دیدبان؛ بلافاصله پس از به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر منطقه اشغالی جولان سوریه از سوی آمریکا، با موج گستردهای از واکنشهای بین المللی و نیز محکومیت شدید این رژیم از سوی کشورهای مختلف روبرو بودهایم. در صورتی که این حرکت توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی با توجه به سابقه دولت اشغالگر در تعدی به تمامیت ارضی کشورها، از سوی جامعه بین المللی مورد پیگیری قرار نگیرد، هیچ تضمینی برای عدم تکرار مجدد آن در آینده نه چندان دور وجود نخواهد داشت.
بازخوانی یک اشغالگری
در سال 1967 جنگ معروف به شش روزه میان اسرائیل و سه کشور عربی مصر، اردن و مصر به وقوع پیوست. در 5 ژوئن این سال رژیم صهیونیستی با حمله غیرمترقبه به پایگاههای هوایی مصر، زمینه شکست کشورهای عربی را فراهم ساخت. طی 6 روز بخشهایی از مصر، اردن و نیز منطقه جولان در سوریه به اشغال اسرائیل درآمد [1].
اُسرای مصری در مقابل سربازان ارتش اشغالگر صهیونیستی روی زمین درزا کشیدهاند
در 6 اکتبر 1973 دو کشور مصر و سوریه با هدف بازپس گیری سرزمینهای اشغال شده در جنگ شش روزه، حملات مجدد خود را از مرزهای جولان به سرزمین اشغالی آغاز کردند. این جنگ که به جنگ رمضان شهرت یافت، در 25 اکتبر با اعلام آتش بس از سوی سازمان ملل و فشارهای آمریکا و شوروی به پایان رسید. یکسال بعد یعنی در 1974 با نظارت سازمان ملل متحد، پیمان ترک مخاصمه از سوی کشورهای درگیر جنگ به امضا رسید [2].
سربازان اسراییلی اسیر شده توسط ارتش سوریه در جنگ رمضان
تلاش برای حضور دائمی در جولان
اولین اقدام رژیم صهیونیستی در این زمینه به سال 1981 باز میگردد. در این سال رژیم اشغالگر به صورت یکجانبه، انضمام منطقه جولان را به خاک خود اعلام کرد. اگرچه با عدم همراهی سازمان ملل و کشورهای جهان در این تصمیم مواجه شد.
همچنین در بحبوحه درگیریهای سال گذشته در مرز اسرائیل و سوریه و تلاش همهجانبه ارتش آزاد سوریه برای آزادسازی استانهای درعا و قنیطره از چنگال گروههای تروریستی، روزنامه «دافار»، چاپ رژیم صهیونیستی از پیشنهاد «اسحاق رابین» نخستوزیر اسبق اسرائیل پرده برداشت که با مخالفت حافظ اسد رئیس جمهور سابق سوریه روبرو شده است. مفاد این پیشنهاد که مربوط به 1993 است، عقب نشینی کامل اسرائیل از جولان اشغالی در مقابل عادی سازی روابط با سوریه بود [3]. این پیشنهاد مقام اسرائیلی از عدم وجود مشروعیت بین المللی برای این رژیم حکایت دارد. در واقع اسرائیل، اشغال اراضی کشورهای عربی را به ابزار فشاری جهت کسب مشروعیت از سوی دیگر کشورها مبدل ساخته است. جالب توجه این است که بلافاصله پس از رد پیشنهاد اسحاق رابین، در همین سال طرح صلح اسرائیل- فلسطین کلید خورد [4].
در سال 2000 نیز مذاکرات صلحی میان ایهود باراک، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و فاروق الشرع، وزیر خارجه وقت سوریه با وساطت «مادلین آلبرایت»، وزیر خارجه وقت آمریکا درباره بازپسگیری بلندیهای جولان سوریه به وقوع پیوست که نهایتاً به دلیل مخالفتهای رژیم صهیونیستی با شکست روبرو شد [5].
از آغاز بحران سوریه در 2011 تا کنون شاهد تحرکات گسترده بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، برای پذیرش حاکمیت اسرائیل بر منطقه جولان اشغالی از سوی جامعه جهانی هستیم. با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و حمایت از منافع رژیم اسرائیل در مقابل فلسطینیان، این تحرکات روبه فزونی گرفت. در همین رابطه، خرداد سال گذشته بود که «اسرائیل کاتس»، وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی در مصاحبهای با خبرگزاری رویترز از مذاکرات تل آویو- واشنگتن برای به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر جولان از سوی آمریکا خبر داد: «مساله به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر ارتفاعات جولان در حال حاضر در صدر دستور جلسه مذاکرات دیپلماتیک تلآویو با واشنگتن قرار دارد» [6]. همچنین 13 خرداد سال گذشته، روزنامه صهیونیستی "اسرائیل الیوم" با انتشار یک گزارش از نقشه آمریکا در این باره، آن را "نقشه تقویت بهرسمیت شناختن بلندی های جولان از سوی آمریکا" معرفی کرده و مینویسد: «این نقشه هفته گذشته به کارمندان اسرائیلی و آمریکایی در واشنگتن اطلاع داده شد و شامل "توافق تجاری بین اسرائیل و آمریکا" در جولان و مکتوب کردن "به رسمیت شناختن تغییرات عملی" است» [7].
