دیدبان: یکی از مهمترین مسائل در جهان اسلام، مسائل مربوط به حوزه زنان خصوصاً چگونگی پوشش و حجاب زنان در عرصه عمومی است. امری که با شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی متفاوت، صورت های مختلفی به خود می گیرد. در این نوشتار مروری داریم بر وضعیت پوشش و حجاب زنان در کشور مصر. کشوری که نگاه خاصی به ویژگی ها و کارکردهای زنان داشته است. مسائل جهانی و تغییرات حکومتی هر دوره، دو عامل تعیین کننده موقعیت زنان مصری در اجتماع به شمار می آید.
مسأله حجاب در جامعه مصر
بحث درباره مسائل مرتبط با زنان و در محور آنها مسأله «حجاب» در مصر در سالیان اخیر تا حدی چالش برانگیز بوده که ابعادی فراتر از صرف چند مقاله و فراخوان به خود گرفته است. همه چیز از فراخوان «شریف شوباشی» روزنامهنگار مصری شروع شد. او در حسابهای کاربری خود در شبکههای اجتماعی «توییتر» و «فیسبوک» از زنان مصر خواست تا برای «کشف حجاب» به میدان تحریر بیایند. «شوباشی» هفته اول مه را زمان خوبی برای تکرار اقدام «هدی اشراوی» دانست؛ زنی مصری که در سال ۱۹۲۳ میلادی در اسکندریه کشف حجاب کرد. در واقع یکی از اولین رخدادهای کشف حجاب در مصر به سال 1923 بر می گردد و آن زمانی است که «هدی اشراوی»، همسر یکی از پایه گذاران وفد که از اروپا برمی گشت در بندر اسکندریه بدون چادر از کشتی پیاده شد. از آن زمان تعدادی از زنان مصر سعی می کردند از او تقلید کنند[1]. «شوباشی» در پیامهای بعدی خود از حجاب به عنوان «نماد بردگی زن» یاد کرد و توییتهایی منتشر کرد مبنی بر اینکه حجاب اسلامی خوراک لازم برای «اسلام سیاسی» را فراهم میکند. با این حال، اعتراضات به خواست او ادامه یافت اما این بار از سوی زنان محجبه. «عطیه» کاربری در شبکههای اجتماعی در پاسخ به ادعای «شوباشی» در این باره که حجاب زنان را به سوی «عقبماندگی» و «بسته ماندن ذهن» سوق میدهد در توییتر نوشت: «به او میگویم که مطمئن باشد زنان با مغزهایشان فکر میکنند نه موهایشان» و افزود که از انتخاب فردی هر زنی در نوع پوششش حمایت میکند[2].
«نیروانا محمود» وبلاگنویس مصری در سایت «اهرام آنلاین» مقالهای را تحت عنوان «با یا بدون حجاب، زنان مصری باید پذیرفته شوند» نوشت. او در این مقاله اشاره کرده بود که فراخوان برای کشف حجاب راهی برای تقویت تساهل مذهبی در مصر نیست. او نوشت: «زنان مصری با موضوع پوشش اسلامی از کودکی مواجهاند. گرچه شلوار جین تنگ نمیپوشیدم و آرایش غلیظی نداشتم اما به یاد دارم که در دانشگاه همکلاسیهای محجبهام به من میگفتند: «موهایت تو را به جهنم میفرستند» یا «برو موهایت را بپوشان». دانشجویان اسلامگرا همچنین به من کتابهایی را پیشنهاد میکردند که در آن اندر فواید حجاب نوشته شده بود.» نیروانا محمود روی کار آمدن اخوانالمسلمین و برکناری آن از قدرت را عامل اصلی ایجاد شکاف کنونی در جامعه مصر میداند. این نویسنده مصری معتقد است که حجاب در مصر از سوی دولت اجباری نشده است پس فراخوان «شوباشی» برای کشف حجاب از دید او بیمعنی است[3].
