتن بین «اعضا» به عنوان قسمتی از سازمان منافقین خلق و به اصطلاح «هواداران» که یعنی خارج از سازمان هستند، اشتباه است. وی گفت:

کسانی هم که در دیگر کشورها هستند، اعضای سازمان می باشند. برای آنها برنامه های روزانه تعیین می گردد. حلقه هایی در هر کشور وجود دارند که به وسیله دفاتر سازمان در آن کشور رهبری می شوند و بر اساس دستوراتی که می گیرند عمل می کنند.

نمایندگان شورای ملی مقاومت ایران و سازمان منافقین خلق به درخواستهای فارین پالیسی جهت ابراز نظر درباره این اتهامات پاسخ ندادند. ممکن است سازمان منافقین خلق خواسته باشد تا محبت یک متحد قدیمی یعنی ویدال کواداراس را که در سالها پیش به آنها کمک کرده جبران کنند. ولی همانطور که یکی از اعضای سابق کمیته اجرایی سازمان به فارین پالیسی گفت، به احتمال زیاد منابع مالی که این گروه از صدام حسین گرفت تمام شده است، یعنی اینکه آنها امروز منابع مالی دیگری در اختیار دارند [یعنی خودشان مستقیم پول زیادی برای بذل و بخشش ندارند]. مسعود خدابنده که زمانی در بخش امنیتی سازمان بود می گوید: «مجاهدین، خودشان منبع مالی نیستند بلکه واسطه هستند. اینقدر هم پولدار نیستند. آنها تسهیل کننده می باشند». خدابنده در سال 1996 از سازمان جدا شد، یعنی یک سال قبل از آنکه وزارت خارجه امریکا سازمان منافقین خلق را یک سازمان تروریستی اعلام کند. او می گوید: «شما به این خبر نگاه می کنید و می گویید، اوه، منافقین به حزب وکس پول می دهند. خیر، آنها نمی دهند. همانهایی که تامین مالی حزب وکس را می کنند، تامین مالی منافقین را هم می کنند». خدابنده می گوید که در زمان صدام حسین، خودش شخصاً در گیر انتقال پول بین تامین کنندگان و سازمان بود. می گوید:

من به ریاض رفتم و سه کامیون حاوی شمش طلا را از عوامل سرویس اطلاعاتی سعودی که (در آن زمان) به وسیله شاهزاده ترکی بن فیصل اداره می شد، تحویل گرفتم. ما طلاها را به بغداد و سپس به اردن بردیم. شِمشها را در اردن فروختیم.

روایت خدابنده این پرسش را به وجود می آورد که پولهای منافقین خلق، امروز از کجا می آید؟ حیرانی هم که این اواخر از سازمان جدا شده درگیر بخشهایی از امور مالی سازمان در عراق بود و وقتی که از وی در مورد پشتیبانان مالی سازمان در حال حاضر پرسیدیم، صریحاً گفت: «عربستان سعودی. بدون هیچ شکی». بعد از خارج شدن آمریکا از عراق، دیگر ارتش آمریکا در آنجا نبود که از پایگاه این گروه دفاع کند و دولت عراق هم می خواست آنها بروند. لذا آنها را به آلبانی فرستادند تا در امنیت باشند. یکی از اعضای بلند مرتبه بخش سیاسی سازمان به حیرانی می گوید که بالاخره شاهزاده سعودی ترکی بن فیصل آل سعود یک «تخم طلا» به جا گذاشت. این به اصطلاح تخم، تاسیساتی عظیم و یا همان پایگاهی بود که در خارج شهر تیرانا در آلبانی به عنوان مقر سازمان منافقین خلق از سال 2016 در اختیار آنها قرار گرفته است. حیرانی میگوید: «حبیب رضایی (یکی از اعضای بلند پایه سازمان) به من گفت که ما تعدادی از سناتورهای آمریکایی را به اینجا می آوریم و در جلوی چشمان مقامات آلبانیایی نمایش می دهیم تا متوجه شوند که در اینجا با کی طرف هستند» (در ماه آگوست 2017 سناتورهای جمهوریخواه روی بلونت Roy Blunt، جان کورنین John Cornyn و تام تیلیس Thom Tillis با سازمان منافقین خلق در آلبانی دیدار و با مریم رجوی ملاقات کردند). کانالهای تلویزیون دولتی عربستان سعودی پوشش خبری دوستانه ای از سازمان منافقین نمایش می دهند و حتی شاهزاده ترکی الفیصل رئیس سابق اطلاعات عربستان سعودی، در گردهمایی منافقین خلق در جولای 2016 در پاریس ظاهر شد. وی گفت: «من هم می خواهم این رژیم را سرنگون کنم». جمعیت حاضر در سالن تشویقش کردند.

