دیدبان

الغیبه شیخ طوسی؛ بین کلام و حدیث

الغیبه شیخ طوسی؛ بین کلام و حدیث

به گزارش دیدبان،چکیده: در میان کتب شیعه، کتاب های شیخ طوسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از جمله کتاب الغیبه. این کتاب از یک سو کتابی کلامی و از سوی دیگر کتابی حدیثی است. شیخ در این کتاب روایاتی را گرد آورده که امروزه غیر از طریق او در دسترس ما نیست. همچنین نوع نگارش مباحث کلامی شیخ در کنار نقل حدیثی، به گونه ای است متفاوت با آنچه اساتید او سید مرتضی و شیخ مفید در عموم نوشته های خویش داشتند. همه این ها الغیبه را کتابی متمایز در میان آثار مکتب بغداد کرده است.

 

 مقدمه

ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، ملقب به «شیخ الطائفه» فقیه، محدّث، مفسّر و متکلم نامدار شیعه در قرن پنجم هجری قمری در سال 385 در خراسان متولد شد. و به سال 460 در نجف درگذشت.

شیخ طوسی و آثار او به دلایل متعددی از دیرباز مورد توجه محققین علوم دینی قرار داشته است. می توان برخی از آن دلایل را به شرح زیر بر شمرد:

1. آثار سرآمد در حوزه های مختلف دینی

 آثار مختلف او در حوزه های مختلف دینی سرآمد بود. چه در فقه و فقاهت که تا حدود یک قرن، یعنی تا زمان ابن ادریس حلّی (م598)، بزرگان علما همگی مقلّد او بوده فتوای جدیدی صادر نکردند.[2] در حدیث دو کتاب گران سنگ «تهذیب» و «استبصار» او در شمار کتب اربعه شیعی جای گرفت، مضاف بر کتاب أمالی و احادیث فراوانی که از طریق سایر کتب او به دست ما رسیده است. در تفسیر نیز، «التبیان» او عنوان اولین کتاب جامع تفسیری شیعه را از آنِ خود کرده و می توان آن را هم کتاب حدیثی دانست و هم کتاب علوم قرآنی.

 در کلام، کتاب «الغیبه» او -که موضوع این نوشتار است- و کتاب های دیگری که خود از آن کتب در الفهرست خویش یاد کرده، مانند کتاب «هدایه المسترشد و بصیره المتعبد»[3] و کتاب «المفصح فی الإمامه» تلاش کلامی او را نشان می دهد.[4] غیر از این ها دو کتاب «رجال» و «الفهرست» او در شمار مهمترین منابع رجالی شیعه قرار دارد و در ادعیه کتاب «مصباح المتهجد» او در شمار معتبرترین مصادر است. تألیفاتی در حوزه های مختلف دینی به ویژه در آغاز غیبت کبری و در دوره ای که مرجعیت شیعه نوپاست و تنها دو فقیه معروف «شیخ مفید» و «سید مرتضی» را که هر دو از مشایخ وی می باشند، تجربه کرده است، بر اهمیت و جایگاه او در میان علمای شیعه می افزاید.

2. وراثت مدرسه بغداد و احیای مدرسه و مکتب قم

 وی در سال های واپسین عمر و دوران ثمره دهی خویش، مؤسس مدرسه و حوزه علمیه نجف است که می توان آن را به نوعی جمع بین دو مدرسه قم و بغداد دانست. بی شک سهم فراوان مدرسه قم در حفظ میراث حدیثی شیعه غیر قابل انکار است. بزرگانی همچون صدوق و کلینی و آثار آن ها در همه حوزه های دینی اعم از کلامی و فقهی و تفسیری، صبغه حدیثی دارد که این رویکرد، در مدرسه بغداد پیش از طوسی یعنی بغداد شیخ مفید و بغداد سید مرتضی چندان ادامه نیافت، ولی عامل مهمی در حفظ تراث حدیثی شیعه شد.

