دیدبان
#بازی_سازش

معمای تمدید و دام اروپایی ترامپ برای ایران

معمای تمدید و دام اروپایی ترامپ برای ایران

دیدبان؛ تعلل معنی‌دار و طولانی اروپایی‌ها در ارائه بسته پیشنهادی و نادیده گرفتن این قصور از سوی دولت و کوتاه آمدن در مقابل اروپایی‌ها پیامی منفی به جامعه بین‌الملل و از جمله آمریکایی‌ها ارسال کرده است. پیامی که حاکی از ضعف و عجز ایران نسبت به تحریم‌ها و وابستگی به اروپا تلقی می‌گردد. گدایی رابطه با اروپا از سوی دولتی‌ها به آمریکا هم اجازه داده تا بازی خود در این مسیر را گسترده‌تر نموده و از بازی مثبت اروپا در قبال ایران به عنوان «تله‌ای مرگبار» در زمان موعود استفاده نماید.

آنچه گذشت...

با اعلام خروج آمریکا از برجام در 18 اردیبهشت 1397 و وعده بازگرداندن تحریم‌ها بعد از یک فرجه شش‌ماهه، بالاخره زمان واکنش ایران در قبال این موضوع فرا رسید. حسن روحانی نیز اعضای کابینه را به‌صف کرده تا وصله‌زدن تَرک‌های دیوار تحریم به وسیله ترامپ را تماشا کنند. تماشای این صحنه تراژیک درحالی‌که همه دوربین‌ها و میکروفون‌ها از ترامپ به‌سوی روحانی چرخیده بودند تا پاسخ قاطعانه وی با خروج از برجام یا نهایتا با تعیین ضرب‌العجلی فوری برای سایر کشورهای عضو برجام و تحمیل مجموعه‌ای از امتیازات بیشتر برای ماندن ایران در برجام به تصویر بکشند، اما در میان تعجب همگان در حالی که دولت دل به نردبان بدون پله اروپا، برای گذر از دیوار تحریم بسته بود، روحانی اعلام کرد:« آمریکایی‌ها امشب اعلام کردند که از برجام خارج شدند این در واقع تصریحی بود بر کاری که آنها در ماه‌های گذشته هم به شکل دیگری انجام داده بودند. آمریکا بگوید از زمان توافق هسته‌ای تا به امروز کی به همه تعهدات خود عمل کرده بوده است جز چند امضا و بیانیه آیا هرگز به نفع مردم ایران و در چارچوب تعهدات برجام عمل کرده بودند یا نه.»[1] گویی هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و ظاهرا تنها یک مزاحم از جمع دوستان برجامی رئیس جمهور خارج‌شده بود!

علاوه بر این حتی بعد از خروج آمریکا از برجام ظریف گفت: «برجام همچنان یک پیروزی برای دیپلماسی چندجانبه است.»[2] دولتی که تمام هم خود را با رویکرد «توافق به هر شکل ممکن» وقف برجام کرده بود و بعد آن را «شاهکار دیپلماسی» خوانده و حل تمام مشکلات از قبیل بحران آب‌ و... را به آن گره زده بود تعجبی نداشت که همچنان به دنبال «حفظ آن به هر شکل ممکن» باشد و الا کارنامه‌ دولت اعتدال «دقیقاً هیچ» می‌شد.

چرخش قهرمانانه!

اما با تمام این تفاسیر باز کورسویی از امید دیده شد، آنجا که حسن روحانی مهلت 45 روزه‌ای به اروپا داد تا تکلیف خود را مشخص نمایند و برنامه‌ای جذاب ارائه دهند تا بعد از خروج یکجانبه امریکا از برجام، دست ایران از دستاوردهای که قرار بود از قبل برجام به آن برسد کوتاه نشود.

اروپائی‌ها نیز ظاهرا با روی گشاده از این موضع ایران استقبال کردند و ضمن اعتراض شفاهی نسبت به اقدام امریکا، پایبندی کامل خود را اعلام نموده و وعده دادند تا هرچه زودتر برنامه پیشنهادی خود را ارائه بدهند. ظریف نیز برای مذاکره در باب برنامه پیشنهادی و پیگیری تعهدات و تضمین بیشتر برای آن‌ها دور جدیدی از سفرهای اروپایی را آغاز کرد تا اینکه درنهایت پس از چند بار تمدید مهلت از سوی دولت ایران، برنامه‌ای پیشنهاد شد که به اقرار روحانی طی تماس تلفنی با صدراعظم آلمان گفته بود: «بسته پیشنهادی سه کشور اروپایی مایوس‌کننده است.»[3]

حمایت بی‌مایه

با این حال باز هم مهلتی دیگر به اروپایی‌ها داده شد که برنامه‌ای بهتر ارائه کنند تا اینکه پس از حدود شش ماه وقت‌کشی، موضوع طراحی سازوکار مالی ویژه (spv) به‌عنوان جایگزینی برای سوئیفت برای معامله با ایران مطرح شد و برای نشان داده عزم راسخ خود در پیگیری این مسئله، از آن نه‌فقط به‌عنوان پیشنهادی جذاب برای ایران، بلکه به‌عنوان عاملی برای احیای استقلال ازدست‌رفته‌شان به‌واسطه سلطه دلار بر بازار جهانی یادکردند و از روسیه و چین نیز برای پیوستن به آن دعوت نمودند. البته مشکل آنجا بود که تنها 18 میلیون دلار برای حمایت از ایران در این سیستم اختصاص داده بودند.[4] این در حالی بود که حجم روابط تجاری ایران و افغانستان بیش از 2 میلیارد دلار است.[5]

