دیدبان
بازی با مردم؛

پریشان‌گویی استراتژیک پیرامون جنگ

پریشان‌گویی استراتژیک پیرامون جنگ
دیدبان؛ در سال 92، جریان قدرت‌طلب برای حضور مجدد درعرصه قدرت چاره‌ را در سردادن وعده‌هایی می‌دید که امکان تحقق آن بعید به نظر می‌رسید. از سوی دیگر چاره‌ی عوام پذیرشدن این وعده‌ها را پرداختن به دروغ‌های بزرگ می‌دانست. از جمله این وعده‌ها مذاکره برای چرخیدن چرخ کارخانه‌ها و از جمله‌ی دروغ‌ها نیز، تهدید شدن کشور با خطر جنگ بود. این جریان در مقاطع مختلف، افکار‌عمومی را به سخره گرفته و با  مطرح ساختن پروپاگاندای سایه جنگ، پیروزی در عرصه انتخابات، ضرورت انجام مذاکرات هسته‌ای-منطقه‌ای-موشکی و شانه خالی کردن از افتضاحات اقتصادی که به بارآورده‌اند را توجیه کرده‌اند. به عبارت دیگر این جریان، هیتلر وار، با دروغ‌ پردازی‌های خود این جمله معروف را به فعلیت رسانده‌اند: «دروغ‌های کوچک همیشه خود را نمایان می‌کنند. دروغ را آنقدر بزرگ بگویید که تصور دروغ بودن آن هم به ذهن کسی وارد نشود.»
سایه جنگ، بهانه‌ای برای پیروزی در انتخابات
حسن روحانی در همایش انتخاباتی خود در 18 خرداد 92 تحت عنوان «تدبیر و امید» به طور ضمنی تداوم راه هاشمی و خاتمی را باعث نجات کشور از خطر جنگ معرفی می‌کند: «به جای این‌که از دولت سازندگی و اصلاحات تشکر کنیم که کشور را از جنگ و شورای امنیت نیز دور کردند، به آنها وقیحانه تهمت زدیم. البته من نمی‌خواهم در زمینه بسیاری از این مسائل امروز سخن بگویم، اما اگر این ملت بزرگ بار مسؤولیت را بر دوش من گذاشت، آنگاه برخی موارد را برای مردم توضیح خواهم داد اما به هر ترتیب علی‌رغم همه مشکلات، ما با کمک مردم، وحدت ملی، انسجام ملی و اجماع مسوولان در کشور تحریم را خواهیم شکست.»1  
روحانی در 3 اردیبهشت 96 در جمع مردم قزوین، دولت خود را دولت ثبات اقتصادی معرفی کرده و انتخاب رقیب خود را مساوی با جنگ می‌داند: «اساس بحث بر سر این است که آیا می‌خواهیم دومرتبه تقابل با جهان آغاز شده و سایه شوم جنگ به کشور برگردد؟ یا می‌خواهیم فضای تعامل عزت‌مند یا سازنده را با جهان ادامه دهیم؟»2 
 
مسعود سلطانی‌فر، وزیر ورزش دولت دوم روحانی در 6 اردیبهشت‌ ماه، دولت روحانی را عامل برداشته شدن سایه جنگ معرفی کرد:
 