این طرح، ضمن اشاره به تدوین اسنادی از کنگره مبنی بر به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر جولان، از بده بستانهای اقتصادی تلآویو- واشنگتن پرده برمیداشت. از جمله:
- اختصاص بودجهای برای طرحهای مشترک اسرائیلی – آمریکایی در جولان.
- توسعه توافقنامههای واشنگتن و تلآویو از جمله توافق تجارت آزاد که جولان را نیز شامل شود.
-عرضه تولیدات جولان با برچسب ساخت اسرائیل.
- اعزام هیئتهایی از کنگره آمریکا به جولان.
جولان در بحران هشت ساله سوریه
منطقه جولان به دلیل هم مرز بودن با اسرائیل، بهترین و کوتاه ترین مسیر برای کمک رسانی به گروههای تروریستی مخالف بشار اسد از سوی رژیم اسرائیل بود. در همین رابطه شهریور ماه 97، روزنامه "جروزالم پست"، چاپ رژیم صهیونیستی به دلیل انتشار گزارشی از کمک مالی و تسلیحاتی این رژیم به تروریستها در ارتفاعات جولان در سوریه جنجال برانگیز شد. بر اساس این گزارش، ارتش رژیم اشغالگر در چارچوب عملیاتی موسوم به "همسایه خوب"، مبالغ قابل توجهی کمک مالی و تسلیحاتی و مهمات در اختیار عناصر افراطی سوریه در ارتفاعات جولان قرار داده است. این رژیم در قالب این عملیات به طور منظم سلاحهای سبک، مهمات و نیز مبلغ قابل توجهی پول برای خرید اسلحه بیشتر به تروریستهای سوریه کمک کرده است [8].
بلافاصله پس از پیروزهای چشمگیر ارتش مقاومت در سوریه، صهیونیستها که به شدت از پیشرویهای جبهه مقاومت خشمگین بودند، با حملات مقطعی هوایی خود تلاش داشتند از یک سو موج جدیدی از نا آرامیها را شکل داده و با وارد کردن نیروهای خارجی به میدان نبرد، توازن قدرت را به سود خود تغییر دهند و از سوی دیگر، با سنگ اندازیهای عامدانه مانع آغاز عملیات آزادسازی استانهای راهبردی درعا و قنیطره شوند. لذا هرچند وقت یکبار موشکها و جنگندههای اسرائیلی پایگاههای نظامی ارتش سوریه را در استانهای دمشق، حلب، حمص و حما مورد حمله قرار میدادند.
استانهای درعا و قنیطره قبل از آزادسازی
دلیل نگرانی اسرائیلیها از آغاز عملیات پاکسازی استانهای هم مرز با اسرائیل چیزی جز نزدیک شدن نیروهای جبهه مقاومت به مرزهای اسرائیل نبود. همزمانی بحث به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر منطقه جولان با آزادسازی این شهرها نیز بی ارتباط با این نگرانی مقامات اسرائیلی نبود و از این به بعد، نخواهد بود.
در همین رابطه، اسرائیل کاتس، وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی از جمله دلایل رسمی کردن حاکمیت اسرائیل بر منطقه جولان را نگرانی از گسترش نفوذ ایران در منطقه دانسته و میگوید:
این پیشنهاد ویژه احتمالا بخشی از سیاستهای دولت ترامپ برای مقابله با ایران در منطقه به عنوان دشمن اصلی اسرائیل و نیز توسعه نفوذ خود در منطقه است. اکنون زمانی مناسب برای اتخاذ چنین تصمیمی است. شدیدترین پاسخی که میتوان به ایرانیها داشت به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر جولان با صدور بیانیهای رسمی و یا بیانیهای از سوی دفتر ریاست جمهوری است [9].
بنیامین نتانیاهو همچنین سفرهای رسمی و غیررسمی متعددی را به کشورهای اروپایی و به خصوص روسیه با هدف همسو کردن این کشورها جهت فشار بر ایران برای خروج از سوریه و نیز به تعویق انداختن آزادسازی استانهای هم مرز با جولان اشغالی انجام داد. اقداماتی که نتیجهای را در بر نداشت. نتانیاهو پیش از سفر خود به اروپا در خرداد 97 در همین رابطه میگوید: «به ایران اجازه نخواهیم داد به تسلیحات هستهای مجهز شود. ما به اقدام علیه ایران برای ایجاد حضور نظامی در سوریه در برابر ما، ادامه خواهیم داد، آن هم نه فقط در جولان، بلکه در سرتاسر سوریه» [10].