اما شیخ طوسی که پس از مفید و مرتضی بر مسند مرجعیت شیعه در بغداد تکیه زد، با توجه مضاعف به حدیث نسبت به مشایخ خویش، حال و هوای مدرسه قم را در بغداد احیا کرده و با آثار خود، حفظ میراث حدیثی شیعه را استوار نمود. با این وجود، توجه به مبانی عقلی در مباحث کلامی و همچنین توجه اصولی در مباحث فقهی، که ثمره مرجعیت بغداد بود، در آثار وی نیازی به تبیین نداشته و به وفور یافت می شود. از این رو می توان او را فرزند دو مدرسه قم و بغداد دانست که در نهایت در نجف مستقر شد.

3. حکومت شیعی آل بویه

 از سال 320 که آغاز فرمانروایی آل بویه در سرزمین های فارس و سپس عراق است، عرصه برای یکه تازی عباسیان تنگ تر شد و فضای گسترده ای پیش روی بزرگان علمای بغداد در گسترش مبانی فکری شیعی فراهم گشت. این داستان تا سال 448 - یعنی همان سالی که کتابخانه شیخ توسط ترکان حنفی مذهب سلجوقی آتش گرفت، و وی مجبور به مهاجرت به نجف شد- ادامه داشت. مشابه این بستر، سال ها بعد در دوره صفویه، برای علامه مجلسی و علمای متأخر آن عصر به وجود آمد. می توان شباهت هایی را میان این دو دوره برشمرد که از حوصله این نوشتار خارج است.

4. دسترسی به منابع دست اول

    پیش از قدرت یافتن ترکان سلجوقی و آتش سوزی در کتابخانه شاهپور، این کتابخانه که توسط دیلمیان تأسیس گشته بود، پر بود از کتب متعددی که شامل اصول أربعمائه و سایر مؤلَّفات و نوشته جات پیشنیان شیعه و غیرشیعه بود. منابعی که شیخ به آن دسترسی داشته است، امروزه به دلایل متعددی بیشترِ آنها در دسترس نیست. شیخ خود نیز کتابخانه ای بزرگ داشت که میراث سید مرتضی و پیش از او مفید بود. آن کتابخانه نیز در آتش حملات سلجوقیان از بین رفت.

بررسی کتاب الغیبه

در میان آثار شیخ طوسی، کتاب «الغیبه» ویژگی های خاصی دارد که آن را از دیگر آثار متمایز کرده است. کتاب وی هم در شمار کتب حدیثی قرار دارد و هم در شمار کتب کلامی. از این رو از هر دو منظر به شکل مستقل قابل بررسی است.

بررسی حدیث شناسانه کتاب

شیخ الطائفه در «الغیبه» قریب به 500 روایت آورده است. برخی از روایات تکرار شده و برخی از آن تقطیع هایی از یک روایت دیگر است. اما مجموع روایات تکراری از20 عنوان تجاوز نمی کند. حدود 30 حدیث نیز، سخنی از غیرمعصوم است و دلالتی بر تقریر یا فعل معصوم ندارد، بلکه یا شرح واقعه ای تاریخی در دوران غیبت صغری یا پیش از آن، یا شرح حال وکیل یا یکی از اصحاب معصومین است.

آن چه اهمیت الغیبه را بسیار بالا می برد حدود 335 حدیث است که نمی توان آن را در منابع پیش از او یافت. این عدد گویای آن است که الغیبه کاملاً می تواند به عنوان یک منبع حدیثی دست اول به شمار آید.

به همین دلیل است، که علامه مجلسی «الغیبه» را از مصادر بحار دانسته و بیش از 385 حدیث را از الغیبه نقل کرده که در اکثر موارد (حدود 350 مورد) نام «الغیبه» را در ابتدای اسناد خویش ذکر کرده است.

در میان احادیث این کتاب، حدود 50 حدیث، مسندا از کلینی نقل شده که می توان آن را در الکافی یافت. حدود 25 حدیث دیگر نیز مسندا از کتب شیخ صدوق مخصوصاً کمال الدین آورده شده است. شیخ در موارد انگشت شماری هم به الغیبه نعمانی، کشی، کتاب سلیم بن قیس هلالی و... ارجاع داده که عدد مجموع آنان از تعداد انگشتان دست ها فراتر نخواهد رفت.

