دیدبان
مصطفی اسلامی

شاخص های تشکیل دهنده ذهنیت محمد بن سلمان

شاخص های تشکیل دهنده ذهنیت محمد بن سلمان

به گزارش دیدبان،از زمانی که محمد بن سلمان از 29 سالگی خود را به صحنه سیاست در عربستان و منطقه معرفی کرد، نزدیک به سه سال است می گذرد، در این سه سال هم عربستان و هم منطقه آماج تحولات شده است. قدرت گیری و سقوط داعش در عراق و سوریه، وفور گروه های تروریستی در منطقه، تغییرات گسترده در خود عربستان چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه سیاسی نظامی و ... . وجه مشترک یا به عبارتی مخرج مشترک تمام سیاست های محمد بن سلمان در منطقه غرب آسیا را می توان در یک جمله عنوان کرد و آن نوسان در سیاست ورزی است.  نتایج برخی از رفتارهایی که توسط وی در منطقه صورت گرفته را می توان در بین المللی کردن موضوع فقر و فلاکت در یمن، شیوع وبا در این کشور قحطی زده و جنگ زده، از بین رفتن ساختار نظم موجود در منطقه خلیج فارس بر اساس حق تعیین سرنوشت کشورها با تلاش برای از بین بردن استقلال سیاسی قطر و حاکمیت سرزمینی یمن، تلاش برای تحمیل آشوب در عراق و سوریه و ... مشاهده کرد. در این سه سالی که محمد بن سلمان به حکمران درجه اول عربستان و به واقع پادشاه در سایه عربستان تبدیل شده است، دولت سعودی را در سیاست خارجی، به جایگاهی رسانده است که بیش از هر زمانی می توان به آن یک دولت دنباله رو گفت. همه این سیاست ها و اقدامات یک فاکتور تعیین کننده داشته و آن شخصیت محمد بن سلمان بوده است. در این یادداشت به دنبال پاسخ به این مسئله هستیم که عناصر و شاخص های تشکیل دهنده ذهنیت محمد بن سلمان در سیاست خارجی چیست، به عبارتی چه چیزهایی به پیش داوری ها، ذهنیت ها، اندیشه ها، هویت و نهایتا رفتار محمد بن سلمان شکل و وزن می دهد.

شخصیت اقتدارطلب

شاهزاده جوان سعودی به واسطه ناتوانی پدر در کنترل کشور و اینکه در مهمترین پست اجرایی فعلی عربستان قرار گرفته و امکان تغییرات فراوان در حوزه های مختلف را دارد، شخصیتی اقتدارطلب و تمامت خواه یافته است. یکی از جلوه های اقتدارطلبی بن سلمان را می توان در مواجهه با مخالفان داخلی خود در عربستان نگریست. تقریبا هر چند ماه یکبار تغییرات سطح کلان و ساختاری در دستگاه های اجرایی عربستان صورت می گیرد به گونه ای که می توان هر یک از آن ها را برای تغییرات در 20 سال در نظام سیاسی فرسوده عربستان کافی دانست.

شیفته مدرنیسم و جهانی شدن

در پرتو دوگانه سنتی – مدرن که این روزها دامن عربستان را گرفته است، شاهزاده جوان تمایل دارد به سرعت عربستان را وارد باشگاه کشورهای مدرن دنیا کند. در بین پادشاهانی که در منطقه پیشتر چنین تمایلی را برای رساندن جامعه به مظاهر مدرنیسم پیش کشیده اند می توان به رضاخان و آتاتورک اشاره کرد. انتشار سند 2030 عربستان که در آن شاخص های توسعه اقتصادی فراتر از ظرفیت عربستان توصیف شده است. بحث هایی که در خصوص بزرگترین شهر رباطی جهان در عربستان می شود و ... نشان می دهد که شاهزاده جوان شیفتگی زائد الوصفی به مدرنیسم و جهانی شدن دارد.

شتاب زدگی

اگر مثلا یک فیلم مصاحبه تلویزیونی محمد بن سلمان را از ابتدا تا به انتها مرور کنید، متوجه حرکات سریع، بی دقتی در برابر دوربین، سرعت در استفاده از کلمات و به طور کلی شتاب زدگی در شخصیت او می شوید. علاوه بر رفتارهای حوزه شخصی او در حوزه سیاست ورزی نیز این شتاب زدگی را مشاهده می کنید فاصله بین اینکه بن سلمان تصمیمی را می گیرد تا زمانی که آن تصمیم عملی می شود، بسیار کوتاه است. او به یکباره تصمیم میگیرد به یمن حمله کند، به یکباره ادعا میکند سه ماهه کل یمن را آزاد می کند، به یکباره چیدمان قدرت را تغییر می دهد، به یک باره تمام شاهزادگان متمول عربستان را در هتل حصر می کند، به یک باره نظامیان را در سطوح کلان تغییر می دهد و ... . بسیاری از ناکامی های بن سلمان نیز به دلیل همین شتاب زدگی ای است که در شخصیت او وجود دارد. چندی پیش بود که خبری منتشر شد که از اظهارات بن سلمان خطاب به مخالفان سوری در جریان مذاکرات ژنو مربوط به سوریه حکایت داشت مبنی بر اینکه وی اصراری به کنار رفتن بشار اسد ندارد و مواضع عربستان در این خصوص تغییر کرده است. درست بعد از اینکه این خبر رسانه ای شد و شاهزاده سعودی از واکنش مقامات آمریکایی در خصوص این اظهار نظر مطلع شدند، مواضعش تغییر کرد و دوباره بیان کرد که مشکل سوریه، بشار اسد است.

بخشی از شتاب زدگی بن سلمان به دلیل اضطرابی است که با او همراه است. فعال توئیتری سعودی معروف به مجتهد  می گوید: «محمد بن سلمان ولیعهد عربستان شخصیت بسیار نگرانی دارد و همواره مضطرب است و زمانی که می خواهد برروی یک مسأله ای متمرکز شود از لحاظ ذهنی بسیار خسته می شود.»[1]

دوآلیتی (دوگانه سازی)

وبسایت «TRTWorld» در گزارشی به قلم «مراد سوفوگلو» مهمترین موتور محرکه تحولات اخیر در درون عربستان را «مقابله با نفوذ ایران در منطقه»، می‌داند. به نوشته «مراد سوفوگلو» محمد بن سلمان به منظور مقابله با قدرت ایران در منطقه هر چه بیشتر تلاش می کند تا به اسرائیل، به عنوان یکی از دشمنان اصلی ایران در منطقه نزدیک‌تر شود و با بازداشت شاهزاده‌ها و برخی از مقامات پیشین و فعلی در واقع مخالفان طرح خود را پاکسازی می‌کند، اما تاکنون هیچ دستاوردی در منطقه نداشته و روز‌به‌روز نفوذ خود را در منطقه از دست می‌دهد و عربستان را از بازیگران کلیدی منطقه دورتر می‌کند. «سوفوگلو» هراس از نفوذ منطقه‌ای ایران را عامل اصلی نزدیکی ریاض به تل‌آویو و تنش با دیگر قدرت‎های منطقه‌ می‌داند و می‌افزاید: بسیاری از کشورهای مسلمان منطقه هم‌اکنون به نقش عربستان در امور منطقه بیشتر حساس شده‌اند و با عملکرد محمد بن سلمان در حال حاضر ترکیه،‌ قطر، لبنان و عراق هر چه بیشتر از عربستان دورتر می‌شوند و از مهمترین دلایل این تنش نزدیکی عربستان به اسرائیل است.[2]

در خصوص دوگانه سازی یا غیرسازی از ایران می توان به این موضوع اشاره کرد که «بن سلمان هم به لحاظ شخصیتی بر اساس روانشناسی سیاسی و هم به لحاظ کارکرد دشمن سازی از ایران، ایران را به عنوان مهمترین دشمن عربستان به نمایش می گذارد، موضوعی که سبب شده است تا بسیاری از مخالفان او در مورد رفتار با ایران تحت شدیدترین اقدامات امنیتی بن سلمان قرار گیرند.»[3]

بخشی از دوگانه سازی بن سلمان از این موضوع نشات می گیرد که او شدیدا از اینکه توسط دشمنانش مورد گزند واقع شود، هراسان است. فعال سرشناس توئیتری عربستان در این خصوص می گوید «وی همچنین از این مسأله بسیار نگران است که با استفاده از سم مورد هدف قرار گیرد به همین خاطر از ظروف پلاستیکی استفاده نمی کند چرا که معتقد است در این ظروف امکان تزریق سم وجود دارد و ظروف شیشه ای را ترجیح می دهد.»[4]

عادی سازی عربستان

بن سلمان در تلاش مضائف برای عادی نشان دادن شخصیت عربستان نزد کشورهای غربی است، دریچه ورود به این مسئله را نیز روابط با اسرائیل می داند. تلاش برای عادی سازی شخصیت عربستان نزد دولت های غربی همان چیزی است که سبب شده است بن سلمان ادعا کند به دنبال ارائه یک اسلام میانه رو نزد کشورهای غربی است، مشکلی با راه حل دو دولتی ندارد، با پروازهای هواپیماهای صهونیستی از فراز حریم هوایی سعودی مشکلی ندارد و به طور کلی این اسرائیل نیست که مشکل منطقه است. از تازه‌ترین نمونه های افزایش تنش بین عربستان و دیگر کشورهای مسلمان، نشست اضطراری سازمان همکاری کشورهای اسلامی‌ است که در استانبول برگزار شد؛ در روز 22 آذر ماه شماری از کشورهای مسلمان در شهر استانبول گرد هم آمدند و به اتفاق آرا تصمیم دونالد ترامپ در اعلام شهر قدس به عنوان «مرکز دائمی» اسرائیل را رد کردند. نکته جالب توجه در این نشست این بود که عربستان با شکستن پروتکل حضور در این نشست، به جای اعزام هئیت شرکت‌کننده در سطح وزیر، یک دیپلمات ارشد را به این نشست اعزام کرده‌ بود و مهمتر اینکه، اگرچه به‌ ظاهر ملک سلمان موضع آمریکا در تنش اسرائیل و فلسطین را نقد می‌کند و گفته که تصمیم اخیر دونالد ترامپ درباره قدس را قبول ندارد اما منابع معتبر گفته‌اند که بن سلمان به پادشاه اردن فشار آورده‌اند تا قدس را به عنوان مرکز اسرائیل بپذیرد.

پی نوشت:

[1]. https://www.mehrnews.com/news/4231582

[2]. http://www.humanrights-iran.ir/news-61242.aspx

[3]. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961212001915

[4]. https://www.mehrnews.com/news/4231582

مرتبط‌ها

احمد دستمالچیان، کاردار پیشین ایران در عربستان

فادی جونی فعال فضای مجازی درباره آمار متبلایان به کرونا

آیا حملات اخیر آمریکا به عراق، غیر عادی و غیرقابل پیش‌بینی بود؟

دلیل اصلی کاهش مشارکت در  انتخابات مشکلات معیشتی بود نه کرونا

کاهش قیمت نفت بیشتر از همه ضرر عربستان و روسیه است نه ایران

توسعه‌طلبی‌های «اِسپارت خلیج فارس»