دیدبان؛ چند وقتی است که در این روزهای شلوغ و پر ازدحام تهران صدایی به گوش میرسد ولی عدهای مایل به شنیدن هیچ صدایی نیستند. صداهایی شبیه به چگوارا و آنچه پیشتر در شوروی بود. البته که این صداها در کنهشان، اصلاً شمهای نیز از آن هیاهوی گذشته نیست. در سال هشتاد و پنج، رهبر انقلاب به صراحت اعلام کرد: « امروز بعد از آنکه اردوگاه مارکسیسم بهکلی متلاشی شده و غلط بودنِ آن حرفها، ایدهها و فکرها، با آن فلسفهنماها، بر همه ظاهر و مبرهن شده و دیگر وجود این جریان چپ، معنایی ندارد؛ اما در عین حال میبینیم که اینها را نگه میدارند و حفظ میکنند؛ چون احتیاج دارند؛ یعنی برای معارضهی با جریان دانشجویی اصیل و سالم - که همان جریان اسلامی و پایبند به معنویت و مفتخر به ایرانی بودن خود است - حاضرند زیر هر نامی، دانشجو را فعال کنند؛ زیر نام تودهای، سلطنتطلب و نامهای گوناگون». (1) اما چرا با نخنما شدن این حربه، همچنان از آن استفاده میشود و پشت ماجراهای اخیر چه کسانی پنهانشدهاند و موضع مناسب در مقابل ایشان چیست؟ در این مختصر برآنیم تا به این سوال پاسخ دهیم.
تصویرپردازی از وقایع اخیر دانشجویی
در 13 آذر وقتی که دانشگاه امیرکبیر به واسطهی فعالیت چندی از دانشجویان تندرو که عدهای از آنان از انجمن ترقیخواهان سربرآورده بودند، شلوغ شد؛ و نیز اتفاقات و اعتراضاتی که در آبان ماه در تعدادی از دانشگاهها شکل گرفت؛ عدهای به گمانشان آمد که یک دیدگاه متمایز و متفاوت از سابق در کشور ایجاد شده است؛ ولی در حقیقت اینگونه نبود. اگر به تاریخچهی انجمن مذکور توجه کنیم متوجه میشویم که این عده منسوبان به کدام جناح داخلیاند ولی گویا عدهای از همهجا مطلع، سعی دارند اینگونه جلوه دهند که گفتمانی از جنس چپ در کشور در حال نشو نما است و اگر از آنان نیز دلیلی بخواهیم به سرعت اشاره میکنند به اعتصابات کارگری و شلوغیهای اخیری که در دانشگاهها وجود داشته است.
یک ائتلاف قابلپیشبینی
اما حقیقت ماجراهایی که در دانشگاهها اتفاق افتاده است چیست و چه کسی مسئول است؟ از مدت ها قبل از 13 آذر مشابه آنچه در تعدادی از دانشگاههای دیگر مانند دانشگاه تبریز و سهند گروهی تحت عنوان پیگیری مطالبات صنفی دانشجویان در فضای مجازی ایجاد میشود این گروه سعی بر عصبانی نمودن دانشجو و تغییر مطالبات آنان دارند. به مرور این گروه ماهیت خود را افشا میکنند و با برانگیختن شور دانشجویی و سوار شدن بر موج دانشجویان ماهیت لیبرالی خود را نشان میدهند. هر چند عدهای از نظریهپردازان! علوم سیاسی این حرکتها را حرکت دانشجویی جنبش آزادی میخوانند و این را گامی از مطرح شدن دوباره این جنبش میدانند ولی باید گفت با جلسات اخیر که عدهای از اپوزسیونهای نظام تحت عنوان بهار با دانشجویان داشتند و تحرکات اخیر برخی از سفارتخانههای خارجی، باید متوجه نزدیک شدن لیبرالیسم کاغذی و چپگرایی مبتذل و پوپولیستی باشیم و در رفتارها و برنامهریزیهای آینده سنجیدهتر عمل کنیم.
یک موضع عقلانی؟!
ولی چه کنیم که ناآگاهانه یا بدون اطلاع دقیق از اهداف دشمن، در پازل طرف مقابل بازی نکنیم؟ بایستی این بایدها را به سه قسمت تقسیم کنیم. کارهایی که رسانه ملی و گروهای فعال در شبکه مجازی باید انجام دهند، کارهایی که باید دانشجویان انجام دهند و کارهایی که باید مسئولین انجام دهند.
