دیدبان
تبیین مفهوم و ابعاد «پیچ تاریخی»

پیچ تاریخی، معبری به تمدن باشکوه اسلامی

پیچ تاریخی، معبری به تمدن باشکوه اسلامی

به گزارش دیدبان،آن‌چه رهبری در سفر تاریخی خود به استان کرمانشاه در موضوع تحولات منطقه و جهان بدان اشاره فرمودند، حساسیت شرایط فعلی جهان و موقعیت استثنایی جهان اسلام در این تحولات را به خوبی نشان می‌دهد. در عین حال سخنان ایشان بیانگر آن است که تحولات کنونی فقط به فضای سیاسی و سقوط و ظهور برخی دولت‌های منطقه محدود نمی‌شود و به طور قطع آثار بزرگتری در حوزه‌های مختلف خواهد داشت.

در این راستا جهت تبیین بیانات رهبری و با توجه به تحولات جاری منطقه، تبیین مفهوم«پیچ تاریخی» و ابعاد و الزامات، چالش‌ها و فرصت‌ها، راهکارهای فراروی ایران، با دکتر «محمدباقر خرمشاد» عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، به گفت‌وگو نشسته‌ایم، در بخش اول این گفت‌وگو، مفهوم«پیچ تاریخی» و ابعاد آن مورد واکاوی قرار می‌گیرد.

پیچ تاریخی، مفهومی جدید در ادبیات سیاسی کنونی است. لطفاً معنا و مفهوم این واژه‌ی نو را تبیین بفرمایید.

براساس تاریخ روابط بین الملل و مطالعات نظام جهانی، شرایطی که امروز جهان شاهد آن است، از جهات گوناگون جزو شرایط نادر در تاریخ بشریت محسوب می‌شود. شاید بتوان شرایط جنگ‌های اول و دوم جهانی را مشابه شرایط موجود دانست و از توصیف آن برای تحلیل این وضعیت بهره جست. جنگ جهانی اول در شرایطی اتفاق افتاد که «هارتلند» (مرکز و قلب استراتژیک نظم جهانی)، اروپا و قلب اروپا تعریف شده بود. قدرت‌های آن روز اروپا علاوه بر رقابت بر سر هارتلند، در زمینه‌ی مستعمره‌ها نیز با یک‌دیگر در حال رقابت بودند. از این رو، گاه جنگ جهانی اول را جنگ برای مستعمره‌ها نیز نامیده‌اند.

در آن مقطع، رقابت میان سه کشور فرانسه، انگلستان و آلمان بود و جنگ جهانی اول نیز با محوریت همین کشورها شکل گرفت. فرجام جنگ جهانی اول به گونه‌ای بود که گفته می‌شود، نطفه‌ی جنگ جهانی دوم بسته شد. چرا که این جنگ پیروز قاطعی در برنداشت و علاوه بر آن نظمی پایدار برای سیاست جهانی شکل نگرفت. براساس این شرایط جنگ دوم جهانی رخ داد و پس از جنگ کشورهای جهان به دو گروه پیروز و مغلوب تقسیم شدند و نظم جدیدی از آن حاصل شد که از آن با نام نظام دو قطبی یاد می‌شود.
 
در یک طرف قطب غرب به رهبری ایالات متحده و در سوی دیگر قطب شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی، ارکان این نظام بودند. در این نظم دو قطبی فضای حاکم، فضای جنگی است. در این موقعیت، تمامی شرایط جنگی موجود است اما جنگی رخ نمی‌دهد البته در کشورهای اقماری دو بلوک جنگ‌های نیابتی شکل می‌گیرد. اما در سال 1990م. با فروپاشی بلوک شرق، غرب به رهبری ایالات متحده به عنوان بازیگری برجسته تلاش می‌کند خود را پیروز جنگ معرفی کند.
 
شرایط پس از جنگ سرد به طور کلی متفاوت از شرایط پس از جنگ‌های جهانی اول و دوم است. پیروزی بلوک غرب در پی جنگ گرم نبود و طرف مغلوبی به معنای مصطلح آن وجود نداشت؛ اما آمریکا تلاش دارد پایان نظام دو قطبی را پیروزی بلوک غرب معرفی کرده و خود را رهبر نظام جدید جهانی جلوه دهد.
 