مقام معظم رهبری، در 10 اردیبهشت 96 عامل اصلی در تامین امنیت ملی را حضور مردم در صحنه دانسته و نسبت به برخی دروغ‌پردازی‌ها که امنیت کشور را در گرو روی کار آمدن برخی جریان‌ها معرفی می‌کنند، هشدار دادند: «مردم عزیز ما باید بدانند که حضور آنها در عرصه‌های مختلف، تعیین‌کننده است. تعیین‌کننده‌ی چه؟ تعیین‌کننده‌ی امنیّت ملّی. اگر مردم در صحنه حضور داشته باشند، کشور در امنیّت باقی خواهد ماند. اینکه شما می‌بینید دشمن‌های پُررو و وقیح و گردن‌کلفت در مقابل جمهوری اسلامی از هر عمل سختی اجتناب می‌کنند، به‌خاطر حضور مردم است؛ می‌ترسند، به‌معنای واقعی کلمه می‌ترسند؛ اینها تحلیل نیست، اینکه عرض می‌کنم، واقعیّاتی است که مستندهای آنها جزو مسلّمات است... گاهی می‌شنویم و در گذشته شنفته‌ایم که بعضی‌ها فرض کنید گفته‌اند «ما که آمدیم مسئولیّت پیدا کردیم، توانستیم سایه‌ی جنگ را از سر کشور [برداریم]»؛ نه، این حرفها، حرفهای درستی نیست؛ از بنده بشنوید، آنچه سایه‌ی جنگ را، سایه‌ تعرّض دشمن را در طول این سالهای متمادی از سر این کشور رفع کرده، حضور مردم بوده است.»3  
 
حسن روحانی در 26 اردیبهشت 96، در همایش انتخاباتی خود در تبریز، رقبای انتخاباتی خود را به دلواپسی متهم کرده و باوجود هشدارهای رهبرمعظم انقلاب، سایه جنگ را به عنوان بحران جمهوری اسلامی معرفی می‌کند: «ما پای صندوق رأی برای ایران می‌رویم. دلواپسان می‌خواهند دوباره میان ایران و دنیا دیوار بکشند. ما طرفدار صلح هستیم و نه دیوار. من از شما می‌پرسم آیا ملت ایران هر روز باید در این فکر باشند که چه زمانی قطعنامه جدید تحریم علیه ایران وضع می‌شود یا باید منتظر گشایش جدیدی در زندگی‌شان باشند... رهبرانقلاب فرمودند سایه جنگ را ملت ایران از سر ایران برداشت که سخن کاملاً دقیقی است، ولی کدام دولت توانست این خواست ملی ایران را نقد کند. بحران که همیشه بود پس چرا امروز امن‌تر هستیم، یک نفر نبود که این بحران را رفع کند، شما می‌خواهید روز جمعه فردی را انتخاب کنید که بتواند با رهبران دنیا حرف بزند.»4 
 
