به گزارش دیدبان،سازمان همکاری اقتصادی (اکو)، نام سازمانی است که ایران، ترکیه و پاکستان در سال ۱۳۴۳ برای توسعه همکاریهای بین خود با تمرکز بر مبادلات اقتصادی بنیان گذاشتند. پس از فروپاشی شوروی و با پیوستن کشورهای افغانستان، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان اعضای این سازمان به ۱۰ عضو افزایش یافت. هماکنون کشورهای اکو با دارا بودن حدود ۳۳۰ میلیون نفر جمعیت و ۸٬۶۲۰٬۶۹۷ کیلومترمربع وسعت جمعی کشورها و منابع عظیم انرژی و بازار مصرف، ظرفیت بالقوه کمنظیری را برای همکاری منطقهای در خود مستتر دارند. با توجه به محدودیتها و مشکلاتی که سبب شدهاند تا سازمان اکو در شرایط فعلی با رکود و افول مواجه شود، و با عنایت به نقش برجسته ایران در این سازمان منطقهای، لازم است تا دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اقداماتی را برای احیای مجدد این سازمان، بهویژه در جهت مقابله با اقدامات خصمانه و تحریمهای اقتصادی غرب انجام دهد. بررسی الزامات دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در احیای مجدد سازمان اکو موضوعی است که در یادداشت پژوهشی پیش رو مورد تمرکز مطالعاتی قرار خواهد گرفت.
ظرفیتهایی بالقوه و بالفعل در حوزههای اقتصادی، تجاری و سیاسی
جمهوری اسلامی ایران، پاکستان، افغانستان، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، ترکیه، تاجیکستان و ترکمنستان، ۱۰ کشور عضو اکو با ۶۰ میلیارد دلار تجارت فیمابین، ۱۰ درصد تراز تجاری منطقه را به خود اختصاص دادهاند بااینوجود اجرایی شدن موافقتنامههای این سازمان در زمینههای اقتصادی، بازرگانی، حملونقل و انرژی میتواند به توسعه اقتصادی منطقه اکو و بهتبع آن ارتقای سطح رفاه مردم کشورهای عضو منجر شود. در این میان واگذاری دبیر کلی اکو به جمهوری اسلامی ایران برای سه سال پیش رو یعنی از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ که از مصوبات آخرین نشست سازمان اکو (فروردینماه سال جاری) بود و نیز تأکید بیانیه پایانی بر حمایت از ایران برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی WTO و تقبیح تحریمهای یکجانبه اقتصادی علیه کشورهایی که مانع توسعه اقتصادی و تجارت آزاد میان ملتها است؛ ازجمله مقدماتی است که میتواند محمل تلاش ایران برای استفاده بیشتر از ظرفیتهای این سازمان را فراهم آورد. منطقه اکو با جمعیت تقریبی ۳۳۰ میلیونی، منابع غنی زیرزمینی و پیوندهای عمیق و دیرین میان مردمش ظرفیت بسیار بالایی برای تبدیل شدن به قطب اقتصادی تأثیرگذار در اقتصاد بینالملل را دارد. اکو بهعنوان تنها سازمان منطقهای که مقر آن در جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، فرصت مناسبی را در اختیار دیپلماسی چندجانبه کشورمان قرار میدهد.
مروری بر تاریخچه و اقتصاد و تجارت سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) باوجود برخی شباهتهای جغرافیایی و فرهنگی بین کشورهای عضو، وضعیت آنها در برخی زمینهها بسیار متفاوت از یکدیگر است؛ برای مثال، همانطورکه از نمودار ۱ پیداست، سطح درآمد سرانه کشورهای اکو تفاوت بسیاری با یکدیگر دارد: این کشورها به دو دسته کشورهای ثروتمندتر یعنـی ترکیـه، قزاقسـتان، ایران، آذربایجان و ترکمنستان و فقیرتر، یعنی بقیه کشورهای عضو تقسیم میشوند. بر اساس نظریه لینـدر، هرچه درآمد سرانه، سلیقههای مصرفی، بین کشورها مشابهتر باشد، تجارت کالاها بین آنها نیز بیشتر اسـت. حالآنکه بر مبنای نظریه هکشرـ اوهلین، اختلاف بیشتر در درآمد سرانه (معـرف اخـتلاف بیشـتر در ذخـایر نسبی از عوامل تولید) است که محرک تجارت دوجانبه بین کشورهاست.
