دیدبان؛تا سال 2050، چیزی بین 9 تا 11 میلیارد نفر در کره زمین زندگی خواهند کرد. غذای آنها چه خواهد بود؟ بیش از نیمی از کالری که انسانها در حال حاضر مصرف میکنند از غلاتی مانند برنج، گندم و ذرت تأمین میشود. اما شیوه کاشت این محصولات برای سالهاست که بدون تغییر باقیمانده است. اینکه چگونه غذای مردم را فراهم کنیم، احتمالاً یکی از بزرگترین چالشهای نسل بعدی خواهد بود.
نتیجه پیشبینیهای قطعی این است که در آینده با وضعیت موجود، دچار کمبود شدید غلات خواهیم شد. شرایط را میتوانیم با دهههای پیش از جنگ جهانی دوم مقایسه کنیم که بسیاری از کشورها غذای کافی برای مردمشان تولید نمیکردند. نرخ باروری دنیا در سالهای بین 1960 تا 1999 بهگونهای بود که سبب دو برابر شدن جمعیت جهان شد. اگر در 1960 سؤال میشد که آیا کشاورزان جهان میتوانند دو برابر غذا تولید کنند، اگر انقلاب سبز اتفاق نمیافتاد پاسخ قطعاً منفی بود.
در انقلاب سبز استفاده از کودها و سمهای شیمیایی برای بالاتر بردن تولید محصولات کشاورزی رواج یافت و کشاورزان از بذرهای پربازدهتری استفاده میکردند. استفاده از فناوری و ماشینهای کشاورزی نیز در رشد تولیدات اثر داشت. اکنون میتوانیم این فرایند را کشاورزی صنعتی بنامیم.
همزمان با رشد محصولات کشاورزی و رسیدن فناوریهای کشاورزی صنعتی به اوج خود، میزان درآمد در کشورهای درحالتوسعه افزایش یافت و تقاضا برای انواع دیگری از غذاها ایجاد شد. برای مثال در چین همزمان با رشد 41 درصدی جمعیت بین سالهای 1980 تا 2015، میزان تقاضا برای گوشت خوک و دانه سویا به ترتیب 5 و 10 برابر شد. این تغییرات پیامدهای جهانی نیز داشتند. برای مثال برزیل که از عمده صادرکنندگان دانه سویا به چین است، 9.5 درصد از جنگلهای خود را برای ایجاد مزارع کشاورزی بین سالهای 2000 تا 2014 از بین برد. نتیجه این تغییرات رشد عظیم در تولید گازهای گلخانهای توسط برزیل بود. در مقیاس جهانی بین یکسوم تا یکپنجم از تولید گازهای گلخانهای و سهچهارم از جنگلزدایی مربوط به کشاورزی میشود.
اکنون دانشمندان به دنبال راههایی برای انقلاب دیگری در کشاورزی هستند تا بتوانند تولید را افزایش بدهند و از آثار سوء آن بکاهند. کشاورزی بزرگترین صنعت جهان است و بیش از 1.5 میلیارد نفر در آن کار میکنند. اکنون باید به دنبال راههایی باشیم که آن را بهتر انجام دهیم.
ما برای تأمین غذای 10 میلیارد نفر بیش از 50 درصد باید به تولیدات خود بیفزاییم. این از طریق علم میکروبشناسی محقق میشود. دانشمندان اخیراً میکروبهایی را کشف کردهاند که میتوانند به افزایش تولیدات گیاهان کمک کنند. اگر تحقیقات در این زمینه کامل شود و به نتیجه پیشبینیشده برسد، استفاده از کودهای شیمیایی حداقل به نصف خواهد رسید و استفاده از سمهای شیمیایی و قارچکشها 90 درصد کاهش میابد.
اصلاح نژاد دانهها و همچنین استفاده از محاسبات رایانهای در کشاورزی از دیگر اقداماتی است که سبب افزایش تولیدات ما خواهد شد. اکنون هر تصمیمی که کشاورزان میگیرند، جزئی است زیرا دسترسی به اطلاعات کامل ندارند اما اگر زیرساخت دیجیتال در مزارع ایجاد شود، کشاورزان از یکدیگر میآموزند و به همین دلیل تصمیمهای آنها بهینهتر خواهد شد. امروزه، تصمیمهای کشاورزان براساس افسانه و اسطورهها گرفته میشود.
انقلاب سبز قبلی از روی ناچاری ایجاد شد. اما نیازی نیست که انقلاب سبز بعدی نیز با این وضعیت پیش بیاید. ما میتوانیم با استفاده از روشهای جدید سلامت و باروری محصولات تولیدی را افزایش دهیم و کشاورزی ما بهگونهای باشد که برای محیطزیست، انسانها و کشاورزان سودمندتر شود. اگر ما بتوانیم چالشهای کنونی تولیدات کشاورزی را حل کنیم، تأثیر آن برای جهانیان عظیم خواهد بود. اکنون 70 درصد از آب مصرفی در بخش کشاورزی مصرف میشود و کودهای شیمیایی نیز سبب آلودگی زیستبومهای آبی و خاکی میشوند. ارتقای سلامت انسان، ارتقای پایداری در محیطزیست و بهتر کردن زندگی کشاورزان (1.5 میلیارد نفر در صنعت کشاورزی مشغول هستند که عمدتاً فقیر میباشند)، سه هدف اصلی انقلاب بعدی خواهد بود.
https://harvardmagazine.com/2018/03/sustainable-agriculture-and-food-security