پریشانی ذهنی یا تمسخر مردم
بزک کردن آمریکا از سوی جریان‌سازش به عنوان قدرتی که توان حمله به ایران را دارد، درحالی است که از پایگاه‌های رسانه‌ای آمریکایی و تحلیلگران این کشور، خلاف این موضوع شنیده می‌شود. پایگاه عربی اسلام تایمز می‌نویسد: «وین مدسن» تحلیلگر و روزنامه‌نگار آمریکایی در مصاحبه با شبکه پرس‌تی‌وی گفت: «آمریکایی‌ها باید به خانه برگشته و ایده غیرمعقول ابرقدرت بودن جهان را فراموش کنند. جهان در حال تحول است و ائتلاف‌ها و اتحادهای منطقه‌ای جدیدی در حال ایجاد است.»5  
اگرچه جریان‌سازش از حافظه ضعیفی برخوردار است اما متاسفانه این جریان دچار نوعی، دیگر خود‌پنداری شده و مخاطبان خود را نیز کم‌حافظه تلقی می‌کند. حسن روحانی بیستم بهمن ماه سال ۹۱ در برنامه «شناسنامه» حاضر شد و احتمال وقوع جنگ با آمریکایی‌ها را منتفی دانسته و می‌گوید: «من جنگ را قبول ندارم. جنگ ما و آمریکا نه به نفع ماست و نه به نفع آمریکا. فکر نمی‌کنم در این مقطع آمریکایی‌ها به دنبال جنگ با ایران باشد. شاید بوش در مقطعی به دنبال جنگ با ایران بوده باشد، اما امروز این شرایط وجود ندارد چون آمریکا می‌داند که آثار این جنگ چقدر برای منطقه و منافع آمریکا مخرب خواهد شد. پایان تخاصم بین ایران و آمریکا جنگ نخواهد بود، البته شاید اسرائیل به دنبال این باشد اما قطعاً آمریکایی‌ها به فکر جنگ با ایران نیستند.»6  
از سوی دیگر حسن روحانی در 18 آذر 97 طی سخنانی در در دومین کنفرانس رؤسای مجالس ایران، پاکستان، ترکیه، چین، روسیه و افغانستان، درتضاد با گفته‌های پیشین خود، تهدید می‌کند: «هشدار می‌دهم که اگر توانایی ایران برای مبارزه با مواد مخدر و تروریسم تحت تأثیر قرار بگیرد، شما از تهدید مواد مخدر، پناه‌جویان، بمب‌ها و تروریسم در امان نخواهید ماند.»7 
جواد ظریف نیز جمعه 23 آذر امسال در کنگره حزب ندای ایرانیان سخنانی را به زبان آورد که اشاره به این سخنان در تبیین روحیه منافقانه این جریان خالی از فایده نیست: «بزرگترین مخالفان مذاکره با غرب، غرب را مرکز جهان می‌بینند. یک تحولی الان رخ داده. دنیای امروز، دنیای پسا غربی است. یک زمانی دنیا معادل بود با غرب؛ آن دوران تمام شد؛ دوران جدیدی پیدا شد. دوران قدر قدرتی تمام شده؛ ما نباید همه فکر خود را معطوف به آمریکا کنیم؛ خیال نکنیم هر اتفاقی در در دنیا می‌افتد، یک سرش در آمریکاست؛ دنیا عوض شده و غرب مرکز عالم نیست. جاهایی که داد ضدیت با آمریکا سر می‌دهند، باور ندارند آمریکا را هم می توان شکست داد.»8 
13 آذرماه 92 محمدجواد ظریف با حضور در دانشگاه تهران در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان، حقارت دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید را به نمایش گذاشته و می‌گوید: « آیا فکر کردید آمریکا که می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما می‌ترسد؟ آیا واقعا به خاطر قدرت نظامی، آمریکا جلو نمی‌آید؟!»9 
اینگونه سخنان متناقض از سوی جبهه اصلاح‌طلب-اعتدال، ترفند منافقانه آنها مبنی بر به سخره گرفتن افکار‌عمومی و سوء‌استفاده از مخاطبان در بزنگاه‌های مهم مانند انتخابات را بیش از پیش نقش برآب کرده است.
 
در تاریخ 3 شهریور 94، حسن روحانی در جمع مردم همدان می‎گوید: «بعد از 23 ماه تلاش و مذاکره توسط دیپلمات‌های ملت به نقطه‌ای رسیده‌ایم که توانسته‌ایم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم و امنیت واقعی را به کشور بازگردانیم.»10 
مقام معظم رهبری در 27 بهمن 95 در دیدار با مردم آذربایجان، نسبت به اینکه برخی درخصوص برجام آدرس‌غلط داده و آن را مانع جنگ می‌دانند واکنش نشان دادند و جنگ اصلی را جنگ اقتصادی دانستند: «مسئله‌ی اقتصاد کشور در اولویّت اوّل قرار می‌گیرد؛ چون دشمن به این متوجّه است؛ امروز هم همان کارها را دارند می‌کنند؛ این را همه توجّه کنند. چه در دوره‌ی دولت قبلی آمریکا، چه در دولت فعلی آمریکا، یکی از ترفندهای دشمن این بوده است که مرتّب تهدید کنند به جنگ؛ و [اینکه] گزینه‌ی نظامی روی میز است و مانند اینها. آن مسئول اروپایی هم، به مسئولین ما می‌گوید که جنگ در ایران حتمی بود؛ اگر برجام نبود، حتماً جنگ بود؛ دروغ محض! چرا می‌گویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ [امّا] جنگ واقعی چیز دیگر است؛ جنگ واقعی جنگ اقتصادی است، جنگ واقعی تحریم است.»11 
 
