دیدبان

درمانی برای «سرطان سلبریتی»

درمانی برای «سرطان سلبریتی»

دیدبان؛ عده ای از فیلسوفان معتقدند که مردم جهان در یک جبر تاریخی و جغرافیایی به سر می برند و محصول محیط و فرهنگ خود هستند. این سخن بی شک در مورد تمام انسانها صادق نیست. ولی وقتی یک بررسی کلی در مورد آحاد مردم جهان در طول تاریخ صورت می گیرد انسان به این نتیجه می رسد که این فرضیه در مورد تعداد بسیار زیادی از انسانها صادق است. اما عده کمی از انسانها که می توان نام ایشان را نخبگان نامید از این جبر تاریخی و جغرافیایی خارج می شوند و می توانند تاریخ سازی کنند و سمت سوی جامعه را به سمت سعادت یا شقاوت تغییر دهند. سایر انسانها مقلد این افراد شاخص و نخبه خواهند بود.

نخبگان در جامعه طیفهای مختلفی دارند که در شئون مختلف اثر گزاری خاص خود را دارند. ما در ایران اسلامی مان تحت تاثیر جامعه غربی در سالهای اخیر با پدیده ای نو به نام سلبریتیها مواجه شده ایم که حرف و حدیثهای فراوانی حول محور این پدیده گفته می شود. در این یادداشت سعی داریم گوشه ای از این ماجرا و پیامدهای آن را از جهات مختلف بررسی کنیم:

1-الگو سازی

تقلید، از نظر کارشناسان تربیتی و روانشناسانان امری است ضروری برای انسان تا در سالهای ابتدایی زندگی خود بتواند رشد کند و الگوی مطلوب خود را در میان افراد جامعه انتخاب کند. زیبنده یک جامعه در حال پیشرفت و اصیل و اسلامی این نیست که الگوهای خود را به جای افراد عالم و فرهیخته از میان افرادی که صرفاً به دلیل لایک یا فالوور فراوان در جامعه مطرح شده اند انتخاب کند. افرادی که به عنوان ورزشکار یا بازیگر و یا هر چیز دیگری خود را همه چیز دان می دانند و در مورد ریز و درشت مسائل کشوری و لشکری! نظریه صادر می کنند و بارها سطحی و غلط بودن این نظرات آشکار شده است که به این مسئله در موارد بعد خواهیم پرداخت. به گفته مسئولان در سال اخیری که گذشت این گروه مجازی و بدخیم یعنی سلبریتی ها در موضوع الگو بودن و مرجعیت جامعه از معلمان محترم سبقت گرفته اند و جایگاه اول را در این موضوع کسب کرده اند [1].

2-فرهنگی

تقریباً تمام این جماعت با میلیونها دنبال کننده! خودشان را وقف فرهنگ این مملکت کرده اند! اما کارشناسان فرهنگی و جامعه شناسان معتقدند که آسیبهای فرهنگی سلبریتی ها بسیار بیشتر از سازندگی آنها است. سبک زندگی تجمل گرایانه و هزینه های گزاف زندگی لاکچری، ترویج نوع پوشش منافی با سبک زندگی ایرانی، فرهنگ اظهار نظر در مورد هر چیز ریز و درشتی در حالی که از هر کدامشان بپرسی از چه چیز متنفری؟ همه پاسخ می دهند قضاوت! اما هر روز در مورد هرکس و هر چیزی قضاوت می کنند و نظر می دهند. ادعای اسلام می کنند و هم زمان در حال رو بوسی کردن با یک سگ در اینستاگرام فیلم می گذارند. همه شان با عشق و آب تاب از قیصر و داش فرمون صحبت می کنند و با این کار فرهنگ اسلام ظاهری خالی از احکام فردی و اجتماعی را ترویج می کنند. با چادر بازیگری می کنند و عکسهای بدون حجاب از خود منتشر می کنند. در کل می توان گفت که سلبریتی ها با ترویج فرهنگ مصرف گرایی و دین فردی و بی قیدی نسبت به احکام اسلام ضربه مهلکی را به فرهنگ جامعه وارد کرده اند.

3-سیاسی

فضای سیاسی کشور در سالهای اخیر با وجود افراد زرد و سطحی بسیار مظلومتر از گذشته شده است و بدون هیچ منطقی شاهد اظهار نظرهای بسیار عامیانه و غیر تخصصی از طرف این افراد هستیم. جالب اینجاست که بدون هیچ توجیه و ندامتی هر روز نظرات خود را تغییر می دهند و دو سال از انتخابات سال نود و شش نگذشته به راحتی بدترین انتقادها را مطرح می کنند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند. به عقیده تحلیلگران سیاسی این فضا محصول عملکرد سیاسیون در دولت دوم خرداد است که بی مهابا به این رفتارهای غیر تخصصی و سطحی دامن زدند. حمایت از زندانیان سیاسی و متهمان جاسوسی و دل سوزاندن برای سران فتنه از افتخارات دیگر این افراد مانند نوید محمد زاده، مهناز افشار، باران کوثری و فاطمه معتمد آریا است. حال بماند قانون جدید آمریکا برای دادن گرین کارت که سوابق پنج ساله در فضای مجازی بررسی می شود و به همین دلیل شاهد حمایت دوستان سلبریتی از پادشاهان حاشیه خلیج فارس و غرب در فضای مجازی هستیم.