در میان سایر احادیث الغیبه می توان حداکثر تا 80 حدیث را یافت که شیخ به سند خویش نقل کرده، اما مشابه این حدیث را محدثان پیش از طوسی در کتبی که به ما رسیده است، نقل کرده اند.

بدین سان حدود 67 درصد احادیث منقوله در «الغیبه» در کتب پیش از او که به ما رسیده است، یافت نمی شود، حدود 14 درصد از این احادیث، با اختلافی اندک، یا با اسنادی متفاوت در کتب پیش از او که به ما رسیده است، یافت    می شود. و حدود 20 درصد از احادیث این کتاب، تکرار احادیثی است که اکنون در سایر منابع در دسترس است.

این مطلب را از طریق دیگری نیز می توان دریافت. با احتساب منقولات علامه مجلسی در بحار، در می یابیم که وی بیش از 80% کتاب الغیبه را در بحار ذکر کرده است.

با بررسی اسانید احادیثی که شیخ در کتابش نقل نموده، در می یابیم که شیخ از کتاب هایی نقل کرده که در روزگار او موجود بوده و امروزه به دست ما نرسیده است. بارزترین نمونه آن کتاب فضل بن شاذان نیشابوری است. فضل – بنابر آن چه نجاشی و خود طوسی در فهرست هایشان تصریح کرده اند– کتب فراوانی داشته که حداقل سه کتاب او پیرامون موضوع مهدویت با عنوان «کتاب القائم(ع)» و «کتاب الملاحم» و «کتاب اثبات الرجعه» است که متأسفانه امروزه در دسترس ما نیست، البته احتمال فراوانی وجود دارد که اکثر روایات نقل شده در آن کتاب، توسط جامع نویسان قرن بعد جمع شده باشد که در نتیجه امروزه در دسترس است. این کتاب ها مخصوصاً کتاب سوم در دسترس شیخ الطائفه بوده، همان که برخی از آن به عنوان «کتاب الغیبه» فضل بن شاذان یاد می کنند.

نمونه ای دیگر، کتاب یعقوب بن نعیم است که شیخ تعداد انگشت شماری حدیث از او نقل کرده. این کتاب با توجه به توصیف نجاشی از آن که در شرح وی گفته، پیرامون امامت است. همچنین شواهد پیداست که شیخ از تلعکبری نیز کتابی در همین موضوع در اختیار داشته است.

البته همه احادیثی که شیخ در این کتاب آورده مسند نیست. احادیث آن در مواردی مرفوع و گاهی مرسل است. اما این، روال غالب بر کتاب نیست. چنانکه از راویان اهل سنت نیز در موارد اندکی بهره برده و مثلاً از ابوهریره نیز در صورت لزوم حدیث آورده است.

بررسی محتوای حدیثی - کلامی «الغیبه»

کتاب مشتمل بر هشت فصل است. با بررسی هر یک از فصول این کتاب و مطالب کلامی و حدیثی که شیخ آورده، نکات قابل توجهی قابل انتاج است.

فصل اول: فصل فی الکلام فی الغیبه

شیخ در این فصل، مباحث کلامی فراوانی پیرامون اثبات وجود امام زمان در دوران غیبت مطرح می کند. وی ادله مخالفین را دو قسم بیان می دارد: یک قسم منکران اصل امامت و دیگری فِرَق غیر امامی شیعه. سپس بعد از بحثی طولانی در اثبات امامت، به تحلیل آرا و نظرات هر یک از فرَق پرداخته و از این دو رهگذر، غیبت امام زمان را اثبات می کند.

وی در این فصل تنها در رد واقفیه 22 روایت نقل می کند و در نهایت می گوید که احادیث دالّ بر امامت امام علی بن موسی الرضا(ع) بیش از این است و ما به همین مقدار اکتفا می کنیم. (الغیبه: 42) سپس چهل حدیث از احادیثی را که واقفیه بدان استدلال می کنند، ذکر کرده و یک یک به تحلیل آن پرداخته است.

