دیدبان
یادداش/ سید ایمان موسوی

زمینه های واگرایی ایران و روسیه در بحران سوریه

زمینه های واگرایی ایران و روسیه در بحران سوریه
به گزارش دیدبان؛ سید ایمان موسوی کارشناس مسائل سیاسی در سایت تابناک نوشت:
از قدیم الایام منافع و تهدیدات مشترک عامل همگرایی و همفکری کشورها و دولت ها بوده است. دولت ها با عطف به منافع و امنیت خود به تنظیم روابط دوستی و دشمنی با کشورها و قدرت های درگیر در حوزه پیرامونی اش می پردازند. روابط ایران و روسیه نیز از این قاعده مستثنی نیست. این کشور در طیف متنوعی از موضوعات و مسائل منطقه ای و بین المللی دارای اشتراک منافع هستند. در منطقه مهم خاومیانه، سوریه نقطه تلاقی و گره زای منافع ایران و روسیه بوده و هست. هر دو کشور حامی دولت بشار اسد و حفظ تمامیت ارضی این کشور است. مخالفت با حضور و نفوذ قدرت های عربی و آمریکا از دیگر زمینه های همگرایی ایران و روسیه در سوریه است.  در دنیای جدید جهانی شده به دلیل سرعت و پویایی بالای تحولات و رخدادهای سیاسی ، زمینه های همگرایی تا جایی دوام دارد. از منظری همکاری در دنیای سیاست تابع شرایط زمانی و مکانی است. امروز در سوریه، روسیه از موضع و لنز دیگری به مسائل داخلی این کشور نگاه می کند و اولویت ها برای این کشور در قیاس با گذشته متفاوت شده است. تهدید افراط گرایی داعش در سوریه رخت بربسته و نکته مهم دیگر اینکه کانون توجه آمریکا از منطقه غرب آسیا به شرق آسیا انتقال یافته است. با عطف به این تغییرات بهتر می توان مواضع و رویکرد سران کاخ کرملین را در مواجهه با ایران درک و فهم کرد.
 
نخبگان فکری و ابزاری کشورمان باید این نکته را در نظر داشته باشند که همکاری ایران و روسیه همیشه در طول تاریخ عمل گرا و گزینشی بوده است. این نگاه مفهوم اش دشمنی و حتی نبود اطمینان به روسیه نیست بلکه این مفهوم را می رساند که هر دو کشور از عمق اختلافات شان نسبت به محیط منطقه ای خاورمیانه و حتی نظام بین الملل آگاهی دارند و  محدودیت های روابط شان را پذیرفته اند. ایران همیشه برگ برنده روسیه در صحنه سیاست جهانی بوده است. در برابر روسیه هم برای ایران وزنه ای در برابر مقاومت در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی امریکا بوده است. بدین رو اساس روابط دو کشور تاکتیکی بوده و نباید به اشتباه تصور رابطه استراتژیک میان کشور داشت. هر دو قدرت بعد از مدت محدودی از همکاری دست به تغییر ائتلاف زده و برای پیگیری منافع و امنیت شان وارد همکاری با سایر قدرت ها شده است. این مسئله به عینی ترین شکل ممکن در تحولات جدید بحران سوریه در حال وقوع است. آنچه که روسیه طی ماهها و هفته های اخیر از لزوم خروج نظامی قدرت های منطقه ای در سوریه سخن می گویند، تلویحا ایران را مخاطب اصلی خودشان قرار داده اند و این پیام را به تهران می رسانند که دیگر سمت و سوی تحولات در سوریه مسیر دیگری به خود گرفته و بایستی متناسب با واقعیت های جدید در سوریه تصیمیم گرفت و عمل کرد. در باب چرایی موضع گیری اخیر روسیه می توان به دلایل و عوامل زیر اشاره کرد.
 
در درجه اول  باید گفت که معمولا پس از خاتمه بحران نظامی و امنیتی در یک کشور، بازیگران ذی نفع در بحران بر سر کسب نفوذ و جایگاه بیشتر دچار اختلاف و واگرایی می شوند. در تحولات امروز با توجه به پیشروی سریع نیروهای بشار اسد و جریان های همسو با آن در بخش های جنوبی و شرقی سوریه، این ترس و نگرانی در میان مردان سیاسی کرملین پیش آمده که ایران جایگاه و منزلتی بیشتر از روسیه پیدا کند و خودش را به عنوان نقش اول پیروزی های دولت سوریه جلوه دهد. فاکتور دیگر در تغییر رفتار روسیه در سوریه مربوط به تحولات برجامی است. با خروج یکجانبه آمریکا از برجام، معادله قدرت در صحنه جهانی با تغییر و دگرگونی مواجه شد. در شرایطی که انتظار می رفت روسیه جلودار حفظ برجام در برابر رویکرد تنش زای ترامپ شود، این اتحادیه اروپا بود که سپر محافظ برجام در برابر امریکای تحت رهبری ترامپ شد.
 
