دیدبان
جریان‌شناسی ناتوانی؛

مدیریت قاجاری آقای معاون بر کلان شهر تهران

مدیریت قاجاری آقای معاون بر کلان شهر تهران

دیدبان؛ با گذشت بیش از یکسال از شکل‌گیری شورای پنجم و بدست گرفتن تمامی کرسی‌های شهرداری توسط جریان اصلاحات، تا کنون شهر تهران از مدیریت قابل قبول بی‌بهره بوده است. عدم ثبات در مدیریت، تبدیل شهرداری به محل منازعات گروه‌های اصلاح‌طلب و عدم برخورداری از نیروهای متخصص و توانمند برای اداره کلان شهر تهران، از جمله دلایلی است که احتمال تکرار مجدد شرایط شورای شهراول را افزایش داده است. اصلاح‌طلبان که در آستانه انتخابات، شعار نجات تهران را سر می‌دادند، اکنون به جای پاسخگویی به کارنامه یکساله خود، مشغول پذیرایی از سومین شهردار هستند.

شورای اول: هر سال یک شهردار

انتظار این بود که شورای یکدست در انتخاب شهردار با مشکلی روبرو نشود، اما بعد از کش و قوس‌های فراوان با وجود مخالفت‌های عبدالله نوری، بعد از چندماه مرتضی الویری به عنوان نخستین شهردار انتخاب شد. اما اختلافات پایانی نداشت و درعرض سه سال، تهران شاهد تغییر سه شهردار بود. رقابت دو حزب کارگزاران و مشارکت بر سر منافع حزبی و تقیسم منافع شهر عامل اصلی این ناکارآمدی تلقی می‌شد، عاملی که در شورای پنجم نیز در حال تکرار است و رقابت میان کارگزاران، اتحاد ملت و اعتماد ملی بدون در نظر گرفتن مساله کارآمدی شهردار شدت پیدا کرده است.

روزنامه نشاط در گزارشی از مدیریت شورای شهر توسط لابی‌های بیرونی در اولین شورای شهر در سال 78 می‌نویسد:

«سه‌ شب پیش در جلسه‌ای در غرب تهران هنگامی که اعضای شورای شهر در یکی از خانه‌ها دور هم جمع شدند تا درباره انتخاب شهردار آینده تهران به یک تصمیم‌گیری مقدماتی برسند، دو پیغام به شورا رسیده بود: نخست پیام غلامحسین کرباسچی از زندان اوین که محمد عطریانفر را توصیه کرده بود و دوم پیام اکبر هاشمی رفسنجانی از مجمع تشخیص مصلحت نظام که محمد غرضی را انتخاب مناسب دانسته بود. اعضای متمایل به حزب کارگزاران با شنیدن این دو پیام کوشیدند مخالفت جدی خود را با فخرالدین دانش آشتیانی، کاندیدای جبهه مشارکت، نشان دهند. کار تا به آنجا پیش رفت که عبدالله نوری، رئیس شورای شهر تهران، استعفانامه خود را در همان شب نوشت.»

در شورای پنجم نیز نقش پشت پرده خاتمی در انتخاب گزینه‌های شهرداری کاملا روشن بود.او بارها مخالفت خود را با انتخاب محسن هاشمی به عنوان شهردار ابراز کرده که البته تا اینجا نتیجه هم داده و محسن هاشمی هربار از رسیدن به این منصب باز مانده است. [1]

خشت کج شورای پنجم

گویا نطفه شورای پنجم از همان ابتدا با حاشیه بسته شده بود. بسته شدن لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان واکنش‌های زیادی را به خود جلب کرد. در زمان انتخابات بود که فاطمه دانشور از پیشنهاد ۲ میلیارد تومانی برای گنجاندن نام وی در لیست اصلاح‌طلبان خبر داد، رسانه‌ای شدن این خبر اما برای دانشور گران تمام شد و نام وی به طور کلی از لیست اصلاح‌طلبان حذف شد. لیست فروشی اصلاح‌طلبان به لیست دوم آنها نیز رسید و رقم‌های ۵۰ تا ۱۰۰ میلیونی از برخی افراد درخواست شده بود. دانشور بعدها در همایش دوباره اصلاحات، دوباره امید خطاب به عارف گفت:

« بنده را شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان رد صلاحیت کرد. آقای عارف دست شما درد نکند، شما اخلاق را سر بریدید.»[2]

