به گزارش دیدبان،نتانیاهو بارها نشان داده علاقه زیادی به ارائه تحلیلهای خویش از طریق تصویر، دادهنما و نقشه دارد. برخی از عملکردهای او در استفاده از این روش هرچند مورد تمسخرهایی قرارگرفته است، اما استفاده از تصویر و سادهسازی یک موضوع ضمن آنکه تأثیر بسیار زیادی بر روی مخاطب دارد، فرصت ارائه تحلیل غلط و پنهان نمودن مغلطه را فراهم مینماید. بهطور نمونه ارائه تصویر بمب برای نشان دادن تهدیدِ هستهای شدن ایران در سخنرانی سازمان ملل موجب شد بهسادگی این موضوع به خبر نخست رسانهها تبدیل شود و موضوع پیچیده آستانه هستهای شدن ایران را در یک سادهسازی عوامانه برای افکار عمومی ارائه نماید.
جدیدترین نمونه از رفتارهای رسانهای نتانیاهو در کنفرانس امنیتی مونیخ بود که با نمایش بخشی از بال پهپاد سرنگونشده، تهدیدات تندی را علیه ایران مطرح کرد. اقدامی که در ادامه رفتارهای رسانهای وی برای رساندن پیام و هدف خود به مخاطبینش بود. در این یادداشت با بررسی دو نمونه دیگر از کارهای رسانهای و استفاده از تصاویر از سوی نتانیاهو حین سخنرانیهایش پرداخته و در پایان نمایش بخشی از یک بال پهپاد و اهداف این کار مورد بررسی قرار میدهیم:
نقاشی بمب هستهای در سازمان ملل
یکی از چالشیترین اقدامات رسانهای نتانیاهو که با توجه به حساسیت آن در ایران مورد توجه هم قرار گرفت، نقاشی بمب هستهای در سازمان ملل بود. نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 91 در بخشی از سخنان خود به چگونگی ساخت بمب اتمی و همچنین تعیین خط قرمز برای ایران پرداخت.
نتانیاهو سعی کرد مسئله پیچیده هستهای را در قالب سخنانی بسیار ساده سازی شده با کمک نقاشی برای افکار عمومی در راستای تداوم ایران هراسی شرح دهد. او در سازمان ملل گفت: «برای ایران سالها طول میکشد تا اورانیوم را غنیسازی کند تا بتواند بمب بسازد و برای این کار به هزاران سانتریفیوژ نیاز دارد اما ایران میتواند وسیله تشکیل انفجار بمب هستهای را طی یک سال یا چند ماه تولید کند و این وسیله میتواند در یک کارگاه کوچک به اندازه یک کلاس تولید شود...چه میزان اورانیوم غنی شده برای ساخت بمب اتمی نیاز است و ایران چقدر به ساخت بمب اتمی نزدیک است. اجازه دهید این موضوع را به کمک یک نمودار نشان دهم.»
نتانیاهو با در دست گرفتن تصویر بالا مدعی شد: «ایران برای ساخت بمب باید از 3 مرحله عبور کند. مرحله اول باید اورانیوم با غلظت پایین تولید کند و در مرحله دوم اورانیوم را با غلظت متوسط تولید کند و در مرحله سوم باید اورانیوم را با غلظت بالایی تولید کرد تا ایران بتواند اولین بمب خود را بسازد. ایران مرحله اول ساخت بمب اتمی را تکمیل کرده است و هم اکنون وارد مرحله دوم شده است و تا بهار آینده یا حداکثر تابستان آینده مرحله دوم را تکمیل خواهد کرد و وارد مرحله آخر میشود و پس از آن فقط چند ماه یا چند هفته با تولید اولین بمب هستهای خود فاصله خواهد داشت. اگر واقعیتها این باشد، کجا باید خطوط قرمز را ترسیم کرد.»
نتانیاهو سپس خط قرمز را بر روی تصویری که در دست داشت ترسیم کرد و طبق تصویر زیر این خط قرمز عبور ایران از غنی سازی اورانیوم متوسط به غنی سازی اورانیوم با درصد غنای بالا است.
نمایش تصویری نتانیاهو در حقیقت ساده سازیای هدفمند هرچند غیردقیق از فرآیند مسیر ادعایی غربیها در رسیدن به بمب هستهای از سوی ایران بود.
این نمایش سعی داشت اینگونه القا نماید که ایران در مسیر هستهای در قدم پایانی از مراحل سه گانه است. ساده سازیای که هرچند در برخی رسانهها با تمسخر به آن نگریسته شد، اما شاید در میان افکار عمومی راهی ساده برای القای ایران هراسی باشد.