عبدالله ناصری مشاور رئیس دولت اصلاحات، در 6 اردیبهشت 96 با حمایت تمام‌قد از ریاست‌جموری روحانی، به مردانگی اروپایی‌ها در قبال ایران از آغاز صفویه اشاره کرده! و از نجات ایران توسط برجام سخن می‌گوید: «این که گفته می‌شود سایه جنگ از سر کشور برداشته شد، شوخی نیست.»12 
روحانی همچنین در 10 فروردین 96، درجلسه مناطق آزاد تجاری و صنعتی در رشت، برجام را عامل برداشته شدن سایه جنگ از کشور دانست: «برجام سایه جنگ و تهدید و تحریم ظالمانه را از کشور برداشت و فضای کار و تعامل با جهان را ‏مساعدتر کرد، باید از فضای پسابرجام در مناطق آزاد تجاری - صنعتی به خوبی استفاده شود.»13  
 
محسن صفایی‌فراهانی از متهمین فتنه88 نیز طی یک گفتگو با ایلنا عملکرد دولت را در برجام موفق دانسته و از سایه جنگ سخن می‌گوید: «این دولت خطر جنگ که سایه‌اش بر سر ایران به دلیل قطعنامه شورای امنیت سنگینی می‌کرد را از بین برد و توانست آن رای را باطل کند. این بزرگترین خدمتی بود که دولت روحانی به ملت ایران کرد.»14 
مسعود سلطانی‌فر، وزیر ورزش روحانی نیز از جنگ قریب‌الوقوعی سخن گفته بود که برجام مانع آن شد: «پیروزی سیاسی در مذاکره با ۱+۵ سایه جنگ قریب‌الوقوع را از کشور برداشت.»15 
 
او همچنین در جای دیگر گفته بود: «با تدبیر پس از دوران دفاع مقدس که توانسته بودیم قدرت نظامی‌مان را به رخ بکشیم، در مذاکرات نیز قدرت دیپلماسی‌مان را به رخ کشیدیم و تحریم‌ها را خاتمه دادیم و سایه جنگ را از سر کشور برداشتیم و ۱۲ مورد از تحریم‌های مهم توسط شورای امنیت سازمان ملل برداشته شد.»16 
حسن روحانی در 23 تیر 95 در جلسه هیات دولت به مناسبت سالروز توافق هسته‌ای، با سخنانی حقارت‌آمیز اوج دستاورد برجام را پذیرش حق هسته‌ای توسط غربی‌ها دانسته و می‌گوید: «یکی از موفقیت‌های برجام برداشتن سایه تهدید از سر مردم بود. پرونده ایران در شورای امنیت، در چارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار داده شده بود که زمینه را برای حمله نظامی به ایران آماده کنند و حتی در این زمینه به تفاهم هم رسیده بودند. مذاکرات توانست بهانه برای تهدیدات را برطرف و قدرت سیاسی، حقوقی و فنی ما را برای جهانیان آشکار کند و روشن شد فعالیت هسته‌ای و غنی‌سازی، حق مسلم ملت ایران است.»17 
روزنامه اصلاح‌طلب بهار در 20 مرداد 1397، با مشخص شدن افتضاح‌کاری‌های دولت در سیاست‌خارجی، سعی دارد دیگران را نیز در شاهکار خویش شریک سازند: «رئیس جمهور محترم ایران در مقطعی رئیس دولت شد که کشور در آستانه فروپاشی اقتصادی و حتی جنگ بود، برجام هم نتیجه یک عقلانیت جمعی ارکان نظام بود و رهبری بزرگوار بارها بر ضرورت واهمیت آن تاکید کردند و عناوینی مهم خطاب به دیپلمات‌های برجامی به کار بردند.»18 
 
علی‌رغم شانتاژهای رسانه‌ای این جریان حول محور سایه شوم جنگ، آمریکایی‌ها سخنان کاملا متفاوتی را مطرح کرده‌اند.
روزنامه اعتماد، در 25 مرداد امسال، در گزارشی به ترجمه مقاله «وندی شرمن» دیپلمات ارشد آمریکایی در مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ در نشریه فارن افرز پرداخت. شرمن در این مقاله بدون پرده اعتراف می‌کند که سیاست تهدید جنگ و تحریم برای محدودسازی صنعت هسته‌ای ایران بی‌تاثیر بود.
 