سپس ده حدیث در طعن علیّ بن حمزه بطائنی و سایر بزرگان واقفیه آورده و در پایان می نویسد: «و الطعون على هذه الطائفه أکثر من أن تحصى لا نطول بذکرها الکتاب. » (الغیبه: 70)

سپس به بحث کلامی مفصلی در معنای غیبت می پردازد و در خصوص مسأله معنای غیبت و دفع شبهات پیرامون آن ادله ای کلامی مطرح می کند. نکته قابل تمجید در این بیانات کلامی، توجه شیخ به تک تک آراء موجود زمانه خویش است که از این فقرات، می توان اطلاعات دقیقی از فرقه های موجود در عصر شیخ به دست آورد، فرقه هایی که امروزه اثری از بسیاری از آنها نیست.

سپس شیخ مطالبی درباره اختصاص عدد دوازده برای تعداد ائمه اطهار آورده و پس از نقل بیست و چهار روایت کوتاه و بلند مسند در این خصوص نوشته است: «آن چه نقل کردیم گوشه ای از روایاتی بود که در این زمینه صادر شده است و اگر می خواستیم به وارد کردن این روایات بپردازیم، کار کتاب به درازا می انجامید.» (الغیبه: 156) سپس در بحثی کلامی پیرامون این روایات، آنها را متواتر معنوی می داند. در این جهت با استناد به نقل هایی از کتب مخالفین تعداد ائمه اطهار را تثبیت می کند.

شیخ بعد از همه این مقدمات، از صفحه 158 کتاب بحثش را به موضوع مهدویت اختصاص داده و از مسأله غیبت و صدور روایات فراوان در این زمینه قبل از ابتدای دوران غیبت، آغاز می کند. وی پانزده روایت دال بر پیش بینی غیبت نقل می کند و باز هم می نویسد: «و الأخبار فی هذا المعنى أکثر من أن تحصى. ذکرنا طرفا منها لئلا یطول به الکتاب. » (الغیبه: 173)

شیخ بعد از بیان این روایات به اختصار به دفع شبهات مقدّر پرداخته و تواتر معنوی را اثبات می کند و احتمالات غلط را پاسخ می دهد.

شیخ سپس چنین استدلال می کند که همه امت متفقند که یک مهدی در این امت ظهور می کند و دنیا را از عدل و داد سرشار می سازد. او در تثبیت این مطلب نوزده روایت آورده، با اشاره به این که این ها گوشه ای از روایات پیرامون این باب است. سپس چنین استدلال می کند که اگر اثبات شود این مهدی از فرزندان امام حسین(ع)است، ثابت می شود که او فرزند امام حسن عسکری(ع) است، زیرا فرد دیگری نیست که چنین ادعایی داشته باشد. بنابر این شیخ پس از بیان روایات مربوط به اینکه مهدی از امت پیامبر است، ده حدیث آورده، به این مضمون که مهدی از فرزندان امیرالمؤمنین و از نسل امام حسین8 است.

او در این اثنا، اقوال چند گروه را می آورد: کسانی که قائل به حیات و عدم شهادت امیرالمؤمنین هستند، معتقدان به امامت محمد بن حنفیه، ناووسیه، واقفیه، محمدیه، کسانی که امام حسن عسکری را قائم می شناسند، کسانی که قائل به فترت بعد از امام عسکری هستند، کسانی که قائل به امامت جعفر کذاب هستند، کسانی که تصور می کنند امام عسکری فرزندی نداشته است، کسانی که امامت را از امام عسکری به بعد منقطع می دانند کسانی که تصور می کنند امام زمان فرزندی دارد و ائمه را 13 نفر می دانند. شیخ طوسی همه را با ادله عقلی و نقلی رد    می کند. و به این ترتیب فصل اول پایان می یابد.

51% از حجم این فصل، روایات و 49% از آنِ مباحث کلامی خود شیخ است.[5] همین مطلب به تنهایی می رساند که این کتاب هم کلامی و هم حدیثی است.

