به گزارش دیدبان،تظاهرات بزرگ بازگشت در اراضی فلسطینی و به ویژه در مرزهای نوار غزه وارد فاز تازه ای شده است. درحالی که صهیونیستها گمان می کردند تظاهرات بازگشت یک موج گذرا و موقت بوده که فلسطینیان به زودی از آن دست می کشند، اما شاهد آن هستیم که این موج نه یک موج موقت و گذرا بلکه یک موج کاملا مؤثر در عرصه تحولات میدانی و سیاسی اراضی اشغالی محسوب می شود. درحال حاضر تظاهرات بازگشت در نوار مرزی باریکه غزه وارد پنجمین هفته خود شده است. در طول چهار هفته ای که از آغاز این تظاهرات سپری می شود، تاکنون صهیونیستها اقدامات وحشیانه بسیاری را علیه فلسطینیان مرتکب شده اند. طبق اعلام وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه از زمان آغاز تظاهرات بازگشت در این منطقه تاکنون حدود 50 فلسطینی به شهادت رسیده اند. در میان شهداء نام بسیاری از کودکان و نوجوانان فلسطینی نیز به چشم می خورد که هدف اصابت گلوله نظامیان صهیونیست قرار گرفته و جان خود را از دست داده اند.

از سوی دیگر، وزارت بهداشت فلسطین همچنین تأکید کرده است که در جریان تظاهرات بازگشت در مرزهای نوار غزه تاکنون حدود 5 هزار فلسطینی در حملات وحشیانه صهیونیستها به وسیله گلوله های جنگی و یا گازهای سمی و اشک آور به شدت زخمی شده اند. حال بسیاری از زخمی ها و مجروحان فلسطینی وخیم گزارش شده است. شدت سرکوبگری های رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان به حدی است که حتی صدای سازمانها و نهادهای بین المللی را در آورده است. سازمان «آنروا» ازجمله سازمان هایی است که با صدور بیانیه ای ضمن محکومیت اقدامات جنایتکارانه صهیونیستها علیه فلسطینیان خواستار توقف هرچه سریعتر این اقدامات شد. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز رژیم صهیونیستی را به ارتکاب اقدامات وحشیانه علیه شهروندان بی دفاع فلسطینی محکوم کرده است و موج محکومیت ها همچنان از سوی نهادهای بین المللی ادامه دارد.

برپایی یک قیام ابتکاری و راهبردی

راهپیمایی های بازگشت در نوار مرزی غزه یک «حرکت مبارزاتی» و یا یک «مبارزه بسیار ابتکاری و راهبردی» در فلسطین به شمار می رود که بسیاری از نقشه ها و توطئه های رژیم صهیونیستی برای تفرقه افکنی میان فلسطینیان را خنثی کرده و در آینده نیز می کند. فلسطینیان همچنین با آغاز این حرکت مبارزاتیِ ابتکاری پاسخ محکمی به توطئه های رژیم صهیونیستی برای به فراموشی سپردن آرمان های ملت فلسطین دادند. از راهپیمایی های بزرگ بازگشت می توان به عنوان یک تصویر مثبت از روند به نتیجه رسیدن مبارزات فلسطین یاد کرد. از این راهپیمایی های گسترده همچنین می توان به عنوان انتفاضه به معنای واقعی آن یاد کرد. انتفاضه به معنای «قیام همگانی» مردم با شور و هیجان عمومی است. در اینجا نیز راهپیمایی های بازگشت ازآنجایی که با حضور تمامی مردم از کوچک و بزرگ تا پیر و جوان آن هم با شور و هیجان، برگزار می شود، مصداق بارز انتفاضه است. لذا راهپیمایی ها و تظاهرات های بزرگ بازگشت در نوار غزه در وهله اول معنای واقعی انتفاضه را به اذهان متبادر می سازد.

تظاهرات بازگشت به مثابه انتفاضه چهارم

براساس آنچه که گفته شد می بایست که تظاهرات های بزرگ بازگشت در اراضی فلسطینیان را به عنوان «انتفاضه چهارم» بنامیم. انتفاضه سوم فلسطینیان حدود 3 سال پیش آغاز شد و شهدای خاص خود را داشت؛ انتفاضه ای که از قدس و مسجدالاقصی آغاز شد تا حرمت مقدسات را به صهیونیستها یادآوری کند. این انتفاضه (راهپیمایی های بازگشت) در مرزهای غزه و با حضور عمومی مردم آغاز شده است. راهپیمایی های بازگشت در موقعیت زمانی بسیار حساس و استراتژیکی کلید خورد. این تظاهرات ها و راهپیمایی ها در شرایطی آغاز شدند که بزرگترین و خطرناک ترین توطئه های محور غربی و ارتجاع عرب علیه فلسطینیان درحال اجرا بود تا در نهایت به نابودی کامل آرمان های فلسطین منجر شود. همچنین برگزاری این تظاهرات ها در حالی است که ما در آستانه هفتادمین سالروز اشغال فلسطین توسط صهیونیستها و اجرای طرح توطئه آمیز و خطرناک دونالد ترامپ برای انتقال سفارت واشنگتن از تل آویو به بیت المقدس، قرار داریم. لذا این حرکت ابتکاری و این مبارزه راهبردی می تواند تمامی این معادلات را دستخوش تغییر سازد.

