به گزارش دیدبان؛ دیروز، روزنامههای زنجیرهای با تیترهای درشت در صفحه اول خود به سراغ آیتالله مصباحیزدی رفته بودند و به آیتالله مصباح اعتراض کردهاند که چرا از او حمایت کرده بود؟!
این دو حالت را در نظر بگیرید و سپس قضاوت
۱-شخص یا جریانی را در نظر آورید که مواضع پسندیده و مردمی در این حالت آیا کسانی که از او حمایت میکنند قابل سرزنش و ملامت هستند یا کسانی که به دشمنی با وی بر میخیزند؟!
احمدینژاد در آغاز کار اینچنین بود و به همین علت مورد حمایت اردوگاه انقلاب قرار گرفته بود و افرادی که با انقلاب زاویه به مقابله با او برخاستند
۲-همان شخص یا جریان سیاسی را در نظر بگیرید که تغییر مسیر داده و به انحراف کشیده شده است. در این حالت آیا عقل و شرع و منطق و شعور حکم نمیکند که با روش و منش انحرافی و خسارتآفرین او مقابله شود؟
این دقیقا راهبردی بود که اردوگاه انقلاب در مقابل آن مسیر زشت به کار گرفت و نشان داد که قبیلهگرا نیست و تابع حق است.
-اما مدعیان اصلاحات هیچیک از اعضای حزب خود را حتی بعد از آنکه دست به فساد آشکار اقتصادی زده بودند، نه فقط طرد نکردند بلکه با کمال وقاحت به حمایت از آنها پرداختند مثلا فلان مفسد اقتصادی محکوم به اعدام شده را « کارآفرین»! و نابغه اقتصادی نامیدند و...
-حضرت امام میفرمودند «چه کسی گفته حرف مرد یکی است»؟! و توضیح میدادند که همواره حق ملاک گفتار و عمل است، یعنی دقیقا همان که آیتالله مصباحیزدی به آن عمل کردند!
-باید از مدعیان اصلاحات پرسید؛ شما اگر در دوران امام علی علیهالسلام بودید به حضرت اعتراض نمیکردید که چرا در آغاز از طلحه و زبیر حمایت کردهاند
-مگر احمدینژاد امروزه - و نه دیروز که شما در عمران و آبادانی و خدمت به مردم انگشت کوچک او هم نمیشدید- چه مواضعی دارد که شما مدعیان اصلاحات ندارید؟!