به گزارش دیدبان؛ گفته میشود جوامع اسلامی از یکسو دیندار هستند ولی از سویی دیگر به اخلاق کمتوجه یا بیتوجهی میکنند شاید در عرصه بینالمللی بتوان کشتن و آواره کردن مردم یمن توسط عربستان سعودی را مثال زد و یا در عرصه داخلی به کمرنگ شدن اخلاق در جامعه ایران اشاره کنیم.
برخی از جامعه شناسان معتقدند که اخلاق را میتوان خارج از دین جستجو و به آن دست یافت و در همین جهت جوامع غربی سکولار را مثال میزنند و در این بین سخن سید جمالالدین اسدآبادی که گفت: «به غرب رفتم اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم و به مشرق برگشتم اسلام ندیدم، ولی مسلمان دیدم» مورد توجه قرار میگیرد.
همانگونه که میدانید اخلاقی مداری یا زیست اخلاقی صرفاً در حرکت به سمت خدا باهدف سعادت الهی است که معنا و هدف میگیرد. بنابراین اخلاقمداری صرفاً باهدف زیست اخلاقی عملاً بیمعنی و بیهدف خواهد بود. از سویی دیگر اسلام اخلاق را یکی از اصلیترین ارکان خود میداند که در صورت تضعیف یا فقدان آن، ظاهر دین در بین مردم نیز متحمل آسیبهایی میشود. با این توضیح سؤالی که پیش میآید اینکه چرا در جوامع سکولار غربی اخلاقمداری محور است اما در جوامع اسلامی بهویژه کشورمان اخلاق روزبهروز تضعیف میشود؟
حال با توجه به اینکه مدل حکومتداری کشورمان بر مبانی اسلام و دنبالهرو عبارت «سیاست ما عین دیانت ماست»، شکل گرفته است، عملاً حکومت دینی و دینداری در جامعه بااخلاق مداری هم سرنوشت میشود و اخلاق که همواره ذیل دین و دینداری قرار داشت، با این رویکرد حکومت، در کنار دین قرار میگیرد و مردم همواره تصمیمات و اقدامات حکومت دینی را بااخلاق مقایسه میکنند. بنابراین تضاد اقدامات حکومت بااخلاق در جامعه ظهور و بروز بیشتری خواهد داشت.
اینکه چرا کشورمان علیرغم اینکه از حکومت دینی برخوردار است، اخلاقمداری بین مسئولین کشور و به دنبال آن آحاد مردم کمرنگ شده است، باید به رویکرد حکومت و دولتها اشاره کرد. شاید بهصورت اجمالی بتوان گفت استفاده گزینشی از دین در مدل حکومتداری موجب شده است تا اخلاق در جامعه کشورمان کمرنگ شود به عبارت دیگر نباید دین را صرفاً در شریعت و احکام محصور کرد بلکه گستره دین شامل اعتقادات، باورها و اخلاق نیز میشود. بنابراین نگاه تکبعدی به دین میتواند به مأموریت دین در جامعه و کیفیت و کمیت پیروی مردم از حکومت دینی آسیب بزند.
انتهای پیام//