اما در این بین قدرت‌های دیگر که در نظم قبلی به قدرت‌های بزرگ تعبیر می‌شدند این نظم را بر نمی‌تابند؛ در نتیجه با کمک قدرت‌های نوظهوری هم‌چون قدرت فرهنگی و منطقه‌ای انقلاب اسلامی ایران و نیز قدرت‌هایی هم‌چون برزیل، هند، چین و روسیه تلاش می‌کنند منادی جهانی چند قطبی باشند. با این وصف جهان وارد دوران گذاری می‌شود که تا کنون نیز ادامه دارد. دورانی بسیار طولانی که از 1990م. تا کنون حدود 20 سال ادامه دارد. این 20 سال به سه دوره قابل تقسیم است:

1. جهان تک قطبی: در این دوره آمریکا سرمست از پیروزی در جنگ سرد است و نظم تک قطبی به رهبری خود را پیگیری می‌کند اما در پی مقاومت‌هایی که در برابر نظام تک قطبی به وجود می‌آید، جهان بعد از چند سال وارد مرحله‌ی دوم می‌شود.

2. جهان تک‌چند قطبی: در این دوره آمریکا تلاش دارد که جهان را تک قطبی نگه دارد اما از توان لازم جهت کنترل و اداره‌ی نظام جهانی برخوردار نیست. رقبای جدید هر یک به سهمی از قدرت رسیده‌اند که با ایجاد ائتلاف‌ها بر ضد هژمونی (برتری) آمریکا مقاومت می‌کنند اما به تدریج این چرخه ادامه می‌یابد و جهان وارد نظم جدید می‌شود.

3. جهان چند‌تک قطبی: در این دوره محور جهان چند تک قطبی از قدرت بیش‌تری در عرصه‌های نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برخوردار شوند.

به طور کلی کماکان جهان در دوران گذار است اما چند سالی است جهان وارد مرحله‌ی جدیدی شده است که بیداری اسلامی، بخش عمده‌ی تحولات آن است. شرایط به نحوی شتابان در حال جهش است. دوران گذار نظم جهانی وارد مرحله‌ی جدیدی شده است که مقام معظم رهبری از آن با عنوان «پیچ تاریخی» یاد می‌کنند. در این دوره بازی بزرگی برای مابه‏ازای بزرگی در حال شکل‌گیری است. جهان در شرایطی است که بی‌ثباتی‌های عدیده‌ای را شاهد بوده و آبستن شکل‌گیری نظمی جدید است. بنابراین تمامی قدرت‌ها با فهم این مسأله در تلاش‌اند وارد بازی‌ها و ائتلاف‌هایی شوند و بازسازی‌هایی را شکل‌دهند تا در آینده‌ی جهان سهم بیش‌تری را از آن خود کنند.

این پیچی است که جهان در حال عبور از آن است. در این گذار، شرق دیروز فرو پاشیده است و غرب امروز توانمندی کمی برای عبور از آن را دارد و نمی‌تواند نظمی را آن گونه که خود می‌خواهد، شکل داده و حاکم کند و قدرت‌های نوظهور از جمله قدرت اسلام و اسلام‌گرایی با محوریت ایران و انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی از مؤلفه‌های مهم و تأثیرگذار در شکل‌گیری نظم نوین جهانی هستند.
 