حجم فصل اول -که سهم بزرگی از حجم کتاب را به خویش اختصاص داده- 48% حجم کل کتاب یعنی تقریبا نیمی از کتاب است.

فصل دوم: فصل الکلام فی ولاده صاحب الزمان و إثباتها بالدلیل و الأخبار

شیخ این فصل را -که حجم کمتری نسبت به فصل قبل دارد- با این بحث آغاز می کند که اثبات ولادت امام زمان(ع) هم به دلیل عقلی و هم به دلیل نقلی، میسر است. وی بعد از شرح کوتاهی از دلیل عقلی بر ولادت امام زمان، 29 حدیث پیرامون این مسأله می آورد که برخی از آنان، اسنادهای مختلف از یک روایت است.

فصل دوم غیر از نیم صفحه اول آن، فصلی کاملا حدیثی به شمار می آید که حجم مطالب کلامی این فصل تنها حدود 3% است و 97% باقی مانده به احادیث اختصاص دارد. ضمن آن که فصل دوم تنها 5% از حجم کل کتاب را به خود اختصاص داده است.

فصل سوم: فصل أخبار بعض من رأى صاحب الزمان(ع) و هو لا یعرفه أو عرفه فیما بعد

شیخ این فصل حدیثی را با این عبارت تکراری شروع می کند: «روایاتی که شامل کسانی می شود که ایشان را دیده اند، در حالی که ایشان را نمی شناختند یا بعد از آن شناختند، بیش از آن است که قابل شمارش باشد، گرچه ما گوشه ای از آن را ذکر می کنیم.»

وی پس از این16 روایت نسبتاً مفصل در این باب نقل می کند. حجم این فصل 7% از کل کتاب است.

فصل چهارم: فصل بعض معجزات الإمام المهدی(ع) و ما ظهر من جهته(ع) من التوقیعات على یدی سفرائه

شیخ در ابتدای این فصل، باز هم مطابق گذشته، به کثرت روایات موجود پیرامون این باب اشاره می کند که تنها گوشه ای از این روایات را بیان داشته است.  وی می نویسد: «و أما ظهور المعجزات الداله على صحه إمامته فی زمان الغیبه فهی أکثر من أن تحصى غیر أنا نذکر طرفا منها.» سپس شیخ 66 حدیث پیرامون معجزات امام زمان(ع)نقل می کند.

این فصل نیز کاملا صبغه حدیثی دارد و جز نیم صفحه ای در پایان که شاید حداکثر2% حجم فصل باشد، فاقد مباحث کلامی و کاملا حدیثی است. این فصل 11% از کل کتاب را شامل می شود.

فصل پنجم: فصل فی ذکر العله المانعه من ظهور الحجه(ع)

شیخ در این فصل ابتدا علت مانعه ظهور را خوف از قتل می داند، سپس بحث کلامی ارزشمندی پیرامون وجه عقلی آن و بُعد حکیمانه غیبت می آورد و در تأیید مدعای خویش روایاتی بیان می کند.

وی در میانه فصل توضیح می دهد که چرا مسأله امتحان شیعیان که در برخی احادیث مطرح است، نمی تواند علت مانعه ظهور باشد. سپس برخی از این دسته از احادیث را نیز نقل می کند.

وی در این فصل پنجاه و پنج حدیث نقل کرده که 78% از حجم این فصل را شامل می شود و 32% باقی مانده، مباحث کلامی شیخ است. این فصل کمتر از 3% از حجم کل کتاب را به خود اختصاص داده است.

فصل ششم: فصل سفراء الإمام المهدی(ع) و الظروف التی أحاطتهم فی السفاره و ذکر أمور أخرى

وی در این فصل ابتدا به معرفی وکلای سایر ائمه: می پردازد. ممدوحین از وکلای ائمه با معرفی تک تک آنان و روایاتی که در مدح آنان شرف صدور یافت در این فصل آمده است. این فصل به نوبه خود، علاوه بر مباحث کلامی و حدیثی، واجد محتوایی رجالی نیز هست.