قرار بود سازوکار مالی ویژه تا قبل از اتمام فرجه شش‌ماهه ترامپ و بازگرداندن تحریم‌ها یعنی تا روز 13 آبان آماده‌ شده و اجرایی گردد و بااینکه خبرگزاری رویترز در تاریخ 2 آبان خبر از آماده بودن این طرح داده بود، اما هنوز هم بعد از گذشتن نزدیک به یک ماه از موعد مقرر نه‌تنها خبری از اجرای طرح نیست بلکه خبرها حاکی از آن است که حتی طرح مذکور هنوز وارد مراحل ابتدایی هم نشده است. یکی از مقامات اروپایی درباره این مسئله گفته بود حتی اگر در ماه‌های آینده طرح spv تکمیل شود، بازهم اجرایی شدن آن تا شروع سال 2019 ممکن نخواهد بود.[6] جالب‌تر اینکه هنوز هیچ‌کدام از کشورهای اروپایی از جمله بلژیک و اتریش و حتی فرانسه و آلمان احتمالا به دلیل ترس از عکس‌العمل آمریکا، حاضر به پذیرفتن میزبانی این طرح نشده‌اند و حتی تلاش اتحادیه اروپا برای تحمیل میزبانی، به کشور کوچکی مثل لوکزامبورگ نیز ناموفق بوده است.

گفتار درمانی با ایران

به هر شکل همچنان اروپا در مقابل پرسش رسانه‌ها صحبت از سرعت گرفتن کار و عزم راسخ اتحادیه در پیگیری طرح spv و امیدواری فراوان به تکمیل هرچه زودتر طرح و برنامه می‌کند و همچنان از بیان زمان دقیق آغاز به‌کار سامانه شانه خالی می‌نماید و در کمال تعجب، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز از درخواست اعلام زمان مشخصی برای اجرایی شدن طرح از سوی اروپا امتناع می‌ورزد چنان که سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری در این خصوص گفت: «ما تاریخ مشخص نمی‌کنیم...آن چیزی که مهم است تاریخ نیست، مهم آن چیزی است که ما باید به دست بیاوریم و خودمان را قربانی تاریخ‌های تصنعی و ساختگی نمی‌کنیم».[7] از طرف دیگر با تمدید مهلت‌های پی‌درپی، پالس عدم اراده جدی دولت برای مقابله با این اتفاقات توهین‌آمیز را ارسال می‌کند.

فضاحت‌بار تر از این سر دواندن اروپائی‌ها در ارائه برنامه پیشنهادی این است که خود این کشورهای اروپائی عضو برجام که ادعای رهبری اروپا در طراحی و تصویب و اجرای سازوکار مالی ویژه را نیز دارند، جزو اولین کشورهایی بودند که اقدام به قطع روابط تجاری با ایران کرده و شرکت‌های تجاری متبوع خود را به اشکال مختلف از ایران فراخواندند.

از طرف دیگر تهدیدهای متعدد دولت ازجمله بازگشت از تعهدات برجامی و تقویت و گسترش توان هسته‌ای و نیز در اقدامی عجیب تهدید غیرمستقیم امنیت اروپا از سوی وزارت امور خارجه با این بیان ظریف که «برجام به نفع امنیت اروپا بود،‌ حالا باید برای امنیت‌شان هزینه کنند.»[8] که نوعی آماده کردن بهانه و زمینه‌سازی برای مذاکرات جدید از طرف دولت تلقی می‌شود، نیز چون عمل و اقدامی در پی‌نداشته در نظر امریکا و اروپا شبیه ترساندن از یک ببر کاغذی است.

معمای تمدید؟!

درنهایت، به نظر می‌رسد اروپا که نقش پلیس خوب را در این بازی فشار بر ایران بر عهده گرفته در حال زمان خریدن برای انجام بازی‌ای جدید در قبال ایران است. گویی قرارست ایران را تا لحظه «اثرگذاری» تحریم‌های جدید دنبال وعده‌های خود کشانده و هنگامی‌که ایران را در گوشه رینگ گرفتار کرد به همراه پلیس بد برجامی دیگر با شرایط بدتر و محدودیت‌های بیشتری را به ایران تحمیل خواهد نمایند.

این مسئله دارای دو بعد است، یکی از دست دادن فرصت برای استفاده از راه‌های جایگزین اروپا در مقابله با تحریم‌های آمریکا و دیگری وابستگی ایران به سازوکار مالی اروپا و انحصار تبادلات مالی با دیگر کشورها از طریق سامانه مالی اروپایی است که امکان مانور ایران در قبال فشارهای آمریکا را محدود می‌سازد. به ویژه اینکه همچنان روابط ما با کشورهای چین و هند دچار چالش‌هایی اولیه نظیر نداشتن سفیر در این کشورها است. اما این سوال همچنان باقیست که دولت روحانی با تمدیدهای پی‌درپی مهلت برای اروپائی‌ها واقعا به دنبال چه چیزی می‌گردد؟



[5] https://www.dw.com/fa-af/%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/a-45007207 

 

مرتبط‌ها

ایستگاه انقلاب 11

زوایای ناآشنای مرد خاکستری دولت

در جستجوی ترکیبی از خیانت و خباثت

آیا جمهوری اسلامی به مفاهیم اصلی وجودی خود پایبند بوده است؟

دولت رمّالان

سرافراز؛ مُهره تخریب سازمان اطلاعات سپاه