از حزب‌فروشی تا منصب فروشی؟

در همین رابطه، احمد حکیمی‌پور، دبیر کل حزب اراده ملت در یکی از سخنرانی‌های خود به یک پدیده جدید در عرصه سیاسی کشور اشاره کرد و گفت: «به عنوان کسی که ۲۵ سال فعالیت سیاسی و تشکیلاتی و اجرایی در سطوح مختلف داشته‌ام، باید بگویم که متاسفانه در کشور پدیده «حزب فروشی» شکل گرفته است. مثلا فردی یک شبه بر اساس توافق با پرداخت پول عضو حزب شده تا در شورای شهر رای بیاورد که چنین زد و بندهایی خطرناک است و مربوط به احزاب استاندارد و شفاف نیست. باید جلوی این کار گرفته شود.»[3] با این احتساب باید از اصلاح‌طلبان سوال کرد آیا منصب شهرداری را هم فروخته‌اند؟

از اختلاف تا استعفا

محمدعلی نجفی نخستین شهردار منتخب شورای پنجم، تمام مدت هشت ماهه ریاست خود را با حاشیه سپری کرد. اگرچه این حاشیه ها تا مدت ها بعد از کناره‌گیری او، همچنان ادامه دارد. از پرونده‌سازی‌های مکرر برای قالیباف به بهانه شفافیت سازی گرفته تا حضور در مجلس رقص دختران و بیماری آقای شهردار که در نهایت به استعفای او منجر شد.

الهه کولایی برای وارونه کردن حقیقت استعفای نجفی در توییتر نوشت: «اصلاح‌طلبان شورای شهر تهران، با پشتیبانی از دکتر نجفی و نپذیرفتن استعفای او، پایبندی‌شان را به دفاع همه‌جانبه از #حقوق- مردم تهران به نمایش بگذارند. مبارزه با فساد و رانت و ویژه‌خواری، استواری و یکپارچگی می‌خواهد».

اما هنگامه شهیدی از فعالان اصلاح‌طلب در پاسخ کولایی تصریح کرده است: «استعفای نجفی ربطی به مبارزه با فساد و رانت‌خواری نداشت؛ تحت فشار بوده اون هم از طرف دوستان! اصلاح‌طلبان اگر واقعاً #فسادستیز هستند خودشان از دستگاه قضایی درخواست محاکمه بابت فساد مالی# حسین- فریدون را کنند تا به صداقت‌شان ایمان آوریم». [4]

شکورای‌راد درباره علل استعفای نجفی به فشارهای بیرونی، فشارهای برخی اصلاح طلبان ( کارگزاران ) و بیماری نجفی اشاره کرده و می‌گوید:«ولی اینکه کدام بحرانی‌تر بود، کارگزاران می‌خواستند بگویند که بیماری پررنگ‌ترین مشکل است و دائماً هم این را می‌گفتند. حزب اتحاد اما می‌گفت اگرچه بیماری وجود دارد ولی عامل اصلی چیز دیگری است و بیماری بهانه شده است. این شد منشأ اختلاف اتحاد و کارگزاران. اتحاد از استعفا ابراز نگرانی می‌کرد، کارگزاران از استعفا استقبال می‌کرد.»[5]

وعده پول، مقام و پست

بعد از انتخاب محسن افشانی به عنوان دومین شهردار شورای پنجم، اخبار مختلفی از لابی و مذاکرات برخی از اعضای شورای شهر جهت دریافت پست‌های مدیریتی برای اقوام و آشنایان خود شنیده شد. منتجب‌نیا طی مصاحبه‌ای در این مورد گفت:

«متاسفانه برخی افراد که در حزب اعتماد ملی کارشکنی می‌کنند، مسئولیت‌هایی را از ناحیه شورای شهر و شهرداری بین دوستان خودشان تقسیم و اشخاص را هم تطمیع می‌کنند یعنی وعده پست، مقام و پول می‌دهند‌. قائم‌مقام حزب اعتماد ملی افزود: هم به آن چند نفر تذکر می‌دهم و هم به شهردار محترم آقای افشانی می‌گویم که مراقب این افراد باشند تا ضربه‌ای به شورای شهر و شهرداری تهران وارد نشود.»