رسانهی ملی و فجازیسازان
در دیدارهای مختلف رهبر انقلاب با اصحاب رسانه، ایشان بر رعایت هنجارهای کار خبری و اطلاعرسانی تأکید داشته و در این موضع برای رسانهی ملی جایگاهی والا قائل است. در سالهای اخیر و به خصوص با اتفاقاتی که در داخل و خارج ایران رخ داده سیاستهای خبری رسانهی ملی بیش از پیش واضح شده و نوع مدیریت خبررسانی آن آشکار شده است. برای مثلا اگر فلشبکی به حادثهی پلاسکو یا حادثهی تررویستی اهواز و نیز زلزله در کرمانشاه بزنیم، مؤلفههایی از مدیریت رسانهای این نهاد عریض و طویل به دست میآید. در کنار این رسانههای رسمی، با فراوانی قابل توجه فضای مجازی، مردم و مخاطبین به علل مختلف سعی بر اخذ اخبار و وقایع از منابع متعدد دارند. از این رو با ملاحظهی این سطح و تعداد از رقبا، رسانهی ملی به علت ظرفیت اطلاعاتی، منابع متکثر خبری، و نیروی انسانی قابل توجه بایستی از این توان برای رساندن بیشترین اخبار، مستندترین آنها و رواییترین اخبار همت بگمارد و تا میتواند با بازتاب نظرات مختلف، سبد مخاطبین خود را تنوع بخشد و از شکاف خبررسانی رسمی ج.ا با مخاطبین بکاهد. از سویی هم رسانهی ملی و هم فعالان فضای مجازی بایستی به عنوان سکوهای انتقال پیام طبقات مستضعف و آسییبپذیر به ایفای نقش جدی بپردازند و ارتباط فعال و موثری را بین این اقشار و مسئولین برقرار نمایند.
دانشجویان و دغدغههای متکثر
اگر این واقعیت را بپذیریم که تمام افرادی که در تجمعات دانشجویی حاضر میشوند لزوماً دغدغهی عدالت و اقشار مستضعف جامعه را ندارند و میتوانند با انگیزهها و شعارهای فمینستی، لیبرالی، اپوزیسیونی و ... در این اعتراضات شرکت کنند، این واقعیت را نفی نمیکند که بخشی از کاورها و شعارهای مطروحه به طرفداری از چپگرایی هوادارانی هرچند قلیل هم دارد. از این رو بایستی با آموزشها و جلسات مختلف از تندشدن این تمایلات کاست و به این دغدغهها چارچوب منطقی و مشروع داد. از سویی دانشجویان مومن و انقلابی که در سخنرانیهای مختلف مخاطب رهبر انقلاب هستند، بایستی با ورود جدی این نقش اصیل حمایت از محرومان را که متعلق به خودشان است ایفا نمایند و عرصه را بر دیگری تنگ نماید.
مسئولانی که قائل به پاسخگویی...
بخش مهمی از این اعتراضات در مقابله با عملکرد مسئولین و نتایج عملی مدیریت ایشان است؛ از این رو؛ نقش عمده در این وادی، متوجه مسئولین دولتی و در درجهی بعد سایر قوا است. بر کسی پوشیده نیست مهمترین مشکل روز مردم و اقشار آسیبپذیر اقتصاد و معیشت است. ورای بحث ارزیابی عملکردها و خوبی یا بدی مدیریت دورهی حاضر، مسئولان مستقیم و غیرمستقیم این حوزه بایستی به درد و دلها و سوالات و شبهات این اقشار توجه نموده و در مقام آسیبشناسی سیاستها، این ملاحظات را لحاظ نمایند. نفس گوش سپردن و آزادی دادن به این اقشار و دانشجویان مطالبهگر آنچنان که در دیدارهای دانشجویی رهبری اتفاق میافتد برای سایر مسئولین واجب بود و میتواند تا حد زیادی به رفع مشکل کمک نماید. اگر روز ملاک سیاستگذاری مسئولین، رأیدهندگان و طیف سبد رأی افراد، یا ابتنای مدیریت کشور بر شیوههای لیبرالی و نه جهادی شد و درصدد حل مشکلات این اقشار آسیبپذیر نبودند و در کنار آن از پاسخگویی و شنیدن دغدغههای مردمی نیز فراری بودند، بایستی مطمئن بود با صِرف انجام گرفتن وظایف از سوی رسانه و دانشجویان، مشکل حل نخواهد...
مآخذ:
1-بیانات در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهای مختلف دانشجویی