شیخ طوسی، از حمران بن اعین شروع کرده و چهارده تن از سفرای معصومین قبل از امام زمان(ع) را به اسم شناسانده و حدیثی را که در خصوص آنان دلالت بر سفارت و وکالت آنان از جانب معصومین دارد، بیان می کند.

سپس هفت تن از وکلای مذموم را معرفی کرده و تفصیل این مطلب را به سایر کتب ارجاع می دهد. در جرح برخی از این افراد، حدیث نقل نموده و در جرح برخی دیگر، اشاره به حوادث تاریخی کرده است.

بعد از این به معرفی وکلای چهارگانه غیبت صغری یا همان نواب اربعه    می پردازد. برای سفیر اول عثمان بن سعید عمروی6 روایت، ذیل سفیر دوم محمد بن عثمان 10 روایت، ذیل سفیر سوم حسین بن روح نوبختی 23 روایت و در نهایت ذیل سفیر چهارم علی بن محمد سمری 6 حدیث نقل می کند.

پس از این به مدّعیان دروغین بابیت یا سفارت می پردازد و هفت تن را نام می برد که حسین بن منصور حلاج در شمار این افراد قرار دارد. شیخ ذیل هر کدام حکایتی را که ناظر به ادعای آنان و یا اثبات کذب آنان است، بیان می دارد، بعد از این شیخ توقیعاتی در مدح 4 نفر دیگر غیر از سفرا می آورد.

این فصل 95 حدیث در بردارد، ولی برخی از آنها در تعریف حدیث یعنی حاکی بودن قول یا فعل یا تقریر معصوم، نمی گنجد، زیرا برخی از آنها نقلی از راویان پیرامون احوال شخصی غیر معصوم است.

این فصل که صبغه حدیثی -کلامی- رجالی دارد، بعد از فصل اول حجم بیشتری داشته و 17% از کل کتاب را شامل می شود. و سرشار است از نکات ریز و درشت درخور توجهی از تاریخ عصر قبل از شیخ که به دلیل قرب شیخ به آن زمان، می تواند دلالت های تاریخی مهمی در برداشته باشد.

فصل هفتم: فصل ذکر بعض الشبهات حول الإمام المهدی(ع)

این فصل یکی دیگر از اهداف مهم شیخ در نگارش کتاب، یعنی بر طرف کردن تزلزل های موجود میان شیعیان پیرامون امامت صاحب الزمان در دوران ابتدایی غیبت کبری را بیان می دارد. شیخ در این فصل پنج شبهه از شبهات پیرامون امام زمان(ع) را مطرح کرده و به آنها پاسخ می دهد:  

1- مسأله طول عمر امام زمان است. بحثی کلامی با پنج روایت

2- نقد و بررسی اخباری به این مضمون که امام زمان(ع) خواهد مُرد و سپس زنده خواهد شد، یا این که کشته خواهد شد. هفت روایت در پاسخ به این مطلب.

3- مشخص نبودن زمان ظهور. 10 روایت.

4- روایاتی که زمان هایی برای ظهور مشخص کرده اند و این که این زمان ها قابل جایجایی است و توضیح مسأله بداء. مباحثی کلامی و چهار حدیث.

5- برخی از علامات پیش از ظهور. شصت و دو روایت بدون بیان یا توضیحی پیرامون آن ها.

در مجموع، حدود 90% محتوای این فصل، حدیثی است و این فصل حدود 7% از کل کتاب را در برگرفته است.

فصل هشتم: فصل فی ذکر طرف من صفاته و منازله و سیرته(ع)

فصل هشتم کتاب شیخ بی هیچ مقدمه ای با احادیث آغاز شده و شیخ تا پایان کتاب، به بیان روایاتی پیرامون امام زمان(ع) و صفات و ویژگی ها و جایگاه ایشان پرداخته است.

در این فصل 23 حدیث نقل شده و حجم این فصل نسبت به کل کتاب کمتر از 2% است.