منتجب نیا هشدار داد: «شهردار نباید به این افراد اجازه دهد تا پست‌های شهرداری به چنین افرادی سپرده شود. متاسفانه چند مورد مشاهده شده که آن چند نفری که در حزب اعتماد ملی شیطنت کردند و باعث اختلاف شدند الان در شهرداری تهران پست‌های حساس گرفته‌اند.» وی در این باره اضافه کرد: «با وجود چنین افرادی در شهرداری تهران برای کارآمدی شهرداری احساس خطر می‌کنم و به افشانی هشدار می‌دهم که هرچه سریع‌تر جلوی آنان و این کارها را بگیرد. شهردار تهران باید کسانی را که باندی وارد شهرداری شدند کنار بزند تا دیگر مفاسد شهردار سابق تکرار نشود.»[6]

افشانی هنوز موقعیت خود را در شهرداری تثبیت نکرده بود که قانون ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. با این حال اطرافیان افشانی تمام تلاش خود را برای استثنا کردن او از این قانون بکار بستند اگرچه درنهایت ناکام ماندند.

مرتضی الویری رئیس شورای عالی استان‌ها و همچنین رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران در نامه‌ای به رئیس مجلس نوشت:«شورای عالی استان‌ها بر این باور است که شهرداران مشمول قانون منع بکارگیری بازنشستگان نمی‌شوند و بر این اساس از جنابعالی و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی درخواست می‌شود، اقدام مقتضی معمول فرمایند.»[7] البته افاضات کم نظیر افشانی بعد از وداع با بهشت نیز بر حاشیه‌های شهرداری تهران افزود. وی اعلام کرد تنها 6 نفر از قوم خود را در شهرداری تهران منصوب کرده است.[8]

حناچی و شهرفروشی

پیروز جناچی از رقبای مهم افشانی و عباس آخوندی برای پست ریاست شهرداری بود. مجید فراهانی از اعضای شورای پنجم، هنگام گزارش‌دهی حناچی از برنامه‌های خود در رقابت با افشانی، برنامه‌های او را اینگونه زیر سوال می‌برد:

«شما اشاراتی به چرخه معیوب فروش شهر کردید که از دوره ی کرباسچی این پارادایم شهرفروشی شروع شد و شما در آن موقع در شورای عالی شهرسازی مسئول بودید چرا اقدامی نکردید؟»[9]

روزنامه آرمان در رقابت آخوندی و حناچی در مطلبی با عنوان «این آخرین شورای اصلاح‌طلب نباشد؟!» نوشت:

«باید فردی به عنوان شهردار انتخاب شود که دارای تخصص و نگاه شهری باشد و از سویی خواسته‌ها و مطالبات مردم و شورای شهر را برآورده کرده و بتواند از جایگاه شهرداری دفاع کند. اگر کسی انتخاب شود که نتواند از جایگاه شهرداری و مدیریت شهری پایتخت در دولت دفاع کرده و باعث لرزش این جایگاه شود، به شهر آسیب وارد خواهد آمد. با این همه دو گزینه نهایی یعنی آقایان عباس آخوندی و پیروز حناچی برگزیده شده‌اند که گمان می‌رود هر دو در آینده با مشکل مواجه خواهند شد.»

این روزنامه اصلاح‌طلب در ادامه نوشت:

«آقای حناچی می‌تواند «معاون» خوبی باشد. او قدرت لابی‌گری بالایی برای اینکه بتواند از حق شهرداری و احقاق حقوق آن دفاع کند، ندارد...اکنون شورا باید مراقب باشد تا عملکردش باعث نشود این شورا آخرین شورای اصلاح‌طلب باشد.»[10]

تایید صلاحیت پیروز حناچی به عنوان شهردار تهران به دلیل عضویت یکی از برادران او در سازمان مجاهدین خلق، با اما و اگرهایی در وزارت کشور و وزارت اطلاعات همراه بود، گویا با وساطت حسن روحانی حضور برادر او در سازمان مجاهدین نادیده گرفته شده است! [11] حال جای این سوال باقی است که جریان اصلاحات چه اصراری دارد تا شهردار تهران را از میان افراد حاشیه دار انتخاب کند؟

ناکارآمدی پاشنه آشیل شورای پنجم

عدم توانایی شورای پنجم در مدیریت شهر تهران صدای سران جریان اصلاح‌طلبان را درآورده است به گونه‌ای که اعضای شورا را از تکرار مجدد شورای اول برحذر داشته‌اند. کرباسچی در پی اختلافات اصلاح‌طلبان بعد از نجفی گفته بود:

 در شورای سوم و به ویژه در شورای چهارم با وجودی که 50 درصد افراد اصلاح‌طلب و 50 درصد اصولگرا بودند، خیلی سریع و در یک پروسه نسبتا کوتاهی، جمع‌بندی صورت گرفت و شهردار انتخاب شد، اما این شورا که یک شورای یکپارچه و مربوط به جبهه اصلاحات است، متأسفانه در طول نزدیک به 11 ماه گذشته از انتخابات، هنوز نتوانسته‌ به یک جمع‌بندی و ترکیبی از آرا برسد که شهردار بتواند با هماهنگی سایر نهادها و کل نظام و حکومت، کاری قوی را شروع کند و وضع شهرداری و شهر تهران را سامان بدهد.»[12]

با تشدید اختلافات میان اصلاح‌طلبان برای انتخاب جانشین محمدعلی نجفی محدرضا عارف نسبت به بی‌اعتمادی مردم به جریان اصلاح‌طلب هشدار داد:

«مردم در انتخابات سال ۹۶ در تهران و اکثر کلان شهرها به لیست امید اعتماد کردند و رای قاطعی به گفتمان اصلاح طلبی دادند.هزینه‌هایی برای تهیه لیست امید در تهران داده شد و اعضای شورای شهر تهران باید به عقبه گفتمانی خود توجه داشته باشند و در مسیری حرکت نکنند که باعث بی‌اعتمادی مردم به این گفتمان شود.»[13]

محسن هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای شهر تهران در توییتر خود درباره انتخاب شهردار، اعضای شورا را از نزاع‌های سیاسی برحذر داشت. کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران با بیان اینکه انتخاب نامزدهای شهرداری تهران در شورای اصلاح‌طلبان سیاسی است، گفته بود:

«همه سیاسی هستند تعارف نداریم، نحوه انتخاب و نوع برخورد سیاسی است... شورای شهر تهران فرصتی نزدیک به یک سال و نیم را از دست داده و از آغاز با وجود اینکه شعار آن شفافیت بوده اما بر این اساس عمل نکرده است. شورای شهر تهران مشخص نکرده است که چرا با انتخاب محسن هاشمی به عنوان شهردار مخالف و با گزینش آقایان نجفی و افشانی موافق است.»[14]

آینده شهر در یک نگاه

بی‌اعتنایی به منافع مردم تهران و ترجیح مطامع گروهی بر مصلحت مردم تاکنون از سوی شورای پنجم امری غیرقابل انکار بوده است.یقینا نتیجه سیاسی کاری‌های جریان اصلاح‌طلب چیزی جز ثبت این رفتارهای سوء در ذهن مردم تهران نخواهد بود. تا همینجا نیز اصلاح‌طلبان ثابت کرده‌اند توان اداره یک شورای کوچک را هم ندارند چه برسد به اداره شهری همچون تهران. «مدیریت قاجاری» اصلاح‌طلبان در شورای شهر و شهرداری نشان از عقب ماندگی تاریخی این جریان سیاسی از حرکت ملت ایران و تحولات جهانی دارد. شاید اگر برای اصلاح‌طلبان ممکن بود جان کری را به عنوان شهردار تهران معرفی می‌کردند چرا که اعتقاد دارند مدیر را هم باید از خارج وارد کرد. اما سوال مهمتر اینست از آنجا که اصلاح‌طلبان حناچی را یک معاون خوب می‌دانند به راستی «شهردار واقعی» تهران چه کسی است؟

 


[1] . http://yon.ir/GEApS

[2] . http://yon.ir/XGzkm

[3] . http://yon.ir/Swhzj

[4] . http://yon.ir/ntsi9

[5] . http://yon.ir/KwysB

[6] . http://yon.ir/weGlE

[7] . http://yon.ir/ZNw47

[8] http://www.kebnanews.ir/news/404678

[9] . http://yon.ir/JmTM4

[10] . http://yon.ir/FDeqQ

[11] . http://yon.ir/GpAnA

[12] . http://yon.ir/Cl6R4

[13] . http://yon.ir/gtDnO

[14] . http://yon.ir/ckIve

 

مرتبط‌ها

ایستگاه انقلاب 11

زوایای ناآشنای مرد خاکستری دولت

در جستجوی ترکیبی از خیانت و خباثت

آیا جمهوری اسلامی به مفاهیم اصلی وجودی خود پایبند بوده است؟

دولت رمّالان

سرافراز؛ مُهره تخریب سازمان اطلاعات سپاه