وضعیت حجاب زنان مصری
این حوادث نشان می دهد که مسأله حجاب یکی از موضوعات چالش برانگیز در جامعه مصر است. مسأله ای که بر خلاف خیلی از مسائل دیگر در جامعه مصر می تواند افراد و گروه های مختلف را درگیر خود کند و فریادها را برآورد[4]. فارغ از هیاهوهای گروه های مختلف، آمارها نشان می دهد زنان مصری علاقهای به پوشیدن برقع ندارند، ولی 10 درصد زنان مصری به استفاده از پوشیه ـ که فقط چشمانشان معلوم است ـ تمایل نشان میدهند. زنان مصر از پوشیدن لباسهای رنگی بسیار لذت میبرند. البته امروزه، به دنبال غربیشدن فضای مصر، زنان از پوشیدن لباسهای سبک غربی استقبال میکنند و سرشان را با شال یا روسری میپوشانند[5].
یک پژوهش جدید که از سوی مؤسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه میشیگان در هفت کشور بزرگ اسلامی تونس، مصر، عراق، لبنان، پاکستان، عربستان سعوی و ترکیه انجام شده، نشان می دهد که اکثر مردم این کشورها ترجیح می دهند که یک زن به طور کامل موهای سرش را بپوشاند اما لازم نیست ضرورتاً صورتش را بپوشاند. در عراق و مصر زنی که با حجاب چادر مشکی باشد، دومین گزینه محبوب انتخاب شده است. جالب آن که در مصر، 14 درصد معتقدند که زنان می بایست خود توانایی انتخاب نوع پوشش را داشته باشند و این درحالی است که این نگرش در تونس (56 درصد)، ترکیه (52 درصد) و لبنان (49 درصد) است. یعنی کشورهایی که درصد قابل توجهی از آنها معتقد به حضور بی حجاب زنان در جامعه هستند، شمولیت بیشتری دارد[6].
در سال 1953، در زمان جمال عبدالناصر، رهبر اخوان المسلمین اظهار داشته بود که حجاب زنان باید اجباری شود، که ناصر پاسخ داده بود: «من می دانم که شما یک دختر در دانشگاه دارید و او روسری یا هر چیز دیگری را به عنوان حجاب نمی پسندد بنابراین شما نمیتوانید یک دختر، که دختر خودتان است را مجبور به پوشش خاصی کنید. حال چگونه می خواهید به ده میلیون زن این اجبار را تحمیل کنید؟ حجاب در جامعه مصر به تدریج ناپدید شد، به طوری که در سال 1958 یک مقاله بیان داشت که «حجاب در اینجا ناشناخته است»[7]. با این حال، حجاب از سال 1970 تا به حال احیا شده است. به گفته نیویورک تایمز، در سال 2007 حدود 90 درصد زنان مصری در حال پوشیدن روسری هستند[8].
افکار عمومی در مصر حجاب اجباری را مسأله ای سیاسی قلمداد می کند. رویکرد سکولار، زنان را تشویق به پوشیدن آن نمی کند، بلکه جناح افراطی اسلامی آن را ارائه می دهد. در کشور مصر، این اقدام یک فعالیت سیاسی سلفی است. حتی برخی از محدودیت ها در مورد حجاب توسط دولت وجود دارد که نشان می دهد دولت، حجاب را یک نماد سیاسی می داند. در سال 2002، دو نفر از هواداران از یک ایستگاه تلویزیونی دولتی به دلیل تصمیم گیری در مورد رعایت حجاب، از تلویزیون ملی حذف شدند[9]. در سال 2010، باهر ابراهیم گاردین، روند رو به رشد دختران پیش از بلوغ مصر را برای پوشیدن حجاب مورد انتقاد قرار داد[10]. بسیاری از روشنفکران مصری با حجاب مخالف هستند. تا سال 2012 برخی از کسب و کارها ممنوعیت حجاب را ایجاد کرده بودند و روشنفکران مصری از این ممنوعیت ها حمایت کردند[11]. در سال های 2016 و 2017 دولت مصر و پارلمان توسط سیاستمداران برجسته ای که عنوان کرده اند حجاب چهره و نقاب است و نه یک سنت اسلامی و نه یک توصیه قرآنی، فعالیت هایی در جهت ممنوعیت نقاب داشته اند[12].