سوای بر اثرگذاری و یا عدم اثرگذاری نهایی اروپا در برجام، انچه که در صحنه عمل اتفاق افتاد، اینکه اروپایی ها صادقانه تر از روسیه وارد عمل شدند و روسیه در کمین فرصت ها و شرایط جدید نشست. از منظری روسیه این پیام را به طرف آمریکایی فرستاد که اولویت سیاست خارجی اش ایران نیست و حاضر به معامله بر سر ایران است. به نظر می رسد روسها در تلاشند از شکاف پیش امده میان بروکسل با واشنگتن در جهت نزدیکی به امریکا بهره ببرند. موضع سکوت روسیه مفهومی جزء چراغ سبز به ترامپ برای رفع کدورت ها و دشمنی ها ندارد. از سوی دیگر اگر احیانا معامله ای بزرگ با واشنگتن هم در راه باشد بتواند از کارت ایران برای سود بردن از این معامله بهر گیرد.
 
در این خصوص نقش صهیونیست ها هم بسیار پر رنگ است. روسیه سعی دارد با همراه ساختن تل اویو بتواند از ظرفیت های این رژیم جهت کاستن از بار فشارهای تحریمی آمریکا بر اقتصاد و تجارت اش بکاهد. برای این منظور روسیه امروز ضمن عدم تحویل اس 300 به سوریه، از ایران نیز خواسته که از مرزهای رژیم صهیونیستی فاصله بگیرند. تماس ها و دیدار های مکرر نخست وزیری اسرائیل گویای همه چیز است. قابل ذکر است که نتایناهو با استفاده از فرصت میزبانی جام جهانی روسیه و اعلام تبریک به رئیس جمهوری این کشور بایت پیروزی کشورش در برابر عربستان سعی کرد از این فرصت در جهت پیشبرد اهداف استراتژیک اش در بحران سوریه بهره بگیرد. این رژیم پیشتر  اعلام کرده بود که حضور ایران در جنوب سوریه را تحمل نخواهد کرد و برای این منظور اماده هر سناریویی است. در همین راستا نخست وزیری رژیم صهیونیستی در تلاش است با نزدیکی به روسیه، در منارعه احتمالی با ایران، مسکو را حداقل را در موضع بی طرفی حفظ کند. از سوی دیگر روسها با عطف به واقعیت های جدید در سوریه و اینکه این کشور از فاز نظامی- امنیتی عبور کرده، به دنبال بهره گیری از ظرفیت های رژیم صهیونیستی در اقتصاد و تجارت آینده سوریه است.
 
از دید روسیه، صهیونیست ها می توانند پلی برای کاهش تنش میان روسیه و امریکا باشند و از طریق شرکت های روسی نیز وارد شراکت اقتصادی با شرکت های بزرگ امریکایی در سوریه شوند.و از این طریق سهم خودشان را از بازار سوریه تصاحب نمایند.  بنا به گزارش روزنامه فایننشال تایمز هزینه بازسازی و ترمیم اقتصادی سوریه به رقمی در حدود 300 میلیارد دلار بودجه نیاز دارد. طبیعی است که اقتصاد کنونی روسیه با توجه به تحریم های سنگین تجاری و اقتصادی از سوی قدرت های اروپایی و آمریکایی طرفیت پاسخگویی به این حجم از سرمایه گذاری در سوریه را ندارد. این امر باعث می شود با وجود اینکه روسیه سهم و نقش اصلی را در حفظ بشار اسد و مقابله با تکفیری های داعش بر عهده داشت، عملا در حوزه اقتصادی و سهم بازار سوریه ناکام بماند. بدین رو نزدیکی به رژیم صهیونیستی می تواند عامل و زمینه ای برای مشارکت اقتصادی روسیه با آمریکا در بازار اقتصادی سوریه شود. در همین راستا ضروری است که دولتمردان کشورمان با عطف به تحولات جدید سوریه و تغییر موقعیت بازیگران سیاستی پیش دستانه و فعال اتخاذ کنند. این سیاست می تواند ترکیبی از همراهی با روسیه در کنار ائتلاف سازی با بازیگرانی همچون ، اتحادیه اروپا،چین، هند و ترکیه باشد.

مرتبط‌ها

احمد دستمالچیان، کاردار پیشین ایران در عربستان

فادی جونی فعال فضای مجازی درباره آمار متبلایان به کرونا

آیا حملات اخیر آمریکا به عراق، غیر عادی و غیرقابل پیش‌بینی بود؟

دلیل اصلی کاهش مشارکت در  انتخابات مشکلات معیشتی بود نه کرونا

کاهش قیمت نفت بیشتر از همه ضرر عربستان و روسیه است نه ایران

توسعه‌طلبی‌های «اِسپارت خلیج فارس»