وندی شرمن می‌نویسد: «حملات هوایی نهایتاً می‌توانست اندکی باعث تأخیر در برنامه هسته‌ای ایران شود نه اینکه باعث پایان پروژه هسته‌ای ایران شود. حتی اصلی‌ترین هواداران حمله نظامی هم فرض می‌کردند چنین اقدامی باعث تأخیر ۳ تا ۵ ساله در برنامه ایران شود.»19 
شرمن در ادامه نوشت: «زمانی که گفت‌وگوهای چندجانبه سال ۲۰۱۳ از سر گرفته شد، چندین سال از وضع تحریم‌های شدید علیه تهران می‌گذشت؛ اما با وجود همه این تحریم‌ها، ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را به ۱۹ هزار رسانده بود. تحریم‌ها ممکن است به اقتصاد ایران آسیب رسانده باشد، اما آنچنان تاثیری در برنامه هسته‌ای این کشور نداشت.»20 
باوجود اینکه مدت‌هاست جنگ اقتصادی از سوی آمریکا و اروپا بر کشورمان تحمیل شده‌ است، جریان سازش که با وعده‌هایی مثل «چرخیدن چرخ کارخانه‌ها» و «رفع همه تحریم‌ها بلافاصه پس از توافق هسته‌ای» روی کار آمده بود، اکنون به جای اینکه پاسخگوی ضعف‌های مدیریتی خود در برابر افکار عمومی باشد، با فرافکنی جنگ اصلی را جنگ نظامی و نه اقتصادی معرفی کرده و نسخه‌ی مذاکره می‌پیچد. باوجود اینکه جای هیچگونه شبهه‌ای درباره شکست توافق هسته‌ای و خدعه‌ و نیرنگ آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها در این زمینه باقی نمانده است، باید از طراحان دروغ بزرگ سایه‌ جنگ پرسید، برجامی که توانایی حفاظت از خود را ندارد چگونه می‌تواند از جنگ علیه کشورمان جلوگیری کند؟
خطر جنگ درصورت عدم گفتگوی منطقه‌ای-موشکی
صادق زیباکلام، شومن اصلاح طلبان، پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای وقوع جنگ میان ایران و آمریکا را محتمل دانسته و به طور ضمنی چاره را در گفتگو در زمینه‌های دیگر می‌داند: «خروج آمریکا از برجام خطر بازگشت به آخرین دورۀ دولت احمدی نژاد، یعنی افزایش مفاسد اقتصادی را در ایران تقویت خواهد کرد و وقوع جنگی تمام‌عیار را میان ایران، از یک طرف، و اسرائیل و آمریکا، از طرف دیگر، بسیار محتمل خواهد ساخت.»21 
مقام معظم رهبری در 22 مرداد امسال، در برابر هیاهوی رسانه‌ای جریان‌سازش برای مذاکره مجدد و شبهه‌افکنی آنها درخصوص سایه جنگ، ضمن اشاره به یک عده ترسو که از جنگ واهمه دارند، فرمودند: «جنگ نخواهد شد؛ چرا؟ برای خاطر اینکه جنگ دو طرف دارد: یک طرف ما هستیم، یک طرف او است؛ ما که خب جنگ را شروع نمی‌کنیم، ما هیچ جنگی را شروع نکرده‌ایم. افتخار جمهوری اسلامی این است که هیچ جنگی را ما شروع نکرده‌ایم؛ جنگهایی داشته‌ایم، منتها شروع‌کننده طرف مقابل بوده. وقتی‌که طرف مقابل شروع کند، ما البتّه با قدرت وارد میدان می‌شویم، امّا ما جنگ را شروع نمی‌کنیم؛ اینکه طرف ما. طرف آمریکایی و آمریکایی‌ها هم جنگ را شروع نمی‌کنند، برای اینکه گمان می‌کنم آمریکایی‌ها هم می‌دانند که اگر جنگی را اینجا شروع کنند، صددرصد به ضررشان تمام خواهد شد. جمهوری‌اسلامی و ملّت ایران آن مجموعه‌ای هستند که هرکس به آنها تعرّض بکند ممکن است ضربه بزند، امّا ضربه‌ی بزرگ‌تر را خودش خواهد خورد؛ کمااینکه تا حالا این‌جوری بوده. آمریکایی‌ها یک بار هم اینجا حمله کردند به طبس -یادتان هست- خودشان را نجس کردند، برگشتند رفتند! درست است که خیلی چیزها را ممکن است نفهمند، امّا به نظرم می‌آید این‌قدر هم چیز نیستند که این را نفهمند! جنگ نخواهد شد، مطمئنّاً.»22 
 