4-سبک زندگی

زندگی این افراد سرشار از خودنمایی و اسراف در ابعاد مختلف است که ترویج این سبک زندگی غربی حسرتهای بسیاری را در دل آحاد ملت ایجاد می کنند و کسانی هم که توانایی مالی دارند خود را شبیه به آن ها می کنند و هر روز با روند محسوسی این فاصله و شکاف طبقاتی عمیقتر می شود. سبک زندگی همراه با سفرهای خارجی پرتعداد، خانه های اروپایی و آمریکایی، دست مزدهای نجومی از پول این مردم و خودنمایی که آسیبهای فراوانی در جامعه ایجاد می کند. جالبتر این است که اکثر این افراد یا خیریه دارند و یا فعال نیکوکاری هستند و پس از ایجاد حسرت در قلب قشر ضعیف جامعه منت می گذراند و کمکی با تبلیغات بسیار انجام می دهند و گاهی با شماره حسابهایی مواجه هستیم که سرنوشت نا معلومی دارند و یا مانند زلزله کرمانشاه با انبوهی از آب معدنی اضافی و نوار بهداشتی مواجه می شویم که افرادی مانند خانم افشار از آن حمایت می کنند.

5-اخلاقی

ترویج اخلاقهای نادرست وظیفه دیگری است که برعهده دارند! افرادی مانند رضا عطاران و مهران احمدی در این موضوع در صدر قرار دارند. این روزها شاهد فیلمهای فراوانی هستیم که مملو از شوخیهای جنسی و خارج از عرف هستند. مانند هزارپا، نهنگ عنبر و مصادره. از طرفی شاهد ترویج بی احترامی به بزرگان و نیروی انتظامی هستیم و از طرف دیگر شاهد اجرای این نسخه توسط افرادی مانند فرهاد مجیدی هستیم که اخیرا با پلیس وظیفه شناس در گیر شده بود.

6- سیاسیون سلبرتی

در این بخش شاخص‌ترین افراد محمد جواد ظریف و محمد جواد آذری جهرمی هستند که یکی نصف شب در اینستاگرام استعفا می دهد و دیگری گزارش خانه تکانی خود را در قالب پرویز و پونه مطرح می کند! و در حالی که خودشان توییتر و فیس بوک را فیلتر کرده اند برنامه های خود را در این فضا مطرح می کنند و موضوع جالب اینکه اعضای هیئت دولت در فضای مجازی با هم دعوا می کنند و پاسخ یک دیگر را می دهند.

کلام آخر

پرداختن به حجم انبوه اظهار نظرهای سلبریتی ها فرصت بیشتری می خواهد و برای مثال تبلیغ آمپول توسط مهناز افشار تا بی اهمیت بودن هشتاد میلیون نفر ایرانی برای حمید فرخ نژاد مجال بیشتری می خواهد. در مجموع می توان گفت که ما با یک غده بدخیم در فضای فرهنگی و سیاسی کشور مواجه هستیم که هر روز تصمیم بر کاری می گیرد و سیل عظیم دوستداران را به آن سو می کشاند! این افراد مثل ستاره-مربعها، مجازی و مادی هستند؛ در حالی که به ترامپ فحش می دهند دقیقا مثل ترامپ، سطحی، مغرور و مادی اند. دم از وطن می زنند و فرزندان خود را در کانادا به دنیا می آورند. دم از ایران می زنند و در اروپا سرمایه گذاری می کنند. راه حل درمان این سرطان این است که هرکسی در جای خود قرار بگیرد: کمدین برای خنداندن، بازیگر برای بازی کردن، ورزشکار برای ورزش کردن و خواننده برای خواندن. جامعه ما باید در انتخاب الگوهای خود تجدید نظر کند؛ در غیر این صورت عاقبت بهتری از این الگو ها نصیبشان نخواهد شد. الگوهایی که دارای تناقض آشکار هستند؛ برای کشته شدگان حادثه تروریستی پاریس یقه پاره می کنند اما برایشان دهها شهید حادثه تروریستی نیوزلند لایق آه کشیدن و شمع روشن کردن هم نیست!

در انتهای بحث، مثالهایی از موارد ذکر شده از سلبریتیهای مختلف را هر چند بسیار محدود و اکثرا در سالی که گذشت را مشاهده می فرمایید:

1-تسنیم

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