بررسی آماری دیگری نشان میدهد که سهم کشورهای اکو از درآمد کل مجموعه نیز بسـیار متفـاوت از یکدیگر است. انتظـار مـا آن است که نبود تقارن در توزیع درآمد بین این کشـورها، منجـر بـه نبـود تقـارن درخـور مقایسهای در تـوان تولیدی و اندازه تقاضای این کشورها برای تولیدات داخلی یا خارجی شود. چنین عـاملی مجـدداً از عوامـل مؤثر بر الگوی تجارت دوجانبه کشورهای عضو اکو خواهد بود.
هماکنون، تجارت درونگروهی کشورهای عضو اکو بسیار ناچیز است و بهسختی بـه ۸درصـد تجـارت کل این کشورها با دنیا میرسد. چنـین وضـعیتی ایـن پرسـش را بـه ذهـن متبـادر میسازد کـه آیـا اصـولاً کشورهای اکو از اقتصادهایی مکمل یا مشابه یکدیگر برخوردارنـد؟
نقش عوامل عینی و ثابت در روند همگرایی میان اعضای اکو
بهطورکلی، بر اساس مجموعهای از عوامل عینی و ثابت در نظریه جـوزف نای، عوامل بسیار مهم جغرافیایی و اقتصادی باعث ایجاد و تداوم همکاریها در اکـو و حرکـت آن به سمت همگرایی منطقهای شدهاند. برخی از مهمترین این عوامل عبارتاند از :
در اختیار داشتن افزون بر ۳۳۰ میلیون نفـر از جمعیـت مـسلمانان جهـان کـه از نظـر اقتصادی نیز یک بازار قوی برای توسعه مبادلات تجاری محسوب میشود ؛
وسعتی در حدود ۸ میلیون کیلومترمربع که معادل ۱۸ درصد مـساحت آسـیا و ۶ درصد مساحت کل جهان است ؛
همجواری و نزدیکی با آبراههای بزرگ جهان مانند خلیجفارس دریـای عمـان، دریـای خزر، اقیانوس هند دریای مدیترانه دریای سیاه و دسترسی مستقیم به آنها؛
برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز که بهعنوان یکی از مناطق مکمل خلیجفارس ازنظر تأمین منابع انرژی جهان محسوب میشود.
بهاینترتیب ، اکو پس از اتحادیه اروپا به بزرگترین سازمان منطقهای تبدیل گردیده که امکانات و تواناییهای بالقوه عظیمی را به لحاظ کمی در خود جمـع کـرده اسـت . عوامـل جغرافیایی در توسعه همکاریهای منطقهای اعضاء دارای اهمیت چشمگیری است. کشورهای عضو اکو برخلاف اعضای اتحادیه همکاریهای منطقهای جنـوب آسـیا ( سـارک ) و حتـی درگیر مسائل و مشکلات ارضی و مـرزی قابلتوجهی در اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آ سه آن) نیستند. اعضای جدید در پی پیوستن به این سازمان این امکان را یافتهاند تـا بجـای مسافتهای دور و بنادر اقیـانوس آرام از آبهای خلیجفارس و دریـای عمـان بـه ترانزیـت کالاهای موردنیاز خود یا صادرات محـصولات کـشاورزی و انـرژی بپردازنـد و از ایـن طریـق دشواریهای «محصور در خشکی بودن» را کاهش دهند. بررسی ویژگیهای عمومی و شرایط جغرافیایی اعضای اکو بهخوبی نشاندهنده نزدیکی جغرافیایی آنها به یکدیگر بهعنوان یکی از شاخصهای مؤثر در توسعه همکاریهای منطقهای و طراحی الگوی تجارت آزاد اسـت. هـر یک از اعضای بنیانگذار اکو میتواند راههای مناسبی را برای ارتباط بخشیدن به اعـضای تـازه این سازمان با آبراههای بزرگ جهان ارائه نماید. وجود مزیت پیوستگی و وابستگی جغرافیـایی اعضای اکو به یکدیگر مهمترین نقطه قوت سـازمان اسـت کـه بهخوبی میتواند شـکوفایی اقتصادی این کشورها را در پی داشته باشد.[۱]
نقش عناصر مشترک تاریخی، فرهنگی و هویتی در همگرایی اعضای اکو