جایگاه زنان در حکومت های مختلف
زنان مصری متناسب با حکومت های مختلف، شاهد مراحل تاریخی متفاوتی بودهاند. ظهور اسلام در قرون وسطی با خود قوانین شریعت را به مصر آورد که سرشار از اشاراتی به وظایف و موقعیت اجتماعی زنان بود. دیدگاه اسلامی در اواخر حکومت پاشاها شروع به تغییر به سمت مدرنیزاسیون کرد. درست مانند تجربه ایران و ترکیه، اسلام بهنام پروژه مدرنیزه کردن در مصر قربانی شد. پروژهای که دینزدایی سیاسی را برای حوزه زنان و از جمله مقوله حجاب به ارمغان آورد. «جمال عبدالناصر» تحت عنوان فمنیسم دولتی از حقوق زنان به عنوان قسمتی از سیاست رفاه دولتی سالهای 1950 حمایت کرد. در نتیجه، زنان به حقوق مدنی و مشاغل دست یافتند، نقش مادرانگی را رها کردند و صندلیهای بیشتری را در مجلس به خود اختصاص دادند[13].
طرح اقتصاد آزاد «انور سادات» مبنی برتشویق زنان به ترک کار به جای تدوین طرحهای قانونی و آشتی دادن نقش مادرانه و زنانه با اشتغال، فمینیسم ناصری را پایان بخشید. این حرکت با تظاهر به اسلامگرایی و با نیت پیشبرد سیاستهای اجتماعی– اقتصادی بنیان نهاده شد. در نتیجه، نرخ زنان بیکار بین سالهای 1960 تا 1986 به دهها هزار نفر رسید. از طرفی در سال ۱۹۷۹ میلادی قانون خانواده جدیدی تحت عنوان قانون جهان (به نام همسر انور سادات) به تصویب رسید و طرفداران حقوق زنان در مصر از این تحول حقوقی و مدنی استقبال کردند زیرا به زنان مصری امتیازات بیشتری در زمینه طلاق اعطا شده و شرایط انجام طلاق نسبت به گذشته تسهیل شده بود[14]. اما در طول دوره «مبارک»، زنان با مرحله دیگری از تضییع حقوق از جمله لغو سهمیه کرسیهای مجلس و قانون «منزلت شخصی» سال 1979 در مورد طلاق و حضانت مواجه شدند.
موقعیت منحصربفرد تاریخ مصر که ظرفیت زنان را برای حضور اجتماعی افزایش داد، انقلاب سال 2011 است که «مبارک» را طی چند روز طوفانی و تعیینکننده از قدرت برکنار کرد. حضور زنان در میدان التحریر ثابت کرد که انقلاب دارای شمول گستردهای در میان طبقات و ایدئولوژیهای مختلف است و گواه این ادعا حضور زنان و مردان با انواع پوششها و در نقشهای مختلف با میزان مشارکتهای مختلف است. این گوناگونی نه تنها اراده عمومی را برای ساقط کردن حکومت استبدادی ثابت کرد، بلکه چهره کلیشهای غرب از زن منفعل و سرکوب شده عرب را نیز دگرگون کرد.
