به گزارش دیدبان،در هفتهای که گذشت نیروهای امارتی با ورود به جزیره سقطری در جنوب شرق یمن، این بندر را اشغال کردند و نیروهای دولت مستعفی عبدربه منصورهادی که از وابسته به سعودیها هستند را از این جزیره اخراج کردند. رسانههای خبری از ورود یک هیئت نظامی سعودی به جزیره سقطری یمن بهمنظور حل بحران جزیره سقطری که بخشهای زیادی از آن به اشغال امارات درآمده است، خبر دادند. منابع نزدیک به دولت فراری و مستعفی یمن به روزنامه العربی الجدید گفتند که هیئت سعودی بهمنظور دیدار با دولت فراری و مستعفی یمن و امارات درباره بحران بین دو طرف بر سر جزیره سقطری، وارد این منطقه شده است؛ اما تحولات یمن و تداوم جنگ رسانهای طرفداران امارات و سعودی در یمن نشان داد که علیرغم ورود هیات سعودی، مسئله جزیره سقطری حل نشده است. به گونهای که اخبار حاکی از آن است که امارات حضور خود در جزیره سقطری را از طریق اعزام نیرو و تجهیزات نظامی بیشتر از قبیل تانک و خودروی زرهی، تقویت کرده است.[1]
پس از تشدید تنشها میان امارات و سعودی، عبدالخالق عبدالله مشاور ولیعهد ابوظبی در سخنانی گفت: اگر دولت عبدربه منصور هادی به رویکرد فعلی خود ادامه بدهد امارات در نقش خود بازنگری خواهد کرد و نظامیان اماراتی را به کشور باز میگرداند.
اختلاف سعودی و امارات در آینده یمن
امارات و سعودی در قالب یک ائتلاف به اصطلاح عربی ضد یمن به بهانه سرکوب انصار الله و جلوگیری از نفوذ ایران حدود سه سال است در حال تهاجم، بمباران و حمایت از عدن و دولت خودخوانده مستقر در آن هستند. همانگونه که میدانیم یمن جنوبی تا بیش از اتحاد با یمن شمالی در سال 1990 یک کشور مستقل بوده است. با تغییر معادلات یمن و تشکیل دو گروه یکی در صنعا (حامیان انصار الله) و دیگری در عدن (حامیان دولت عبدربه منصور هادی و ائتلاف سعودی و امارات)، جنوبیها بیش از پیش از شمال فاصله گرفتند. گذر و روند جنگ و معادلات سیاسی یمن جنوبیها را با چالشهای زیادی روبرو کرد. حراک جنوبی به عنوان جنبش جدایی طلب جنوب، هر روز به امارات نزدیک و از سعودی دورتر شد. یکی از دلایل این اتفاق حمایت امارات از تشکیل فدرال جنوب یا تجزیه جنوب به منظور به کنترل در آوردن عدن و جنوب یمن است؛ امری که برای سعودیها یک شکست بزرگ است.
اکنون بسیاری از تحلیل گران اتفاقات اخیر در سقطری را ناشی از تحریک امارات میدانند. تشکیل گروههای سلفی در جنوب در سالهای گذشته، حمایت از حراکی ها و حضور حامیان تجزیه در رسانههای اماراتی همگی برخی از اقدامات تحریکآمیز امارات در جنوب بوده است؛ اما آنچه موجب بروز اختلافاتی میان این دو کشور متجاوز عربی شده است، تفاوت در راهبرد کلانشان برای آینده یمن است. به طور خلاصه میتوان گفت اماراتیها به دنبال در اختیار گرفتن جنوب یمن و تجزیه این کشور هستند اما سعودیها خواهان کنترل بر کل کشور و دور کردن نفوذ دیگر کشورهای عربی از شبهجزیره هستند. تجزیه یمن و نفوذ امارات بر جنوب آن سناریوی مطلوب برای سعودیها نخواهد بود.
بندر عدن و تجزیه جنوب؛ سناریو مطلوب امارتیها
در مورد پروندهی یمن معتقدند که طرح تجزیه جنوب در اولویتهای منافع یمن قرار دارد. شبکهها و سیاستمداران اماراتی در همین راستا مهمانان زیادی را از اعضای جنبش «حراک جنوبی» و حامیان پروژهی تجزیه یمن به برنامههای خود دعوت میکنند. از جملهی این افراد، عبدالرحمن الجفری، هیثم قاسم طاهر، قاسم عبدالرب، لطفی شطاره، جمیل مهدی، هادی المفقعی، علی أحمد حسن، فیصل الصمه، سالم جبران، دکتر أیمن الصوفی و علی منصور هستند که تحولات و حضور نظامی امارات در یمن هم نشاندهندهی هدف اماراتیها مبنی بر تجزیهی دوگانه است. حضور پررنگ نیروهای آنان در عدن، المهره، حضرموت و شبه نسبت به استانهای شمالی چون مأرب و تعز، نشاندهندهی این سناریو است.[2] رفتارهای اخیر اماراتی ها در عدن و درگیری با نیروهای نزدیک به عبدربه منصورهادی رئیس جمهور دولت عدن و نزدیک به سعودیها این مسئله را جدیتر نموده است که اماراتی ها به شدت دنبال تجزیه و نفوذ به جنوب یمن هستند.