جمع بندی

در مجموع، حدود یک چهارم (26.3%) کتاب الغیبه شیخ طوسی اختصاص به مباحث کلامی شیخ داشته و سه چهارم باقی مانده اختصاص به نقل احادیث دارد. این از یک سوی، اهتمام شیخ به احادیث در طرح مسائل کلامی، و از سوی دیگر، اهمیت این کتاب در هر دو بعد حدیثی و کلامی را نشان می دهد.

از ویژگی های فراگیر کتاب، این است که شیخ در بیشتر مواقع، هنگامی که به بیان روایات پرداخته، طرح مباحث کلامی و یا فقه الحدیثی را کنار گذاشته و مباحث کلامی را قبل از نقل احادیث می آورد. لذا کتاب در قسمت های حدیثی، مانند کتاب کافی، بدون بیان و شرح ذیل هر روایت می باشد.

همچنین وی در موارد فراوانی پس از بیان چند روایت در موضوع، به کثرت روایات در آن مورد اشاره می کند. این نشان می دهد که انگیزه شیخ در نگارش کتاب، صرفاً دفع شبهات بوده، نه استقصای روایات. لذا در بیان ادله روایی به حداقل مورد نیاز خود اکتفا کرده است.

الغیبه کتابی کلامی حدیثی است که صبغه حدیثی آن بیشتر است. امروز این کتاب، قدیمی ترین منبع ما برای بسیاری از احادیث است.

پی نوشت:

[2]. معجم رجال الحدیث، ج 15، ص 247.

2. الفهرست، 451.

3. الفهرست، 447.

1. درصدها بر مبنای شمارش کلمه به وسیله ی نرم افزار انجام شده است.

منابع

1. ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم ، الغیبه، تهران: نشر صدوق، 1397ق.

2. ابن بابویه، محمد بن على ، الخصال ، قم: نسیم کوثر، 1382 ش.

3. _____________، إعتقادات الإمامی، تهران: اسلامیه، 1371 ش.

4._______________، الأمالی ، تهران: کتابچی، 1376.

5._______________ ، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، تهران: ارمغان طوبی، 1382.

6._______________ ، عیون أخبار الرضا7 ، تهران: دار الکتب الإسلامیه، بی تا.

7. _______________ ، کمال الدین و تمام النعمه، قم: دار الحدیث، 1395ق

8._______________ ، معانی الأخبار، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، 1403ق.

9. الطوسى، محمد بن الحسن ، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، تهران: دار الکتب الإسلامیه، 1390ق

10. ____________ ، الغیبه، قم: دار المعارف الإسلامیه، اول، 1411 ق.

11. ____________ ، الفهرست.

12. ____________ ، رجال الطوسی ، قم: مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجامعه المدرسین بقم المقدسه ، 1373ش.

13. برقى، احمد بن محمد، رجال البرقی- الطبقات ، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 132ش، اول.

14. جبرئیلی، محمد صفر، سیر تطور کلام شیعه، تهران: هنگام، 1394ش.

15. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، قم: معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، اول، 1372ش.

16. فقهی زاده، عبدالهادی، علامه مجلسی و بحار الأنوار، تهران: مؤسسه بوستان کتاب، 1389ش.

17. فهرست کتب الشیعه و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول ، قم: ستاره، 1420ق.

18. کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی- إختیار معرفه الرجال ، مشهد: مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، 1409ق.

19. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق ، الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیه، 1407ق.

20. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى ، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، بیروت: ار إحیاء التراث العربی، 1403ق، دوم.

21. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، قم: کنگره شیخ مفید، 1413ق.

22. نجاشی، احمد بن على ، رجال النجاشی ، قم: مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجامعه المدرسین بقم المشرفه ، 1365ش.

23. سایت noormags.ir.

24. نرم افزار جامع الأحادیث نور3.5.

نویسنده:

علیرضا منفرد: دانشجوی کارشناسی ارشد و عقائد دانشگاه قرآن و حدیث     

فصلنامه سفینه شماره 56

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