رهبرانقلاب به کسانیکه تقاضای مذاکره مجدد با آمریکا کرده‌اند هشدار داده و علت مذاکره نکردن با آمریکا را عدم التزام آنها به توافقاتی دانستند که خودشان امضا کرده‌ بودند.23  
 
علی‌رغم هشدارهای مقام معظم رهبری، پمپاژهای رسانه‌ای جریان سازش برای فریب دادن افکار عمومی همچنان باقی است.
درهمین زمینه روزنامه اعتماد در 13 آذر امسال نوشت: «فراموش نکنیم که امروز دوره اوباما نیست. ۴۰ سال دشمنی دو کشور امروز به نقطه‌ای رسیده است که هرگونه خطای استراتژیک می‌تواند آتش جنگ را شعله‌ور سازد. کافی است تجسم کنیم که اگر تندروانی امروز در ایران بر سر کار بودند و سکان سیاست خارجی دست آنها بود، الان در چه شرایطی قرار داشتیم.»24 
این روزنامه در ادامه برای هدایت اذهان به سمت و سوی مذاکرات منطقه‌ای، از تقابل ایران و آمریکا و احتمال وقوع جنگ بین دو کشور می‌نویسد: «قدرت منطقه‌ای ایران و قدرت جهانی آمریکا از همان بدو پیروزی انقلاب انقلاب ایران در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند و فراز و نشیب بحران‌های فی مابین به سمت و سویی رفته است که بحران روابط دو کشور امروز هر چه بیشتر عود کرده و بیم از تقابل در منطقه و سوق یافتن آن به سمت و سوی منازعه نظامی چه به طور مستقیم بین ایران و آمریکا و چه به طور نیابتی از طرف متحدین منطقه‌ای آمریکا-ایران بیش از هر زمان دیگری است.»25 
بازگشت دیو
روزنامه شرق نیز در 3 دی امسال در سرمقاله خود به قلم علی‌خرم، ضمن انکار شکست آشکار آمریکا در سوریه، پیشنهاد همکاری با اروپایی‌ها را در منطقه می‌دهد: «شاید می‌توانستیم خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان را صرفاً صرفه جویی در هزینه‌ها و جلوگیری از سرزنش ترامپ در مبارزات انتخاباتی تفسیر کنیم؛ ولی حضور ناو آمریکایی در خلیج فارس و بهانه گیری‌های اسرائیل درباره حزب الله و ایران و نیت آشکار دولت ترامپ در مورد ایران و دلایل دیگر نشان می‌دهد دونالد ترامپ، اسرائیل و عربستان به هیچ وجه نیت دوستانه و صادقانه‌ای در منطقه درباره ایران ندارند. البته ایران می‌تواند دولت ترامپ را برای انگیزه‌های اقتصادی آزمایش کند و اجازه ندهد طرح‌های این سه کشور آنقدر عملیاتی شود که امکان توقف آن وجود نداشته باشد. از سوی دیگر بهانه ندادن به این مثلث شوم باید در سیاست عملی کشور شامل سیاست داخلی و سیاست خارجی کاملاً اعمال شود. از سوی دیگر، گرم کردن روابط با دوستان و آنها که با آمریکا همراه نیستند، نظیر اروپا باید به طور جدی در دستور کار سیاست خارجی ما قرار بگیرد.»26 
«جلیل رحیمی جهان‌آبادی»، از نمایندگان اهل سنت و عضو فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس به تازگی طی اظهاراتی در یک نطق میان دستور گفته است: «اگرچه نفوذ و حضور ما در منطقه مهم است اما یک نکته را نباید فراموش کرد؛ بعضی اوقات ممکن است هزینه‌های زائد ما را در خیابان‌های تهران زمین گیر کند.»27 
جناب رحیمی جهان‌آبادی گویا ملتفت نیستند که عالم سیاست فضایی تک‌ بعدی نیست که بتوان تامین امنیت مرزها را رها کرده و صرفا به مسائل داخلی پرداخت. از سوی دیگر بهتر است جناب رحیمی و همفکرانشان در مجلس و دولت پاسخگوی عملکرد ضعیف خود طی چندسال اخیر باشند که مسبب اصلی مشکلات اقتصادی کنونی است. آقایان اگر ذره‌ای، بویی از غیرت برده باشند مشکلاتی را که خودشان بوجود آورده‌اند به گردن دیگران نمی‌اندازند. قضاوت اینکه آیا پیروزی‌های منطقه‌ای مدافعان حرم هزینه زائد بوده یا واگذاری مفت و مجانی دستاوردهای صنعت هسته‌ای به کشورهای غربی را به مخاطبان واگذار می‌کنیم.
اصلاح‌طلبان و اعتدالیون هرچند که در پمپاژ دروغ‌های بزرگ گوی سبقت را از آقای هیتلر ربوده‌اند، اما در برابر تحلیلگران آمریکایی که اذعان به شکست سیاست‌های آمریکا در منطقه دارند، طبیعتا نباید حرفی برای گفتن داشته باشند.
نگاه از روبرو: چه کسی شکست می‌خورد؟
در همین زمینه آنتونی کردزمن تحلیلگر باسابقه اندیشکده‌های آمریکایی در امور خاورمیانه با انتشار یادداشتی در پایگاه مرکز مطالعات راهبردی و بین‌الملل CSIS با اذعان به شکست‌های آمریکا در افغانستان می‌گوید: «واشینگتن در «جنگی فرسایشی» درگیر شده، «هیچ راهبرد مشخصی برای مواجهه با ضعف وحدت سیاسی، رهبری و پیشرفت اقتصادی» در افغانستان ندارد و ۱۷ سال پس از ورود به آن کشور، هنوز منتظر است طالبان یا خسته شود یا در مذاکره برای مشارکت در حکومت یا تمرکز در چند منطقه محدود حاضر شود.»28 
 