همچنین، باور عمومی این است که سازمان منافقین خلق با موساد اسرائیل همکاری می کند، از جمله، بر اساس گفته مقامات آمریکایی، در ترور دانشمندان هسته ای ایران. سازمان مجاهدین خلق، هرگونه نقشی را در ترور دانشمندان هسته ای ایران «دروغ محض» خواند.

اولا سالم Ola Salem و حسن حسن Hassan Hassan به فارین پالیسی گفتند شواهدی وجود دارد که رهبران عربی خلیج [فارس] از ترس نفوذ ایران و نهضتهای اسلامی، روابط گرمی را با احزاب اروپایی که ضد اسلام هستند آغاز کرده اند. خدابنده با این موضوع موافق است و می گوید: «در تمامی اروپا، احزاب راست افراطی و ضد اتحادیه اروپا از جاهای زیادی پشتیبانی می شوند.... کمکها از خارج اروپا به آنها می رسد. از همان جاهایی که به منافقین خلق هم می رسد». صاحب نظران در ایالات متحده هم در مورد منابع مالی سازمان منافقین خلق به همین نتیجه رسیده اند. بنجامین Benjamin مقام سابق ضد تروریسم وزارت خارجه [آمریکا] می نویسد: «پشتیبانان این گروه ادعا کردند که این پولها از طرف ایرانیان معمولی که در تبعید زندگی می کنند فرستاده می شود ولی مبالغ پولها خیلی بیش از این حرفها می باشد». وی اضافه می کند که عده ای معتقدند که دولتهای عربی خلیج فارس پشت این پولهای منافقین هستند.

حالا، به نظر نمی رسد که یک حزب حاشیه ای در اسپانیا که تازه می خواهد قد علم کند، مقصدی طبیعی برای پول هواداران سازمانی باشد که هم و غم خود را برای سرنگونی دولت ایران گذاشته باشد، چه رسد به حزبی که به گفته سخنگوی شورای ملی مقاومت ایران به گزارشگر ال پائیس، در زمان اهدای پولها، ایدئولوژی این حزب برای این شورا و منافقین ناشناخته بوده است. به علاوه، دولت و خانواده سلطنتی اسپانیا روابط طولانی دوستانه با سلاطین خلیج [فارس] داشته اند. در نتیجه احتمال اینکه دولتهای عربی بخواهند یک حزب راست افراطی را در اسپانیا تقویت کنند، کم است.

نهایتاً، افشاگری روزنامه ال پائیس درباره پولهایی که مربوط به سازمان منافقین خلق است و برای تاسیس حزب وکس استفاده شده است، پرسشهای زیادی را بوجود می آورد. همانطور که بنجامین در سال 2016 نوشت، خارج شدن سازمان منافقین خلق از لیست سازمانهای تروریست خارجی به «هرگونه امیدی برای جمع آوری اطلاعات بیشتر از حامیان این سازمان درباره روابط مالی آنها با این گروه، یا منشا این همه پول» پایان داد.

با توجه به اینکه عده ای این سازمان را در صحنه بین المللی ارتقاء داده و آن را اپوزیسیون مشروع ایرانی که در تبعید است معرفی می کنند [کسانی نظیر بولتون]، احتمالا دشمنان شناخته شده و معروف دولت ایران از اینکه پولهایشان به یک حامی اروپایی سازمان منافقین خلق رسیده است بسیار خوشحال شده باشند. یا اینکه این حامیان مالی پی نبرده بودند که پولهایشان در آخر کار برای تامین مالی یک حزب راست افراطی استفاده خواهد شد یا اینکه به این موضوع اصلاً اهمیت نمی دهند.

نویسندگان: سهیل جان نثاری و دارن لوکایدس

27 آوریل 2019

 

[1]- در زبان اسپانیایی، این واژه به صورت بکس تلفظ می شود.

[2]- مطالب داخل کروشه [] از مترجم است.

[3]- ما در ترجمه از اینجا به بعد نام سازمان را به صورت منافقین ذکر می کنیم.

مرتبط‌ها

ایستگاه انقلاب 11

زوایای ناآشنای مرد خاکستری دولت

در جستجوی ترکیبی از خیانت و خباثت

آیا جمهوری اسلامی به مفاهیم اصلی وجودی خود پایبند بوده است؟

دولت رمّالان

سرافراز؛ مُهره تخریب سازمان اطلاعات سپاه