استفاده از دادهنمای در کنست رژیم صهیونیستی برای نشان دادن قدرت سیاست خارجی
یکی دیگر از نمونههای رفتار رسانهای نتانیاهو در کنست رژیم صهیونیستی اجرا شد. نتانیاهو در یکی از اقدامات خود برای ارائه تحلیل، از نقشه رنگ شده کشورهای جهان در جلسه کنست رژیم صهیونیستی استفاده نمود. نتانیاهو در جلسه کمیسیون امنیت ملی کنست این رژیم که 4 مرداد 1395(25 ژوئیه 2016) برگزار شد، نقشهای جدید ارائه نمود.
در این نقشه کشورها با چهار رنگ مختلف نشان داده شدهاند. رنگ قرمز به معنی این است که روابط رژیم صهیونیستی با این کشورها طی ماههای اخیر در موضوعات مختلف دیپلماتیک و اقتصادی رو به بهبود بوده است. رنگ آبی به معنی آن است که این رژیم با اینگونه کشورها روابطی بسیار حسنه و خوب برقرار کرده است. رنگ سبز شامل کشورهایی است که به باور نتانیاهو رژیم اشغالگر قدس با دولتهای آنان روابطی خاصی ندارد! و در پایان رنگ مشکی نشان دهنده کشورهایی است که این رژیم با آنان در تخاصم به سر میبرد. رو به بهبود نشان دادن روابط این رژیم با قدرتهای بزرگ و نوظهور مانند روسیه، چین، ژاپن، هند، کره جنوبی و سنگاپور و برخی کشورهای آفریقایی مانند اتیوپی، اوگاندا و… نشان از تلاش نتانیاهو برای القای موفقیت آمیز بودن سیاست خارجی خود در سالهای اخیر است.[1]
این در حالی است که برخی کشورهای نام برده شده سالهاست با این رژیم روابط داشتهاند و ادعای بهبود روابط با برخی کشورها بالاخص دولتهای آفریقایی اکنون قابل ارزیابی نیست. قرار دادن افغانستان در جزو شش کشور متخاصم با رژیم صهیونیستی اقدامی سؤال برانگیز است. از نکات جالب توجه نقشه، معرفی کشورهای عربی منطقه غرب آسیا ازجمله عربستان، مصر و اردن در زمره گروه «بدون روابط خاص» و القای خنثی بودن روابط دو سویه است.
اما دلیل استفاده از این استفاده از نقشه جغرافیایی نشان دهنده وسعت سرزمینی کشورهاست، اما آنچه در روابط بینالملل برای داوری میزان موفقیت سیاست خارجی یک دولت مهم است، چگونگی روابط با کشورهایی است که جایگاه ژئوپلیتیکی، اقتصادی و سیاسی آنان در نظام بینالملل برای آن دولت حائز اهمیت است. نتانیاهو با هوشمندی با توجه وسعت نسبتاً کم جغرافیایی 5 کشور نام برده شده به رنگ مشکی، دشمنان خود را یک طیف در یک محور مشخص (محور مقاومت) با مرکزیت ایران و بخشی بسیار محدود از جامعه جهانی معرفی مینماید.
در این اقدام رسانهای، نتانیاهو باری دیگر از تصاویر برای اثبات ادعاهای خود استفاده کرده است. ساده سازی روابط میان تلآویو و تمام کشورها بر روی یک نقشه جغرافیایی با استفاده از 4 رنگ، علیرغم غیردقیق بودن اما در نگاه اول به مخاطب یک مشروعیت دیپلماسی و موفق آمیز از سوی دولت جعلی رژیم صهیونیستی به مخاطبان ارائه میکند.
نمایش سیرک در کنفرانس امنیتی مونیخ
اما سومین اقدام رسانهای نتانیاهو به قطعهای از بال پهپاد بر میگردد که نتانیاهو در کنفرانس امنیتی مونیخ بر دست گرفت. ماجرای این قطعه از بال پهپاد، به آنجا بازمیگردد که چند روز پیش اسرائیلیها اعلام کردند که یک فروند پهپاد در حال حرکت بهسمت سرزمین اشغالی بوده که توسط یک فروند بالگرد ارتش اسرائیل رهگیری و سرنگون شده است.
صهیونیستها ادعا کردند که ایرانی بوده و از پایگاهی در حمص کنترل میشده است که اسرائیل برای هدف قراردادن محل هدایت پهپاد، به یک پایگاه نظامی حمله هوایی میکند و البته در مسیر برگشت، یک فروند از جنگندههای مهاجم توسط پدافند هوایی ارتش سوریه هدف قرار گرفته و بدین ترتیب اف 16 اسرائیلی ساقط میشود.[2]
حال در کنفرانس مونیخ نتانیاهو با در دست گرفتن قطعهای فلزی مدعی شد این همان پهپاد ساقط شده از سوی آنان است.