فمینیسم در مصر
جنبش زنان در مصر به نسبت دیگر کشورهای عربی پرسابقهتر است. فمینیسم در مصر در چارچوب طبقه متوسط شهری ظهور یافت. در سال ۱۸۲۳ زنان مصری اولین سازمان فمینیستی را تشکیل دادند و به نشانه اعتراض، حجاب خود را برداشتند. با انقلاب 2011، فمینیستها خون تازهای در رگها یافتند که توسط جنبشهای بینالمللی فمینیستی تقویت میشد. زنان تحصیل کردهای که به دنبال برابری حقوق بودند با ایدئولوژیهای مختلف به فکر حفظ منافع بهدست آمده از انقلاب افتادند.
یکی از منابع مهم برای درک رویکردهای فمینیستهای مصر بعد از انقلاب، مقاله «مصر؛ نبرد برای امید و اخلاق» به قلم هدی السداء است که در نوامبر 2011 منتشر شد. السداء قدرت گرفتن نو درآمد احزاب در پی انقلاب را ظرف جدیدی برای حضور اجتماعی و پیگیری خواستههای زنان میداند. بعضی از این گروهها متعهد به در نظر گرفتن درصدی از کرسیها برای نمایندگی زنان هستند درحالیکه در مصر قبل از انقلاب زنان مجبور بودند به فعالیتهای جامعه مدنی اکتفا کنند. السداء این باور را سادهانگاری میداند که بپذیریم حرکتهای شکل گرفته در حوزه زنان بعد از انقلاب فقط سرچشمه داخلی دارد. نگرانیهایی درباره سرمایههای منطقهای و بینالمللی این جنبشها در مصر وجود دارد. السداء این انگیزهها را به سه دسته تقسیم می کند که نهایتاً آنها را از دموکراسی واقعی متمایز میداند: نمایندگیهای مذهبی محافظهکارانه زنان که توسط نیروهای محلی ترویج میشوند؛ فعالان منطقهای که از سرایت سیاست های دموکراتیک میهراسند؛ و آنهایی که توسط نمایندگان امپریالیست حمایت میشوند و برای دستیابی به ثروتهای منطقهای در رقابتاند[15].
اگرچه فمینیستهای مصر در تلاشند تا دیدگاههایشان را متعادلتر از گذشته و همسو با حقوق مطالبه شده کل ملت معرفی کنند، همچنان انتقادات جدی به دیدگاهشان وارد است. این انتقادات را میتوان در قالب بیانات سایر گروههای حامی حقوق زنان در مصر بررسی و ارائه کرد. از جمله موارد نقد فمنیستها، رادیکال بودن دیدگاههای آنها، قائل بودن به معیارهای غربی برای تعریف حقوق زنان و تعیین قوانین این حوزه، برخورد دوگانه در رابطه با دستاوردهای انقلاب و نحوه قضاوت درباره عملکرد احزاب و گروهها در رابطه با به رسمیت شناختن حقوق زنان است.
زنان و اسلامگرایان مصر
اسلامگرایان مصر گروهی هستند که به صورت سیاسی سازمان یافتهاند تا کشور را از سکولار شدن به مسیر دیگری ببرند. دهه 1970 اوج توسعه افکار اسلامگرا بود. در این برهه، طبقه متوسط جامعه که جایگاه علمی و آکادمیک رفیعی یافته بودند، متوجه شواهدی مبنی بر ضعف جامعه مصر برای مقابله با روند سکولاریزاسیون در حال پیشروی -چه از سوی طبقات مردم عادی و چه از سوی علما و متولیان دینی- شدند.
رویکرد جریانهای مذهبی مصر به زنان اما فراز و نشیبهای بسیاری داشته است. در طول رقابتهای انتخاباتی بعد از انقلاب مصر، مرسی از حزب متبوعش یعنی حزب آزادی و عدالت که شاخه سیاسی جمعیت اخوانالمسلمین است، بهخاطر کمتوجهی به نقش اجتماعی زنان انتقاد کرد. او بارها خاطر نشان کرد که زنان باید با همان قوت و صلابت مردان در همه امور حضور داشته باشند و به امکان حضور آنها در پستهای بالای سیاسی و اجتماعی حتی در مقام نخستوزیری تأکید داشت. او تلاش کرد این ادعای خود را با وارد کردن زنانی مانند نادیا زخاری و نجوا خلیل به کابینه سی و پنج نفرهاش ثابت کند. همچنین سیاستهای جنسیتی مرسی را میتوان در متن چند فرهنگی کابینهاش جستجو کرد؛ اوهاشم قندیل از مسیحیان قبطی و از حزبی دیگر را به عنوان معاون اول برگزیده است.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی همچون سعید صدیق معتقدند سیاستهای دولت کنونی مصر ورای مرزهای جنسیتی و بیشتر حول محور سیاستهای اقتصاد میچرخد. به همینجهت برخی از انتقادات به این حزب معطوف به تلاشهای ظاهرفریبانه حزبی است که فارغ از دغدغه حقیقی زنان و تنها برای کسب حمایت رأیدهندگان انجام میشود. سی ان ان به طرز جالبی این موضوع را مورد انعکاس خبری قرار داد. پس از انتخابات مصر این خبرگزاری مقالهای از دالیا زیده منتشر کرد که در آن مرسی را به استفاده ابزاری و تبلیغاتی از زنان در انتخابات متهم کرده است. زیده در این مقاله با اشاره به مطالب سایت رسمی اخوانالمسلمین این حزب را متهم کرد به این که زن را موجودی درجه دو میداند که باید بشوید و بروبد و بپزد. اخوان همچنین متهم است که تنها در آستانه انتخابات، تعداد محدودی از زنان که از وابستگان اعضای حزب هستند را وارد تشکیلات حزبی نموده و این زنان نیز چندان در اجتماع ظاهر نمیشوند.
سخن آخر
با توجه به واقعیت های آماری در حوزه پوشش و حجاب زنان در مصر، ضعفهای مختصر گروه های اسلام گرا، تمایل گروههای فمینیستی برای نزدیک نمودن دیدگاهها و سرازیر شدن سرمایهها و توجهات سازمانهای غربی و بینالمللی، اتخاذ رویکردی واقعگرایانه نسبت به مقوله زنان جهت تضمین خواست عموم زنان مصری برای داشتن پوششی اسلامی ضروری بهنظر میرسد.
اصلاح نابسامانی ها، در گرو اجتناب از هر گونه رویکردهای رادیکال –چه مذهبی و چه سکولار-است؛ درواقع علمای حقیقی اسلام باید با نظارت بر فعالیت های گروههای اسلامگرا و گروههای سکولار داعی حقوق زنان، اصلاح مسائل زنان را پیگیری کنند. پشتوانه علمی برای پیشبرد امور، سعه صدر لازم جهت جلوگیری از سوء تفاهمات و توطئه ها و توانایی کافی برای یکپارچه سازی ظرفیت گروه ها و جریانات از لوازم این امر به شمار می آید.
[1] https://anthropologyandculture.com/1247
[2] https://www.tribunezamaneh.com/archives/76878
[3] https://www.tribunezamaneh.com/archives/76878
[4] https://www.nytimes.com/2007/01/28
[5] https://www.mashreghnews.ir/news/601851
[6] http://ispa.ir/Default/Details/fa/845
[7] https://news.google.com/newspapers?nid=1755
[8] https://www.nytimes.com/2007/01/28/weekinreview/28slackman.html
[9] http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/6565145.stm
[10] https://www.theguardian.com/commentisfree/belief/2010/nov/23/muslim-girls-wearing-hijab
[11] https://www.theglobeandmail.com/news/world/worldview/cairos-hijab-free-zones-trigger-cries-of
[12] https://www.express.co.uk/news/world/651292
[13] http://mehrkhane.com/fa/news/3705
[14] https://www.tribunezamaneh.com/archives/76878
[15] http://mehrkhane.com/fa/news/3705