به گزارش دیدبان؛ آنچه در به هم ریختن بازار نقش اصلی را ایفا می کند، حجم سیلاب وار نقدینگی سرگردان است که از 430 هزار میلیارد تومان در سال 92 به 1490 هزار میلیارد تومان در سال جاری رسیده و بیش از سه برابر شده است. همه کارشناسان اقتصادی اتفاق نظر دارند که این جهش شتابان در حجم نقدینگی و مدیریت نشدگی آن، موجب تورم لجام گسیخته شده است؛ حال آن که به تعبیر مرحوم هاشمی، دولت با به خدمت گرفتن 20 درصد همین نقدینگی می توانست رونق اقتصادی ایجاد کند.
عجیب آن که دولت آقای روحانی با شعار کاهش تورم، مدعی کاهش نقدینگی و مهار عرضه آن به بازار شده و به همین دلیل، ادامه پروژه مسکن مهر را که دو میلیون خانوار را صاحب خانه کرد، 250 شاخه شغلی و تولیدی را فعال نمود و موجب اشتغال بود، مورد بی مهری و مضیقه قرار داد. با این وجود، 3 برابر شدن نقدینگی از بی تدبیری و سوء مدیریت فاحش حکایت می کند. چنان که اکنون شاهد رکود و تورم توامان و بی سابقه هستیم.
قیمت 7 هزار تومانی برای دلار و 2/6 میلیونی برای سکه، رکورد بی سابقه ای است که دولت روحانی برجای گذاشت و متاسفانه گویا فعلا ترمزی هم متصور نیست. در این میان نکته مهم این است که اگر خروج آمریکا از برجام مربوط به دو سه هفته اخیر است، آشفتگی بازار ارز و سکه و طلا و مسکن، از یک سال قبل استارت خورده و در پاییز و زمستان سال گذشته شدت گرفت.
در واقع، رها شدگی اقتصاد و تعلیق پنج ساله دولت در زمینه تدبیر و تنظیم و مدیریت بازار بود که بستر آشفتگی فعلی را از اواخر سال 95 فراهم کرد. رویکرد پنج ساله رکود و تعلیق و انتظار که از دولت به فضای کسب و کار و فعالیت های اقتصادی سرریز شد، بنیه عمومی اقتصاد را ضعیف و مستعد تب و التهاب در برابر کوچک ترین چالش ها کرد.