در این شرایط چنانچه گفتمان اسلام‌خواهی با محوریت ایران نتواند سهم و جایگاه خود از آینده‌ی جهان را حفظ و تثبیت کند، ده‌ها سال و شاید بتوان گفت قرن‌ها عقب خواهد افتاد. بنابراین شرایط به گونه‌ای است که شرایط پس از گذار از این «پیچ تاریخی» بسیار متفاوت خواهد بود. برای توضیح بیش‌تر، به چند مثال ضروری اشاره می‌کنم:
 
 مورد اول: سلسله تحلیل‌هایی است که اندیشمندان چینی ارائه کرده‌اند مبتنی بر این که ولو به قیمت شکل‌گیری جنگ جهانی سوم، چین می‌بایست در این شرایط حساس – به تعبیری شرایط پیچ تاریخی- در کنار جبهه‌ی مقاومت در خاورمیانه و در نقطه‌ی مقابل ایالات متحده آمریکا قرار بگیرد؛ زیرا چنانچه جبهه‌ی مقاومت توسط آمریکا کنار زده شود، چین مجبور خواهد بود در سایر عرصه‌های جغرافیایی، سیاسی و استراتژیک در مقابل آمریکا عقب نشینی کند؛ از این رو برای دانستن جایگاه و سهمی از آینده‌ی جهان، چین می‌بایست ولو به قیمت جنگ جهانی سوم، قدرت خود را تثبیت نماید.

مورد دوم: تحلیل‌هایی است که از سوی روس‌ها ارائه شده ‌است. پس از فروپاشی شوروی بعد از گذشت 20 سال برای اولین بار بود که روسیه از حق وتو در پرونده‌ی سوریه استفاده کرد. تحلیلی که از کاربرد حق وتو ارائه شد این بود که در میانه‌ی سال‌های 1990 تا 2010م. روس‌ها در پرونده‌های مختلفی با آمریکا بده بستان‌هایی داشتند و به کرات عقب نشینی‌هایی داشتند؛ اما موضوع سوریه را به طور کلی متفاوت از سایر پرونده‌ها می‌دیدند.
 
به این دلیل که در سرنوشت خاورمیانه آینده‌ی نظم جهانی در حال شکل‌گیری است. از دست رفتن سوریه به عنوان خط مقدم مقاومت، از دست رفتن یک کشور نیست، بلکه پس کشیدن از جایگاه قدرتمند در نظم آینده‌ی جهانی است. به همین دلیل روس‌ها در موضوع سوریه در مقابل آمریکا مقاومت می‌کنند.

مورد سوم: تغییر موضع ناگهانی ترکیه برای بازی‌سازی و ورود به بازی‌های سیاسی جهت تعیین جایگاه آینده خود است. اراده ترکها بر این شکل گرفته است که در ائتلاف جبهه پیروز سرمایه‌گذاری کنند تا بتوانند در صورت بندی نظم آینده‌ی جهانی دارای سهم شایسته باشند. به نظر آن‌ها ائتلاف پیروز، ائتلاف غرب است و جناح مغلوب، ائتلاف مقاومت است، بر این اساس سعی کردند در جبهه‌ی غرب قرار بگیرند تا سهمی از کیک پیروزی این جبهه تحصیل کنند.

مورد چهارم: ائتلافی است که میان هند، آفریقای جنوبی و برزیل به عنوان قدرت‌های منطقه‌ای قاره‌های مختلف در کنار چین و روسیه به عنوان قدرت‌های دیروز شکل گرفته است. برآیند موارد یاد شده نشان دهنده‌ی این است که دوران گذار برای ورود به نظمی جدید بسیار شتاب گرفته است و بایستی کاری کرد و هر بازیگری یا هر بلوکی از بازیگران بتواند جایگاه و سهم خود را از حالا در فضای آینده‌ی جهانی تثبیت نماید و از این پیچ تاریخی به نحو صحیح عبور کند، در غیر این صورت جا خواهد ماند.

در حال حاضر نیز تلاش مقام معظم رهبری این است که ایران را به قدرتی اثرگذار تبدیل کنند و جهان اسلام را به این آگاهی برسانند که چنانچه نتوانند در این موقعیت سرنوشت ساز این گذار را درک کنند و به اتحاد و ائتلاف دست یابند و نتوانند اوضاع خود را سامان دهند، دقیقاً گرفتار آسیبی خواهند شد که در جنگ‌های جهانی اول و دوم دچار آن شدند. یعنی نظمی شکل گرفت که در آن مسلمانان جایگاهی نداشتند.
 
از این رو معظم له می‌کوشند تا ایرانی قدرتمند، دارای تکنولوژی روز دنیا، اقتصادی توانمند و سیاستی اثرگذار داشته باشیم تا در بازی پیچیده‌ای که شکل گرفته است و در آن بازنده بسیار می‌بازد و برنده بسیار می‌برد، مسلمانان با تجربیات 33 ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران و با ائتلاف و اتحادی که شکل می‌دهند بتوانند نقش در خور و شایسته‌ی خود را ایفا کنند. این همان پیچ تاریخی است که در حال رخ دادن است.

جهان در شرایط بی بدیلی است که ممکن است هر چند ده سال یا صدهاسال پیش بیاید. با توجه به سرعت شتابان حوادث است که اهمیت کلیدی زمان خود را نشان می‌دهد. از این رو می‌بایست بازیگران آمادگی تحولات سریع را داشته باشند و شواهد نیز حاکی از این است که بازیگران این شرایط را حس کرده‌اند تا در این پیچ تاریخی جا نمانند چرا که در غیر این صورت سالیان سال از گردونه‌ی رقابت با رقبا جا خواهند ماند.

ماهیت تحولات اخیر نظم بین‌الملل را چگونه ارزیابی می‌کنید، آیا ماهیت آن‌ها صرفاً سیاسی است یا آن که ابعاد عقیدتی، معرفتی و فرهنگی نیز دارد؟

ما به ازای بیرونی و جلوه‌ی انضمامی آن سیاسی است اما آنچه بعد سیاسی را تقویت می‌کند، به طور قطع معرفتی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی است یعنی برآیند این ابعاد به بازیگران قدرت ایفای نقش می‌دهد.

در تحولاتی که اشاره شد آیا گفتمانی خاص هژمون خواهد شد یا این که گفتمان‌های متفاوت در کنار هم حاکم خواهند شد؟

به نظر می‌رسد که در حال حاضر زمینه برای غلبه‌ی گفتمان واحد وجود ندارد. شرایط موجود، فضای چند گفتمانی و چند پارگی است. اما احتمالاً ائتلافی از گفتمان‌ها می‌تواند شکل بگیرد. هر چند می‌توان از غلبه‌ی گفتمان عدالت‌خواهی نام برد که شورشی بر نظم موجود است. این گفتمان ظرفیت آن را دارد که مجموعه‌ای از بازیگران را در کنار هم مجتمع سازد و در این چرخش تاریخی با حمایت توده‌های مردم و بازیگران پراکنده به یک بلوک قدرت تبدیل شده و بتواند سهم خود را به دست بیاورد.
 
بعضی از قرائن هم نشان دهنده‌ی وقوع همین اتفاق است. در نهایت می‌توان گفت در شرایط موجود مجموعه‌ای از گفتمان‌ها و خرده گفتمان‌ها در حال رقابت هستند ولی در افق آینده نظم جهانی می‌توان ائتلافی از این گفتمان‌ها ذیل مفاهیم بنیادین مثل عدالت و نظایر آن را تصور کرد.

آیا این مقطع، دوره‌ی شکل‌گیری تمدنی جدید است و دوره‌ی تمدن سازی اسلامی فرا رسیده است؟

تحقق این فرآیند به نوع عملکرد بازیگران عرصه‌ی نظام بین‌الملل باز می‌گردد. در حال حاضر می‌توان شاهد طلایه‌هایی از شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی با محوریت و مرکزیت ایران بود. تأکید مقام معظم رهبری بر بیداری اسلامی، تحرک مسلمین، تمدن‌سازی اسلامی دقیقاً ناظر به اهمیت تاریخی گذار از این مرحله است. سرمایه‌گذاری چند صد ساله‌ای صورت گرفته و الان فرصت بهره‌مندی از آن است اگر تمدن‌سازی اسلامی صورت بگیرد.
 
ادامه دارد...
 
با تشکر از این که وقت خود را در اختیار «برهان» قرار دادید.(*)
 
 تهیه و تنظیم: مجید میری

پایگاه برهان

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن