دیدبان؛خداجویی یکی از ویژگیهای فطری انسان بوده و سیر و سلوک به سمت مبدا آفرینش و قربت الهی مهمترین آرزوی موحدان در هر دورهای بوده است. یکی از راههای حرکت در این مسیر، عرفان است.عرفان حقیقی یعنی «راه و روشی که انسان را به شناخت صحیح از حقیقت هستی رهنمون سازد و او را از راههای حقیقی و مطمئن بهحق و کمال مطلوب، همان خدا، برساند، راههایی که با عقل و فطرت سازگار است»[1]
اما این سوال پیش میآید که تفاوت عرفان با دین چیست؟ آیا این دو با هم فرق داشته و از راههای متفاوتی انسان را در این مسیر پیش میبرند؟
با توجه به تعریف عرفان و در نظر داشتن اختلافهایی که در این زمینه وجود دارد میتوان گفت: عرفان اصیل همان دین مبین اسلام است. عرفان مبتنی بر اصول یقینی و برگرفته از آیات و روایات با دین حق اسلام هیچ تعارضی ندارد.
علامه مصباح در کلامی میفرمایند: «عرفان واقعی تنها از راه بندگی خدا و اطاعت از دستورات او حاصل میشود و بندگی خدا بدون شناخت او امکان ندارد شناختی که نیازمند به اصول فلسفی است. تشخیص مکاشفات صحیح عرفانی با عرضه داشتن آنها بر موازین عقل و شرع، انجام میگیرد»[2]
اما بر خلاف آنچه که گفتیم، امروزه عدهای در پی آن هستند تا از راه راحتتری به این والا دست پیدا کنند و این مسیر را زودتر و راحتتر بپیمایند و این را جز در مریدی از کسی که این تجربه را درک کرده باشد نمیبینند.
عرفان هم همچون هر آموزهی دیگری نیازمند استاد و تلاش و استمرار است. اما از آن جایی که روح حقگرای انسان به دنبال این آموزهها است، عدهای هم در این میان از این فطرت انسانها استفاده کرده و آن را وسیله جاه طلبیهای خود قرار میدهند. آنها که هنوز چند پله بیشتر در این مسیر نرفتهاند به دنبال کسب جایگاه استادی و پرورش مرید برای خود هستند.
تاریخ را که بخوانیم از اینگونه افراد کم نمیبینیم. به طور کلی هرگاه دین به عنوان یک ارزش اجتماعی مطرح بشود، عدهای هم از آن سوء استفاده میکنند. لذا در جمهوری اسلامی ایران هم ازین موارد بسیار مشاهده میشود.
به عنوان مثال موردی که اخیرا پیش آمد، قضیه فردی ظاهرا عارف که خود را از شاگردان آیت اله بهجت خوانده و به گفته خودش از آیت الله سعادت پرور اجازه درس اخلاق دارد. اما طبق نقلی که از پسر آیت الله بهجت شده است، او را پای درس استاد ندیدهاند و آیت الله تحریری هم در درس اخلاق خود به این نکته اشاره کردند که کسی جز ایشان از آیت الله سعادتپرور اجازه برگزاری درس اخلاق ندارد.
اما با همین حال این فرد مدتها به پرورش مرید برای خود پرداخته و دیده شده است که برخی از نخبگان کشوری نیز به این جریان گرایش داشتهاند. یکی از مشکلات اصلی که درباره این جریانها وجود دارد این است که برای عامه مردم به راحتی قابل شناسایی نیستند و در نگاه ظاهر، خود را موجه جلوه میدهند. لذا عدهای به آنها جذب میشوند و آنها از این غفلت استفاده کرده و به اسم دین به دکان داری خود میپردازند.
[1] http://pajoohe.ir/%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B0%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C__a-61700.aspx