افزایش نفوذ ایران، وقوع اختلاف مذهبی و دامن‌زدن به اختلاف حکومت‌ مرکزی با کردها به نظر کردزمن مهمترین نگرانی‌ها پیرامون تشکیل دولت در عراق است که واشینگتن هیچ توجهی به آنها ندارد و می‌تواند به «یک پیروزی بزرگ برای ایران و یک شکست برای آمریکا» تبدیل شود.29  
از سوی دیگر ریچارد هاس تحلیل‌گر اندیشکده آمریکایی شورای روابط خارجی، در یادداشتی درباره اقدامات عربستان در منطقه می‌گوید: «جنگ با ایران خطرناک و هزینه‌بر است.»30 
اخیرا روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» به بررسی سند جدید چشم‌انداز 50 ساله جمهوری اسلامی ایران پرداخته و اذعان کرد که کشور ایران، پیچیده‌ترین و خطرناک‌ترین دشمنی است که تل‌آویو تاکنون با آن مواجه بوده است.31 
در ادامه این یادداشت با اشاره به اینکه ایران سیاست «جنگ فرسایشی تا زمان نابودی» را علیه رژیم صهیونیستی درپیش گرفته، آمده است: «ایران حقیقتا اولین دشمن (اسرائیل) است که بیش از حد قدرتمند و بزرگ است که بتوان شکستش داد.»32 
در دی‌ماه امسال نیز،«رند پال» سناتور جمهوری‌خواه آمریکایی ضمن تاکید بر اینکه نظامیان آمریکایی باید از افغاستان و سوریه خارج شوند، گفت که «بشار اسد» پیروز شده و واشنگتن چاره‌ای جز مذاکره با سوریه، ایران و روسیه ندارد.33  
روزنامه واشنگتن پست نیز در گزارشی با اشاره به عقب‌نشینی آمریکا از خلیج فارس در ماه‌های گذشته و نگرانی آمریکایی‌ها نسبت به افزایش قدرت دفاعی و موشکی ایران نوشت: «مقام‌های آمریکایی در توانایی ایران برای مقابله با موشک‌های بالستیک ایران که نزدیک به دو هزار فروند تخمین زده می‌شود، تردید دارند.»34 
فرجام دروغ بزرگ
عملکرد ضعیف جریان غربگرا در عرصه کشورداری و ناتوانی این جریان در محقق کردن شعارهای انتخاباتی خود، گزینه‌ای دیگر به جز پرداختن به عملیات روانی باهدف انحراف افکار عمومی، برای این جریان باقی نگذاشته است. سایه شوم جنگ از جمله کلیدواژه‌هایی است که از سوی غربگرایان در بزنگاه‌های مهم تبلیغ می‌شود. بهره‌برداری از این کلیدواژه برای پیروزی در انتخابات 92 و 96، معرفی رقبا تحت عنوان جنگ‌طلب، دستاوردسازی کاذب برای توافق‌هسته‌ای، شانه خالی کردن از بارمسئولیت‌هایی که به مردم وعده داده بودند و درنهایت زمینه‌سازی برای برجام موشکی و منطقه‌ای از جمله اهداف آنها طی چندسال اخیر بوده است. اگرچه با توجه به تناقض‌های حاکم در سخنان افراد شاخص این جریان از یک سو و اعتراف آمریکایی‌ها به شکست‌ سیاست‌های نظامی خود در قبال کشورهای منطقه و ایران، اینگونه تلاش‌ها محلی از اعراب ندارد.
 
 
1. http://yon.ir/NNgkc
2. http://yon.ir/u41Ju
3. http://yon.ir/HcW2H
4. http://yon.ir/7F0Jr
5. http://yon.ir/7JCOx
6. http://yon.ir/XWggP
7. http://yon.ir/Y9hhA
8. http://yon.ir/CexP6
9. http://yon.ir/IAOKi
10. http://yon.ir/AdxYe
11. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=35690
12. http://yon.ir/eDpHa
13. http://yon.ir/2NgKF
14. http://yon.ir/9py1l
15. http://yon.ir/eddd2
16. http://yon.ir/vc8KV
17. http://yon.ir/aPpPl
18. http://yon.ir/n807g
19. http://yon.ir/wp6P6
20. همان
21. goo.gl/PxWC1S
22. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40273
23. همان
24. http://yon.ir/2tv6S
25. همان
26. http://yon.ir/zYSf3
27. http://yon.ir/p5t6F
28. http://yon.ir/AKKCV
29. همان
30. http://yon.ir/gk11y
31. http://yon.ir/MXnt2
32. همان
33. http://yon.ir/ABlNt
34. http://yon.ir/9X5tq
 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن