به گزارش دیدبان،وقتی که هواپیمای محمد بن سلمان، ولیعهد و وزیر دفاع سعودی، بر فراز آسمان قاهره رسید، استقبال از او با به هوا برخاستن سه جنگنده از نیروی هوایی مصر شروع شد. این یک استقبال ویژه از بن سلمان بود و ژنرال عبدالفتاح السیسی به این نحو برای ورود او به قاهره سنگ تمام گذاشت چون حساب ویژهای برای این سفر باز کرده بود. در واقع، مراسم استقبال از یک روز قبل شروع شده بود وقتی که دادگاه قانون اساسی مصر حکم نهایی در مورد دو جزیره تیران و صنافیر را صادر کرد و در حکم خود نه تنها بر واگذاری این دو جزیره به سعودیها مهر تایید زد بلکه دستور داد تا دیگر هیچ مرجعی حق رسیدگی به این موضوع را نداشته باشد. السیسی به این صورت و قبل از ورود بن سلمان آن دو جزیره را به عنوان هدیهای ویژه تقدیم کرده بود و با ورود بن سلمان انتظار دستخوش را داشت؛ دستخوشی که در قالب قراردادهای میلیاردی به امضاء رسید.
پیوندهای اقتصادی
این نخستین باری است که بن سلمان بعد از رسیدن به مقام ولیعهدی در هشت ماه قبل عازم یک کشور خارجی شده و انتخاب مصر به عنوان نخستین مقصد هم حکایت از این نکته دارد که او دست کم در سطح منطقهای، نگاه خاصی به مصر دارد. این نگاه از منظر رسانههای منطقهای و بینالمللی مخفی نمانده چنان که عمده آنها به همکاریهای السیسی و بن سلمان در این دو سه سال توجه کرده که جنگ یمن، تشکیل ائتلاف ضد قطری و حتی سکوت معنادار در مقابل تصمیم دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، برای انتقال سفارتش در رژیم صهیونیستی از تلآویو به بیت المقدس و حمایت از موضع مصر در قبال مناقشهاش با اتیوپی بر سر ساخت سد النهضه از جمله این همکاریها بودند. خبرگزاری رویترز علاوه بر این همکاریها اشارهای به انتخابات ریاست جمهوری مصر در چند هفته بعد دارد که السیسی میخواهد با این انتخابات برای دومین بار به مقام ریاست جمهوری مصر برسد و حضور بن سلمان در قاهره و امضای قراردادهای میلیاردی برای او غنیمتی است تا افکار عمومی را نسبت به سر و سامان دادن اوضاع اقتصادی در دومین دور ریاست جمهوریاش قانع کند. این نکته قابل توجه است که السیسی تمام رقبای قابل توجه خود را به بهانههای مختلف از سر راه برداشته و تنها یک نامزد باقی مانده که به نظر تحریریه رویترز؛ کمتر شناخته شده است تا آن که حمایت عمومی داشته باشد.[1]السیسی برای این که بعد اقتصادی این سفر را برای افکار عمومی مصر برجسته کند نیاز به قراردادهای پر رنگ و لعاب دارد که البته بن سلمان هم با دست پر به دیدن او آمده بود. این دست پر آن قدر هست که منا، خبرگزاری دولتی مصر، اعلام کرده سعودیها بیشتر از دیگر کشورهای عربی در مصر سرمایهگذاری میکند. احمد الوکیل، رییس فدراسیون عمومی صنایع بازرگانی مصر، این ادعای منا را با حجم سرمایهگذاری سعودیها در مصر تایید میکند که به گفته او بالغ بر 27 میلیارد دلار میرسد و در بخشهای تولیدی و خدماتی، حدود 2900 طرح را تحت پوشش خود قرار میدهد. یکی از این طرحها مبادله برق مصر و عربستان است که توافق آن در 2011 بود و گفته میشود مهمترین سرمایهگذاری دو طرف بوده است. محمد شاکر، وزیر برق و انرژیهای تجدیدپذیر مصر، میگوید که کار بر روی این طرح همچنان ادامه دارد و انتظار میرود خطوط بین دو طرف در اوایل 2021 به راه بیافتد. پل ملک سلمان طرح دیگری است که توافق آن در سفر دو سال قبل ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه سعودی، به دست آمد و قرار است با طول 50 کیلومتری منطقه شرمالشیخ در مصر را به منطقه تبوک در شمال عربستان وصل کند تا هم تجارت بین دو طرف را بهبود بخشد و هم صنعت توریسم مصر تقویت بشود.[2]
وجهالمصالحه
به این ترتیب، بن سلمان مصر رفت تا طرحهایی را در زمینههای متنوع گردشگری، انرژی، تجارت و مالی کلید بزند هر چند که برخی از آنها مثل همین پل ملک سلمان قبل از این توافق شده بود و آمدن بن سلمان بیشتر برای محکم کردن توافقات قبلی است. دادن دو جزیره تیران و صنافیر به سعودیها مهمترین دستآوردی است که بن سلمان میتواند از این سفر داشته باشد چنان که توافق بر سر آن هم دو سال قبل انجام شده بود و حتی پارلمان مصر رای مثبت به آن داده بود و السیسی هم رای پارلمان را تایید کرد اما مخالفت عمومی باعث شده بود که این پرونده دچار چالش جدی حقوقی بشود. با وجود رای پارلمان و امضای السیسی، دادگاه اداری مصر در ژوئن دو سال قبل توافق در مورد قلمرو دریایی مصر و عربستان را نقض کرد تا تیران و صنافیر همچنان تحت تملک مصر باقی بماند و در ژانویه سال بعد هم دادگاه قاهره حکم به حاکمیت مصر بر این دو جزیره داد. این احکام توانست خوشنودی فعالانی مثل علی ایوب، حقوقدان مصری و از حامیان بازگرداندن دو جزیره به مصر، را برانگیزد تا به روزنامه انگلیسی گاردین بگوید: «این حکم نهایی است و نمیتوان آن را موضوع استیناف قرار داد و پارلمان هم حق ندارد در مورد این حکم بحثی بکند چرا که با حکم دادگاه، چنین بحثی غیر قانونی شده» و بعد فریاد بزند: «مصر، مصر، مصر.»