در واقع، شایعه حضور ایران در مرزهای اسرائیل چیزی جز دروغ پراکنی مقامات اسرائیلی با هدف عذرتراشی برای اعمال حاکمیت خود در منطقه جولان نبود.
اهمیت استراتژیک منطقه جولان
موقعیت ژئوپولیتیک و استراتژیک جولان اشغالی، این منطقه را هم برای سوریه و هم برای رژیم اشغالگر حائز اهمیت کرده است. نزدیک بودن این منطقه به دمشق، پایتخت سوریه و از سوی دیگر هم مرز بودن با سرزمینهای اشغالی باعث اهمیت راهبردی آن از حیث نظامی شده است. حمله موشکی رژیم صهیونیستی به استان قنیطره سوریه و در مقابل پاسخ کوبنده ارتش سوریه و منهدم کردن 10 پایگاه نظامی اسرائیلی مستقر در جولان اشغالی که برای جنگ احتمالی آینده با جبهه مقاومت پیشبینی شده بود، این اهمیت را نشان میدهد [11].
انهدام پایگاههای نظامی اسرائیل در جولان اشغالی توسط توپخانههای ارتش سوریه
از دیگر مراکز حساسی که در نتیجه عملیات موشکی جبهه مقاومت مورد هدف قرار گرفت، یگان 9900 یکی از محرمانهترین یگانهای جاسوسی ارتش رژیم صهیونیستی بود که نقش موثری در ایجاد موقعیت و برتری اطلاعاتی فوری در تصمیمگیریهای نظامی و امنیتی ارتش این رژیم داشت. وجود چنین یگانی در منطقه جولان، ضرورت این منطقه را برای دولت اشغالی میرساند [12].
از سوی دیگر وجود زمینهای کشاورزی حاصلخیز و نیز منابع مهم آبی در این منطقه، اهمیت این سرزمین را از حیث اقتصادی و تجاری دو چندان کرده است. به گونهای که یک سوم نیاز آبی سرزمینهای اشغالی از منابع آبی جولان تامین میشود [13].
نزدیک بودن انتخابات نخست وزیری در سرزمین اشغالی و مطرح ساختن طرح اعمال حاکمیت این رژیم بر منطقه جولان از سوی دولت نتانیاهو در کنار حملات مکرر به نوار غزه، شائبه دیگری را نیز به ذهن متبادر میکند. به عبارت دیگر نتانیاهو تلاش دارد با به نتیجه رساندن طرح سلطه این رژیم جولان در بزنگاه انتخابات، از این اتفاق نامیمون بهرهبرداری انتخاباتی کرده و افکار عمومی را از پرونده فساد خود منحرف سازد. در همین رابطه نتانیاهو در دفاع از حمله ارتش اسرائیل به نوار غزه گفته است: «اگر لازم باشد، در دوره انتخابات هم به جنگ با غزه خواهیم رفت!» [14].
خطر بزرگ
با اینکه پدیده استعمار با چهرههای نوین خود را به کشورهای مستعضف تحمیل میکند، اما متاسفانه عدم ظلم ستیزی برخی کشورها و بعضاً همسویی آنها با منافع استعمارگران باعث شده است تا شیوههای کهن این پدیده مجدداً احیا شود. دولت آمریکا در راس استعمارگران عصر حاضر، وقاحت را از حد گذرانده است به گونهای که بدون اجازه و آگاهی دولت قانونی عراق، به آن کشور رفت و آمد میکند، سرزمین متعلق به ملت فلسطین را به عنوان پایتخت اسرائیل غاصب تعیین کرده و در نهایت منطقه جولان را که در اختیار حاکمیت سوریه است، به رژیم اشغالگر صهیونیستی تحفه میدهد! بی شک سکوت کشورهای اسلامی در قبال جسارتهای مستکبران جهان، در آینده نه چندان دور دامن خود آنها را خواهد گرفت.
[1]. http://yon.ir/micjx
[2]. http://yon.ir/5o56I
[3]. http://yon.ir/6nCmG
[4]. همان
[5]. http://yon.ir/k3f1D
[6]. http://yon.ir/vS6ob
[7]. http://yon.ir/o4qEe
[8]. http://yon.ir/hlLkt
[9]. http://yon.ir/vS6ob
[10]. http://yon.ir/Q7R9f
[11]. http://yon.ir/7lDB9
[12]. http://yon.ir/OsRjn
[13]. http://yon.ir/Nve6F
[14]. http://yon.ir/IRXJa