به گزارش دیدبان؛ تحریمها سالیان سال است که گریبان کشورمان را گرفته است که در مقطعی از زمان گفته شد که تحریمها بر اقتصاد کشور اثر ندارد اما بعد از تغییر دولت و با روی کار آمدن حسن روحانی نهتنها عنوان شد که تحریمها بر اقتصاد اثر مستقیم دارد بلکه بسیاری از مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها است و برای رفع مشکلات کشور باید تحریمها لغو شود که درنهایت برجام برای رفع تحریمها امضا شد اما بعد از دو سال مذاکره مستقیم با اروپا و آمریکا و سه سال پایبندی ایران به برجام دیدیم که نهتنها تحریمها لغو نشد بلکه بسیاری از فرصتهای اقتصادی در پسابرجام نادیده گرفته شد و درنهایت برگ برنده ایران در مذاکرات هستهای سوزانده شد.
یادمان نرفته است که حسن روحانی در وعده انتخاباتی سال 92 از رشد اقتصادی و رفع مشکلات تورم و بیکاری سخن گفت و راهحل رفع مشکلات کشور را رفع تحریم دانست. این همان چیزی بود که رویکرد جمهوری اسلامی را به سمتوسوی دیگری برد. به عبارت دیگر سابقه 12 سال مذاکره ایران با اروپا نشان داد که نمیتوان به غربیها اعتماد کرد.
دولتمردان روحانی با نادیده گرفتن این موضوع همواره بر مذاکرات و توافق احتمالی تأکید داشتند و درنهایت با القای این تفکر به مردم که چنانچه تحریمها رفع شود همه مشکلات کشور حل خواهد شد، علیرغم خواست رهبری، توانستند با انحراف و مدیریت افکار عمومی و با لابیگری با مجلس، برجام را به تصویب برسانند. البته در همان زمان بسیاری از کارشناسان و مسئولین نظام معتقد بودند که این توافق نمیتواند خواست ایران را تأمین کند زیرا آمریکا میتواند با کارشکنی مانع اجرای برجام شود.
حال بعد از گذشت حدود پنج سال از شروع دولت حسن روحانی شاهد بازگشت تحریمهای همهجانبه آمریکا هستیم این در حالی است که اقتصاد کشورمان در سالیان گذشته نهتنها خود را در مقابل تحریمها مقاوم نکرده است بلکه خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها موج نگرانی اقتصادی و سیاسی را در داخل کشور به همراه داشته است زیرا اداره کشور به فروش نفت گره خورده است و چنانچه تحریمها آمریکا اجرایی شوند کشورمان نمیتواند بهراحتی نفت بفروشد و اقلام و کالاهای اساسی خود را از کشورهای اروپایی تهیه کند؛ اما این سؤال بیپاسخ مانده است که هدف مسئولین کشورمان از امضای برجام چه بود و چرا به توصیهها و تذکرات رهبری در این زمینه بیتوجهی شد؟
انتهای پیام//