[3] حالا و بعد یک سال تمام آن سر و صداها خوابیده و آرزوی کسانی مثل علی ایوب هم بر باد رفته چون دادگاه قانون اساسی مصر یک روز قبل از آمدن بن سلمان به قاهره حکم نهایی خود را در این مناقشه اعلام کرد تا دیگر شک و تردیدی برای دادن این دو جزیره به سعودیها باقی نماند. در واقع، چالش حقوقی دو سال اخیر در این موضوع یکی از عوامل تردید سعودیها برای سرمایهگذاری در مصر بود و السیسی میدانست که اگر خواهان سرمایه و پول سعودیها است باید به هر صورت که شده کار را تمام کند. به این صورت است که السیسی روز قبل از دیدار با بن سلمان حکم دادگاه قانون اساسی را به دست میآورد تا از این وجهالمصالحه برای نهایی کردن توافقات اقتصادی با بن سلمان بهرهبرداری کند.
امنیت رژیم صهیونیستی
نکتهای که در این میان اهمیت قابل توجهی دارد نه به مصر و عربستان بلکه به رژیم صهیونیستی ارتباط دارد به این معنا که انتقال تیران و صنافیر به عربستان برای امنیت این رژیم چه معنایی دارد. این موضوع از دو جهت اهمیت دارد. نخست از جهت حمل و نقل دریایی رژیم صهیونیستی چرا که این دو جزیره در دهانه ورودی خلیج عقبه قرار دارد و درست در مسیر راه دریایی است که تنها بندر جنوبی رژیم صهیونیستی به نام ایلات را به دریای سرخ و از آن به اقیانوس هند و جنوب شرق آسیا وصل میکند. شبکه خبری الجزیره به جنگ 1967 بین اعراب و رژیم صهیونیستی اشاره میکند که مصر با استفاده از جزیره تیران رژیم صهیونیستی را در پنجاه سال قبل محاصره دریایی کرد و همین نیز باعث بروز جنگ شد. معاهده کمپ دیوید مصر را ملزم میکند تا مسیر دریایی به سمت ایلات آزاد بماند اما حالا که دو جزیره به تملک سعودیها در میآید، مسئله خود به خود به کلی تغییر پیدا میکند. در واقع، عربستان دست کم در ظاهر قرارداد صلحی با رژیم صهیونیستی امضاء نکرده که همین نیز باعث میشود تا مسئولیتی در قبال این مسیر دریایی نداشته باشد اما میتوان گفت که با تملک بر این دو جزیره در عمل مسئولیت مصر در معاهده کمپ دیوید را به عهده گرفته است. این به معنای مشارکت عملی آل سعود در تامین امنیت رژیم صهیونیستی در خلیج عقبه و مسیر دریایی این رژیم است هر چند که موضوع تنها در قالب بازگرداندن دو جزیره و روابط اقتصادی بین عربستان و مصر طرح شده است. مناخم کلین، پروفسور علوم سیاسی و متخصص روابط رژیم صهیونیستی و مصر، به الجزیره میگوید: «اسرائیل میخواهد همکاری عمیق امنیت و دیپلماتیک با هر دو (مصر و عربستان) داشته باشد. امید میرود که اسرائیل با حمایت این دو کشور اهرم فشارش را بر فلسطینیان و رسیدن به راه حل منطقهای به کار گیرد.»[4] بنابراین، انتقال دو جزیره تیران و صنافیر در نظر استراتژیستهای رژیم صهیونیستی مثل همین کلین از زاویه مثبتی دیده میشود که میخواهند از این طریق هم امنیت مسیر دریایی به جنوب را تضمین کرده باشند و هم با مشارکت عملی آل سعود در کمپ دیوید فشار بر فلسطینیها برای قبول معاهده نهایی مشهور به معاهده قرن افزایش بدهند. در این صورت، السیسی به پول خود میرسد، عربستان دو جزیره به دست میآورد و امنیت برای رژیم صهیونیستی تامین میشود و تنها فلسطینیها هستند که زوایای این مثلث برای فشار بر آنها تنظیم شده است.
پی نوشت:
[1] - https://www.reuters.com/article/us-saudi-egypt/saudi-crown-prince-to-make-three-day-egypt-visit-idUSKCN1GE14P
[2] - http://www.eurasiareview.com/05032018-saudi-arabias-economic-investments-in-egypt-run-deep/
[3] - https://www.theguardian.com/world/2017/jan/16/egyptian-court-rejects-transfer-red-sea-islands-saudi-arabia-tiran-sanafir
[4] - https://www.aljazeera.com/indepth/features/2017/06/israel-gains-egypt-saudi-red-sea-islands-deal-170624101932517.htm