دیدبان

اروپا دیگر با سایر قاره‌ها بازی دوستانه ندارد!

اروپا دیگر با سایر قاره‌ها بازی دوستانه ندارد!
دیدبان؛ یوفا تورنمنتی جدید به نام لیگ ملت‌های اروپا را ترتیب داده که برگزاری این تورنمنت تحولاتی در بازی‌های دوستانه تیم‌های ملی فوتبال ایجاد می‌کند.   
اتحادیه فوتبال اروپا برای تزریق شور و هیجان به فوتبال این قاره، ساماندهی و راه اندازی تورنمنتی جدید به نام لیگ ملت‌های اروپاست.
این تورنمت که اولین دوره آن مدتی است آغاز شده، در حد فاصل رقابت‌های جام جهانی و یورو برگزار خواهد شد و قهرمانان هر سطح آن جواز حضور در رقابت‌های جام ملت‌های اروپا را کسب خواهند کرد.
این مسابقات، اما چندان جنبه جدی و رقابتی به صورت آنچه در مسابقات مقدماتی جام جهانی یا یورو وجود دارد، پیدا نکرده است و دلیل آن هم این است که این بازی‌ها صرفا جانشین بازی‌های دوستانه جسته گریخته‌ای شده است که تیم‌های اروپایی در فیفادی برگزار می‌کردند.
لیگ ملت‌های اروپا با ورودش به تقویم بازی‌های ملی اروپایی‌ها در روز‌های فیفا، علاوه بر ایجاد هیجان و جذابیت برای بازی‌های ملی، به بازی‌های تدارکاتی اروپایی‌ها هم نظم و سامان خاصی بخشیده به گونه‌ای که تیم‌های قاره سبز همواره و در سطوح مختلف در مقابل هم به میدان می‌روند و آمادگی خود را برای رقابت‌های مهم‌تر حفظ خواهند کرد.
این مورد، اما هرچقدر هم که برای خود صاحبان این تورنمنت خوب و مفید باشد، برای سایر کشور‌ها از دیگر قاره‌ها اصلا خبر خوبی نیست، زیرا دیگر عملا در روز‌های فیفا به آن صورت شانسی برای بازی کردن با تیم‌های قدرتمند اروپایی ندارند.
ساکنان قاره سبز با این برنامه ریزی دقیق عملا برای خود چشم اندازی طراحی کرده اند که نتیجه‌ای جز پیشرفت برای آن‌ها ندارد و بدون تردید بخشی از این چشم انداز با بایکوت آسیایی ها، آفریقایی‌ها و اهالی قاره آمریکا محقق خواهد شد.
اروپایی‌ها دیگر به این راحتی‌ها حاضر به بازی با دیگران نخواهند شد و بهانه شان دقیقا تقویم پر و فشرده لیگ ملت‌ها خواهد بود. مگر اینکه بتوانند به اندازه کافی از بازی‌های دوستانه با سایرین درآمدزایی داشته باشند که این هم در نهایت برای آن‌ها سودآور خواهد بود.
 

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