معامله قرن در آستانه شکست

شما نگاه کنید در «معامله قرن» که ایالات متحده آمریکا آن را مطرح کرده است، چیزی تحت عنوان «بازگشت آوارگان» به سرزمین مادری خود دیده نمی شود. این معامله بزرگ قرن کوششی است برای به فراموشی سپرده شدن موضوع آوارگان، مسأله بازگشت و مسأله قطعنامه های سازمان ملل مبنی بر لزوم بازگشت آوارگان. این حرکت ابتکاری و راهبردی یعنی برگزاری تظاهرات ها و راهپیمایی های بازگشت تمامی این توطئه های گذشته و حال را خنثی و باطل خواهد ساخت. همچنین یکی دیگر از پیامدهای اصلی این راهپیمایی ها این است که تمام تلاش های برخی گروه های داخلی و همچنین متحدان خارجی آنها برای وادار ساختن مردم فلسطین به حرکت در مسیر سازش و مذاکره را ناکام گذاشت. به طور کلی باید گفت که این راهپیمایی ها در واقع تأکیدی است بر ضرورت مقاومت، مبارزه و ایستادگی در برابر اشغالگران. این راهپیمایی ها همچنین یک «نه بزرگ» به گرایشات سازشکارانه محسوب می شود.

افشای ماهیت صهیونیسم

از سوی دیگر، برپایی راهپیمایی های بازگشت، پرده از تمامی تصاویر سوء درباره فلسطینیان برداشت. رسانه های غربی ـ عربی همواره تلاش کردند تا ملت فلسطین و گروه های مقاومت را به عنوان تروریست معرفی کنند. این درحالی است که تظاهرات های بازگشت نشان داد که اصل و اساس مبارزات فلسطینیان به این دلیل است که یک ملت از خانه و کاشانه خود آواره شده و اکنون از مقاومت به عنوان ابزاری برای به دست آوردن سرزمین خود بهره برداری می کند. در واقع راهپیمایی های بازگشت به تصویری تبدیل شد که در یک سوی آن مردم فلسطین دیده می شوند که با شعارهای مسالمت جویانه به دنبال احقاق حقوق سلب شده خود هستند و در آن سوی تصویر هم یک رژیم خشونت طلب و سرکوبگر به چشم می خورد. این به معنای افشای ماهیت رژیم صهیونیستی است.

هراس تل آویو از «بمب جمعیت»

نکته قابل تأمل در خصوص تظاهرات ها و راهپیمایی های بازگشت در اراضی فلسطینیان اینجاست که بسیاری از کارشناسان مسائل راهبردی و استراتژیست های مشهور، از حوادث اخیر در مرزهای غزه به عنوان «بمب جمعیت» یاد می کنند. علت اصلی این نامگذاری آن است که جمعیت بیشماری از آوارگان فلسطینی عزم بازگشت به خانه و کاشانه خود در مرزهای 1948 کرده اند و این بمب جمعیت از هر بمب دیگری برای صهیونیستها خطرناک تر است. درست به همین دلیل است که امروز صهیونیستها دچار هراس بسیار شدیدی از این حرکت راهبردی فلسطینیان شده اند.

ناکارآمدی سیاست «ترور»

صهیونیستها رهبران مقاومت فلسطین را به دنبال تداوم تظاهرات های بازگشت، تهدید به ترور می کنند. این در حالی است که رژیم صهیونیستی تاکنون شمار زیادی از رهبران مقاومت در اراضی فلسطینیان را ترور کرده است. به عنوان مثال می توان به شیخ احمد یاسین از رهبران مقاومت اشاره کرد که توسط صهیونیستها ترور و شهید شده است. بسیاری از فرماندهان شاخه های نظامی وابسته به گروه های مقاومت هم توسط رژیم صهیونیستی ترور شده اند. درحال حاضر بیش از 300 نفر از رهبران حماس طی سالهای گذشته ترور شده اند. با این حال، ما شاهد آن هستیم که سیاست ترور در منطق رژیم صهیونیستی هیچ اثر بازدارنده ای در مبارزات فلسطینیان نداشته است. تجربه نشان داده است که با ریخته شدن خون هریک از این شهداء، مبارزات فلسطینیان نیز پرشورتر و گسترده تر شده است.

رسانه های غربی تحت تأثیر صهیونیسم جهانی

بخش بزرگی از رسانه های غربی تحت تأثیر صهیونیسم جهانی است. به همین دلیل، دستورالعمل های ابلاغی به آنها بر لزوم «وارونه جلوه دادن» واقعیت های اراضی اشغالی است. همانطور که می دانید در دنیای غرب هم مردم نسبت به این رسانه ها بی اعتماد هستند. لذا برعکس گذشته که مردم آگاهی چندانی از ماهیت این رسانه ها نداشتند، امروز دیگر رسانه های غربی آن ابتکار عمل سابق در جهت دهی به افکار عمومی و سوق دادن آن به سمت و سوی القائات خود را ندارد. بدون شک وارونه جلوه دادن واقعیت های اتفاقات امروز اراضی اشغالی تأثیری در روند اوضاع نخواهد داشت.

نویسنده:

جعفر قنادباشی:کارشناس مسائل غرب آسیا