به گزارش دیدبان، با افزایش اختلاسها، حقوقهای نجومی، املاک نجومی، برخورد بسیار ضعیف یا عدم برخورد با مفاسد اقتصادی از سوی قوه قضائیه، موضوع عدالت را به موضوع اصلی و خواست همگانی در کشور تبدیل کرده است زیرا در شرایطی که اقتصاد کشور ناامید از برجام در رکود سنگین اقتصادی به سر میبرد و بسیاری از کارخانهها کوچک و بزرگ به تعطیلی کشیده شده است، روزانه سیر عظیمی از کارگران به جمعیت بیکاران اضافه میشوند و در مقابل وزارت کار، مجلس شورای اسلامی، استانداریها و فرمانداریها در شهرهای کوچک و بزرگ دست به تجمع و اعتراض میزنند.
در این شرایط میتوان به عمق بحران مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور پی برد اما چیزی که مردم را بیش از بیکاری و فقر آزار میدهد، وجود تبعیض، بیعدالتی، فساد و اختلاس است به عبارت دیگر زمانی که یک دست فرش در کنار خیابان به دنبال رزق روزی حلال است مورد ضرب و شتم نیروهای بیانصاف شهرداری در تهران و دیگر شهرها مواجه میشود و یا در مقیاس بزرگتر مؤسسات مالی و اعتباری مجاز و غیرمجاز از غفلت مسئولین بانک مرکزی سوءاستفاده میکنند و هزاران میلیارد از اموال مردم را به غارت میبرند و در مقابل آن اختلاس گران و غارتگران بیتالمال آزاده در جامعه به فساد خود ادامه میدهند، به بیاعتمادی مردم نسبت به نظام را دامن میزند.
در مسئله مؤسسات مالی و اعتباری مسئولین بانک مرکزی و قوه قضائیه در کمال ناباوری به جای اینکه با عاملان این دزدیها به صورت قاطع و سریع برخورد شود میبینیم که آنچنان این موضوع در چشم مسئولین دولتی و قوه قضائیه کماهمیت است که رسیدگی کند و حتی خیلی کند این مسئله در دیماه امسال موجب خروش گسترده مردم مشهد علیه فساد و تبعیض شد و بعد از آن در اکثر شهرها بهویژه پایتخت ادامه یافت هرچند در روزهای بعدی، اعتراضات با موجسواری بیگانگان و عاملان سرویسهای جاسوسی خارجی، این اعتراضات به شعارهای سیاسی، ضدانقلاب و ضد حکومت تبدیل شد اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که جرقه ابتدایی فتنه 96 مسائل اقتصادی بود و چنانچه مسئولین کشور رویکرد خود را تغییر ندهند و در فضای اختلاس و فساد همچنان سیاستهای تبعیضگرا و ناعادلانه اقتصادی و اجتماعی خود را ادامه دهند، احتمال خروش مجدد مردم در سطح کشوری به دلیل فشار سنگین مشکلات اقتصادی و اجتماعی وجود دارد.
موضع بیعدالتی آنچنان در اکثر سطوح کشور موجب تبعیض و فساد شده است که رهبر انقلاب در چند هفته پیش به مهمترین شعار انقلاب که همان عدالت است، اشاره و از خداوند و مردم به دلیل افزایش بیعدالتی و تبعیض عذرخواهی کردند اما برخی از مسئولین اجرایی کشور مانند رئیسجمهور کشورمان نهتنها عملکرد دولت خود را تبعیض آور و ناعادلانه نمیداند بلکه در آخرین اظهارنظرش منتقدان دولتش را بیعقل نامید. این در حالی است که فقر، بیکاری، اعتیاد، طلاق، رکود اقتصادی و بسیاری دیگر از مشکلات دیگر به نقطه بحرانی خود رسیده است.
زمانی که مردم میبینند که دولتمردان با حقوقهای چندمیلیونی با فساد اقتصادی و مالی درون دولت و دیگر دستگاهها برخورد جدی و سریع نمیکنند نسبت به شعارهای انقلاب که یکی از مهمترین آن عدالت است، بدبین شده و در ادامه با اصل انقلاب زاویه خواهند گرفت یعنی همان خطر ارتجاع که رهبر انقلاب بهدرستی به آن اشاره کردند؛ اما سؤالی که پیش میآید اینکه آیا مسئولین دولتی نمیدانند که با افزایش فساد، تبعیض و بیعدالتی پایهها نظام و انقلاب را سست و درنهایت نابود میکنند و چنانچه دولتمردان این موضوع را میدانند چرا بیش از آنکه در جهت مبارزه با فساد و تبعیض حرکت کنند در جهت مسائل سیاسی و تسویه حسابهای حزبی سخنرانی و گام برمیدارند؟ در پاسخ باید گفت شاید دغدغه یا هدفی بهجز تقویت و ادامه انقلاب در سردارند؟
انتهای پیام//
محمد حسن فرهمند