نظریه سازهانگاری در تـلاش اسـت تـا از طریـق رهیافـت سیاست هویت، نقش و تأثیر اجتماعات بین الاذهـانی ماننـد؛ ملیگرایی، فرهنـگ، قومیـت، مذهب و زبان را در سیاست بینالملل توضیح دهد.[۲] در فرآیند هویتسازی علاوه بر متغیرهای هنجاری بینالمللی، انگارهها و ارزشهای داخـل جوامع مانند فرهنگ سیاسی، زبان، ویژگیهای انسانی- جمعیتی و جغرافیـای کـشور یـا یک منطقه خاص نقشی سـازنده و قوامبخش دارنـد. بـا توجـه بـه ایـن دیـدگاه، ورود مجموعهای از کشورهای دارای فرهنگ و تاریخ مشترک به خانواده اکو، روحی تـازه را در کالبد آن دمید. کشورهای عضو اکو دارای اشتراکات فرهنگی قابـل ملاحظهای هـستند . بیش از ۹۰ درصد از جمعیت منطقه را مسلمانان تشکیل میدهند. بهرغم وجود ملیتها و گروههای نـژادی مختلـف در ایـن منطقـه، باورهـای مـذهبی سـبب ایجـاد نزدیکـی چشمگیری میان مردم شده است. طی قرن پنجم تـا سـیزدهم، زبـان فارسیزبان رسمی مناطق شرقی ایران و شبهقاره هنـد را تـشکیل میداد. ترکیـه نیـز دارای پیوندهای قومی و زبانی با سکنه آسیای مرکزی و جمهـوری آذربایجـان اسـت و پـس از الحاق اعضای جدید، بر اشتراکات خود با آنان بهعنوان پایه و اساس توسعه همکاریهای منطقهای تأکید کرده است. از سوی دیگر، اسلام، بخشی از هویت مشترک مردم سـاکن در کشورهای عضو اکو را تشکیل میدهد. اکو سازمانی متـشکل از ده کـشور مـسلمان است که تاکنون درهای خود را به روی کشورهای غیرمسلمان منطقه بسته نگـاه داشـته است. در مورد پیوندهای تاریخی نیز، جاده ابریشم از نخستین سالهای ظهور مـسیحیت برای گسترش تجارت میان شرق و غرب به کار گرفته میشد. میراث تـاریخی – فرهنگـی منطقه اکو، زمینه مستحکمی را برای توسعه روابط میان این کشورها فراهم آورده اسـت .
بررسی شاخصهای اصلی نظام اقتصادی کشورهای عضو اکو نشان میدهد کـه میـزان توسـعه اقتصادی این کشورها دارای ناهمگونی اساسی است . این تفاوت را میتوان در حجـم تولیـد ناخـالص داخلی و میزان رشد اقتصادی آنها ملاحظه کـرد.[۳] در سالهای اخیر بهطور مشخص کشورهای ترکیـه، ایـران، پاکـستان و قزاقـستان در رشـد حجمی تولید ناخالص داخلی منطقه سهم عمدهای داشتهاند. به همین دلیـل درآمـد سـرانه منطقه اکو درمجموع رقم قابلتوجهی را نشان میدهد بهطوریکه در سـال ۲۰۱۲ متوسط درآمد سرانه منطقه به حدود ۴۹۶۰ دلار رسید.
ائتلافسازی و مقابله با فـشارهای خـارجی
جمهـوری اسـلامی ایـران بـا توجـه بـه محوریت غیرقابلانکار خود در اکو، میتواند با ائتلاف و اتحاد با شرکای بزرگ منطقهای مانند ترکیه و پاکستان، قدرت چانهزنی خود را در زمینههای گونـاگون بـالا بـرده و از ایـن طریـق چالشهای منطقهای و جهانی پیش روی را تعدیل نماید. از سـوی دیگـر درحالیکه نگـاه غالب سالهای اخیر در روابط خارجی ایران با کشورهای غربی بخصوص آمریکـا، برتـری امـور امنیتی و سیاسی بوده و کاهش شدید حجم مبادلات اقتصادی ایـران و اروپـا نیـز مؤید ایـن نکته است، گرایش به کشورهای همسایه و آسیایی میتواند به ایران این مجال را بدهد کـه از ظرفیت همکاری با همسایگان شرقی و شمالی برای پایهریزی و اجرای مؤثرتر سیاستهای اقتصاد مقاومتی و کسب آمادگی برای روزهای سخت و مقابله با تحریمها و فـشارها اسـتفاده نماید. بنابراین با توجه به میزان سرمایهگذاری که ایران در اکو انجام داده اسـت در صـورت تقویت و گسترش همگرایی در این سازمان، ظرفیتهای اقتـصادی ایـران بالفعـل شده و میتواند موجب کمرنگ شدن فشارها و تحریمهای اقتصادی شود. طبق نظریههای همگرایی، فرآیند همگرایی منجر به وابستگی متقابل کشورهای یک منطقه میگردد و در پی آن امکان تحریم بینالمللی علیه کشورهای عضو یک تشکل منطقهای بیاثر میشود.
راهبردهای ایران در اکو
راهبردهای میانمدت و بلندمدت ایران در اکو در دو سطح ملی و منطقهای به شرح زیر میتواند در راستای احیای مجدد و نقشآفرینی آن بهویژه در مقابل تحریمهای یکجانبه ایالاتمتحده آمریکا مفید باشد.
الف) در سطح ملی
– اصلاح نگرش مدیران و برنامه ریزان اقتصادی کـشور نـسبت بـه جایگاه و اهمیت اکو
– احیای شورای عالی اکو
– فعـال شـدن سـازمان مـدیریت و برنامهریزی کـشور بهعنوان هماهنگکننده دستگاههای اجرایی ذیربط در داخل برای اجرای برنامههای مـصوب شـورای برنامهریزی منطقهای اکو؛
– رفع موانع همکاری و تسهیل توسعه تجارت درون منطقهای از طریـق اجرایـی کـردن کامل موافقتنامههای مهم اکو مانند «اکوتا » و چارچوب حملونقل ترانزیت ؛
– تدوین راهبرد بلندمدت ملی ایران در اکو بایـد بـه نحـوی باشـد کـه همکـاری و مشارکت همه دستگاههای اجرایی کشور در فعالیتهای این سازمان به یک طرح ملی تبـدیل شود.
ب) در سطح منطقهای
– تقویت همگرایی کامل اقتصادی در این سازمان
– هماهنگ کردن قـوانین و مقررات تجاری میان اعضاء
– تلاش پیگیر بـرای ایجـاد تحـول در نگرشهای نخبگان منطقهای است حامی سیاستهای تمرکـز قـدرت در درون واحدهای ملی
– ایجاد سازگاری بیـشتر در اهـداف کـشورهای عـضو
– گـسترش زمینههای فعالیت فرهنگی میان اعضاء
– ایجاد بازار مـشترک بین کشورهای عضو اکو
– تقویت و تحکیم انسجام درونی اکو
– افـزایش تعامـل بـا شـرکای توسعهای
– فعال کردن موضوع عضویت ناظر و طرف گفتگو
– کنار زدن برخی از اعضای غیرفعال و بیانگیزه و هموار ساختن راه ورود کشورهای باانگیزه، تازهنفس و قدرتمند از نظر سیاسی و اقتصادی؛
تحولات جدید و فرصتها
در پی بروز تحولات جدید در منطقه، سازمان اکو نیز از این تغییر و تحولات بیتأثیر نبوده است. اعلام استراتژی ایالاتمتحده امریکا در قبال افغانستان، همزمان بود با انتقادات تندی بود که دونالد ترامپ علیه پاکستان انجام داد. ترامپ گفت آمریکا میلیاردها دلار در اختیار پاکستان گذاشته ولی آنها به گروههایی که عوامل بینظمی و خشونت هستند، فضای امن دادهاند. او همچنین گفت که پاکستان پناهگاه سازمانهایی شده است که هرروز تلاش میکنند مردم ما را بکشند. درواقع آمریکا تلاش دارد شکست سیاستهای خود در افغانستان را به پاکستان ارتباط دهد. از سوی دیگر راهبرد ایالاتمتحده امریکا حمایت از دهلینو برای مقابله با گسترش قدرت چین و اعمال فشار بر پاکستان است. هند نیز با توجه به اهداف اقتصادی بزرگ که در منطقه دنبال میکند و رقابتی که با چین و پاکستان دارد، از افزایش نقش خود، استقبال کرده است. لذا برخورد کنونی امریکا با پاکستان برخلاف دوران اوباما، که بر محوریت همکاری با پاکستان برای حل بحران افغانستان بود، مبتنی بر خارج نمودن پاکستان از مرکز توجه خود و اتخاذ سیاستی تند و سرسختانه در قبال آن است که این امر اسلامآباد را متوجه گسترش همکاریهای منطقهای برای جبران کاستیهای کاهش حمایت احتمالی غرب در آینده کرده است و اکو یکی از مهمترین فضاهای پیش روی پاکستان در این مسیر خواهد بود.
اختلافات کنونی ترکیه و آمریکا، که در حال حاضر به اوج خود رسیده است، نیز بخشی از تحولات منطقهای مهم و تأثیرگذار بر آینده اکو خواهد بود. این اختلافات در حال حاضر پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ تشدید شده است. ترکیه بهشدت از کمک آمریکا به معرضان کرد سوری نگران است و این اقدام امریکا را خلاف امنیت خود میداند. بهویژه اینکه بخشی از کردهای سوری در اتحاد با پ.ک.ک هستند و آمریکا نیز از آنها حمایت میکند. در مورد کودتای نافرجام سال ۲۰۱۶ نیز اختلافات ترکیه و آمریکا ادامه دارد. ترکیه خواهان استرداد فتحالله گولن است و آمریکا از انجام این کار خودداری میکند و بالاخره بحران اخیر صدور ویزا بین دو کشور نیز بیانگر افزایش تضاد و تنش موجود در بین دو کشور است. اختلافات ترکیه و آمریکا میتواند عاملی برای توجه بیشتر ترکیه به اکو باشد.
جمعبندی و نتیجهگیری
با عنایت به اینکه گسترش تعاملات با کشورهای همسایه از اولویتهای سیاست خارجی کشورمان است، اکو یکی از سازوکارهای مناسب برای تحقق این هدف محسوب میشود. همکاری چندجانبه بهعنوان مکمل مناسبات دوجانبه در بخشهای اقتصادی و بازرگانی و حملونقل موجب به هم پیوستگی بیشتر کشورها شده و درنهایت به تقویت مناسبات سیاسی و افزایش تفاهم و اعتماد بین آنها و تحکیم دوستی بین آنها منتهی میشود. بر این اساس شایسته است که ایران در دوره مسئولیت دبیر کلی اکو بیشترین تلاش را در راه تحقق این اهداف به کار بندد.
ازآنجاییکه تجارت آزاد منطقهای مرحلهای مقدماتی و درعینحال مهم برای کشورهای درحالتوسعه، پیش از پیوستن به تجارت آزاد در سطح جهانی است. سـازمان همکاریهای اقتصـادی (اکـو) مهمترین قرارداد اقتصادی چندجانبه ایران برای توسعه همگرایی منطقهای در حوزه اقتصاد و تجارت اسـت که با توجه به شرایط ویژه منطقه در همکاری با کشورهای همسایه و عضو سازمان همکاریهای اقتصادی بتواند به ظرفیت لازم جهت حضور در بازارهای جهانی آمادگی لازم را کسب کند.
فعالیتهای اکو در سالهای پس از تجدید حیات (پس از ۱۹۸۶) با اثرات ملموسی همراه نبوده است، اما میتوان با توجه به تحولات جدید منطقهای و بینالمللی و با تکیه بر فرصتهایی که کشورهای این سازمان از آنان برخوردارند زمینه همکاریهای گستردهتر را فراهم نمود. درواقع تیرگی روابط دو عضو اصلی سازمان یعنی ترکیه و پاکستان با آمریکا میتواند این فرصت را برای اکو فراهم نماید که این دو بتوانند در کنار ایران و سایر کشورهای عضو، همکاریهای خود را گسترش دهند که علاوه بر کاهش واگرایی و حرکت بهسوی همگرایی بیشتر، ضمن فراهم نمودن هرچه بیشتر همکاریهای اقتصادی و تجاری در راستای توسعه پایدار، سازمانی منطقهای را تشکیل دهند که از عوارض منفی جهانیسازی اقتصاد و حربههایی همچون تحریم کمتر آسیب ببیند و از سوی دیگر اتحادی منطقهای را علیه سیاستهای بحرانزا و تنشآفرین ایالاتمتحده و اسرائیل، بهویژه در خاورمیانه و آسیای مرکزی، ایجاد نمایند. پس سازمان همکاریهای اقتصادی ضمن ایجاد بستری مناسب جهت افزایش همکاریهای منطقهای این توان را به جمهوری اسلامی ایران میدهد که بتواند تحریمهای کشورهای غربی مقابله کرده و آمادگی لازم را برای مشارکت در بازارهای جهانی را فراهم نماید.
پینوشتها و ارجاعات:
[۱] «جمهوری اسلامی ایران و سازمان همکاریهای اقتصادی اکو، بیست سال پس از گسترش این سازمان»، اشلقی و دامن پاک
[۲] دهقـانی فیروزآبـادی، موانع همگرایی اقتصادی در اکو، دانشگاه علامه طباطبایی (ره) ۱۳۸۹، ص ۴۳
[۳] ECO of Report Statistical, 2013 – ۲۰۱۴
پایگاه تبیین