به گزارش دیدبان؛ با روی کار آمد ترامپ مشخص شد که عرصه بین المللی به ویژه کشورمان می تواند نظم ستیز تر از جرج بوش را تجربه کند. البته برخی از کارشناسان معتقدند که فرهنگ آمریکا پتانسیل پدیده ای بدتر از ترامپ را در خود دارد و می تواند در زمان مناسب از آن استفاده کند. اما برخی دیگر با اظهارات خود به دنبال این هستند که ترامپ را یک فرد دیوانه معرفی کنند ولی واقعیت چیز دیگری است زیرا ساختار ایالت متحده امریکا پیچیده تر از چیزی است که هر فردی را به سمت ریاست جمهوری بپذیرد.
همانگونه که می دانید ساختار آمریکا حدود 25 درصد (GDP) کل جهان را در کنترل دارد. همچنین آمریکا در اقصی نقاط دنیا دارای صدها پایگاه فعال است. همچنین همه تصمیم گیری ها و اقدامات آمریکا همگی بر اساس کار کارشناسی و فرآیندهای هدفمند صورت می گیرد. از سویی دیگر مقامات آمریکای قبل از هر اقدام موضوعات را در 16 لایه و ساختار امنیتی هماهنگ، بررسی و مورد تحلیل قرار می دهند تا تصمیمات آگاهانه و موثر باشد. بنابراین اینگونه گفته می شود ترامپ عامل شکست برجام خواهد بود، سهل اندیشی است زیرا کارشناسان و تحلیل گران متعددی روی مسئله برجام متمرکز شده اند و با مشاوره های کارشناسی به ترامپ، وی را جهت خروج از برجام ترغیب می کنند تا در گام بعدی بتوانند موج جدیدی از تحریم ها و تهدیدات علیه کشورمان را عملیاتی کنند.
آمریکا می داند که ایران به عنوان یک قدرت نوظهور مانند، روسیه چین، هند، ترکیه و آفریقای جنوبی است از سویی دیگر کاهش کنترل برای آمریکا، یک تهدید طلقی می شود و هر کشوری که در عرصه های مختلف تاثیرگذار باشند می تواند نظم آمریکا را در عرصه بین المللی به خطر بندازد. بنابراین مشکل آمریکا و به ویژه ترامپ با ایران برنامه هسته ای نیست و هرگونه پیشرفت و تاثیرگذاری ایران بر منطقه می تواند بر منافع ملی آمریکا تهدید محسوب شود. از این رو آمریکا به دنبال برجام منطقه ای و برجام موشکی است و از سویی دیگر برجام هسته ای که اجرا نمی کند زیرا ترامپ و به طور کلی آمریکا به دنبال فشار همه جانبه و مهار ایران در ابعاد مختلف از قبیل اقتصادی، نظامی، محور مقاومت و به طور کلی عرصه بین المللی است.
کانون های تصمیم گیر آمریکا به این نتیجه رسیده است که ترامپ گزینه خوبی برای حل مشکلات داخلی و حفظ منافع آمریکا در عرصه بین المللی است. اما اینکه آمریکا ادبیات مسئولین عالی کشورمان از مقاومت و ایستادگی به مذاکره و صلح تبدیل شده است. این نشان دهنده این است که آمریکا از یک سو برای کشورمان محدویت ایجاد کرده است و از سویی دیگر باب مذاکره و توافق را بر همه موضوعات باز کرده است. بنابراین توافق هسته ای (برجام) را می توان یک جاده یک طرفه در حرکت به سمت برجام موشکی و منطقه ای نیز محسوب کرد زیرا با رویکرد فعلی دولتمردان کشورمان ناگزیر به برجام های بعدی سوق داده می شویم.
انتهای پیام//