یکی از دلایل توجه امارات به یمن جنوبی، پروژهی مشهور «مدینه النور» است که سعودیها در سر دارند. این پروژه در سال ۲۰۰۶ با حضور بیش از ۱۵۰ شرکت بزرگ جهانی به تصویب رسید. هدف این طرح تبدیل نمودن عدن و منطقه «الحره» در این استان به یک گلوگاه اقتصادی میان افریقا و شبه جزیره عربستان است. این طرح با هزینهی تقریبیِ ۱۴۰ میلیارد دلار، چندین برابر دبی طراحی شده است. لذا امارات از زمان تصویب این طرح بهعنوان رقیب دبی، برای جلوگیری از شکوفایی و اجرای این پروژه تلاش نمود.
این پروژه به حدی برای سعودیها حائز اهمیت است که «انور عشقی» سرلشکر بازنشستهی سعودیها، تابستان دو گذشته در نشست شورای روابط خارجی آمریکا با حضور «دوری گلد» مدیر سرویس پیشین اطلاعات رژیم صهیونیستی، دو پروژهی مهم «مدینه النور» و میدان نفتی «واعد» در استان جوف یمن را بهعنوان دو پروژهی مهم در آیندهی غرب آسیا معرفی مینماید که برای سعودیها نیز حائز اهمیت است. همچنین برخی تحلیلگران معتقدند هدف از طرح شش فدرالی یمن، کنترل عربستان بر مناطق نفتخیز است. عربستان به دنبال حضرموت، مأرب و جوف است تا به این ترتیب تسلط خود بر میدانهای نفتی را تضمین کرده و پروژههایی را که این روزها زیاد از آن سخن میگوید، بهویژه پروژه گذرگاههای نفتی در حضرموت تا بحر العرب را به اجرا درآورد بهگونهای که ریاض را از تنگهی هرمز بینیاز کند.[3]
چرا سقطری؟
جزایر سُقُطرا یا سُقُطری، مجمعالجزایری است که در غرب اقیانوس هند، میان دو قاره آسیا و آفریقا و در دهانه خلیج عدن قرار دارد. در سال 1886 جزایر سقطری به اشغال بریتانیا درآمد. بریتانیا از این جزیره به عنوان یک پایگاه دریایی استفاده میکرد که پس از استقلال دولت یمن جنوبی به این کشور واگذار شد.
طی سه سالی که از جنگ ائتلاف به سرکردگی عربستان علیه یمن می گذرد، اخبار جسته و گریختهای از تلاش امارات برای به دست گرفتن اداره این جزیره منتشر شد که هر بار با تکذیب ائتلاف روبرو شد. پیش از این در سال 94 اخباری مبنی بر تلاش سعودیها برای ساخت پایگاه دریایی در این جزیره منتشرشده بود. پایگاه خبری «الاتحادپرس» مدعی شده بود که عربستان سعودی، جزیره راهبردی «سقطری» واقع در میان دو قاره آسیا و آفریقا و در دهانه خلیج عدن را اشغال کرده است. بر اساس این گزارش، عربستان سعودی قصد دارد، بزرگترین پایگاه دریایی خود را در این جزیره بسازد و به همین دلیل نیز، میزان زیادی مصالح بتنی و سیمانی صنعتی وارد این جزیره کرده است.[4]
اما آنچه باید به آن توجه شود، نقش جزیره سقطری در سناریو مطلوب اماراتی ها یعنی نفوذ بر جنوب و جلوگیری از تبدیل شدن عدن به رقیبی برای دبی هست. سیطره بر سقطری این فرصت را به امارات میدهد که بتواند خلیج عدن و مسیر عبوری به باب المندب را کنترل نماید. ضمن آنکه بیرون کردن نیروهای سعودی و تسلط بر جزیره از سوی امارات این پیغام را به سعودیها مخابره مینماید که امارات آینده یمن و جنوب آن را بسیار حیاتی و راهبردی میداند و بدین منظور حتی حاضر است دست به چنین اقداماتی در جزیره سقطری بزند. پیغامی که قطعاً برای سعودیها بسیار واضح و نگرانکننده خواهد بود. باید دید تداوم رفتار اماراتی ها در جنوب یمن، در ادامه به چه روندی پیش خواهد رفت. آیا بن سلمان برای حفظ همراهی امارات با ائتلاف و خروج از بحران یمن به خواستههای امارات تن خواهد داد؟ گذر زمان به این سؤال پاسخ خواهد داد. زمانی که شاید چندان هم دور نباشد.
پی نوشت:
[1] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/02/14/1717142
[2] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/542140
[3] http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/05/27/830916
[4] http://www.farsnews.com/news/13940525000825