نتانیاهو با ادعای اینکه نفوذ ایران در منطقه باعث نزدیکی بیسابقه کشورهای عربی و اسرائیل شده است گفت: «به نظرم این باعث رسیدن به صلح با آنها خواهد شد. شاید در نهایت هم توافق سازش با فلسطینیان را در پی داشته باشد...اگر ستیزهجویی ایران ادامه یابد و به تشکیل امپراطوری از تهران تا طرطوس و متصل کردن دریای خزر به دریای مدیترانه ادامه دهد، اسرائیل نیز خطوط قرمزی دارد که در صورت نقض شدن آنها، اقدام خواهد کرد.[3]» نتانیاهو همچنین با خطاب کردن دکتر ظریف گفت: «این قطعهای از پهپاد ایرانی است؛ آقای ظریف این را میشناسی؟ مال شماست!»
این نمایش رسانهای نشان از چند هدف از سوی نتانیاهو داشت:
تلاش نتانیاهو برای تشدید فضای ایران هراسی و ترس رژیم صهیونیستی نسبت به افزایش حضور ایران در سوریه
یکی از چالشهای رژیم صهیونیستی، حضور و نفوذ ایران و گروههای حامی مقاومت در سوریه بالاخص جنوب آن و در نزدیکیهای جولان است. صهیونیستها طی 4 سال گذشته بارها در خصوص آینده سوریه و نظم منطقهای ابراز نگرانی کردهاند. نتانیاهو بارها در دیدارهای گوناگون خود با پوتین بر این مسئله تأکید کرده است که جولان باید به عنوان بخشی از خاک رژیم جعلی صهیونیستها از سوی مجامع بینالمللی در نظم جدید منطقهای در مرحله سیاسی بحران سوریه پذیرفته شود. نتانیاهو در همین راستا در بخشی از سخنان خود در مونیخ مدعی شد: «ایران بارها تمایلش برای نابودی اسرائیل را اعلام کرده است...ایران میخواهد بر منطقه مسلط شود...ایران میخواهد دنیا را تحت کنترل خود بگیرد. اگر ایران به سلاح هستهای تجهیز شود، بسیار خطرناکتر چیزی که هماکنون است، خواهد بود.[4]»
تشدید فشارها علیه ایران و گروههای حامی آن در فضای بینالمللی از طریق حملات هدفمند صهیونیستها، تحریمهای آمریکایی و دروغهای رسانهای دور از ذهن نیست. اقدام نتانیاهو در اجلاس امنیتی مونیخ را هم میتوان در این راستا تحلیل کرد.
احساس خطر رژیم صهیونیستی در قبال امنیت حریم هوایی خود و تلاش برای به حاشیه بردن شکست در برابر پدافند هوایی سوریه
یکی دیگر از اهداف نتانیاهو در مونیخ، سرپوش گذاشتن بر سقوط جنگنده صهیونیستها در جولان از سوی پدافند سوریها بود. ربط دادن داستان ساقط شدن اف 16 به پهپاد ایرانی و در دست گرفتن ادعایی لاشه آن (به عنوان سندی برای موفقیت در ساقط کردن) در یک اقدام کاملاً رسانهای، نشان میدهد نتانیاهو باری دیگر قصد داشت با یک نمایش رسانهای توجه افکار عمومی بالاخص در داخل رژیم صهیونیستی را از شکست فاجعه بار ناشی از هدف قرار گرفته شدن اف 16 از سوی ارتش سوریه منحرف نماید.
جمعبندی
در جمع بندی میتوان گفت استفاده از تصویر و سادهسازی یک موضوع ضمن آنکه تأثیر بسیار زیادی بر روی مخاطب دارد، فرصت ارائه تحلیل غلط و پنهان نمودن مغلطه را فراهم مینماید. استفاده از یک بمب و ترسیم سه مرحله، استفاده از نقشه جهان و تقسیم کشورها در پنج رنگ و در دست گرفتن قطعهای از پهپاد سوخته، یک اقدام رسانهای است که هدف از آن تنها ساده سازیای غیردقیق برای موج سازی رسانهای و فرار از واقعیتها برای اقناع یا فریب افکار عمومی جهانی و داخلی صهیونیستهاست.
پی نوشت:
[1] http://tabyincenter.ir/12811/
[2] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/11/29/1660208
[3] https://www.mashreghnews.ir/news/832434
[4] https://www.mehrnews.com/news/4230925